به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از روابطعمومی رویداد، در مراسمی که به همت کانون فرهنگی زمستان برگزار شد، از خدمات غلامرضا کاظمیدینان، که با عنوان «پدر روابطعمومی ایران» شناخته میشود، تجلیل بهعمل آمد.
در ابتدای مراسم، سجاد عزیزیآرام، مدیر و موسس کانون ادبی زمستان و بانی برگزاری این گرامیداشت، با اشاره به نقش الهامبخش کاظمیدینان گفت: «چتری که بر سر ما گشوده شده و قرار است این برنامه زیر سایه آن برگزار شود، کسی نیست جز مردی که همه او را به نام پدر روابطعمومی ایران میشناسند. ایشان از نخستین روزهای آشنایی با کانون ادبی زمستان، درس امید داشتن را به ما آموختند و در دقایق سختی که در ناامیدی مطلق بودیم، باعث شدند پابرجا بمانیم.»
او در ادامه افزود: «دکتر کاظمیدینان، با وجود برخورداری از استعداد هنری، ظاهر کاریزماتیک و روابطعمومی قوی، فرصت بازیگر شدن را داشتند. نمونهاش اینکه هنرمندانی همچون خانم تینا پاکروان ایشان را پدر خود خطاب میکنند و خانم فاطمه معتمدآریا نیز برایشان احترامی فراتر از یک هنرمند قائل است.»
غلامرضا کاظمیدینان متولد ۱۱ مهرماه ۱۳۲۹ است و به همین دلیل در حاشیه بزرگداشت او، جشن تولد ۷۵ سالگیاش نیز برگزار شد.
پیام هنرمندان درباره غلامرضا کاظمیدینان
در مراسم بزرگداشت غلامرضا کاظمیدینان، چهرههای شناختهشده سینما و تلویزیون ایران با ارسال پیامهایی تصویری و صوتی، به ویژگیهای انسانی، اخلاقی و حرفهاش اشاره کردند.
تینا پاکروان:
«من شما را همیشه با لبخند زیبا و آغوش باز به یاد میآورم. با وجود همه فراز و فرودها، هر زمان که از حالتان پرسیدم، گفتید: خوب نیستم، عالی هستم! و همین پاسخ همیشه به من انرژی داده است. من روابطعمومی خوب را از شما یاد گرفتم. ممنونم که کنارم بودید و رفیقم بودید. هرچند در این لحظه در کنارتان نیستم، اما قلبم در مراسم و همراه شماست.»
فاطمه معتمدآریا:
«آشنایی من با آقای کاظمیدینان به سالهای دور بازمیگردد؛ دورانی که ما برای همکارانمان که در تنگنای مالی بودند، از ایشان کمک میخواستیم. هر بار که درخواستی داشتیم، نه تنها پاسخ مثبت میدادند، بلکه چند پله بالاتر از انتظار ما عمل میکردند. ایشان مدیری مهربان و باعطوفت هستند و برای من همین بس که دغدغهی انسانی دارند. همیشه از نفراتی بودهاند که در خاطرم ماندهاند. عذر میخواهم که نتوانستم در مراسم حضور داشته باشم، به امید روزی که همه مهربان و بخشنده باشند.»
پرویز پرستویی:
«از کانون زمستان بابت برگزاری این مراسم سپاسگزارم. به نظر من، جناب کاظمیدینان پدر روابطعمومی ایران هستند. هر روزشان را با نیت خدمت، انرژی دادن و امید بخشیدن به اطرافیان آغاز میکنند. هر بار از ایشان میپرسی حالتان چطور است، میگویند: عالی هستم! و همین پاسخ، آدم را به فکر میبرد که چطور میتوان در این روزگار پر از نابهسامانی چنین روحیهای داشت. من این جمله را نمادی از امیدبخشی میدانم. ایشان انسانی فرهیخته، دردآشنا و خیرخواهاند. ایشان در امور نیکوکارانه همواره پیشقدم بودهاند. بهویژه در زلزلهی آذربایجان، برای جمعآوری کمک و شکلگیری خانه فرهنگی برای بازماندگان نقش مؤثری داشتند. خوشحالم که از طریق این ویدئو توانستم ارادتم را به ایشان ابراز کنم. آرزو میکنم انسانهای شریف و دغدغهمندی چون ایشان در کشورمان بسیار باشند. برای دکتر کاظمیدینان و همه حضار این مراسم، تندرستی و آرامش آرزو دارم.»
سخنان حاضران در مراسم بزرگداشت غلامرضا کاظمیدینان
در ادامه مراسم بزرگداشت غلامرضا کاظمیدینان، شماری از استادان، هنرمندان و فعالان حوزههای رسانه، فرهنگ و ارتباطات با حضور روی صحنه از سالها دوستی، همکاری و شناخت خود نسبت به او سخن گفتند و از منش نیک، روحیه انساندوستانه و اخلاق حرفهای او یاد کردند.
پوری بنایی:
«افتخار من، وجود نازنین دکتر کاظمیدینان است. هر زمان گرفتاریای دارم با ایشان در میان میگذارم و همیشه برای امور خیر نخستین کسی هستند که هم خودشان کمک میکنند و هم دیگران را برای یاری به نیازمندان، از جمله مردم بلوچستان، همراه میسازند. سپاسگزارم از دعوت شما و درود بر شرافت و خانواده محترم ایشان.»
یونس شکرخواه:
«شاید امر خیر را تنها در کمک مالی بدانیم، اما باید انسانها را در واکنشهایشان شناخت. همه در کنشها عادیاند، اما در واکنشهاست که چهره واقعی نمایان میشود. دکتر کاظمیدینان از جنس تکدرختهایی است که در برهوت زندگی معنا میبخشند. او مرد روزهای سخت است و برای هر انسانی، هر کاری از دستش برآید انجام میدهد. خوشحالم که رفاقتی چهلساله با او دارم.»
شهره سلطانی:
«به احترام ارزش والای دکتر کاظمیدینان از شاهینشهر خودم را به این مراسم رساندم. پانزده سال است که افتخار آشنایی با ایشان را دارم. هرجا کار خیر یا رویدادی هنری باشد، رد پای ایشان دیده میشود. از طرف خانه تئاتر هم از حضور همیشگی ایشان در کنار ما سپاسگزارم. در روزهای سخت زندگیام، با سخنانشان امید و انگیزه به من دادند. خطاب به دکتر میگویم: اگر شما نبودید، من بسیار شکنندهتر بودم. واقعاً آنچه خوبان همه دارند، شما یکجا دارید.»
حسن نمکدوست تهرانی:
«اگر بخواهم از تخصص خودم بگویم، میگویم روزنامهنگار خوبی هستم، اما دکتر کاظمیدینان در کنار هنر، ارتباطات و انسانیت، در یک چیز تخصص ویژه دارند: خوب بودن. ایشان هم انسان خوبی هستند و هم میکوشند خوبی را ترویج دهند. ما با دیدنشان تلاش میکنیم انسان بهتری شویم. این نیکمنشی از دو ویژگی انسانی ایشان سرچشمه میگیرد: همدلی و امید. انسانهای امیدوار، جهان را با مهربانی و آرامی تغییر میدهند، نه با خشونت و عجله.»
امیرعباس تقیپور:
«آنکس که میگرید، یک درد دارد و آنکس که میخندد، هزار درد. همه از خوشرویی دکتر کاظمیدینان میگویند، اما من دو سه بار بغض ایشان را دیدهام و مطمئنم که حتی آن بغضها هم برای دیگران بوده است. ایشان واقعاً مشکلگشا هستند. حضور ایشان در کارهای خیر، بسیار مؤثر است. خوشبختانه نسبت خانوادگی هم داریم و به آن افتخار میکنم.»
یونس مظلومی:
«دکتر کاظمیدینان مصداق روشن شعر «بنیآدم اعضای یکدیگرند» هستند. من هر بار ایشان را دیدهام برای کار خیری بوده است؛ از یاری به کودکان سرطانی گرفته تا کمک در کاشت گوش حلزونی. تنها چیزی که از ایشان ندیدهام، درخواست برای خودشان است. امیدوارم مادر گیتی دوباره فرزندی چون شما بزاید.»
مجید رضاییان:
«آدمها یا تأثیرگذارند، یا کنشگر، یا الگو؛ و دکتر کاظمیدینان بیتردید الگو هستند. او از تأثیرگذاری فراتر رفته، چون هنر خوب بودن و مهربانی را با خودشناسی درونی درآمیخته است.»
حمید غلامعلی:
«از سال ۱۳۷۲ همکاری دورادور با دکتر کاظمیدینان داشتم و نخستین دیدارمان در سال ۱۳۷۶ بود. برخلاف بسیاری از مدیران که انتظار دارند دیگران به سراغشان بروند، ایشان خود پیشقدم میشوند، ارتباط میگیرند و در عمل وارد میدان میشوند.»
سیدفرید قاسمی:
«همه اطرافیان را با صفاتی میشناسیم که در ذهن ما کلیدواژه میشود. نام دکتر کاظمیدینان یادآور تفاهم، تعامل، تعادل و تحمل است. ایشان خیررسان و دستگیرند و همیشه به مقصد و هدف میاندیشند، نه به حاشیهها. بسیار کاربردی و هدفمند عمل میکنند.»
صابر قدیمی:
«به نمایندگی از شاگردان علوم ارتباطات، به پاس راهنماییهای حکیمانه دکتر کاظمیدینان با بیان داستانی از ایشان تقدیر میکنم. معلمی سر کلاس خطی روی تخته کشید و گفت بدون پاککن چطور میتوانید این خط را کوچک کنید؟ کسی نتوانست، تا آنکه معلم خطی بزرگتر کشید و خط اول کوچک شد. دکتر کاظمیدینان همان خط بزرگ هستند و ما همیشه تلاش میکنیم چون ایشان بزرگ شویم.»
در پایان مراسم، غلامرضا کاظمیدینان پس از شنیدن سخنان دوستان و همکاران خود، در فضایی صمیمی و پر از احساس گفت: «به نام خالق ارتباطات. اینقدر از من تعریف شد که در پوست خودم نمیگنجم و گمان میکنم امشب با مرور این صحبتها خوابم نخواهد برد! این همه لطف و محبت، نتیجه دوستی شماست. من اگر کاری انجام دادهام، هرگز منتی بر کسی نمیگذارم و آن را وظیفه خود میدانم، زیرا معتقدم اگر قرار باشد از آدمیت عبور کنیم و به انسانیت برسیم، باید کاری انجام دهیم. باور دارم که نباید از کنار کسی که احساس میکنم نیاز به گفتگو دارد، بیتفاوت عبور کنم — حتی اگر آن فرد با انتقاد از من آرام شود. جامعهی ما با سه عامل به بنبست رسیده است: صداقت، اصالت و ارتباطات. امیدوارم این سه از بنبست خارج شوند و به سوی تعالی و آرامش حرکت کنیم.»
او در ادامه با قدردانی از همراهی همسرش گفت: «اگر من کار خیری انجام دادهام، بهواسطهی همراهی همسرم، بانو مهری است. از ایشان و از همهی عزیزانی که وقت گذاشتند و در این مراسم حضور یافتند، صمیمانه سپاسگزارم.»
در پایان این آیین، تندیس ویژه بزرگداشت غلامرضا کاظمیدینان که توسط سجاد عزیزیآرام، مدیرعامل و مؤسس کانون ادبی زمستان، طراحی و آماده شده بود، توسط پوری بنایی به کاظمیدینان اهدا شد. این مراسم با اجرای برنامههای متنوع هنری همراه بود؛ از جمله اجرای موسیقی ایرانی با آواز حسین علیشاپور و نوازندگی ویلن احسان کلهر، همچنین شعرخوانی توسط صابر قدیمی، فریبا وکیلی و حمید طاهری. همچنین فینال بخش برگزیدگان خوانندگی و ترانهسرایی نیز برگزار شد که داوری آن را محمدرضا چراغعلی و حمید غلامعلی برعهده داشتند.
۲۴۲۲۴۲