به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ ساعت از ۲ نیمه شب گذشته بود؛ تهران چند روزی میشد جمعیت کمتری به خودش میدید. شهروندانی هم که مانده بودند، صدای عملیات پدافند علیه دشمن برایشان دیگر یک اتفاق جدید یا غیرعادی نبود.
دوم تیر ۱۴۰۴ یازدهمین روزی بود که مردم ایران در برابر تجاوز رژیم صهیونیستی ایستادند و با دشمن جنگیدند. تا آن روز استانداری تهران اعلام کرده بود به بیش از ۲۰۰ نقطه استان حمله هوایی شده؛ بیشتر حملات به اماکن مسکونی و غیرنظامی بوده و بیشتر زخمیها و شهیدان هم از غیرنظامیان بودهاند.
با این حال دست کم مردم غیرنظامی نمیدانستند فردای همان روز یعنی سوم تیر، این جنگ پس از پاسخ موشکی ایران به پایگاه نظامی آمریکا در قطر، به «ترک آتش» ختم میشود.
بامداد دوم تیر، به اطراف بیمارستان بعثت، در جنوب شرق تهران حمله هوایی میشود، منطقهای که بخشی از آن متعلق به نیروهای مسلح است.

بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی بعثت متعلق به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ از بزرگترین بیمارستانهای نیروهای مسلح که سال ۱۳۶۸ در حاشیه بزرگراه بسیج تهران، سهراه تختی فعالیتش را آغاز کرد.
شاهدان میگویند شدت حمله رژیم، ساختمان بزرگ این بیمارستان را هم لرزاند. آغاز روایت واقعه را سرهنگ پزشک «آرش زمانی» رئیس بیمارستان تعریف میکند: «دو منطقه در فاصله شاید ۲۰۰ متری ما رو زد. یکیش بسیج بود و یکی هم نیروهای ویژه فراجا. اینقدر شدت آسیب زیاد بود و محل حمله نزدیک بود، این ساختمان با این عظمت شروع کرده بود به لرزیدن.»
فکر میکردیم بیمارستان داره میریزه...
حمله رژیم به گفته رئیس بیمارستان نیروی هوایی ارتش، حدود ساعت ۲ و نیم تا ۳ صبح بوده و آن قدر شدت داشته که سوپروایزر اورژانس بیمارستان گفت «اینقدر بیمارستان میلرزید و از سقف همه چیز میریخت پایین که ما فکر کردیم بیمارستان داره میریزه.»
نزدیک بودن بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی بعثت تهران به مقر بسیج و نیروهای ویژه فرماندهی انتظامی باعث شده بود مجروحان در نخستین فرصت به این بیمارستان منتقل شوند. به گفته رئیس بیمارستان بعثت، کادر درمان و نیروهای ارتش، در آمادهباش بودند و با حملات رژیم صهیونیستی، «اتاق بحران» فعال میشود؛ او اینطور میگوید: «روزهای اول درگیری آسیبها بیشتر به تجهیزات و ساختمانها وارد میشد. البته از همون ابتدای جنگ هم آسیبدیدگان رو برای بیمارستان میآوردن، ولی افراد کمتری به ما مراجعه میکردند. خدمترسانی ما آغاز شده بود، اما اوج داستان، روز دوم تیر بود. ما آماده بودیم. قبلاً شرایط رو پیشبینی کرده بودیم.»
سوی دیگر واقعه را مدیر گروه پرستاری مامایی روایت میکند. «زهره بیرجنده» وقتی طبقه ششم بیمارستان بود، اطراف این مرکز درمانی بمباران میشود و او شتابان به طرف اورژانس میرود. او میگوید: «شرایط طوری بود که همکاران ما همه شوکه شده بودند. اما بچهها همکاریشون خیلی بالا بود و کسانی که حتی پرستار نبودن، هر طوری که تونستن به ما کمک کردن.»

تصویر یکی از دوربینهای اورژانس بیمارستان بعثت تهران؛ کمکرسانی نیروهای بیمارستان و نظامیان نهاجا پس از یکی از حملات رژیم صهیونیستی به تهران