دانیال دلاوری در اکوایران نوشت: برخلاف شعار معروف اول آمریکایش، دونالد ترامپ در عمل در اغلب بحرانها و ماجراهای جهانی دست برده است. ترامپ روز سهشنبه تهدید کرد اگر حماس در غزه سلاحهایش را زمین نگذارد، او این گروه را «خلع سلاح» خواهد کرد. اظهاری که گمانهزنیها درباره نقش نظامی احتمالی ایالات متحده را افزایش داد. او همچنین به خود بالید که در جنگ بحثبرانگیزش علیه کارتلهای مواد مخدر، یک قایق تندرو دیگر را در نزدیکی ونزوئلا منهدم کرده است.
در میانه تعطیلی دولت فدرال آمریکا - که ترامپ مدعی است او را مجبور به اخراج صدها کارمند دولتی به دلیل کمبود بودجه کرده - او وعده یک بسته نجات اقتصادی ۲۰ میلیارد دلاری به آرژانتین را داد؛ البته به شرطی که رأیدهندگان آن کشور از دوست پوپولیست و پرحاشیهاش، خاویر میلی، حمایت کنند.
ترامپ همچنین بهطور علنی درباره درخواست اوکراین برای دریافت موشکهای کروز تاماهاوک سخن گفت؛ سلاحهایی که قادرند عمق خاک روسیه را هدف قرار دهند. چنین اقدامی میتواند خطر رویارویی مستقیم آمریکا و مسکو را در پی داشته باشد؛ همان تقابلی که ترامپ در کارزار انتخاباتی ۲۰۲۴ بارها نسبت به آن هشدار داده بود. با این حال، این تهدید شاید تلاشی باشد برای ترمیم پرستیژی که پس از تمسخر تلاشهای صلحجویانهاش از سوی ولادیمیر پوتین از دست داده است.
به نوشته سیانان، میل تازه ترامپ به درگیر شدن در پروندههای جهانی، ممکن است برای طرفداران شعار دوباره آمریکا را به عظمت برسانیم (MAGA) تعجببرانگیز باشد؛ هوادارانی که گمان میکردند رئیسجمهور قرار است صرفاً بر مسائل داخلی تمرکز کند.
یافتن منطق پشت رفتارهای غیرمنتظره و پرحاشیه ترامپ همواره دشوار بوده است. رهبران جهانی که معمولاً در نشستهای خبری در کنار او حضور مییابند، اغلب از اظهارات بیربط و پرپیچوخم او متحیر میشوند. برای مثال، روز سهشنبه ترامپ در حضور خاویر میلی، یکی از همان نمایشهای همیشگیاش را اجرا کرد. او در جریان یک سخنرانی آشفته و پرشتاب، سناتور دموکرات الیزابت وارن را «بدجنس و نفرتانگیز» خواند و نامزد شهرداری نیویورک، زهران ممدانی را «کمونیست» خطاب کرد. او کامالا هریس را مورد تمسخر قرار داد، اسپانیا را بهخاطر هزینه اندک دفاعی سرزنش کرد و برای جام جهانی و المپیک پیشرو در لسآنجلس تبلیغ کرد.
این در حالی بود که تنها یک روز پیشتر، ترامپ در قامت یک میانجی جهانی ظاهر شده و بهخاطر میانجیگری میان اسرائیل و حماس مورد ستایش قرار گرفته بود. اما حالا دوباره در تلویزیون زنده، به سبک همیشگیاش، مشغول تسویهحسابهای شخصی بود. با این حال، در میان سیل اظهارات پراکنده، نوعی جهانبینی قابلتشخیص پدیدار شد؛ تصویری از نگاه ترامپ به خاورمیانه، ونزوئلا، نیمکره غربی و اوکراین، که اگرچه منسجم به نظر نمیرسد، اما بهشدت با سیاست خارجی سنتی آمریکا، انتظارات جریان ماگا و حتی گاه با قوانین خود آمریکا در تضاد است.
یکی از مشکلات استفاده ترامپ از شعار «آمریکا اول» این است که تداعیگر جنبش راستگرای افراطی دهه ۱۹۳۰ است که با ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم و مقابله با نازیسم مخالفت میکرد. اما در واقع، توصیف دقیقتر ترامپ آن است که او مخالف «جهانگرایی» است، نه اینکه لزوماً یک «انزواطلب» باشد. او روزبهروز بیشتر از نمایش قدرت آمریکا در عرصه جهانی لذت میبرد. هرچند به جنگهای زمینی طولانی مانند عراق و افغانستان حساسیت دارد، اما این مانع از آن نشد که دستور حملات هوایی به تأسیسات هستهای ایران را صادر کند تا چهرهای مقتدر از خود نشان دهد.
ترامپ معمولاً از شاخههای مختلف اندیشه امنیت ملی در حزب جمهوریخواه الهام میگیرد. گاه با تندروهایی مانند وزیر خارجهاش، مارکو روبیو، همسو میشود؛ گاهی به بازیهای نمایشی ضد «ووک» پیت هگست، وزیر دفاع خود، دامن میزند؛ و در جنگهای تعرفهای با دیدگاههای ضدجهانیسازی مشاور اقتصادیاش، پیتر ناوارو، همراه میشود. با این حال، موفقیت اخیرش در خاورمیانه بیشتر یادآور رویکرد سنتگرای آتلانتیکی جورج بوش پدر است.
ترامپ چنان مواضع عمومی متغیری دارد که نمیتوان او را از نظر ایدئولوژیک در هیچ قالبی گنجاند. او در سخنرانی خود در گردهمایی ملی جمهوریخواهان در سال ۲۰۱۶ در کلیولند گفت: «برنامه ما آمریکا را در اولویت قرار میدهد. آمریکاگرایی، نه جهانگرایی، شعار ماست. تا زمانی که سیاستمدارانی بر ما حکومت کنند که آمریکا را در اولویت نگذارند، دیگر کشورها نیز هرگز با احترام با آمریکا رفتار نخواهند کرد».
ترامپ یک سال بعد در نخستین سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل، دیدگاه خود را روشنتر کرد. او وعده داد که ایالات متحده بهجای تکیه بر نهادهای بینالمللی یا ائتلافهای سنتی، بر قدرت دولت-ملت تأکید خواهد کرد. او گفت: «بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده، من همیشه آمریکا را در اولویت قرار خواهم داد، همانطور که شما، بهعنوان رهبران کشورهای خود، باید کشور خود را در اولویت بگذارید».
در دور دوم ریاستجمهوری، ترامپ بُعد تازهای به سیاست خارجی خود افزوده: جستوجوی اعتبار شخصی، میراث ماندگار، جایزه صلح نوبل و جایگاهی در میان قدرتمندترین مردان جهان. ترامپ همچنین دنیا را با نگاه یک تاجر میبیند؛ در جستوجوی معامله، فرصتهای مالی و گاه منافع اقتصادی برای امپراتوری خانوادگیاش. نگاه او به غزه، بیش از آنکه صرفاً انسانی باشد، یک پروژه توسعهای و اقتصادی است. نیروی محرک پشت بسیاری از ادعاهای اغراقآمیزش درباره پایان دادن به جنگها - حتی جنگهایی که در واقع وجود نداشتند - منافع اقتصادی و دستیابی به مواد معدنی کمیاب و عناصر خاکی نادر است که چین اکنون بر آنها تسلط دارد. در همین حال، ترامپ و معاونش، جی.دی. ونس، به ترویج پوپولیسم جهانی میپردازند - حتی اگر این کار به بهای تضعیف دولتهای میانهرو در کشورهایی چون بریتانیا، فرانسه و آلمان تمام شود.
توجیه رسمی برای پیشنهاد ترامپ به آرژانتین جهت اعطای بسته نجات اقتصادی، این است که بحران شدید اقتصادی در آن کشور میتواند به بخشهای مالی سراسر آمریکای جنوبی و حتی ایالات متحده سرایت کند. شاید این توجیه تا حدی درست باشد، اما ترامپ و وزیر خزانهداریاش، اسکات بسنت، روز سهشنبه هیچ تلاشی نکردند تا انگیزه واقعی این تصمیم را پنهان کنند: حمایت از یک متحد راستگرای همفکر که الهامبخش سیاستهای ضدبوروکراتیک ترامپ در دولت فدرال بوده است.
ترامپ در دیدار با خاویر میلی در کاخ سفید گفت: «او کاملاً ماگا است - شعارش این است که "آرژانتین را دوباره بزرگ کنیم"». میلی پیشتر نیز میهمان اقامتگاه شخصی ترامپ در مارالاگو بوده است. ترامپ ادامه داد: «اگر او پیروز شود، ما با او خواهیم ماند؛ و اگر شکست بخورد، ما میرویم».
در شرایط عادی، استفاده از میلیاردها دلار از پول مالیاتدهندگان آمریکایی برای تأثیرگذاری بر انتخابات میاندورهای آرژانتین - که عملاً دخالت مستقیم در روند دموکراتیک یک کشور خارجی محسوب میشود - میتوانست به رسوایی بزرگی بینجامد. این اقدام یادآور ماجرایی است که در دوران ریاستجمهوری نخست ترامپ رخ داد؛ زمانی که او تهدید کرد کمک نظامی به اوکراین را منوط به آغاز تحقیقاتی درباره جو بایدن کند، اقدامی که در نهایت باعث استیضاح او شد. اما وقتی همه چیز رسوایی است، دیگر هیچ چیز رسوایی به حساب نمیآید.
ترامپ ناچار شد با تناقض آشکار میان فلسفه «آمریکا اول» و کمک مالی به یک کشور خارجی روبهرو شود. یکی از خبرنگاران در نشست با میلی پرسید: «چطور این بسته نجات آرژانتین با شعار "آمریکا اول" سازگار است؟» پاسخ مبهم ترامپ هیچ توجیهی جز یک لطف سیاسی به یک متحد نبود.
با این حال، طرح آرژانتین بخشی از اولویت بزرگتر ترامپ را نشان میدهد؛ بازی جهانی قدرت برای نفوذ اقتصادی و رقابت با چین؛ کشوری که در سالهای اخیر تلاش کرده به منابع لیتیوم و مس آرژانتین دست یابد و با خرید گسترده سویا از این کشور، کشاورزان آمریکایی را دور زده است. میل ترامپ به طراحی دوباره سیاست آمریکا در نیمکره غربی - چیزی که در خاورمیانه نیز در پی آن است - تا حدی به حملات یکجانبه آمریکا به اهداف مشکوک قاچاقچیان مواد مخدر در نزدیکی ونزوئلا مربوط است.
استفاده نامتقارن از نیروی نظامی گسترده، با یکی از اصول کلیدی جنبش ماگا همخوانی دارد: تلاش برای مقابله با قاچاق فنتانیل، مادهای که جان هزاران آمریکایی را گرفته و به یکی از محورهای پیوند ترامپ با طبقه کارگر بدل شده است. اما منتقدان آمریکایی میگویند این عملیات در عمل به اعدامهای فراقانونی شباهت دارد و اختیار قانونی کنگره در اعلام جنگ را نادیده میگیرد. در واقع، به نظر میرسد این کارزار بیش از آنکه اقدامی جهت مبارزه با مواد مخدر باشد، تلاشی برای بیثبات کردن دولت نیکولاس مادورو، رئیسجمهور ونزوئلاست؛ کشوری که بحران اقتصادی و سرکوب سیاسیاش موج عظیمی از مهاجران را روانه آمریکا کرده است.
موفقیت ترامپ در بازگرداندن اسرای اسرائیلی و پایان دادن به جنگ غزه، بیش از سایر اقدامات خارجیاش با الگوهای سنتی سیاست خارجی آمریکا همخوانی دارد. رؤسایجمهور ایالات متحده دهههاست که تلاش میکنند میان اسرائیل و فلسطینیها میانجیگری کنند، هرچند غالباً بینتیجه.
اما اگر نیروهای آمریکایی به طور مستقیم وارد غزه شوند، این موفقیت ظاهری ممکن است در تضاد با اصول ماگا قرار گیرد. ترامپ روز سهشنبه هشدار داد که اگر حماس سلاحهایش را زمین نگذارد، «ما آنها را خلع سلاح خواهیم کرد». او توضیحی درباره نحوه انجام این کار نداد. تا زمانی که نیروی امنیتی بینالمللی وعدهدادهشده در طرح ۲۰ مادهای صلح ترامپ تشکیل نشده است، این سخنان احتمال گسترش نقش نظامی آمریکا - فراتر از هماهنگی و حمایت تسلیحاتی از اسرائیل - را افزایش میدهد. چنین احتمالی میتواند در میان هواداران ترامپ نگرانیهایی را زنده کند.
اندرو میلر، معاون پیشین وزیر خارجه در امور اسرائیل و فلسطین در دولت بایدن، گفت: «با ترامپ، همه چیز ممکن است. اما یکی از اصول محوری کمپین ترامپ از ابتدا، دوری از جنگهای خاورمیانه بوده است. اگر در نهایت شاهد حضور گسترده نیروهای آمریکایی در غزه باشیم، و به طور خاص غزه، حمایت پایگاه سیاسی ترامپ با چالشی جدی روبهرو خواهد شد».