به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «یکتن» تازهترین اثر احسان جانمی را میتوان واکنش زیباشناسانه یک هنرمند به اتفاقات روز دانست؛ اثری که با اتکا به گنجینه کهن شاهنامه و نگاهی معاصر، کوشیده است از دل داستانهای اسطورهای، پرسشی درباره هویت انسان ایرانی در روزگار امروز طرح کند. جانمی با هوشمندی از متن کهن اقتباس کرده، بخشهایی را حذف و عناصری تازه افزوده تا درونمایه اثر خود را غنیتر کند و روایت را به زبان امروز برساند.

در روایت او، کاراکتری تازه به نام «دختر آخوردار» خلق شده که هممسیر با گردآفرید پیش میرود و سیر تحول شخصیتیاش از دختری منفعل و پنهانکار به زنی کنشگر و تصمیمگیر، محور اصلی نمایش است. در این بازتاب دوگانه، گردآفرید نیز تنها یک جنگجو نیست؛ او زنِ تنها، پر از هراس و عشق است که در نهایت از یک الگو به یک شخصیت انسانی تمامعیار تبدیل میشود.
زن بیموی نمایش که در همه زمانها و مکانها حضور دارد، همچون روح زمانه، شاهد و همراه تمام حوادث است. این شخصیت استعاری نقطه اتصال قصه است از ازل تا ابد. احسان جانمی در این اثر با حذف سهراب شاهنامه، تمرکز روایت را بر زنان گذاشته؛ زنانی که نه قربانیاند و نه در حاشیه، بلکه میاندیشند، مسئولیت میپذیرند و در ایفای آن نیز توانا هستند.

اجرای «یکتن» با بهرهگیری از ترفندی ساده اما مؤثر در طراحی صحنه، چندلایه و زنده شده و چون خودِ کاراکترها، وجوه پنهان روایت را آشکار میسازد. استفاده از سکو، شکستهای زمانی و مکانی و بازآفرینی قراردادهای نمایش ایرانی در قالبی مدرن، اثر را واجد هویتی خاص و متمایز کرده است.
بازیها در این نمایش چشمگیر و یکدست است؛ نکتهای که کمتر در تولیدات نمایشی امروز دیده میشود. بازیگران جوان و کمتجربه در کنار هنرمندان باتجربهای چون مائده وحید، الهام رضایی، رسول هنرمند و رزیتا کروندی حضوری روان و باورپذیر دارند. حتی حضور راهزنها و کودکان در کنار این ترکیب حرفهای، به روانی اجرا کمک کرده است.

«یکتن» بیش از هر چیز دعوتی است به بازگشت به ریشهها و نگاهی دوباره به خودمان. تماشاگر وقتی سالن را ترک میکند، جز تصاویر چشمنواز و بازیهای حسابشده، احساسی در درونش شکل میگیرد که نامش غرور و شعف است. در این میان، صحنه گورستان و رویارویی گردآفرید با کودکیاش از ماندگارترین لحظههای نمایش است؛ لحظهای که شاید خلاصه تمام پیام اثر باشد: بازگشت به خویش، به گذشته، به اصالت.












