همشهری آنلاین - گروه سیاسی: اندیشکده انگلیسی مطالعات استراتژیک (IISS) در گزارشی درباره تبعات فشارهای هستهای غرب به ایران نوشت:
فرانسه، آلمان و بریتانیا اخیرا مکانیسم «اسنپبک» برجام را فعال کردند تا برنامه هستهای ایران را محدود کنند. مرور تاریخچه مذاکرههای هستهای ایران اما پرسشهایی درباره اثربخشی این تحریمها و چشمانداز عدمالتزام ایران پیشرو بهوجود میآورد.
پس از بیش از ۲ دهه درگیری دیپلماتیک بینالمللی و خرابکاریهای هدفمند علیه برنامه هستهای ایران، اسرائیل و ایالات متحده در ژوئن ۲۰۲۵ بخشهای مهمی از زیرساختهای هستهای و موشکی ایران را هدف قرار دادند. در اواخر آگوست ۲۰۲۵، فرانسه، آلمان و بریتانیا که به اختصار «۳ کشور اروپایی» یا E3 خوانده میشوند — مکانیسم «اسنپبک» را فعال کردند و در اواخر سپتامبر ۲۰۲۵ تحریمهایی را که تحت توافق جامع برجام در ۲۰۱۵ لغو شده بودند، بازگرداندند. پس از این تحولات و تشدید تنش ایران و اسرائیل، چشمانداز راهحل دیپلماتیک برای اختلاف بر سر برنامه هستهای ایران چیست؟
مذاکرات پیش از جنگ ۱۲ روزه
پیش از جنگ ۱۲ روزه و بازگرداندن تحریمها، گفتوگوهای میان ایران و جامعه بینالمللی دورههایی از همکاری و دورههایی از عدمالتزام را تجربه کردند.
در آگوست ۲۰۰۲ بود که تاسیسات غنیسازی اورانیوم در نطنز و یک واحد تولید آب سنگین در اراک (Arak) علنی شد؛ امری که بهعنوان بخشی از آنچه بهطور گستردهای برنامه مخفی تسلیحات هستهای تصور میشد، تلقی شد (ادعا میشد). پس از این افشاگریها، تروئیکای اروپا مذاکرات بینالمللی ابتدایی را رهبری کرد که به توافق سال ۲۰۰۴ منجر شد و ایران در چارچوب آن غنیسازی را به حالت تعلیق درآورد.
با این حال، ایران در ۲۰۰۵ غنیسازی را از سر گرفت و مذاکرات تحت رهبری تروئیکای اروپا خاتمه یافت. در فوریه ۲۰۰۶، آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) ایران را به شورای امنیت ارجاع داد که به یک دهه تحریمهای افزایشی علیه تهران انجامید، در حالی که ایران به توسعه زیرساختهای هستهای خود ادامه داد.
رشد مستمر برنامه هستهای ایران شامل تلاشهای اعلام نشده دیگری هم بود، از جمله آشکار شدن سایت غنیسازی فردو در ۲۰۰۹. در دوره ریاستجمهوری باراک اوباما، سیاست آمریکا از طریق تحریمها و بهگفته برخی گزارشها یک حمله سایبری مشترک با اسرائیل به سانتریفیوژهای ایرانی، فشار را افزایش داد. با این حال، آمریکا در موضوع غنیسازی در مذاکرات با ۵ عضو دائم شورای امنیت — چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و آمریکا — و آلمان (گروه P5+1) انعطاف بیشتری نشان داد.
این روند به برجام انجامید؛ توافقی که محدودیتهای زماندار بر غنیسازی و بازرسیهای دقیق را در برابر برداشتن مرحلهای تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای قرار داد. توافق با انتقادات جدی داخل آمریکا و از سوی اسرائیل و کشورهای خلیج فارس روبهرو شد. ایران در چارچوب برجام همکاری کرد و بازرسیهای آژانس را پذیرفت.
نقطه عطفی در روابط ایران و آمریکا در دوره نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ رخ داد (۲۰۲۱–۲۰۱۷). آمریکا در ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و به خواست «صفر غنیسازی» که در دوره جورج دبلیو بوش مطرح شده بود بازگشت. تلاشهای تروئیکای اروپا (مشخص نیست اندیشکده دقیقا از کدام تلاش اروپا برای آسیب ندیدن برجام سخن میگوید) برای محافظت از ایران در برابر تحریمهای ناشی از این تصمیم، عملا اثر محدودی داشت. در ۲۰۱۹، ایران رویکرد چندسالهای از عدمالتزام تدریجی (در مقابل نقض تعهدات اروپا در برجام) را آغاز کرد: افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده، نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و کاهش همکاری با بازرسیهای آژانس.
در دوره ریاستجمهوری جو بایدن (۲۰۲۵–۲۰۲۱) پیشرفت اندکی حاصل شد. اوایل دوره دوم ترامپ، فرستاده ویژه استیو ویتکاف چند دور گفتوگو با ایرانیها داشت که عمان میانجی بود. گزارشها حاکی است ویتکاف پیشنهادی برای ایجاد یک کنسرسیوم منطقهای غنیسازی مطرح کرده بود تا چند کشور برای تولید سوخت رآکتورها همکاری کنند؛ با این حال مقامات ایرانی همچنان درخواستهای آمریکا برای توقف غنیسازی را رد میکردند.
در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، هیئتمدیره آژانس بهطور رسمی ایران را ناقض تعهدات حفاظتیاش اعلام کرد. روز بعد، اسرائیل حملهای را آغاز کرد که بعدها به «جنگ ۱۲ روزه» مشهور شد.
آسیبدیده، نه نابودشده
در کارزار نظامی، اسرائیل زیرساخت هستهای سطحی ایران و همچنین برخی دانشمندان مرتبط با برنامه را در پی خرابکاریها و ترورهای سالهای گذشته هدف قرار داد. واشینگتن نیز با حمله به تاسیسات زیرزمینی فردو و نطنز به کارزار پیوست. نتیجه، آسیب شدید به سایتهایی بود که در تولید سانتریفیوژ، راهاندازی آزمایشی مجموعههای سانتریفیوژ نصبشده و تاسیسات تبدیل اورانیوم نقش داشتند.
با وجود این خسارت گسترده، ساختار پخششده زیرساختها، دانش فنی و شبکههای تدارکاتی ایران همچنان باقی است. آژانس گمان میبرد ذخایر اورانیوم بسیارغنیشده میان تاسیسات اصلی پراکنده شده باشد.
تصاویر متنباز پس از حملات نشاندهنده تثبیت و اقدام محدود پاکسازی در تاسیسات اصلی غنیسازی ایران است. با این حال، ایران ممکن است تاسیسات اعلام نشده دیگری نیز داشته باشد که بتوانند تلاشی هدفمندتر و کوچکتر برای تولید اورانیوم قابلاستفاده در سلاح را پشتیبانی کنند (ادعای اندیشکده)؛ برای مثال، فعالیت در کوه کلنگگاز نزدیک نطنز که محل زیرزمینی مشکوکی برای نگهداری قطعات سانتریفیوژ است، ادامه دارد (ادعایی که مشخص نیست بر چه مبنایی متقن جلوه داده میشود).
پس از درگیری، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، در ۹ سپتامبر با مقامات ایرانی دیدار کرد تا بازرسیها را از سر بگیرد. ایران تنها حاضر به ارائه دسترسی محدود بود.
پیش از آنکه توافق کامل حاصل شود، تروئیکای اروپا (E۳) مکانیسم برجام موسوم به «اسنپبک» را که در آستانه انقضا بود فعال کرد. این مکانیسم مجموعهای از اقدامات تحریمی پیش از ۲۰۱۵ شورای امنیت را بازمیگرداند تا فشار بر ایران افزایش یابد. این شامل خواستههایی برای تعلیق غنیسازی، فعالیتهای آبسنگین و بازفرآوری، تحریم جامع تسلیحاتی، ممنوعیت فناوریها و کالاهای دوکاربرده مرتبط با موشک و اقدامات مالی هدفمند است.
اتحادیه اروپا و بریتانیا نیز بهصورت یکجانبه تحریمهایی علیه ایران بازاعمال کردند (بهترتیب در ژوئیه و سپتامبر ۲۰۲۵) و خزانهداری آمریکا نیز عناصر مربوط به تدارکات موشکی و هوایی ایران را به فهرست افراد و نهادهای تحت تحریم افزود.
ایران اسنپبک را نامشروع خواند و از محدودتر شدن دسترسی بازرسان خبر داد. روسیه و چین موضع ایران را حمایت کردند و اعلام کردند تحریمهای بازشده را اجرا نخواهند کرد؛ موضوعی که نشاندهنده فروپاشی اجماع ۵ کشور (P۵) درباره عدمگسترش هستهای از سال ۲۰۱۷ است.
دیپلماسی در بنبست
هیچیک از بازیگران کلیدی تمایلی به از سرگیری مذاکرات نشان نمیدهند و گمان میکنند اهرم فشارشان دیر یا زود دیگری را وادار به تسلیم خواهد کرد. ایران اکنون آژانس و E۳ را بهعنوان واسطهایی دوگانهروی طرف بهاصطلاح دشمن آمریکا و اسرائیل تصویر میکند.
ترامپ مسئله را حلشده میداند و ادعا کرده برنامه ایرانی در جنگ ۱۲ روزه «کاملا و بهطور کامل نابود شده» است. با این حال، او اوایل اکتبر گفته است که آمریکا ممکن است به یک توافق منطقهای گستردهتر علاقهمند باشد. در واشینگتن، دولت میان سیاست «تعامل» ویتکاف (که از زمان جنگ نیز با ایرانیها گفتوگو داشته) و رویکرد «اول فشار» مارکو روبیون وزیر خارجه آمریکا تفرق دارد.
حتی اگر گفتوگوها از سر گرفته شود، هیچ همپوشانی قابلتوجهی در مواضع طرفهای کلیدی وجود ندارد. همانگونه که در اواسط دهه ۲۰۰۰ ذیل حکومت بوش رخ داد، آمریکا بر این تاکید دارد که هیچ غنیسازیای در خاک ایران نباید انجام شود. با این حال، بدون همکاری روسیه و چین، توانایی آمریکا در محدود کردن بازسازی برنامههای هستهای و موشکی ایران بهشکل قابلتوجهی کمتر از گذشته خواهد بود. پس از تبادلهای موشکی با اسرائیل، بهنظر نمیرسد توافقی صرفا هستهای مورد پذیرش طرفها باشد و این موضوع پیچیدگیها را بیشتر میکند.
ایران اصرار دارد که حق غیرقابلسلب غنیسازی دارد؛ چه بهعنوان یک کشور غیرهستهای تحت معاهده عدمگسترش تسلیحات هستهای (NPT) و چه در صورت خروج از آن. اگر ایران برنامه هستهای خود را بازسازی کند، اسرائیل آمادگی ازسرگیری کارزار عملیات نظامی علیه آن را اعلام کرده است.
همانطور که تاریخ طولانی مذاکرات نشان میدهد، مواضع ممکن است نرم شود؛ اما یک عامل کلیدی با گذشت زمان بهتر نخواهد شد: توانایی آژانس برای راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران. هرچه بازرسان مدت طولانیتری بدون دسترسی باشند، ردیابی وضعیت اورانیوم و سانتریفیوژها سختتر خواهد شد.












