مردانگی و کرم ضدآفتاب

عصر ایران پنج شنبه 01 آبان 1404 - 10:11
حداقل یکی از اهداف مردان برای مراجعه به کلینیک‌های زیبایی، متمایزشدن است. در واقع آنان تلاش می‌کنند تا یکسانی با سایر مردان را نقض و در مقابل یکتا باشند. این، یکی از پیامد‌های گسترش فردگرایی در جامعه است.

عصر ایران؛ فردین علیخواه* - چند سالی است که برای کاهش درد‌های ناشی از آرتروز، به طور منظّم استخر می‌روم. در استخر کنجکاوی‌های جامعه‌شناختی درون ذهنم همچنان استمرار دارد. من علاوه بر توجه به رفتار‌های اجتماعی افراد در فضا‌یی اجتماعی مانند استخر، به تغییرات بدن مردان در طول این سال‌ها نیز دقت می‌کنم و تلاش می‌کنم تا با مفاهیم موجود در جامعه‌شناسی بدن، به فهم آن بپردازم.

اگر کسی از من سؤال کند که دراین‌خصوص چه تغییری توجه‌برانگیز بوده است خواهم گفت: افزایش جراحی‌های زیبایی و توجه به بدن. از نظر خط و خطوط جراحی و جای زخم‌های روی بدن، معمولاً در استخر دو گروه توجهم را جلب می‌کنند:

نخست، گروهی که تیغ جراحی بدن آنان را زخمی و نشانه‌دار کرده است. جای زخم‌های ترمیم شده روی بدن این افراد مشخص است. این گروه نه برای زیبایی بلکه برای مشکلات جسمیِ جدی جراحی کرده‌اند که برای مثال می‌توان به خط زخمِ روی سینه بر روی بدن کسانی اشاره کرد که عمل قلب باز انجام داده‌اند.

دوم، گروهی که تیغ جراحی بدنشان را «زیباتر» کرده است و البته؛ نشانِ‌ خاصی از جای زخم در بدن آنان نمانده است. دقت کنید که کلمه زیباتر را داخل گیومه گذاشتم. 

پیش‌ازاین درباره اهمیت یافتن زیبایی، و تلاش مردان برای زیبا به‌نظررسیدن جستار‌هایی نوشته‌ام؛ ولی به‌عنوان یک مشاهده‌گر جامعه‌شناس، در مکانی عمومی مانند استخر بسیار بیشتر و بهتر می‌توان حساسیت مردان نسبت به پوست و بدنشان را دید. همین امر باعث شد تا بار دیگر به موضوع توجه کنم و جُستار حاضر را بنویسم.

در ابتدا به‌عنوان نکته‌ای جامعه‌شناختی، باید بگویم که مراجعه مردان به کلینیک‌های زیبایی، هر چند تصمیم و عملی فردی است؛ ولی بی‌تردید جنبه‌های اجتماعی دارد. در واقع این پدیده را نیز باید در بستر تحولات اجتماعی جامعه ایرانی دید و تحلیل کرد. 

در جوامع سنتی که معمولاً فرهنگ مردسالاری بر آن‌ها سیطره دارد، برای مردان و زنان نقش‌ها و الگو‌های ازپیش‌تعیین‌شده‌ای تعریف شده است که تخطی از آن‌ها مجازات اجتماع را در پی دارد.

در علوم اجتماعی اغلب تحلیل‌ها و بحث‌ها در خصوص این نقش‌ها و الگو‌ها همواره شامل زنان بوده است؛ ولی این امر به معنای آن نیست که سخت‌گیری و حساسیت‌های اجتماعی نسبت به مردان وجود نداشته است. در این نوع جوامع مردانی هم بوده‌اند (و البته هستند) که دوست داشتند با انتظارات و توقّعات اجتماعی در خصوص مردانگی همراهی نکنند و برخلاف کلیشه‌های مردانگی رفتار کنند.

بی‌اساس نیست اگر بگوییم که در چنین جوامعی مردان، هم عامل و هم به شکلی قربانی نظام اجتماعی ستمگر بوده‌اند. برای مثال تراشیدن سبیل، بلندکردن موی سر بیشتر از حد مجاز اجتماع، پوشیدن لباس رنگی، رقصیدن، گریه‌کردن، زبان بدن به هنگام صحبت‌کردن، بدن بی‌مو داشتن، و صدای نازک، از جمله حساسیت‌های اجتماعی نسبت به مردان قلمداد می‌شود.

خلاصه آنکه، در مقابل «زنانگی» همواره «مردانگی» نیز وجود داشته و جوامع از مردان انتظار داشتند تا با معیار‌های مسلط نسبت به الگوی مردانه تطابق یابند.

دوباره یادآوری می‌کنم که بیان این جمله‌ها به معنای نادیده‌انگاشتن ستم مضاعف و پردامنه جامعه مردسالار نسبت به زنان نیست؛ ولی باید توجه داشت که نظام اجتماعی مردسالار مردانی را که قصد داشتند متفاوت باشند نیز سرکوب کرده است. سایه سنگین توقعات جامعه مردسالار، بر سر مردان کلیشه‌گریز نیز گسترده شده و میل و خواست آنان نیز توسط چنین جامعه‌ای له می‌شود.

من فکر می‌کنم مردان نیز در طول تاریخ و در گوشه‌گوشه زندگی روزمره، شاید نه تحت عنوان جنبشی خاص، ولی جداجدا همواره تلاش کرده‌اند تا با فشار‌های اجتماعی جهت هم‌رنگ شدن با معیار‌های حاکم به مقابله برخیزند و به همین دلیل نیاز است تا مطالعات علوم اجتماعی به این وجه از مبارزات مردان توجه بیشتری نشان دهد. 

درهرحال، در سال‌های گذشته در جامعه ایرانی شاهدیم که آرام‌آرام مردان نیز به شیوه‌های متفاوتی به بدن خودشان توجه می‌کنند و دیدن نشانه‌های آن سخت نیست. در جامعه ایرانی، «رسیدن به خود» یعنی توجه به بدن، غالباً ویژگی زنانه تفسیر شده است.

نکته آن است که از نظر جامعه، برای زنان، هم «نحوه بودن» و هم «نحوه عملکرد» همیشه مهم بوده است. به این معنا که زنان هم باید خوش‌سیما، ظریف، لطیف، لوند و جذاب (زن بودن) به نظر می‌رسیدند و هم عملکرد خاص یک زن (همسری و مادری) را در خانواده می‌داشتند.

درباره مردان این امر بیشتر شامل نحوه عملکرد می‌شده است. به بیان بهتر چندان اهمیتی نداشت که مرد چگونه به نظر آید و چگونه جلوه نماید؛ بلکه باید عملکرد خاص مرد بودن را می‌داشت.

آنچه گفته شد در یکی دو دهه اخیر درباره مردان تغییریافته است. اگر بخواهم مثالی بزنم، درگذشته مرد باید در کار و در فعالیت روزانه‌اش نشان می‌داد که پرزور و پرتوان است؛ ولی امروزه برخی مردان با پوشیدن تیشرت استرج، بازو‌های اندامی خود را به نمایش می‌گذارند تا بگویند که پرزور و پرتوان هستند. در واقع، نمایش، به‌جای عمل ‌نشسته است. 

من فکر می‌کنم که این روز‌ها بدن فقط توسط زنان در حال نوزائی، کشف و بازتفسیر نیست، بلکه مردان نیز در حال تعریف و تفسیر جدیدی از بدن مردانه‌اند.

این روز‌ها مردان نیز بینی‌شان را جراحی زیبایی می‌کنند، بوتاکس تزریق می‌کنند، بلیچینگ (سفیدکردن دندان) می‌کنند، کفش کالج، شلوار، تیشرت و جوراب رنگی می‌پوشند، مو می‌کارند، بادقت از پوست خود مراقبت می‌کنند، رژیم می‌گیرند تا اندامی متناسب داشته باشند، مو‌های قسمت‌هایی از بدن را که پیش‌ازاین از معیار‌های مهم مردانگی محسوب می‌شد تحت عنوان مو‌های زائد «شیو» می‌کنند. شاید جالب باشد که در یکی از سایت‌های مرکز تخصصی خدمات شیو بدن آقایان آمده است: 

 «شیو بدن در تهران در مرکز (...) با بهره‌گیری از تکنولوژی پیشرفته و تیمی ماهر برای ارائه خدمات باکیفیت بالا ارائه می‌شود. مرکز (...) به‌عنوان یکی از مراکز پیشرو شیو مو‌های زائد مردانه در تهران شناخته می‌شود. با دستگاه‌های موزر قوی و پیشرفته مو‌های زائد در نواحی مختلف بدن از جمله صورت، گردن، سینه، پشت و شکم به طور مؤثر کم می‌شود». 

این به معنای تخطی از الگو‌های تثبیت‌شده مردانگی در جامعه ایرانی است. بدون تردید برخی از آنان از طرف اجتماع پیرامون خود سرزنش خواهند شد؛ چون در حال ساختن الگوی جدیدی از مردانگی و مواجهه با بدن خود هستند که با الگوی مرسوم و جاافتاده فاصله دارد.

چنین رفتار‌های بیانگر آن است که هنجار‌ها و انتظارات پیشین برای بخشی از مردان جامعه دیگر مشروعیت ندارند و آنان تلاش می‌کنند تا آن‌گونه که می‌خواهند؛ و نه آن‌گونه که جامعه تجویز می‌کند، زندگی کنند. گسترش فردگرایی، و اهمیت یافتن فردیت در تشدید این روند بی‌تأثیر نیست.

حداقل یکی از اهداف مردان برای مراجعه به کلینیک‌های زیبایی، متمایزشدن است. در واقع آنان تلاش می‌کنند تا یکسانی با سایر مردان را نقض و در مقابل یکتا باشند. این، یکی از پیامد‌های گسترش فردگرایی در جامعه است. اهمیت یافتن میل و خواست فردی، و تفاوت‌گرایی در مقابل تشابه‌گرایی، از ویژگی‌های فرهنگ فردگرایی است.

 به تعبیر داوید لو برتون در کتاب جامعه‌شناسی بدن (ترجمه ناصر فکوهی): «بدن به‌مثابه عامل متمایز‌کننده شخص که به او چهره می‌دهد فقط در ساختار‌های اجتماعی از گونه فردگرا قابل‌تصور است، یعنی جایی که کنشگران اجتماعی از یکدیگر جدا هستند، و نسبتاً در ارزش‌ها و ابتکار‌هایشان خودمختارند». 

سخن پایانی آنکه، در استخر با برخی از مردانی که جراحی‌های زیبایی انجام داده‌اند گفتگو کردم و در پی آن پرسشی ذهن مرا درگیر کرد.

آیا زنان به مردان اجازه خواهند داد تا چنین تغییراتی را تجربه کنند؟ چرا که منتقدان جدی آنان در این زمینه زنان حاضر در زندگی‌شان بوده‌اند؛ با این استدلال که «تو مرد هستی».

گویا برخی زنان دوست ندارند تا مردان از کلیشه‌های رایج و مسلط مردانگی تخطی کنند حتی اگر این تخطی (به تعبیر یکی از گفتگوکنندگان) در حد استفاده از کرم ضدآفتاب باشد. 

*عضو گروه جامعه‌شناسی دانشگاه گیلان

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.