مقاله با نقد رفتار پیتر هگست، وزیر دفاع ایالات متحده در دولت ترامپ، آغاز میشود. نویسنده از عنوان کنایهآمیز «Fraidy-Cat» استفاده کرده است، اصطلاحی عامیانه به معنای «ترسو» و «بزدل». این عنوان نشان میدهد وزیر دفاع در مواجهه با خبرنگاران و شفافیت رسانهای، رفتاری محافظهکارانه و گریزان دارد
عصر ایران؛ لیلا احمدی- در دولت دونالد ترامپ، نمایشگری بخشی لاینفک از سیاستورزی است و وزارت دفاع، بیش از هر زمان، جلوهای رسانهای یافته است. این نهاد که روزگاری نماد نظم و انضباط نظامی بود، اکنون به یکی از محورهای اصلیِ بازتولید قدرت و کنترل روایت در ایالاتمتحده تبدیل شده است.
پنتاگون، کانونِ شکلدهی به برداشت عمومی از «قدرت» است و دستیابی به حقیقت مستلزم عبور از دیوارهای سنگینِ پنهانکاری و بوروکراسی است. در چنین شرايطی، پیت هگست، مجری پیشین فاکسنیوز و وزیر دفاع کنونی ایالات متحده، مأموریتی تازه برای پنتاگون رقم زده است: بستن دروازههای این دژ آهنین به روی خبرنگاران و چشمان منتقد.
این در حالی است که از جنگ جهانی دوم، حضور رسانهها در راهروهای پنتاگون بخشی از سنت دموکراسی آمریکایی به شمار میرفت و امروز همان خبرنگاران با دیوارهای امنیتی و «اعتبارنامههای لغوشده» مواجه شدهاند. هگست که روزگاری در قاب تلویزیون نقش تحلیلگر جنگی را ایفا میکرد، حالا در عرصه واقعیت، به ایفای نقش وزیر جنگ میپردازد؛ مردی که میخواهد نظم رسانهای را از نو تعریف کند، هرچند بارها در حفظ اسرار دولتی ناکام مانده است.
این همان سیاستی است که از پستوهای قدرت در حکومتهای تمامیتخواه سربرمیآورد. خبرنگارانی که روزگاری آزادانه در کافههای پنتاگون با ژنرالها گفتوگو میکردند، اکنون زیر نگاه محافظان حرکت میکنند. دونالد ترامپ، بهرغم وابستگی عیان به حضور در رسانهها، همچنان در خط مقدم حمله به خبرنگاران ایستاده و آزادیِ اطلاعرسانی را به چالش میکشد.
عنوان و معنای کنایهآمیز
مقاله با نقد رفتار پیتر هگست، وزیر دفاع ایالات متحده در دولت ترامپ، آغاز میشود. نویسنده از عنوان کنایهآمیز «Fraidy-Cat» استفاده کرده است، اصطلاحی عامیانه به معنای «ترسو» و «بزدل». این عنوان نشان میدهد وزیر دفاع در مواجهه با خبرنگاران و شفافیت رسانهای، رفتاری محافظهکارانه و گریزان دارد.
نویسنده از این اصطلاح برای توصیف سیاستِ وزیر دفاع دولت ترامپ، بهره برده تا رفتار او را در قبال رسانهها نقد کند؛ وزیری که بهجای شجاعت در پاسخگویی، از مطبوعات آزاد و پرسشگریِ خبرنگاران هراس دارد و میکوشد با محدود کردن رسانهها ، صدای حقیقت را خاموش کند.
از این رو، «Fraidy-Cat»، در واقع طعنهای است به ترس هگست از شفافیت و نقد عمومی، ترسی که با روح دموکراسی در تضاد است. گربه ترسو و گریزانِ پنتاگون به طور غیرمستقیم به ترسها و پارانویاهایی اشاره دارد که در هگست مشاهده میشود؛ ویژگیهایی که برای فرد مسئول و ناظر بر بودجه عظیم و نیروهای نظامی در سطح جهانی، نگرانکننده و مخاطرهآمیز است.
آزادی رسانهها ممکن است برای مقامات سیاسی آزاردهنده و چالشبرانگیز باشد، اما این چالش، نشانهای روشن از سلامت و پایداری دموکراسی است. رسانههای مستقل، عملکرد دولت و مقامات را زیر نظر دارند و آنها را وادار به پاسخگویی و شفافسازی میکنند. در غیاب چنین نظارتی، فساد، سوءمدیریت و اشتباهات راهبردی پنهان میماننو و پیامدهای جبرانناپذیر به بار میآورند.
تاریخ مملو از نمونههایی است که افشاگریهای روزنامهنگاران، مانع تصمیمات فاجعهبار شده است: از بحران خلیج خوکها، که جان اف. کندی بعدها تأکید کرد اگر رسانهها بیشتر مینوشتند، کشور از اشتباهی ویرانگر نجات مییافت، تا جنگ ویتنام و رسوایی واترگیت، که نشان داد آزادی مطبوعات میتواند حتی رئیسجمهور قدرتمند را به پاسخگویی وادارد.
[رسوایی واترگیت در اوایل دهه ۱۹۷۰ رخ داد و نفوذ کاخ سفید در ورود غیرقانونی به مقر حزب دموکرات فاش شد. تحقیقات روزنامهنگاران، بهویژه وودوارد و برنشتاین، تخلفات و پوشش اخبار دروغین را آشکار کرد و در نهایت منجر به استعفای ریچارد نیکسون شد.]
[جنگ ویتنام (۱۹۵۵–۱۹۷۵) درگیری بین شمال کمونیستی و جنوب تحت حمایت آمریکا بود. رسانهها با انتشار تصاویر و گزارشهای مستقیم از میدان جنگ، فجایع انسانی و شکستهای نظامی را نشان دادند، افکار عمومی را در مضیقه گذاشتند و نهایتاً به کاهش حمایت سیاسی آمریکا و پایان حضور نظامی این کشور کمک کردند.]
اما مقامات، اغلب رسانههای آزاد را تهدیدی برای روایت رسمی و کنترلشده میبینند. نمونههای اخیر، از محدود کردنِ دسترسی خبرنگاران به پنتاگون گرفته تا فشار بر روزنامهنگاران منتقد، نشان میدهند ترس از شفافیت و نقد عمومی همواره بخشی از واکنش قدرت بوده است.
با این همه، آزادی مطبوعات نه تهدیدی برای قدرت واقعی است و نه نقطه ضعفی برای حکومت، بلکه به سلامت و صلابت آن کمک میکند.
به مدد رسانههای مستقل میتوان اطمینان یافت که تصمیمات کلان سیاسی و نظامی در پرتو افکار عمومی قرار گرفته و قدرت، نه در سایه پنهانکاری، که با شفافیت و پاسخگویی مشروعیت مییابد.
مقالهی مائورین داود، به بررسی عملکرد پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا در پنتاگون و به طور خاص، سیاستهای او در خصوص رسانهها و آزادی مطبوعات میپردازد. داود در این مقاله، از رویکرد هگست در این سمت به شدت انتقاد میکند و به سیاستهای محدودکنندهاش در برابر رسانهها میتازد.
پیشینه تاریخی روابط خبرنگاران و پنتاگون
از زمان تأسیس وزارت دفاع در دوران جنگ جهانی دوم، خبرنگاران آزادانه در راهروهای پنتاگون تردد میکردند و گفتگوهای غیررسمی با ژنرالها و مقامات ارشد داشتند که بعدها به خبر تبدیل میشد. این آزادی متقابل به مقامات اجازه میداد فعالیت خبرنگاران را زیر نظر داشته باشند و خبرنگاران نیز سرنخهای مهم خبری دریافت کنند.
رسانههای جریان اصلی و خودسانسوری
رسانههای جریان اصلی با احتیاط و مسئولیتپذیر ی، اخبار ارتش را پوشش میدهند و گاهی این احتیاط چنان بسیط است که مرز میان دقت حرفهای و خودسانسوری کمرنگ میشود. مثالهای تاریخی مانند بحران خلیج خوکها، جنگ ویتنام و رسوایی واترگیت نشان میدهند که رسانههای آزاد میتوانند مانع تصمیمات فاجعهبار شوند و نقش نظارتی و بازدارنده ایفا کنند.
رفتار هگست و محدود کردن خبرنگاران
هگست، با سابقه فعالیت در فاکسنیوز، نسبت به پوشش رسانهای مسیر شغلی خود حساس است. او دسترسی بسیاری از خبرنگاران به بخشهای پنتاگون را مسدود کرده و اعتبارنامه افرادی که به دنبال اطلاعات تاییدنشده هستند را لغو کرده است. این اقدامات نشاندهنده ترس او از شفافیت و نقد عمومی است و ضعف او در مقام وزیر دفاع را نمایان میسازد.
سیاست رسانهای دولت ترامپ
دولت ترامپ ترکیبی از نمایشگری و سیاست رسانهای است. ترامپ با وجود وابستگی شدید به توجه رسانهها، همچنان در صف نخست حمله به خبرنگاران قرار دارد. این رفتار، در ترکیب با محدودیتهای هگست، فشار بر مطبوعات و تهدید آزادی رسانهها را برجسته میکند. خبرنگارانی که جسارت پرسشگری دارند، مصادیق تلاش برای حفظ آزادی اطلاعرسانی هستند.
اهمیت آزادی رسانهها
آزادی مطبوعات هرگز قدرت واقعی را تهدید نمیکند؛ بلکه آن را شفاف، پاسخگو، حرفهای و خادم میسازد. تاریخ نشان داده است که محدود کردن رسانهها هرگز مانع افشاگری نبوده و نتوانسته خسارات جدی و اشتباهات راهبردی را پنهان کند. نویسنده امیدوار است که وزیر دفاع آینده، ارزش آزادی رسانهها و نقش نظارتی آن را به درستی درک کند تا شفافیت و پاسخگویی همچنان ستونهای اصلی قدرت باشند.
نقد داود بر شخصیت و مدیریت هگست به عنوان وزیر دفاع، نقدی سیاسی، اجتماعی و دموکراتیک است. مائورین داود در ابتدای مقاله به صراحت به نقد شخصیت هگست میپردازد و از واژههای "کماثر" و "بیدفاع" در توصیف او استفاده میکند. هگست به نظر نویسنده، فاقد اعتماد به نفس است و از شفافیت و مواجهه با حقیقت میترسد. نقد او به معنای بزدلی و عجز در اتخاذ تصمیمات درست و مدیریت بحران است. داود همچنین به پارانویا و تمایلات دیکتاتورگونه او در مدیریت پنتاگون اشاره میکند.
عنوان "Fraidy-Cat" (گربه ترسو)، به وضوح به ویژگیهای شخصیتی هگست اشاره دارد. این تعبیر نماد ترس و ضعف مدیریتی است. او از مواجهه با رسانهها و انتقادهایی که میتواند از آنها به دست آورد، گریزان است.
محدودیتهای رسانهای و تهدیدِ آزادی مطبوعات
مهمترین بخش مقاله، نقد رفتار هگست در محدود کردن دسترسی خبرنگاران به اطلاعات پنتاگون است. داود به وضوح میگوید که هگست به جای پذیرش مسئولیت و همکاری با رسانهها، سعی دارد با استفاده از ابزارهایی مانند محدود کردن دسترسی خبرنگاران و تهدید به لغو اعتبارنامههایشان، آزادی مطبوعات را تضعیف کند. داود با اشاره به دستورات هگست برای کاهش دسترسی رسانهها به اطلاعات پنتاگون، معتقد است که چنین اقداماتی در تضاد با اصول دموکراسی است.
مقایسه با جفرسون و اهمیت مطبوعات آزاد
داود با نقل قولی از توماس جفرسون، یکی از بنیانگذاران ایالات متحده، تلاش میکند اهمیت آزادی مطبوعات را در دموکراسی آمریکا یادآوری کند. این نقل قول، حملهای غیرمستقیم به هگست است که سعی میکند رسانهها را در فشار قرار دهد و آنها را از انجام وظیفه نظارتی در برابر دولت و پنتاگون بازدارد. این مقایسه نشاندهنده باور عمیق داود به نقش حیاتی رسانهها در نظارت بر قدرتهای دولتی و جلوگیری از سوءاستفاده و فساد است، چراکه مطبوعات آزاد، حق شهروندان و ابزار ضروری برای حفظ شفافیت در دموکراسی هستند.
تحلیل شخصیتی ترامپ و رسانهها
داود به نوعی به ترامپ اشاره دارد و بیان میکند که ترامپ به رغم محدودسازی و حمله به رسانهها، همچنان در برخورد با آنها بازتر است. او اشاره میکند که ترامپ از رسانهها بهعنوان ابزاری برای تأیید خود استفاده میکند و حتی ممکن است توجه بیشتری به آنها داشته باشد تا از فشارهای عمومی بگریزد. هگست برخلاف ترامپ میکوشد رسانهها را بهطور کامل کنترل کند. این نقد به ترامپ، تمايز بین دو رویکرد متفاوت در قبال رسانهها است. ترامپ به رسانهها بهعنوان وسیلهای برای جلب توجه و تأیید نیاز دارد، در حالی که هگست بهطور سیستماتیک سعی دارد آنها را حذف یا محدود کند.
پایان مقاله و پیشبینی آینده
در انتهای مقاله، داود به نوعی به آینده هگست اشاره میکند و پیشبینی میکند که او در برابر رسانهها و افشای ناتوانیهایش از صحنه سیاست کنار خواهد رفت. داود امیدوار است وزیر دفاع بعدی، که ممکن است به دلیل ناتوانیهای هگست در مدیریت پنتاگون بر سر کار آید، بیشتر به نقش رسانهها و نیاز به شفافیت و پاسخگویی در دموکراسی توجه داشته باشد. این بخش از مقاله بهطور ضمنی تأکید دارد که برای حفظ اصول دموکراتیک و مقابله با فساد و سوءمدیریت، باید به رسانهها آزادی عمل داده شود تا بتوانند بر قدرتهای دولتی نظارت کنند.
مقاله بهخوبی نقطهضعفهای مدیریتی هگست را به نقد میکشد و بر اهمیت رسانههای آزاد و شفافیت در دولت تأکید دارد. داود بهشکلی مستند و مستدل به تحلیل شخصیت هگست و رویکرد او در مقابله با رسانهها میپردازد، اما شاید چنین به نظر برسد که مقاله یکجانبهنگر است، با دیدگاهی انتقادی نوشته شده و تحلیل مثبت یا بیطرفانهای در مورد اقدامات هگست ارائه نکرده است. در واقع، این مقاله بیشتر به نقد هگست و سیاستهای او پرداخته تا بررسی علل یا شرایطی که او را به اتخاذ چنین سیاستهایی واداشته است.
مقاله از مدارک و رویدادهای واقعی از جمله افشاگری پیرامون رفتار هگست در قبال رسانهها در استدلالهایش استفاده میکند و بر اصول بنیادین دموکراسی، اهمیت آزادی مطبوعات و نظارت عمومی بر دولت تأکید دارد. زبان طنزآمیز و بازی با واژهها (مثل گربه ترسو) باعث شده مقاله نویسنده جذاب و خواندنی باشد.
روزنامهنگاری برگزیده و توانمند
مائورین داود، روزنامهنگار و ستوننویس آمریکایی است که از سال ۱۹۸۳ در روزنامه نیویورک تایمز فعالیت میکند. او در سال ۱۹۹۹، جایزه پولیتزر را برای انتشار سلسله مقالاتی درباره رسوایی کلینتون-لوینسکی دریافت کرد. سبک نوشتاریاش، تندوتیز و طنزآمیز است. در مقالاتش به تحلیل سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا، فرهنگ عمومی و مسائل جنسیتی میپردازد. آثار و مقالاتش اغلب با نقدهای اجتماعی و سیاسی همراهند و در تحلیل شخصیتهای سیاسی و فرهنگی، رویکردی انتقادی و طعنآمیز دارند.
با اینحال، کاستیهایی در مقاله مشهود است. مقاله بیشتر بر نقد تمرکز دارد و ممکن است به دلیل عدم ارائه تحلیل جامع از وضعیتهای پیشین یا علل رفتار هگست، خوانندگان را به واکنشهای یکجانبه و بدون درک کاملِ شرایط سوق دهد. مقاله بیشتر به عواقب و نتایج سیاستهای هگست اشاره دارد و کمتر به دلایل یا شرایطی که او را به اتخاذ این سیاستها وادار کرده پرداخته است.
مقاله مائورین داود، نقدی جدی و دلسوزانه در باب عملکرد پیت هگست است. این مقاله، ضعفهای مدیریتی و شخصیتی او را در حوزه پنتاگون برجسته میکند و تأکید دارد که محدود کردن رسانهها، تهدیدی جدی برای دموکراسی و شفافیت است. داود با استناد به تاریخ و آموزههای بنیانگذاران دموکراسی آمریکا، بر لزوم حفظ آزادی مطبوعات تأکید میکند و امیدوار است وزیر دفاع آینده از این درسها بهره بگیرد.
متن مقالۀ مائورین داود از این قرار است:
********************************
این واقعیت انکارناپذیر است که خیلیها پیت هگست را چهرهای کماثر و بیدفاع میدانند. امروز قصد نکوهشِ «وزیر جنگ» خودمنصوبشده را ندارم؛ [اتفاقاً] آمدهام تا از او تمجید کنم.
[م. نویسنده پیت هگست را «وزیر جنگِ خودخوانده یا خودمنصوبشده» مینامد. این عبارت طعنهآمیز به رفتار خودسرانه و مستبدانه او در محدود کردن دسترسی خبرنگاران به پنتاگون اشاره دارد.]
هگست انقلابی در شیوه پوشش خبری پنتاگون برپا کرده است؛ انقلابی که شاید خبرنگاران را به درک عمیقتری از «محدودیت» برساند. چه چیز آزاردهندهتر از آن است که از ساختمانی که هر روز در آن مشغول کاری، بیرون رانده شوی و به تو گوشزد کنند که از انجام وظیفه بازماندهای؟
پنتاگون اعلام کرده است دیگر به خبرنگارانی که در پی انتشار اطلاعات تأییدنشده هستند، اعتبارنامه اعطا نخواهد کرد. علاوه بر این، هگست ورود به بسیاری از بخشهای پنتاگون را برای خبرنگارانی که بدون همراهی محافظ اقدام میکنند، ممنوع کرده است؛ تصمیمی که در سکوتی سنگین، مرز تازهای میان «خبررسانی» و «قدرت» کشیده است.
از زمان تأسیس پنتاگون در جنگ جهانی دوم، حضور خبرنگاران در راهروها، بخشی از حیات روزمره این مرکز بوده است. آنها آزادانه در اتاقها و بخشهای مختلف ساختمان رفتوآمد میکردند و گاه در لحظهای غیرمنتظره، مثلاً هنگام تحویل لباسهای جیم متیس، وزیر دفاع پیشین دولت ترامپ از خشکشویی پنتاگون، گفتوگویی غیررسمی به راه میانداختند. شاید هم در یکی از شعب استارباکس در پنتاگون، بهطور تصادفی با رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح روبهرو میشدند تا از دل گفتوگویی کوتاه، جرقه خبری تازه زده شود.
این رفتوآمدهای آزادانه برای هر دو طرف سودمند بود؛ مقامات پنتاگون میتوانستند بر فعالیت خبرنگاران نظارت نزدیکتری داشته باشند و خبرنگاران هم فرصت مییافتند از دل گفتوگوهای روزمره، به سرنخهای ارزشمند برسند.
رسانههای جریان اصلی در گذر سالیان با نگاهی سنجیده و مسئولانه به اخبار ارتش ایالات متحده پرداختهاند؛ اما این احتیاط چنان در تار و پود رفتار حرفهایشان تنیده شده که گاه مرز میان آگاهی روزنامهنگارانه و سکوت خودخواسته را زدوده است.
این سختگیری در انتشار گزارشها، ظاهراً با هدف حفاظت از اطلاعات حساس در نظر گرفته شده است؛ هرچند وزیر دفاع که گویی مصداق تمامعیار این ضربالمثل قدیمی است که «زبان بیمهار، کشتیها را غرق میکند» ــ یا به تعبیر فارسیاش «زبان سرخ، سر سبز میدهد بر باد» ــ، در عمل سکانِ نشت اطلاعات را بهدست گرفته است.
هگست پس از سلسله افشاگریهایی درباره لغزشهای زبانیاش (از جمله افزودن جفری گلدبرگ، سردبیر نشریه آتلانتیک، به گفتوگویی محرمانه درباره برنامههای جنگی و نیز انتشار جزئیات حملات علیه حوثیهای یمن در چتی خانوادگی که همسر و برادرش نیز در آن حضور داشتند) ناگزیر به شرمندگی افتاد. افزون بر این، دعوت ایلان ماسک به جلسهای فوقسری درباره سناریوهای احتمالی جنگ با چین، موج تازهای از بحران برای او پدید آورد.
هگست، مجری پیشین فاکسنیوز در برنامههای آخر هفته، از نحوه پوشش رسانهها درباره مسیر شغلیاش ناخشنود است. با این حال، چهرهای که از او ترسیم شده بیشتر به فردی بیصلاحیت میماند؛ شخصیتی که گویی از دل فیلم کمدیِ کمهزینه بیرون آمده و بهاشتباه، در نقش وزیر دفاع جا خوش کرده است.
همانطور که جین مایر (از تحلیلگران نیویورکر) میگوید، شواهد نشان میدهند هگست به دلیل سوءمدیریت مالی، رفتارهای جنسیتی و نوشیدن الکل حین کار، از پستهای پیشین خود کنار گذاشته شده است.
او بهخوبی میداند که از خطوط حرفهای عبور کرده و از همین رو، بیش از همیشه، گرفتار سوءظن و کینه است؛ خصایصی که قرار است در خدمت نظارت بر بودجهای تریلیوندلاری و ارتشی جهانی باشند.
[به خاطر دارم که] وقتی مشغول تهیه گزارشهایی درباره عربستان سعودی بودم، مقامات معمولاً برایمان، همراهان و ناظرانِ مشخصی تعیین میکردند. اعمال این قبیل پروتکلهای محدودکننده و غیردموکراتیک در پنتاگون، آشکارا نشان میدهد که اینجا نیز با جمعی از دیکتاتورهای کوچک مواجهیم که بر جریان اطلاعرسانی سایه افکندهاند.
رئیسجمهور هم چهرهای دوگانه دارد؛ از یک سو رفتاری باز و پذیرای خبرنگاران از خود نشان میدهد، چرا که التفات رسانهها برایش در حکم اکسیژن است و از سوی دیگر، بیوقفه به همان رسانهها یورش میبرد و آنها را آماج حملات قرار میدهد.
فضایی هولناک، شبیه به حالوهوای فیلم "تسخیر بدنها"، بر گروه خبری کاخ سفید سایه افکنده است. صندلیهای رسانههای سنتی مملو از خبرنگارانی است که موضعی همدلانه با جریان ماگا دارند و به نظر میرسد افرادی از شبکه خبری مایک لیندل (مالک شرکت مایپیلو) هم در جمعشان حضور دارند.
[م. اشاره به «خبرنگاران شبکه مایک لیندل» طنز سیاسی است. شبکه خبری رسمی با این نام وجود ندارد. مایک لیندل صاحب شرکتهای زنجیرهای مایپیلو است و به حمایتهای سیاسیاش از ترامپ و جریانهای محافظهکار معروف است. منظور نویسنده، خبرنگاران همسو با جریانهای محافظهکار و حامی ترامپ است. این بخش نشان میدهد که صندلیهای خبری پنتاگون به خبرنگارانی اختصاص یافته که انتقاد واقعی به ترامپ یا اطرافیانش را ندارند و مواضعشان همدلانه یا جانبدارانه است.]
یکی از این خبرنگاران، کارا کسترانوا است؛ از معدود نمایندگان رسانهای که روز جمعه اجازه یافت همراه با ترامپ و رئیسجمهور اوکراین، ولادیمیر زلنسکی، وارد سالن شود. پرسشهایش با تحسین ترامپ آغاز شد و به این اشاره کرد که رئیسجمهور جانش را برای تحقق توافق صلح در خاورمیانه به خطر انداخته است. در ادامه، زلنسکی را بابت درخواست تسلیحاتی که ترامپ گفته بود ممکن است به اوکراین داده شود، سرزنش کرد. کسترانوا، با لحنی طعنآمیز گفت: «همانطور که او(زلنسکی) میگوید، ما هم به تومهاوکهایمان نیاز داریم.»
[م. اشارهای طنزآمیز به تومهاوک (Tomahawk)، موشک کروز دوربرد آمریکایی که برای حمله به اهداف زمینی استفاده میشود. این موشکها به دلیل دقت بالا و توان تخریب گسترده، در عملیاتهای نظامی آمریکا بهویژه در خاورمیانه مشهور شدهاند. منظور این است که رسانهها و خبرنگاران نیز به «ابزارهای قدرت» و «تسلیحات» برای افشای حقیقت و مقابله با روایتهای رسمی نیاز دارند؛ درست مثل نیاز هر کشور به تسلیحات در جنگ. همچنین، این اشاره یادآور تسلیحات واقعی آمریکا و حمایت نظامی از اوکراین است، که ترامپ درباره آن اظهار نظر کرده است.]
ترامپ در این گیرودار، همچنان از رویارویی با گذشته میگریزد. جنگ ویتنام را با بهانهای کوچک پشت گوش انداخت و جنگ عراق را «بدترین تصمیم تاریخ آمریکا» قلمداد کرد. با اینهمه، در پس شعارهای پرطمطراق و ستایشهای ظاهری، بهخوبی میداند که پنتاگون بیش از هر زمان به تیم رسانهای نیرومند نیازمند است؛ گروهی که بتواند حقیقت را برملا کند، درست در لحظهای که رهبران برای آغاز یا تداوم جنگها، به دروغ متوسل میشوند.
بزرگترین شکستهای ایالات متحده زمانی رقم خوردهاند که نوری بر واقعیت نتابیده است. جان.اف.کندی پس از فاجعه خلیج خوکها به ترنر کتلج، سردبیر نیویورک تایمز، گفت: «شاید اگر درباره آن عملیات بیشتر مینوشتید، ما را از خطایی ویرانگر نجات میدادید.»
[م. بحران خلیج خوکها (۱۹۶۱) شکست حمله مهاجران کوبایی با حمایت آمریکا به کوبا بود که سبب تحقیر بینالمللی و تشدید تنشهای جنگ سرد شد.]
اینک تاریخ، پژواکی تلخ یافته است. پس از آنکه خبرنگاران — حتی از رسانههای محافظهکاری چون فاکسنیوز و نیوزمکس — از امضای شروط ۲۱گانه هگست سرباز زدند، حساب رسمی پنتاگون در ایکس با انتشار میمی کودکانه، به تمسخر رسانهها پرداخت.
[م. میم (Meme)، مفهومی فرهنگی یا رسانهای است که بین مردم گسترش مییابد. این واژه نخستینبار از سوی زیستشناس بریتانیایی، ریچارد داوکینز در کتاب ژن خودخواه مطرح شد. او این اصطلاح را برای توصیفِ نحوه انتقال ایدهها، رفتارها یا الگوهای فرهنگی به کار برد و به عملکرد ژنها در انتقال صفات زیستی شباهت داد. در فضای اینترنت و رسانه، «میم» به پدیدهای گفته میشود که معمولاً شکل طنز، کنایهآمیز یا انتقادی دارد و بهمدد شبکههای اجتماعی، سایتها یا پیامرسانها گسترش مییابد. در این مقاله نیز، «میم» به همین معنا به کار رفته؛ بازتابی فرهنگی یا رسانهای از پدیدهای اجتماعی که با طنز یا اغراق در فضای عمومی بازتولید میشود.]
هگست از کمبود اعتماد به نفس و ناپختگی رنج میبرد و نمیتواند دریابد که آزادی مطبوعات، شالوده هر دموکراسی پایدار است. از توماس جفرسون نقل است که «اگر قرار بود بین دولتِ بیروزنامه یا روزنامههایِ بدون دولت، یکی را انتخاب کنم، بدون شک دومی را برمیگزیدم.»
[م. توماس جفرسون، از پدران بنیانگذار ایالات متحده آمریکا و سومین رئیسجمهور این کشور (۱۸۰۱–۱۸۰۹) است. او نقش مهمی در نگارش اعلامیه استقلال آمریکا داشت و فلسفه سیاسیاش بر حقوق فردی، آزادی بیان و محدودیت قدرت دولت تأکید میکرد. جفرسون مؤسس دانشگاه ویرجینیا و چهرهای برجسته در ترویج دموکراسی و آزادی مطبوعات بود.]
امید میرود وزیر دفاعی که پس از شکست هگست در برابر رسانهها و رفتارهای مغایر با اصول دموکراسی بر سر کار خواهد آمد، این حقیقت بنیادین را دریابد که پاسداشت آزادیِ مطبوعات، شرط نخست پایداری هر نظام مردمسالار است.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.