البته موفقیت اینتل مستلزم اعتماد مشتریان و توانمندی در اجرای دقیق فناوریهای نوین است که تاثیر عمیقی بر آینده صنعت نیمههادی و امنیت راهبردی کشور خواهد داشت.
شرکت اینتل، یکی از نمادهای بزرگ صنعت فناوری آمریکا و جهان، امروز در نقطهای بحرانی قرار گرفته است. به نوشته مجله فورچون، این شرکت که زمانی پیشتاز تولید چیپهای پیشرفته بود، حالا با چالشهای متعددی دستوپنجه نرم میکند. از افت تولید و عقبماندگی فناورانه گرفته تا مسائل مالی و تنشهای سیاسی. اما نجات اینتل، فراتر از صرفا حفظ یک برند تجاری، برای امنیت ملی و آینده فناوری آمریکا حیاتی است.
در مارس ۲۰۲۵، لیپ-بو تان بهعنوان مدیرعامل جدید اینتل معرفی شد؛ بازگشتی که با استقبال گرمی همراه نبود. تان پیش از این در هیاتمدیره شرکت حضور داشت اما در آگوست ۲۰۲۴ به دلایل شخصی از سمت خود استعفا داد. وقتی دوباره به عنوان مدیرعامل آمد، کارکنان و تحلیلگران از او خواستند توضیح دهد چرا بعد از کنارهگیری چنین بازگشتی دارد. پاسخهای او باعث ناامیدی و انتقادهای گسترده شد و شک و تردیدهای زیادی درباره آینده شرکت به وجود آمد.
اما چالشهای تان به اینجا ختم نشد. در اوت ۲۰۲۵، سناتور تام کاتن از آرکانزاس ادعا کرد که تان، مالک یا شریک شرکتهای چینی متعددی است که برخی از آنها به ارتش چین وابستهاند. این اتهامات، واکنش تند رئیسجمهور وقت دونالد ترامپ را به دنبال داشت و او از تان خواست استعفا دهد. با این حال، بعد از دیدار تان و ترامپ، مسیر اینتل بهبود یافت و دو طرف توافقی نادر امضا کردند. اینتل ۹.۹ درصد از سهام خود را به دولت فدرال آمریکا واگذار کرد و در مقابل دولت ۸.۹میلیارد دلار به اینتل اختصاص داد. در ادامه، انویدیا به عنوان بزرگترین شرکت دنیا در حوزه پردازندههای گرافیکی، ۵میلیارد دلار در اینتل سرمایهگذاری کرد تا در تولید نسل جدید چیپها همکاری کنند.
در عصر دیجیتال، تامین تراشههای پیشرفته برای امنیت ملی آمریکا به یکی از حیاتیترین مسائل تبدیل شده است. امروزه تقریبا تمام تراشههای پیشرفته دنیا توسط شرکت تایوانی TSMC و سامسونگ کره ساخته میشود. دو شرکتی که خارج از آمریکا فعالیت دارند و این مساله نگرانیهای استراتژیک بزرگی را به همراه داشته است.
مثلا جالب است بدانید جنگنده فوق پیشرفته F-۳۵ ارتش آمریکا به تراشههای تولید شده توسط TSMC وابسته است. این موضوع باعث شده پنتاگون بهطور مخفیانه حجم قابلتوجهی از این تراشهها را خریداری کند، چرا که توانایی تولید داخلی کافی برای تامین نیازهای خود ندارد. به همین دلیل، قانون «چیپس و علوم»(CHIPS and Science Act) تصویب شد. قانونی که بزرگترین کمک مالی دولتی در حوزه صنعت نیمههادی از زمان جنگ جهانی دوم به شمار میرود.
هدف اصلی این قانون کاهش وابستگی به تولیدکنندگان خارجی و تقویت تولید داخلی تراشهها بود. طی این قانون به بسیاری از شرکتهای فعال در زمینه تولید تراشه یا خدمات وابسته کمک شد، از جمله به TSMC و سامسونگ برای ساخت کارخانههای جدید در خاک آمریکا، اما بیشترین حمایت نصیب اینتل شد. اینتل که روزی به خاطر تراشههای کامپیوترهای شخصی در دهه ۱۹۹۰ بسیار درخشان بود، در سالهای اخیر به شدت از رقبایی مانند TSMC عقب افتاده است.
این شرکت فرصتهای مهمی را از دست داد. به عنوان مثال، وقتی استیو جابز در ابتدا خواست آیفون اپل با تراشههای اینتل ساخته شود، اینتل این فرصت را رد کرد. همچنین این شرکت هرگز تراشههای پردازش گرافیکی موفقی تولید نکرد. درحالیکه رقبایی مانند انویدیا توانستند با همکاری TSMC در حوزه هوش مصنوعی پیشتاز شوند. در دهه ۲۰۱۰، اینتل به دلیل مدیریت ضعیف چندین مدیرعامل، روند نزولی را تجربه کرد.
درآمد شرکت پس از اوج خود در سال ۲۰۲۱، به شدت کاهش یافت و تحلیلگران والاستریت پیشبینی میکنند این روند در سالهای آینده ادامه داشته باشد. بازگشت پت گلسینگر، مدیرعامل سابق اینتل، در سال ۲۰۲۱، نویدبخش تغییرات مثبتی بود. او برنامههای جاهطلبانهای برای ساخت کارخانههای جدید و بازگشت به تولید تراشههای پیشرفته ارائه داد و نقش مهمی در تصویب قانون تراشهها ایفا کرد. اما پروژههای گسترده و پرهزینه او، نگرانیهایی را در میان هیاتمدیره و سرمایهگذاران ایجاد کرد.
سقوط ارزش سهام اینتل در دوران مدیریت او، نهایتا منجر به کنارهگیری او شد. البته، لیپ-بو تان که اکنون مدیریت را در دست دارد، به شدت در حال اصلاحات مالی است. او پروژههای عظیم ساخت کارخانههای جدید در اوهایو، آریزونا و اروپا را به تعویق انداخت یا لغو کرد. برنامهای برای کاهش ۱۵ هزار نیروی کار تا پایان سال جاری نیز در دستور کار قرار دارد که به معنای کاهش چشمگیر ساختار مدیریت شرکت است.
تان تاکید دارد که دیگر خبری از «چکهای سفید امضا» نخواهد بود و اینتل باید با دقت و صرفهجویی بیشتر پیش برود. شرکت در حال فروش بخشهایی از داراییهای خود است؛ مثلا ۵۱ درصد سهام بخش تراشههای برنامهپذیر آلترای خود را به قیمت ۳.۵میلیارد دلار فروخت و همچنین سهام خود در شرکت توسعه فناوری رانندگی خودران Mobileye را به ارزش یکمیلیارد دلار به فروش رساند. سرمایهگذاری ۲میلیارد دلاری سافتبانک نیز بخشی از این اصلاحات مالی است.
با وجود اصلاحات، نگرانیهای زیادی همچنان باقی است. اعتبار مالی اینتل در سالهای اخیر به پایینترین سطح سرمایهگذاری کاهش یافته و شرکت با کاهش شدید اعتماد سرمایهگذاران مواجه است. بسیاری از تحلیلگران میگویند اگر اینتل نتواند فناوری و تولید خود را به موقع بهروز کند و چیپهای پیشرفته ۱۴A را در حجم انبوه و با کیفیت بالا تولید نکند، آیندهای مبهم در انتظارش است.
با این حال، امیدواریهایی نیز وجود دارد. انویدیا و برخی دیگر از مشتریان بزرگ فناوری، به سرمایهگذاری و همکاری با اینتل تمایل نشان دادهاند. تیم مهندسی جدید اینتل، به رهبری ساچین کتی، به دنبال احیای فرهنگ مهندسی و فنی این شرکت است تا بار دیگر شور و شوق را در میان کارکنان و مهندسان ایجاد کند. کتی میگوید: «اگر حالا به اینتل بپیوندید، شما به بالاترین نقطه شرکت نمیپیوندید، بلکه برای بازگرداندن آن به دوران اوجش هستید. کسانی که این چالش را دوست دارند و تخصص فنی دارند، هدف جذب ما هستند.»
در مجموع، بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی بر این باورند که حمایت از اینتل دیگر صرفا حمایت از یک شرکت نیست؛ بلکه سرمایهگذاری در امنیت ملی آمریکا در رقابتهای جهانی است. جایگزینی تولید تراشههای پیشرفته به منابع خارجی برای آمریکا، خطرات استراتژیک جدی به همراه خواهد داشت که نمیتوان نادیده گرفت.در نهایت، سرنوشت اینتل نه تنها بر آینده صنعت نیمههادی آمریکا بلکه بر امنیت ملی این کشور تاثیرگذار خواهد بود. اینتل به عنوان یکی از پایههای مهم فناوری و امنیت، در یک لحظه حساس تاریخی قرار دارد؛ لحظهای که تصمیمات مدیریتی و سرمایهگذاریها میتواند مسیر این شرکت و شاید حتی فناوری و امنیت آمریکا را برای دههها تعیین کند.