ظهور‌ هالیوود؛ ماشین پول‌ساز سینما

دنیای اقتصاد یکشنبه 27 مهر 1404 - 23:57
اگرچه بررسی فیلم شامل مسائلی نظیر زیبایی شناسی، تکنولوژی، ایدئولوژی و شناخت مخاطب است، اما مطالعه فیلم به مثابه صنعت، اصل اولیه تمام مطالعات راجع به سینماست؛ زیرا سینما در تمام جهان به عنوان یک صنعت سازماندهی می‌شود، یعنی مجموعه‌ای از کارهای تجاری که از طریق تولیدِ فیلم، توزیع و نمایش فیلم برای مخاطبان (چه در سینما چه در سالن‌های نمایش، تلویزیون، ویدئو یا روش‌های جدید دیگر) در جست‌وجوی کسب و کاری سودآور است. بنابراین، شاید به‌رغم میل ما به این که سینما [ صرفا ] صنعت نباشد، ولی مجبوریم برای درک کامل تاثیر و نفوذ سینما، ویژگی صنعتی آن را هم بررسی کنیم.

بررسی صنعت فیلم فی‌نفسه پیچیده است، اما به لطف یک حقیقت تاریخیِ کلیدی آسان می‌شود. پس از دهه ۱۹۲۰، یعنی بخش اعظم تاریخ سینما، صنعتی به نام «هالیوود» واقع در ایالات متحده جهان را تحت سلطه داشته است. پس کانون بررسی تاریخ صنعت سینما به درستی با‌ هالیوود آغاز می‌شود. این امر به این دلیل نیست که بگوییم‌ هالیوود آمریکا بهترین فیلمها را تولید کرده است، بلکه به این سبب است که‌ هالیوود سینمای ملی دیگر کشورها را مجبور کرده تا کار خود را با رقابت با ‌هالیوود به مثابه یک صنعت آغاز کنند.

هالیوود پیش از هر چیز یک صنعت است، مجموعه‌ای از شرکت‌های سودآور که کار خود را از استودیوهای واقع در ایالات متحده آغاز کرده‌اند.‌ هالیوود هم، نظیر تمام صنایع فیلم سازی، شامل سه جزءِ اصلی تولید و توزیع و نمایش فیلم‌های بلند است.

 تولید: فیلم باید خلق شود. این کار از اوایل دهه ۱۹۱۰در استودیوهای داخل و حومه لس آنجلس، در محلی به نام‌ هالیوود انجام می‌شد. البته این کار فقط محدود به آن قسمت از شهر نمی‌شد؛ مثلا: استودیوهای کمپانی یونیورسال در یونیورسال سیتی و استودیوهای برادران وارنر (وارنر بروس)، در بو بانک قرار داشتند.

توزیع: هنگامی که فیلم‌ها ساخته شدند، شرکت‌های‌ هالیوودی فیلم‌ها را به اقصی نقاط جهان می‌فرستادند. توزیع در سطح جهان، مبنای قدرت‌ هالیوود است. هیچ مرکز دیگری غیر از ‌هالیوود، توزیعی در این سطح ندارد.

 نمایش: در نهایت این که، فیلمها در سینما و سالن‌های نمایش و تلویزیون به نمایش درمی آیند. قبل از عصر تلویزیون، فیلمها در سالن‌هایی با ۶۰۰۰ صندلی به اکران درمی آمدند. از دهه ۱۹۶۰ به بعد اکثر مردم بیشتر فیلمها را از طریق تلویزیونهای خود نگاه می‌کنند.

 حال سوال اصلی این است که‌ هالیوود چگونه توانست تمام فعالیت‌های مربوط به تولید و توزیع و نمایش فیلم را قبضه کرده و به‌رغم پدید آمدن صدا و فیلم رنگی، پرده عریض و گسترش تلویزیون و ویدئو هنوز هم در رأس قدرت بماند؟

 ظهور‌ هالیوود

صنعت سینما در ایالات متحده از همان سال‌های واپسین قرن نوزدهم رشد کرد و تا سال ۱۹۳۰ به مجموعه‌ای به هم پیوسته از چندین شرکت بزرگ تبدیل شد؛ یعنی در اواسط ظهور فیلم ناطق بود. دوران اولیه تاریخ‌ هالیوود حسی از اندوه را به آدمی القا می‌کند، زیرا چنین به نظر می‌رسد که ‌هالیوود با ایجاد یک ساختار تماما متمرکز بر سودآوری مانع تولد نهادی بالقوه شده است، یعنی گروهی از فیلم سازان مترقی در خدمت مخاطبانی از طبقه کارگر؛ مع هذا هنوز باید چگونگی ظهور نهاد برجسته‌ای به نام‌ هالیوود را مورد بررسی قرار دهیم.

  در آغاز، سینما فقط شکل دیگری از تکنولوژی بود. در تمام سال‌های دهه ۱۸۹۰ و اولین روزهای قرن بیستم، مخترعان همراه با اولین فیلم‌سازان و نمایش‌دهندگان، تلاش بسیار کردند تا مردم شکاک را متقاعد کنند که از سینما استقبال کنند. کانون بررسی چگونگی شناساندن این تکنولوژی جدید به مردم بر مجموعه‌ای از کسب و کارهای تجاری است که دانش مدرن را در ایالات متحده و نقاط دیگر جهان بسط دادند.

مبتکران اولیه و تاجران در خلأ و برای ایجاد تجارتی ایدئال کار نمی کردند، بلکه هدفشان بیشتر فروش کشفیات جدید از طریق صنایع تفریحی موجود بود. 

نیکلودئون‌ها [ سینماهایی که ورودی آنها ۵ سنت بود ] از سال ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۰ فیلم‌هایی بلند و تا ساعات طولانی نمایش می‌دادند. همان نیکلودئون‌ها بودند که طی یک دهه، راه را برای آنچه که صنعت ‌هالیوود نامیده شد، هموار کردند. اما برای نمایش فیلم به بیش از یک کانون نیاز بود و سیستم تولیدِ فیلم می‌بایست گسترش پیدا می‌کرد. ‌هالیوود سیستم قابل انعطافی برای تولید و توزیع منظم فیلم‌های بلند ایجاد کرد که در کنار آن، فیلم‎‌های کوتاه و خبری هم تولید و توزیع می‌شد. در نهایت، ‌هالیوود به عنوان مرکز توزیع و پخش و نمایش فیلم در جهان مطرح شد.

گسترش سینمای‌ هالیوود در دنیا تا اوایل دهه ۲۰ کامل شده بود، اما رهبری و سلطه آن در کل جهان هنوز تمام عیار نبود. رابرت اندرسن خاطرنشان می‌کند که توماس ادیسون و دیگران، انحصاری مبتنی بر حق اختراع به وجود آوردند، اما این امر به سرعت ناکام ماند و مشخص شد که برای ایجاد یک سلطه طولانی‌مدت، به نوعی متفاوت از انعطاف پذیری نیاز است. این دوره اولیه با ابداع صدا به پایان رسید. محبوبیت سینمای ناطق سبب شد تا شرکت‌های جدیدی مانند برادران وارنر، قدرت گرفته و به جمع استودیوهای بزرگی نظیر پارامونت و لاوز و دیگر شرکت‌های عظیم سینمای صامت بپیوندند، ولی با این کار، این شرکت‌ها نه تنها محدود نشدند، بلکه قدرت آنها افزایش یافتند.

 سیستم استودیو

ابداع صدا، کنترل ‌هالیوود را بر بازارِ جهان وحدت بخشید و ایالات متحده را به دوران «استودیوها» سوق داد که پنج شرکت نمایشی بزرگ «پارامونت»، «لاوز» (شرکت مادر معروف به MGM)، «فوکس فیلم» (که بعدها به فوکس قرن بیستم تغییر نام داد)، برادران وارنر و RKO، سیستم فیلم‌سازی و توزیع و نمایش را در اختیار داشتند. این شرکت‌ها در طول دهه‌های ۳۰ و ۴۰ بر‌ هالیوود حکومت می‌کردند و در کل جهان به صورت یک تجارت تماما یکپارچه عمل می‌کردند.

مورخان در خصوص سیستم استودیو بحث‌های جالبی دارند. ما واجد تعدادی تاریخچه از ماجراهای درون استودیو هستیم که بهترین آنها را بوسلی کراوتر مورخ رسمی شرکت لاوز و MGM نوشته است. اگرچه این تاریخچه از نظر اطلاعات غنی است، اما در کل فاقد چشم‌انداز و روش است؛ تاریخچه لیلیان رز (۱۹۵۲) درباره همین استودیو جنبه انتقادی بس بیشتر دارد. همچنین تاریخچه‌هایی درباره چند استودیوی فردی و چند تهیه کننده قوی منتشر شده است، نظیر کتاب تینو بالیو (۱۹۷۶) درباره تاریخ کمپانی یونایتد آرتیستز و کتاب ماتیو برنشتین که درباره والتر واگنر است.

اما به‌رغم خوب بودن این آثار، یونایتد آرتیستز و والتر واگنر را به سختی می‌توان پدیده‌های مهمی در صنعت‌ هالیوود دانست. باید تحقیقات عمیقی درباره عملکرد استودیوهای کلیدی نظیر «فوکس قرن بیستم» و «پارامونت» انجام شود. مساله‌ای که موقعیت‌ هالیوود را در این دوران تعیین می‌کرد، مالکیت سینما بود نه تولید استودیویی. استودیوهای عمده با کنترل سینماهای مراکز شهرها در سراسر ایالات متحده بیشترین درآمد حاصل از گیشه‌ها را کسب می‌کردند.

 پنج شرکت بزرگِ فیلم‌سازی هنگامی به سینماهای کوچک‌تر اجازه نمایش فیلم‌ها را دادند که خودشان تمام درآمد حاصل از اولین نمایش فیلم‌ها را دریافت کرده بودند.

شرکت‌های یونیورسال پیکچرز، کلمبیا پیکچرز و یونایتد آرتیستز، «سه [ خواهر ] کوچک» دوره سیستم استودیو را تشکیل می‌دادند. این سه شرکت، به‌رغم این که همیشه بخشی از غول‌های‌ هالیوود محسوب می‌شدند، اما نتوانستند هیچ گاه با «اتحاد پنجگانه» رقابت کنند، چون سینماهای «سطح بالا» را (که فیلم‌ها را برای اولین بار پخش می‌کردند) در اختیار نداشتند. شرکت‌های مونوگرام و ریپابلیک پیکچرز حتی فقیرتر از آنها بودند و زیر «خط فقر» قرار داشتند و برای سینماهای «حاشیه ای» فیلم‌های ارزان می‌ساختند. این نوع فیلم‌سازی بعضا نتیجه ضروری تغییراتی بود که در دوران رکود بزرگ در زمینه نمایش فیلم به وجود آمد.

منبع:

Douglas Gomery, "Hollywood as Industry", in The Oxford Guide to Film Studies, ed. John Hill, Oxford University Press, New York, ۱۹۹۸.

 ترجمه: حمید محرمیان معلم

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.