ترامپ و سلطنت‌طلب‌ها؛ حسرت و خودشیفتگی !

الف سه شنبه 29 مهر 1404 - 09:02

دونالد ترامپ، بی‌تردید یکی از غیرمتعارف‌ترین سیاستمداران دوران معاصر است؛ اما در ورای جنجال‌های سیاسی، اقتصادی و رسانه‌ای او، نکته‌ای عمیق‌تر نهفته و آن، فقدان درک تاریخی است. ترامپ شیفته‌ شکوه، اقتدار و جلوه‌های پادشاهی است، اما از خودِ تاریخ پادشاهان چیزی نمی‌داند.

او گاه نام‌هایی چون لویی چهاردهم را بر زبان می‌آورد و از عظمت «پادشاه خورشید» سخن می‌گوید؛ اما در همان سطح ظاهری و تجملی متوقف می‌ماند. در مواردی نیز تاریخ را به‌سادگی با هم می‌آمیزد؛ چنان‌که ناپلئون و هیتلر را یکی می‌گیرد، یا میان جنگ جهانی دوم و جنگ کره تفاوت واضحی نمی‌بیند. علاقه‌ی او به ژنرال‌هایی چون پاتون و مک‌آرتور نیز نه از سر مطالعه‌ تاریخ نظامی، بلکه از شیفتگی کودکانه‌اش به تصویر قدرت و پیروزی است.

این نگاه، شباهتی عجیب با نوعی ذهنیت در میان برخی سلطنت‌طلبان دارد؛ آنان نیز دلبسته‌ عظمت ایران باستان‌اند، بی‌آنکه تاریخ آن را دقیق خوانده باشند. برای هر دو گروه، تاریخ نه رشته‌ای پیوسته از تجربه‌ها، عبرت‌ها و تحولات انسانی، بلکه صحنه‌ای است برای بازنمایی قدرت و شکوه.

نزد ترامپ، همانند بسیاری از هواداران اقتدار مطلق، تاریخ نه فرآیندی تحلیلی که تجربه‌ای حسی است. او تاریخ را نمی‌فهمد، بلکه آن را احساس می‌کند؛ و احساس، هرچند پرشور، ذاتاً دمدمی و گذراست. به همین سبب است که نگاه او به تاریخ، نه «دمادم» و پیوسته، بلکه لحظه‌ای و ابزاری است؛ تاریخ برای او نه برای آموختن، بلکه برای توجیه عمل سیاسی و تحریک احساسات عمومی است.

ترامپ همان‌قدر که در اقتصاد اهل معامله است، در تاریخ نیز معامله‌گر است؛ از گذشته تنها آن بخش را برمی‌دارد که به کار امروز او می‌آید. به عبارت دیگر، نگاهی بنگاهی، سوداگرانه و سرپایی دارد. چنان‌که لویی چهاردهم را برای نمایش شکوه، ناپلئون را برای جسارت و مک‌آرتور را برای فرماندهی مثال می‌زند؛ بی‌آنکه بداند هر یک در متن تاریخی خاصی معنا یافته‌اند و جداسازی‌شان از آن بستر، تحریف تاریخ است.

این نوع نگرش، محدود به ترامپ نیست؛ بسیاری از رهبران اقتدارگرا، چه در غرب و چه در شرق، همین خطای بنیادین را تکرار می‌کنند؛ آنان تاریخ را نمی‌خوانند تا از آن بیاموزند، بلکه می‌خوانند تا در آن تصویر خود را بیابند. چنین نگاهی، در نهایت، تاریخ را از عمق و معنا تهی می‌کند و آن را به آینه‌ای سطحی برای خودشیفتگی بدل می‌سازد.

ترامپ، چه در رفتار سیاسی و چه در گفتار تاریخی‌اش، نمونه‌ی بارز سیاستمداری است که گذشته را به اندازه‌ امروز بی‌ثبات و تندمزاج می‌بیند؛ برای او، تاریخ نه آموزگار خرد، بلکه ابزاری برای نمایش اقتدار است. این است راز بی‌اعتنایی او به پیچیدگی‌های تاریخی و فرهنگی؛ نگاهی که نه در اندیشه، بلکه در غریزه ریشه دارد.

از منظر فلسفه‌ تاریخ، آنچه در ترامپ و سلطنت‌طلبان مشترک است، نوعی زیست در گذشته‌ خیالی است. فردریش هگل می‌گوید تاریخ تنها زمانی معنا دارد که روحِ زمان از خلال آن به پیش رود؛ اما آنان، در عوضِ فهم حرکت تاریخ، در سایه‌ آن پناه می‌گیرند.

فردریش نیچه نیز از «تاریخ بیمارگونه» سخن می‌گفت؛ تاریخی که به‌ جای رهایی‌بخش بودن، انسان را اسیر نوستالژی می‌کند.

چنین نگاهی، چه در کاخ سفید باشد و چه در لندن یا لس‌آنجلس، به‌جای آن‌که فهمی از گذشته برای ساخت آینده بیافریند، تنها بازتولید حسرت و خودشیفتگی است؛ تلاشی برای زیستن در شکوهی که دیگر وجود ندارد.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.