کتاب «دختر اردوی آتش» روایت زندگی دو دختر نوجوان دبیرستانی است که در سالهایی پرالتهاب، همزمان با بحرانهای اجتماعی، انقلاب و سپس جنگ، قدم به جهانی فراتر از سن و سال خود میگذارند. این اثر با بهرهگیری از خاطرات و تجربههای واقعی، داستان دخترانی را بازگو میکند که ناخواسته با فضای ترس، ناامنی و خشونت شهری محاصرهشده روبهرو میشوند و برای بقا و ایفای نقش خود در شرایط دشوار، ناچارند تمامی مهارتها، هوش و شجاعت خود را به کار گیرند.
این تجربهها که با رؤیاها و انتظارات معصومانۀ آنها در تضاد است، به تدریج باعث رشد شخصیتی و تعمیق دید آنها نسبت به زندگی و مصائب بشری میشود. «دختر اردوی آتش» مجموعهای از داستانهای کوتاه است که بر اساس خاطرات واقعی دختران نوجوان داوطلب امدادگر و رزمندهای تدوین شده است؛ زنانی که در دوران دفاع مقدس، چه در خط مقدم جبههها و چه در پشت صحنه، با ازخودگذشتگی از میهن اسلامی دفاع کردند.
این اثر، بهویژه برای مخاطبان نوجوان، دریچهای تازه به سوی درک رشادتها و ایثار نسل پیشین فراهم میکند و امکان همذاتپنداری با نقش زنان فعال در شرایط بحرانی را مهیا میسازد. به مناسبت روز پرستار و همزمان با ولادت حضرت زینب(س)، این کتاب مورد توجه قرار گرفته و برای بررسی دقیقتر محتوای آن، محمدعلی سپهر، نویسنده اثر، در گفتوگو با خبرنگار مهر به تشریح روند نگارش و هدف خود از تألیف این مجموعه پرداخته است.
چرا تصمیم گرفتید جنگ را از نگاه دختران نوجوان روایت کنید؟ این انتخاب چه امکانی برای بازنمایی وجوه کمتر دیدهشده جنگ فراهم میکند؟
با توجه به اینکه تاکنون کمتر به بازآفرینی خاطرات این زنان در قالب رمان ویژه نوجوانان پرداخته شده است. از همینرو، با در نظر گرفتن نیاز جامعه دختران به شناخت ارزشهای اخلاقی، ویژگیهای شخصیتی و روحیه استوار دختران ایرانی در دورانهای حساس، تلاش شد زندگی این گروه از زنان فعال در هشت سال دفاع مقدس در قالبی داستانی، روان و متناسب با سلیقه نوجوانان به تصویر کشیده شود.
در فضای آثار دفاع مقدس، معمولاً روایتها از نگاه رزمندگان مرد بیان میشود. شما در این کتاب چه کمبودی را در این حوزه احساس کردید که باعث شد سراغ روایت زنانه بروید؟
کمبود روایتهای مربوط به زنان در دوران دفاع مقدس بهویژه در میان آثار نوجوانان، بهوضوح از حضور غالب راویان مرد احساس میشود. بیشک دختران با راویان همجنس خود ارتباط و همذاتپنداری بیشتری برقرار میکنند. با توجه به میهنپرستی و روحیه حمایتگری دختران و زنان ایرانی در شرایط بحرانی، ضرورت داشت تا گوشهای از نقش مؤثر و پررنگ آنان در حفظ امنیت ملی و ایستادگی در برابر تهدیدات به تصویر کشیده شود.
یکی از محورهای پررنگ کتاب، حضور داوطلبانه دختران در آموزشهای امدادی و پرستاری است. در پژوهش و نگارش این بخشها از چه منابع یا تجربههایی استفاده کردید؟
در اوایل دوران انقلاب، با توجه به مشارکت گسترده مردم و به ویژه دختران در فعالیتهای امدادی، گروههای خودجوش به آموزش کمکهای اولیه در مراکز امدادی و مساجد میپرداختند. من در کودکی همراه با زنان خانواده در چنین مجالسی حضور داشتم و از نزدیک شاهد برگزاری کلاسها بودم. در این دوره، بسیاری از دختران نوجوان و جوان با شور و انگیزه در کلاسهایی شرکت میکردند که شامل آموزشهای پرستاری، امداد و حتی آشنایی با مهارتهای اسلحهشناسی بود.
به نظر شما، روایت پرستاران جنگ در ادبیات ما هنوز مغفول مانده است؟ چه چیزی باعث شده صدای این زنان کمتر شنیده شود؟
پرستاران در دوران جنگ، بر اساس تعهد ملی و مسئولیت انسانی خود، حضوری برجسته و تأثیرگذار داشتند و نقش آنان در مراقبت از رزمندگان و امدادرسانی به مجروحان، به وضوح در پیشبرد اهداف دفاع مقدس مشهود بود. با این حال، کمتر دیده شدن این قشر ارزشمند به نظر میرسد ناشی از متانت حرفهای، فروتنی و عدم تمایل آنان به مطرح کردن خود و مطالبهگری در برابر مسئولیتهای ملیشان بوده است. این ویژگیها باعث شد خدمات و فداکاریهای آنان، علیرغم اهمیت بسیار، کمتر در کانون توجه عمومی و رسانهای قرار گیرد.
ایده نوشتن «دختر اردوی آتش» از کجا شکل گرفت؟ آیا منبع الهام خاصی داشتید یا بر اساس روایتهای واقعی زنان در جنگ پیش رفتید؟
پیشنهاد اولیه من بر تهیه و انتشار رمانی ویژه مخاطبان دختر جوان و نوجوان متمرکز بود؛ اثری که بتواند تصویری واقعی و در عین حال الهامبخش از نقش زنان در دوران دفاع مقدس ارائه دهد. در این چارچوب، کتاب بر اساس خاطرات مستند پرستاران رزمندهای که در منطقه مریوان به امدادرسانی و خدمت مشغول بودند، شکل گرفت. علاوه بر آن، بخشی از روایتها به خاطرات و تجربههای زنان رزمندهای اختصاص دارد که در دیگر مناطق عملیاتی حضور فعال داشتند.
ماجراهای طنزآمیز و ترسهای دختران در مسیر اعزام، به داستان رنگی انسانی داده است. آیا قصد داشتید با این بخشها از فضای کلیشهای جنگ فاصله بگیرید؟
طنز و ترس همواره همراه بخش قابل توجهی از رزمندگان و امدادگران ما بوده است. آثار متعددی، از جمله کتاب «فرهنگ جبهه»، به طور گسترده به این جنبهها پرداختهاند. ترس، از ویژگیهای ذاتی انسان خردمند محسوب میشود و طنز نیز یکی از ابزارهای اساسی در مواجهه با دشواریها و استمرار زندگی به شمار میآید.
چطور میان روایت تاریخی دهه ۱۳۶۰ و دغدغههای نسل امروز پیوند برقرار کردید تا مخاطب نوجوان امروز هم با شخصیتها همذاتپنداری کند؟
به نظر من دختران دهه ۶۰ از نظر ملیت، ویژگیهای انسانی و وجوه اجتماعی تفاوت چندانی با دختران امروز ندارند و بسیاری از ارزشها و روحیات مشترک در میان آنها دیده میشود. تجربههای گذشته نشان میدهد که نسل جدید دختران ایرانی، همچون نسل پیشین، توانمندی، همت و انگیزه بالایی در مواجهه با شرایط دشوار و بحرانها خواهد داشت. بیشک این نسل نیز در بزنگاههای حساس، حضوری فعال، خروشنده و اثرگذار خواهد داشت و میتواند نقش مؤثری در تحکیم ارزشهای ملی و اجتماعی ایفا کند.
برای نوشتن جزئیات مربوط به آموزش نظامی، امدادگری یا فضای کردستان از چه منابع تاریخی یا میدانی استفاده کردید؟
این اثر بر اساس منابع خاطرات دختران حاضر در کردستان روایت شده و تلاش دارد تجربهها و نقشهای آنان در آن مقطع حساس تاریخی را به تصویر بکشد.
آیا با زنان و پرستاران واقعی دوران جنگ گفتوگو داشتید؟
در تدوین این اثر، از مطالعه و بررسی خاطرات این عزیزان بهره گرفته شده تا روایت داستانی با پشتوانه واقعی و مستند شکل گیرد.
چقدر از حوادث کتاب بر پایه اسناد واقعی است و چقدر زاده تخیل نویسنده؟
حدود هشتاد درصد محتوای این کتاب بر پایه روایتهای حقیقی شکل گرفته است. این رویکرد باعث شده داستان، از اصالت تاریخی برخوردار باشد.
در شرایطی که نسل جدید جنگ را فقط از خلال کتابها و فیلمها میشناسد، شما از «دختر اردوی آتش» چه تأثیری بر مخاطب نوجوان انتظار دارید؟
دختران دهه ۶۰ نیز تجربه جنگ را عمدتاً از طریق فیلمها و کتابهای خارجی دنبال میکردند، اما در عمل، همگی با مسئولیت و دقت رفتار کردند و هر یک در جایگاه خود نقش مؤثری ایفا نمودند. مادران، خواهران و فرزندان رزمندگان، اسرا و جانباختگان نیز نقشی عمیق و ماندگار در تاریخ دفاع مقدس ایران داشته و سهم آنان در پشتیبانی و استمرار مقاومت، قابل فراموش نیست.
فکر میکنید روایتهای زنانه از جنگ، چه کمکی میتوانند به بازخوانی تاریخ معاصر ایران بکنند؟
روایتهای زنانه بیشک دارای ویژگیهای مادرانه و مهربانانهتری هستند و دیدگاه منحصر به فردی از حوادث ارائه میدهند. این نوع روایتها، برخاسته از تجربهها و نهاد زنانه، با تأکید بر مهر، لطافت و حس مادرانگی، تصویری متفاوت از واکنشها و نقشها در شرایط بحرانی ارائه میکنند، که اغلب در روایتهای مردانه کمتر دیده میشود.
این روزها از پرستاری بیشتر به عنوان یک شغل یاد میشود تا یک رسالت انسانی. شما در کتابتان پرستاری را با «مسئولیت، ایثار و بلوغ» پیوند زدهاید. به نظر شما، ادبیات دفاع مقدس چگونه میتواند یادآور روحیه ایثارگرانه پرستاران دوران جنگ برای نسل امروز باشد؟
بیشک پرستاران امروز نیز با همان ایثار و ازخودگذشتگی در خدمت جامعه هستند و تفاوتی با دوران جنگ ندارند. واقعیت این است که ایثار یک پرستار محدود به شرایط جنگ یا موقعیتهای مرگبار نیست؛ بلکه در هر زمان که دردمندان مورد توجه و حمایت قرار میگیرند، پرستاری که با دلسوزی و توجه، گرد بیماران میچرخد و وظایف حرفهای خود را به انجام میرساند، مصداق واقعی ایثار است، زیرا مهر و توجه خود را با حرفه و مسئولیتش همراه میکند.










