به گزارش فوتبال 360، در نهایت وحید هاشمیان از هدایت پرسپولیس برکنار شد و اوسمار ویرا به عنوان سرمربی جدید این تیم معرفی شد. تصمیمی که با حواشی بسیاری در روزهای اخیر همراه بود و البته فرم ضعیف سرخپوشان تحت هدایت هاشمیان دلیل واضحی برای خداحافظی با او بود اما بسیاری از کارشناسان در بررسی دلایل ناکامی این سرمربی 49 ساله با سرخها، به مسائلی گستردهای اشاره میکنند که یکی از آنها ضعف خط حمله است.
سبک بازی هاشمیان مبتنی بر استفاده از یک بازیکن در پست هافبک تهاجمی و نزدیک به مهاجم مرکزی بود و واضح است که در فاز تهاجمی نیاز مبرم به یک فوتبالیست سرزن و توانمند در کنترل توپ داشت؛ این در حالی است که وحید هاشمیان خودش اصرار به فسخ قرارداد سردار دورسون داشت!
مهاجم سابق پرسپولیس که با نظر اسماعیل کارتال به این تیم در سال گذشته اضافه شد، در 15 بازی 5 گل به ثمر رساند و فرم خوبش باعث شده بود تا هواداران هم خواستار ماندن او در تیمشان باشند. در طی روزهای اخیر شایعاتی مبنی بر توهین دورسون به هاشمیان شنیده میشد و این علتی بود تا در «فوتبال 360» با سردار دورسون، مهاجم سابق سرخپوشان گفتوگو کنیم.
من در ماه فوریه به پرسپولیس ملحق شدم و فکر میکنم تا آخر فصل هم عملکرد تیمیمان و هم فرم فردی خوبی داشتم. همه توانم را برای پرسپولیس گذاشتم و در پیش فصل، اسماعیل کارتال رفت و سرمربی جدید معرفی شد. من متولد هامبورگ هستم و او هم بازیکن هامبورگ بود که فکر میکردم این باعث شود تا رابطه خوبی باهم داشته باشیم اما اینطور نبود. از گوشه و کنار میشنیدم که دیگر جای من در پرسپولیس نیست. دوست داشتم بمانم چون از حضور در پرسپولیس راضی بودم. ما به کمپ ارزروم برای تمرینات رفتیم و همان جا به من گفت که من را نمیخواهد و اگر بمانم، نیمکتنشین میشوم!
او گفت که از مهاجم هدف خوشش نمیآید و این مدت دیدیم که بازیکنی میخواست که روی توپهای بلند سر بزند. او خودش گفته بود سبک بازی من باب میلش نیست. بین حرفها و سبک بازیهای من یک تعارضی وجود دارد. او میگفت این سبک بازی را میخواهد ولی دقیقا من همان سبک داشتم که او گفته بود دوست ندارد.
نه اصلا. این بیاحترامی است. کدام بازیکن این حرف را میزند؟ من دیر به تمرینات ترکیه اضافه شدم و در ابتدا هم مریض شده بودم. دکتر من به گواهی داده بود ولی چون حالم بهتر شده بود، سعی کردم زودتر به تمرین بروم چون من حرفهای هستم. 4 روز بعد از شروع شدن تمرینات، به من اطلاع دادند که با سرمربی جلسه داشته باشم و بعد از 3 روز هیچ خبری نشد. به آقای هاشمیان گفتم که اگر وقت دارید با هم صحبت کنیم. آقای هاشمیان، آقای پیروانی را به جلسه دعوت کرد و سیامک مشاور من هم بود اما ترجیح من این بود که چون هر دو آلمانی صحبت میکنیم، کسی دیگر نباشد اما خوشحال شدم که آقای پیروانی و مترجمم بودند. به او گفتم که آیا من داخل سبک بازی تیم هستم یا نه؟ حسم این بود که در پرسپولیس خوب بودم و هم من و هم هواداران پرسپولیس همدیگر را دوست داشتیم. شرایطم برای پرسپولیس روزی که به این تیم آمدم، خودم آن را مساعد کردم. چند بند در زمان عضویت من ناقص مانده بود و به باشگاه گفتم اگر فرمم خوب باشد، قراردادم تمدید میشود؟ گفتند موردی ندارد.
من بازیکنی هستم که 33 ساله سن دارم و اگر چه از جدایی آقای کارتال ناراحت شدم اما ورزش حرفهایست و گفتم به قراردادم با پرسپولیس ادامه میدهم. با توجه به جنگ خیلی از خارجیها رفتند ولی من به ایران آمدم و گفتم من این کشور و پرسپولیس را دوست دارم. میخواهم بمانم. حتی قرار بود در پرسپولیس مدیر ورزشی شوم و ماندگار شوم. شرایط برای همه خوب بود و آقای درویش گفته بود که با همه چیز موافق هست. من میخواستم مورد تایید سرمربی باشم تا قراردادم را بهتر کنم. او گفت من آدم رک و راستی هستم و مستقیم حرفم را میزنم.
هاشمیان گفت من به تو اعتقاد ندارم و اگر در پرسپولیس بمانی، نیمکتنشین میشوی. من انتظار این حرفها را نداشتم و این داخل ذهنم بود که قرار است که در پرسپولیس دراز مدت بمانم اما دیدم اینطور نیست. اگر ایران بمانم و نیمکتنشین شوم، شانس رسیدن به جام جهانی را از دست میدهم. من شرایطم خوب بود و نمیخواستم بروم. او مهاجم قد کوتاه و بازیکن سرعتی میخواهد یا یک بازیکن پست شماره 10 داشته باشد که بتواند سر بزند و توپ را بساباند.
گفتههای آن روزش با امروز خیلی تفاوت دارد. من در جواب گفتم شما میگویی من خودم را به تیم تحمیل کنم اما واقعیت این است که تا 4 ماه بعد هیچ چیز معلوم نیست. بحث افت عملکرد و مصدومیت وجود دارد. فوتبال کاملا به این دو مورد ربط دارد. شما باید همیشه بهترین باشی و در فوتبال این یک اصل مهم است. صحبتهای ما همان روز بود. او نمیخواست مهاجم پرسپولیس باشم. آن چه در مصاحبهها گفته میشود اشتباه است چون غیر از آن هیچ صحبتی باهم نداشتیم.
افشین آنجا بود و او یادش هست چه صحبتی داشتیم. سیامک مترجم من هم گفت که به تو اینجا بازی نمیرسد. اینکه میگویند من چنین حرفهایی زدم، واقعیت ندارد. او به مهاجمی مثل من نیاز داشت چون سرمربی بزرگترین تیم ایران است. او تیمش نمیتواند به ضدحملات چشم خیره کند. او تیمی دارد که هر بازی 70 درصد مالکیت توپ دارد. تیم حریف عقب میکشد و تو نیاز به بازیکنی دارد که پا عوض کند، قد بلند داشته باشد، یک به یکها را بردارد و بتواند حفظ توپ داشته باشد.
الان نتایج را دنبال میکنم و اگر بازیها را بهتر ببینیم، این تیم 5 مساوی، 1 برد و یک باخت داشته (قبل از پیروزی مقابل ذوبآهن). پرسپولیس همیشه مربیان و بازیکنان بزرگی داشته و وقتی به وحید هاشمیان نگاه میکنیم، چون انسان خوبی است نمیشود دربارهاش صحبت کرد. پرسپولیس نیاز به سرمربی بزرگ دارد. برای مثال در عربستان کارنامه برای تیم گرفتن مهم است. من دوست داشتم در ایران و پرسپولیس بمانم اما نشد. در تلویزیون و برنامهها صحبت شده و گفتند من بیاحترامی کردم اما اصلا اینطور نیست.
به ایران که آمدیم، آقای هاشمیان گفته بود من را نمیخواهد اما آقای درویش از من شناخت داشت و راضی بود. خیلی از بازیکنان رفتند صحبت کردند تا من بمانم و برای همه تعجب داشت که چطور من را از دست میدهند. در کمپ ارزروم، بعد از کمپ من چمدانهایم را به تدارکات دادم و قرار بود 3 روز در کشورم بمانم اما گفتند ما آنها را نمیبریم، به تو دو نوبت پرداختی میدهیم و به تهران نیا! من از این توهین ناراحت شدم ولی گفتند توهین نیست، مربی گفته. همه سر تمرین از حضور من در ایران تعجب کردند. مربی با این حال اجازه تمرین نمیداد تا این شکلی ناراحت شوم.
این مشکل برای وحید امیری هم پیش آمد. اشتباهات زیادی رخ داد اما برای من و وحید مشکلات عجیبی پیش آمد که اگر میماندم، قطعا به تیم کمک میکردم. بعد از تمرینات به باشگاه رفتم و قرار بود 2 نوبت پرداخت بگیرم و جدا شوم. تحت فشار بودم و میگفتند اگر بمانم، اجازه تمرین را هم ندارم و در بازیها باید از روی سکو فوتبال را تماشا کنم. این عجیب بود چون هیچ توهینی به سرمربی نداشتم. عجیب بود. در یک جلسه که آقای انصاری بودند گفتم من در ایران میمانم و بازی میکنم اما گفتند سرمربی تو را در لیست 18 نفر هم نمیگذارد.
مربی نمیخواست من بمانم و گفتم قطعا این سرمربی در پرسپولیس نمیماند و من میمانم و آن زمان است که به تیم کمک میکنم. من باتجربه هستم و میدانستم خیلی زود آقای هاشمیان برکنار میشود. فوتبال یک بازی نتیجهمحور است. روز آخر نقلوانتقالات باشگاه گفت بیا فسخ کن و مهاجم جدید قرار هست جذب شود. گفتم من نمیروم و راحتم بگذارید اما فشار شدیدی روی من گذاشتند. نمیفهمیدم چرا وقتی من گزینه نیستم، چرا مهاجم جدید جذب نمیشود؟
الان فقط علیپور است و هیچ مهاجم دیگری نداریم. هم من نیستم، هم حق فسخم را پرداخت کردند. اینکه میگویند سواستفاده کردم اصلا واقعیت ندارد. من دوست داشتم تمدید کنم و میخواستم روزی در پرسپولیس سرمربی یا مدیر ورزشی باشم. متاسفانه جدا شدم. زندگی همین است و امیدوارم بتوانم روزی برگردم.
هیچوقت مشکلی نداشتم. با رئیس باشگاه زیاد صحبت میکردم و در خصوص نحوه کمک کردن و برنامههای جدیدتر پیشنهاد داشتم. میخواستیم یک باشگاه هوادارای تاسیس کنیم. غیر از آن هم دوست داشتم که وضعیت باشگاه را بهتر کنم. لباسفروشی داشته باشیم و کمپ تمرینی مجهزی راهاندازی شود. گفتم اگر قرار نیست در ورزشگاه آزادی بازی کنیم، ورزشگاه جدید بسازیم. برای بازیکنان هم شرایط خوبی داشتم.
باشگاه پتانسیل بالایی دارد اما استفاده نمیشود. الان پول هم هست و هواداران حمایت میکنند. من خیلی با رئیس صحبت کردم. با آقای کارتال هم صحبت کردم. چمن، توپ و داور تعریفی نداشت. ورزشگاهها پر بود اما کیفیت لازم وجود نداشت. انشالله هواداران پرسپولیس امسال جشن قهرمانی بگیرند و امیدوارم روزی به این تیم برگردم و دوست دارم برای پرسپولیس بازی کنم.