به گزارش مشرق، یک سال قبل خبر مرگ مشکوک دختر جوانی به نام مریم در یکی از بیمارستانهای جنوب تهران به پلیس اعلام شد.
مأموران پس از حضور در بیمارستان و بررسیهای اولیه دریافتند که آثار ضرب و شتم روی صورت و بدن دختر جوان وجود دارد. در ادامه ۵ پسر و دختر جوان که او را به بیمارستان منتقل کرده بودند، شناسایی و دستگیر شدند.
پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، پلیس ۵ دختر و پسر جوان را تحت بازجویی قرار داد. آنها مدعی شدند دختر جوان در یک شوخی جان باخته است.
ماجرای دورهمیهای دوستانه و سرقتهای سریالی
یکی از آنها گفت: ما یک گروه دوستانه بودیم و اغلب مواقع با هم به میهمانی میرفتیم. اما چند ماه قبل از این حادثه متوجه شدیم در هر میهمانی و دورهمی یکی از وسایل ما سرقت میشود. وقتی دقت کردیم همه شواهد علیه مریم بود، اما نمیتوانستیم آن را ثابت کنیم.
وی افزود: ۲ هفته پیش از مرگ مریم ما به جشن تولد دوستمان بابک رفته بودیم. بعد از مراسم تلفن همراه بابک گم شد و همه ما به مریم مظنون بودیم. بعد بابک از ما خواست مریم را به خانهاش دعوت کنیم و هرطور شده تلفنش را از او پس بگیریم.
آنها در ادامه گفتند: چند روز بعد، در حالی که خود بابک در خانه نبود، مریم را به بهانهای به خانه او کشاندیم و سعی داشتیم هر طور شده او را وادار کنیم که اعتراف کند و بگوید گوشی را چه کار کرده است، اما به یکباره حالش بد شد و او را به بیمارستان رساندیم که فوت کرد.
اعلام علت مرگ از سوی پزشک قانونی
در این میان پزشکی قانونی در گزارش خود علت تامه مرگ را ضرب و جرح خشن و شوک قلبی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات، برای یکی از پسرها به اتهام مباشرت در قتل و برای بابک که این حادثه در خانه او رخ داده بود و خاله مقتول که در ماجرا نقش داشت، حکم معاونت در قتل صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
از قصاص و حبس تا تبرئه متهمان
در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و گفتند: «به هیچ عنوان حاضر به مصالحه و گذشت نیستیم.»
پس از آن ۴ متهم یک به یک به جایگاه رفتند و با رد اتهامشان مدعی شدند نقشی در قتل دختر جوان نداشتهاند.
متهمان گفتند ما فکر میکردیم که او گوشی بابک را برداشته و به همین خاطر آن روز با او برخورد کردیم تا گوشی را پس بدهد، اما حالش بد شد و ما از ترس برایش اکسیژن آوردیم، اما وقتی دیدیم از حال رفته و بلند نمیشود، بلافاصله او را به بیمارستان رساندیم. اگر ما میخواستیم او را بکشیم، نه اکسیژن میآوردیم و نه او را به بیمارستان میرساندیم.
پس از آن بابک به جایگاه رفت و گفت: من در زمان وقوع حادثه اصلا در منزلم نبودم و نقشی در ماجرا نداشتم. من از دوستانم خواسته بودم او را دعوت کنند و از او بخواهند تلفن همراهم را پس بدهد.
با پایان جلسه رسیدگی، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و مسعود متهم ردیف اول را به قصاص و نوید متهم ردیف دوم را به ۱۰ سال حبس محکوم کردند. سایر متهمان از جمله خاله مقتول نیز حکم برائت گرفتند.