آغاز ناامید کننده «بامداد خمار»

همشهری آنلاین سه شنبه 29 مهر 1404 - 16:58
اولین قسمت از «بامداد خمار» پس از مدت‌ها تعویق منتشر شد و حالا نرگس آبیار بعد از کیارش اسدی‌زاده که سریال «هفت» و «دفتر یادداشت» او به طور همزمان منتشر شدند، ‌ دو سریال سووشون و بامداد خمار را در شبکه خانگی در حال پخش دارد.

همشهری آنلاین، شقایق عرفی نژاد: بامداد خمار قرار بود اردیبهشت ماه و پس از سریال «آبان» از پلتفرم تازه تأسیس منتشر شود. حتی در قسمت‌های پایانی آبان تیزر این سریال به عنوان سریال بعدی این پلتفرم دیده می‌شد. اما بدون هیچ توضیحی انتشار به تعویق افتاد و گفته شد از اول مهرماه روی پلتفرم قرار می‌گیرد و حالا با تأخیری یک ماهه این اتفاق افتاده است.

بامداد خمار دومین اقتباس نرگس آبیار از یک رمان شناخته‌شده است و در حالی که سووشون تماشاگرانش را به میزان قابل توجهی از دست داده، انتشارش را شروع کرده است. آبیار این بار سراغ رمان عامه‌پسند و بسیار پروفرش فتانه حاج سیدجوادی رفته که دست کم تا پیش از سووشون انتظار می‌رفت‌ در جذب مخاطب بسیار موفق باشد. نقدها و دیدگاه‌های منتقدان و تماشاگران اما نشان از راضی نبودن آنهاست.

بازی‌های ضعیف، ‌ دیالوگ‌نویسی بد

با پخش اولین قسمت بامداد خمار منتقدانی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در باره آن نوشته‌اند و در میان نوشته‌هایشان کم‌تر جمله ای به تحسین و نکته ای در رثای آن دیده می‌شود. منتقدی تبلیغات و تیزر سریال را موفق برآورد کرده و نوشته: «مخصوصا تیتراژ از تیتراژهای خوبی بود که آخرین بار در سریال دفتر یادداشت دیده بودم. گرافیک درست بود، ‌ لوگوی نوشته بامداد خمار هم حساب شده و دقیق و باسلیقه است. به نظرم در سریال‌سازی بسیار مهم است که گرافیک یک دستی داشته باشید. چون از همان جا متوجه می‌شوید با تیمی‌ طرف هستید که کارشان برایشان اهمیت دارد.» از دید او اما موسیقی محسن چاوشی برای این سریال مناسب نیست و باید موسیقی ایرانی‌تری انتخاب می‌شد.

درباره بازی‌ها او معتقد است با بازی‌های بدی در این سریال طرف هستیم و به خصوص به بازی پدر و مادر شخصیت محبوبه اشاره می‌کند.

منتقد دیگری در باره دیالوگ‌نویسی این سریال نوشته است. به اعتقاد او: «در همان سکانس اول سودابه و مادرش دیالوگ‌های بدی نوشته شده که شعارزده است. مغرضانه هر آن چیزی که لازم است به خورد ذهن مخاطب داده شود مثل فیلم‌های دهه هفتاد و هشتاد بدون هیچ ظرافتی بیان می‌کند. حتی دیالوگ‌های احترام برومند که می‌خواهد قصه‌اش را تعریف کند، ‌ شعاری است.»

دیگری نوشته است: «اگر من کارگردان بودم حتما اول عشق این دختر و پسر را می‌ساختم تا در زمان جدایی آنها مخاطب هم بتواند همدردی کند. ولی وقتی این اتفاق نمی‌افتد و صرفا با دیالوگ پیش می‌رود، این اتفاق نمی افتد. این کار برخلاف جریان سینماست. در سینما ما با دیدن چیزی می‌توانیم نسبت به آن حس پیدا کنیم، ‌ نه فقط با کلام.»

منتقد دیگری داستان جعبه پاندورا را که در این سریال به آن اشاره می‌شود، بررسی کرده و نوشته: «استفاده از جعبه پاندورا و روایت قصه این جعبه در این سریال برایم عجیب است. در داستان‌های اساطیری و مذهبی مان داستان پاندورا خیلی شبیه به داستنان حواست. زنی که از بهشت برین و از خوبی‌ها با یک وسوسه یک جهنم می‌سازد. همانطور که در داستان‌های اساطیری حوا سیب یا گندم را می‌خورد و بهشت را تبدیل را به زندگی واقعی می‌کند، در داستان پاندورا هم همینطور است. زن با وسوسه باز کردن آن جعبه باعث می‌شود غم‌ها و بدبختی‌ها و ناامیدی‌ها وارد این جهان شوند. در تمام این داستان‌ها قبل از وسوسه اولین زن جهان بهشتی پر از خوشبختی است. استفاده کردن این ایده در این داستان عجیب است. برای این که بن‌مایه داستان این است که یک زن چطور می‌تواند در یک فرهنگ و در یک جامعه تغییر ایجاد کند. در این سریال آیا ما می‌خواهیم این داستان را روایت کنیم که زن‌ها می‌توانند تغییر ایجاد کنند یا این که وسوسه‌ها چطور می‌توانند همه چیز را خراب کنند؟ بنابراین وقتی نویسنده و کارگردان چنین چیزی در داستانش می‌گذارد باید تکلیفش را با آن روشن کند. می‌خواهد به کدام سمت برود؟ می‌خواهد از کاری که محبوبه کرد دفاع کند یا می‌خواهد او را ملامت کند؟»

او معتقد است نرگس آبیار روایت‌گر خوبی است، ‌ اما قصه‌گوی خوبی نیست. بیشتر با تصویرها یک روایت مستندگونه می‌سازد تا این که قصه تعریف کند. انتخاب حرکت دوربین هم بر اساس همان روایتگری است و نه قصه‌گویی.

تماشاگران قسمت اول بامداد خمار آنها که نظراتشان را در باره آن در شبکه‌های اجتماعی و از جمله در صفحه خود سریال در اینستاگرام به اشتراک گذاشته‌اند آن را چندان قابل قبول ندانسته اند. کاربری نوشته: «شروع خوبی نبود...تصوراتمان از سودابه در کتاب یک آدم متین بود. اما بازیگر نقش سودابه و مدل حرف زدنش اصلا چنین نیست.»

بعضی آن را کاملا شبیه کتاب توصیف کرده اند و بعضی هم از تغییرات زیاد فیلمنامه گلایه کرده‌اند. یکی از تماشاگران نوشته: «واقعا از کسانی که می‌گویند سریال عین کتاب بوده تعجب می‌کنم. البته سریال خوش‌ساخت و زیباست ولی واقعا مثل کتاب نیست. در کتاب سودابه یک دختر مودب و متین است که با مادرش بحث می‌کند، ‌ نه عین این سودابه که یکسره سر مادرش داد می‌زند و می‌گوید چرا نمی‌فهمی؟» دیگری نوشته: «خانم آبیار عزیز، تمام لذت خواندن این کتاب به همان توصیفات و ریزه‌کاری‌هاست. ای کاش صدای راوی در طول سریال مثل کتاب این جزییات را برای ما تعریف می‌کرد.»

اما کاربر دیگری معتقد است: «جالب این جاست وقتی کتاب را می‌خواندیم همینطور آن را تصور می‌کردیم.»

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.