درآمد ۳۰ میلیونی، نشانه رفاه نیست
سایت جهاننیوز نوشت:
اظهارات اخیر احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، مبنی بر اینکه «هر خانوار در تهران که مالک خانه باشد و مجموع درآمد خانوادهاش به ۳۰ میلیون تومان برسد، جزو سه دهک بالای جامعه محسوب میشود»، واکنش گستردهای در افکار عمومی و میان کارشناسان اقتصاد اجتماعی برانگیخت. او تأکید کرده است: «حذف یارانه این افراد بر اساس محاسبات دقیق انجام شده است». اما پرسش بنیادی اینجاست؛ آیا چنین شاخصی واقعاً بازتابی از واقعیت اقتصادی ایران است؟ آیا درآمد ۳۰ میلیون تومان، در شرایط تورمی کنونی، میتواند مرز رفاه محسوب شود یا تنها محدودهٔ «بقا» را نشان میدهد؟
بر پایه دادههای رسمی مرکز آمار ایران، تورم مواد غذایی در ماههای اخیر به سطح بیسابقهای رسیده است، بهطور مثال طبق اعلام رئیس مرکز آمار، در بخش غلات تورم نقطه به نقطه ۹۴/۳ درصد و در بخش میوه و خشکبار ۷۷/۳ درصد بوده است، چنین نرخهایی عملاً هزینه خوراک خانوار را چند برابر کردهاند، تا جایی که بر اساس برآوردهای مستقل و گزارشهای منتشرشده از کمیته مزد شورایعالی کار، هزینه «سبد معیشت خانوار متوسط شهری» در سال۱۴۰۴ به حدود ۳۵ تا ۴۰ میلیون تومان در ماه رسیده است.
در این وضعیت، خانوادهای که مجموع درآمدش ۳۰ میلیون تومان است، نهتنها در رفاه نیست بلکه در خطر افتادن به زیر خط فقر قرار دارد. بسیاری از کارگران، پرستاران، معلمان و کارمندان بخش خصوصی با دو شغل و روزانه بیش از ۱۰ ساعت کار میکنند تا بتوانند اجاره خانه، خوراک، حملونقل، آموزش فرزندان و درمان را تأمین کنند، با این حال، دخلوخرج آنها هنوز به تعادل نمیرسد. اگر هزینه واقعی زندگی از درآمد اعلامی پیشی گرفته است، چگونه این عدد میتواند مبنای حذف یارانه باشد؟
******
روسوفیل یا آمریکوفیل؟! نه ممنون! فیلووطن باشید
روزنامه جوان نوشت:
اصلاحطلبان به مخالفان خود میگویند روسوفیل (دوستدار روس). مخالفان هم به آنان میگویند امریکوفیل (دوستدار امریکا). اصلاحطلبان در اوایل انقلاب چپ بودند. حتی گرایشهای کمونیستی هم داشتند. از دیوار امپریالیسم بالا میرفتند و به خون امریکایی تشنه بودند. اما ناگهان از بالای دیوار پایین افتادند و در اثر ضربه گذشته را فراموش کردند. حالا دوستدار امریکا هستند به هر طریق و تحت هر شرایط. با آنکه امریکا کشور را تحریم کامل کرده است و به ایران حمله نظامی میکند و هموطنان را میکشد.
روسها البته اولویت منافع ملی خود را دارند. مثل هر کشور دیگری، اما در این منافع، فروش سلاح و پدافند و دفاع دیپلماتیک از ایران هم هست. خب اگر اهل مقایسه هم نیستید، اهل خرد و انصاف باشید. روسوفیلی و امریکوفیلی هر دو زشت و بیعزتی است. دوستدار وطن باشید. امریکای شما دیواری را مقابل شما ساخته که دیگر نه میتوانید از آن بالا بروید و نه به آن دخیل ببندید. این بار اگر از این دیوار پایین افتادید دیگر فقط ضربه مغزی و فراموشی نیست و خداینکرده پای دیوار دفن میشوید.
******
وحشت از موشکهای ایران
روزنامه وطنامروز نوشت:
دیروز پایگاه خبری ارمنیوز وابسته به امارات عربی متحده، در گزارشی ویدئویی تأکید کرد: «حملات ایران فقط موشکهایی نبود که به ساختمانها اصابت کرد. آنها قلب نهادهای حیاتی اسرائیل را هدف قرار دادند؛ نیروگاهها، شبکههای ارتباطی و هر آنچه ستون فقرات زندگی روزمره را تشکیل میدهد». این گزارش اماراتیها، تا امروز آخرین گزارش از مجموعهای پراکنده از اعترافات رسانهها و اندیشکدههای غربی و عربی نسبت به توانمندی موشکی ایران است که روز و روزگاری، انکار میشد.
بسیاری از این گزارشها، بر اساس تصاویر ماهوارهای و گزارشهای اطلاعاتی، تصریح کردهاند موشکهای بالستیک ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه ژوئن ۲۰۲۵، بخش قابل توجهی از زیرساختهای انرژی و نظامی اسرائیل را نابود کرده است. مقامات غرب بهویژه در ایالات متحده، سالها برنامه موشکی ایران را تهدیدی «محدود» توصیف میکردند اما پس از جنگ ژوئن ۲۰۲۵ که ایران بیش از ۳۰۰ موشک بالستیک و هایپرسونیک به سمت اسرائیل شلیک کرد، لحن آنها تغییر کرد.
«لارنس ویلکرسون»، سرهنگ بازنشسته ارتش آمریکا، دو روز پیش در مصاحبه با یک تلویزیون اینترنتی، صراحتاً اعتراف کرد: «اسرائیلیها از آنچه ایران با آنها کرد، شوکه شدند. ایرانیها موشکهای بسیار پیشرفتهای دارند که غرور اسرائیل را نابود کرد. ایرانیها آنقدر باهوش و بااستعداد هستند که میتوانند موشکهای برجستهای بسازند که اسرائیلیها قادر به رهگیری آنها نیستند».
آنچه او گفته، اغراق یا تبلیغات نیست. در گزارش مرکز تحقیقات کنگره در ژوئن ۲۰۲۵، ۱۰ روز پیش از آغاز جنگ تحمیلی ۱۲ روزه آمده است: «ایران میتواند از ماهوارهبرهای خود برای توسعه موشک بالستیک قارهپیما تا سال ۲۰۳۵ استفاده کند، اگر تصمیم به پیگیری آن بگیرد». همچنین طبق ارزیابی اندیشکده مطالعات استراتژیک بینالمللی (CSIS)، ایران بر بهبود دقت، برد و قابلیتهای مانورپذیری موشکهای خود سرمایهگذاری کرده است. ایران بزرگترین و متنوعترین زرادخانه موشکی خاورمیانه را در اختیار دارد، با هزاران موشک بالستیک و کروز که قادر به ضربه زدن به اسرائیل هستند.
******
نسخهپیچی بوقچی پهلوی برای ایران با کلاه ترامپ!
روزنامه قدس نوشت:
با وجود برنامه هدفمند و تلاش فشرده آمریکا و رژیم صهیونیستی برای سوءاستفاده از ایام سالگرد فتنه زن، زندگی، آزادی و تبدیل آن به صحنهای از اعتراض و آشوب، در شرایطی که فضای داخلی کشورمان برخلاف این رؤیاپردازی تحت تأثیرات جنگ ۱۲روزه، فضای بینظیری از اتحاد و یکدلی را تجربه میکند، به نظر، دشمنان هنوز پا پس نکشیده و روی انتشار افکار مسموم خود برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی حسابی ویژه باز کردهاند. در این مسیر بود که روز گذشته مشاور ارشد وزیر خارجه ایالات متحده با انتشار عکسی در اینستاگرام از کلاه قرمز معروف دونالد ترامپ با این نوشته به خط فارسی «عظمت را به ایران برگردانیم!» از دسیسه ادامهدار کاخ سفیدنشینان علیه کشورمان پرده برداشت.
«عظمت را به آمریکا بازگردانیم» شعاری است که روی کلاه دونالد ترامپ نقش بسته ولی استفاده و بهرهبرداری خاص «لِن خودورکوفسکی» از آن درباره ایران از توطئه خطرناک و سرمایهگذاری یانکیها روی مخالفان خارجنشین در ضربه زدن به جمهوری اسلامی حکایت دارد. خودورکوفسکی که در اتحاد جماهیر شوروی به دنیا آمده و در کودکی به ایالات متحده مهاجرت کرده البته ید طولایی در ضدیت با ایرانیها دارد و مشارکت وی در «کارزار فشار حداکثری» گواه این مدعاست. با گشتی مختصر در صفحه اینستاگرامش هم میتوان علناً دریافت که فرد مذکور به یک خط تخریب در دستگاه وزارت خارجه آمریکا علیه کشورمان بدل شده است. مشاور ارشد دولت اول ترامپ در امور ایران که با انتشار تصاویر متعدد از رضا پهلوی انگار بوقچی سلطنتطلبان شده، چند ماه پیش هم در گفتوگو با ایران اینترنشنال، تشکیل شورای دفاع در ایران پس از جنگ ۱۲روزه را اقدامی نمایشی خوانده و گفته بود سقوط جمهوری اسلامی حتمی است!
خودورکوفسکی حال با انتشار عکس کلاه ترامپ با نوشته عظمت را به ایران برگردانیم اما طنز تلخی را به نمایش گذاشته است. از وی که به عنوان مشاور در دولت اول ترامپ در خطدهی درباره نحوه تعامل واشنگتن با تهران نقش کلیدی داشته باید پرسید آمریکا در حوزه ارتباط با ایران و منطقه تاکنون چه گلی به سر خود زده که حالا قرار است دوباره چنین شکوهی را رقم بزند؟ آیا قرار است به سبک و نوع مناسباتی که با دولت مصدق داشت و در نهایت با خیانت و حمایت از دیکتاتور پهلوی وی را سرنگون کرد و یا به سبک جنگ ۱۲ روزه چنین تحولی ایجاد کند و آزادی، رفاه و عظمت را به کشورمان بازگرداند؟ در منطقه هم البته کشورهایی هستند که نماد بازگشت عظمت از نوع آمریکایی هستند؛ از مردم افغانستان گرفته تا عراق، سوریه، لیبی و حتی سودان عظمت وارداتی آمریکایی را با پوست و استخوان درک کرده و هنوز که هنوز است دارند چوب چنین لطفی که یانکیها در حق آنها داشتند را میخورند! البته عکسهای لو رفته از سرقت شمشهای طلای عراق توسط نظامیان آمریکا پس از سقوط صدام به روشنی نشان میدهد آنها واقعاً چقدر به دنبال آزادی و بزرگ کردن کشور میزبانشان هستند!
******
ترمیم با کالابرگ
روزنامه فرهیختگان نوشت:
«طرح کالابرگ الکترونیک از آبانماه اجرایی میشود»؛ این جمله، خبر مهم نمایندگان در صحن علنی مجلس برای سفره مردم بود. اگر تفاوت نظر جدی و مباحثه شکل گرفته میان وزیر کار و رئیس مجلس را در جلسه روز سهشنبه مجلس فاکتور بگیریم، برایناساس مجلس و دولت که قصد دارند از معیشت خانوارهای کمدرآمد حمایت کنند. آنطور که قالیباف رئیس مجلس میگوید دولت و مجلس تصمیم گرفتهاند در آبانماه کالابرگ الکترونیک - که توزیع کالا است - اجرایی شود و کسی هم به اصل موضوع خدشه وارد نکند.
مطرح شدن بسیار جدی موضوع کالابرگ در این میان چند سؤال و ابهام را ایجاد میکند. این طرح گرچه از حمایت اغلب اقتصاددانان برخوردار بوده؛ اما اولین سؤال این است که آیا قرار است در کنار ادامه یارانه نقدی و ارزی (تخصیص ارز ترجیحی)، طرح کالابرگ ادامه یابد یا این طرح قرار است جایگزین یارانههای نقدی باشد. با این حساب شاید یکی از سؤالات مهم این باشد که منابع موردنیاز برای تأمین مالی این کالابرگ از چه مسیری خواهد بود و منابع آن از کجا تأمین میشود؟
اگر سخنان روز گذشته شاهرخ رامین، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در نشست علنی مجلس و در تشریح گزارش کمیسیون اجتماعی مجلس در خصوص بررسی عملکرد دستگاه متولی در اجرای طرح کالابرگ الکترونیکی اظهارنظر شخصی نباشد، بهاحتمال زیاد مجلس قصد دارد منابع این طرح را از طریق جایگزینی با ارز ترجیحی جبران کند. بااینحال، این موضوع هنوز حدس و گمان بوده و مراجع رسمی آن را تأیید نکردهاند.
چالش مهم دیگر در اجرای طرح، کالابرگ بروز تخلفات در فرایند مصرف است. تخلفاتی مانند خرید خارج از سبد خوراکی تعیینشده، عملاً ماهیت و هدف اصلی طرح را زیر سؤال میبرد. نتایج نظرسنجی نیز نشان میدهد ۵۲ درصد از دریافتکنندگان کالابرگ اقدام به خرید خارج از سبد تعیین شده کردهاند که این رقم انحرافی قابلتوجه از اهداف اصلی طرح محسوب میشود. همچنین میتوان به دیگر چالشهای مهم اجرایی دیگری مانند عدم واریز منابع تخصیصی از سوی سازمان برنامهوبودجه که موجب تأخیر در تسویه مطالبات فروشگاهها را فراهم آورده، کمبود برخی از اقلام کالاهای اساسی مشمول طرح در برخی از فروشگاههای طرف قرارداد محدودیتهای نظارتی و نظاممند در پذیرندگان فروشگاههای خرد ناپایداری منابع مالی، تأخیر در تأمین مالی تغییرات مکرر اجرا، ضعف اطلاعرسانی تخلفات فروشگاهی و عدم زنجیره تأمین اشاره کرد.
******
گام دوم رفع فیلتر در بنبست
روزنامه شرق نوشت:
درحالیکه سخنگوی دولت و وزیر ارتباطات در بیش از یک سال گذشته در مقابل دوربینها و سؤال خبرنگاران درباره سرنوشت رفع فیلتر پلتفرمها، تنها لبخند زدهاند و با یک جمله تکراری که «دولت پای وعده خود با مردم ایستاده» یا «رفع فیلتر با جدیت در حال بررسی است» از پاسخگویی شفاف طفره رفتهاند، خبرهای پشت پرده از شکست اجرای گام دوم رفع فیلتر از پلتفرمها حکایت دارد.
پیگیری «شرق» از منابع مختلف نشان میدهد که شنبه سوم آبان، کمیته بررسی رفع فیلترینگ که سال گذشته به دستور مسعود پزشکیان در مرکز ملی فضای مجازی تشکیل شد، جلسهای برای رفع فیلتر از پلتفرمهای تلگرام، یوتیوب و اینستاگرام برگزار کرده و در نهایت این کمیته به رفع فیلتر این پلتفرمها رأی منفی داده است. بهاینترتیب پس از بیش از ۱۶ ماه از وعده مسعود پزشکیان برای رفع محدودیت اینترنت و پایان فیلترینگ، تنها دو پلتفرم واتساپ و گوگلپلی از فیلترینگ رهایی یافتهاند و وزارت ارتباطات هم در این مدت روی همین دو مورد مانور تبلیغاتی بسیاری داده است. از سوی دیگر هم با رأی منفی اخیر کمیته رفع فیلتر در شورایعالی فضای مجازی؛ آنهم در شرایط حساس کشور که بحران پشت بحران رخ میدهد، پروژه اصرار رئیس دولت چهاردهم برای وفاق در این شورایعالی، با شکست جدی مواجه شده است.
دراینبین که پزشکیان همچنان بر رسیدن وفاق با گروهی که خود ذینفع فیلترینگ هستند، پافشاری میکند، اما کاربران دست از امیدداشتن به اجرای وعده رفع فیلتر آقای رئیسجمهور کشیدهاند، چراکه ترجیح میدهند به جای حمل احساس ناامیدی بیشتر، همچنان با فیلترشکن از پلتفرمهای محبوب خود استفاده کنند. به اعتقاد بسیاری وعده رفع فیلتر دولت چهاردهم،حالا از یک اولویت ملی به یک شوخی خستهکننده تبدیل شده است.
******
چالشهای حجاب نتیجه عقبماندگی در گفتوگوی نظام با مردم است
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با تأکید بر اینکه در حوزه اجتماع نمیتوانیم بگوییم فقط به مباحث فرهنگی باید اکتفا کنیم، گفت: «برخی چالشهای موجود در این حوزه نتیجه عقبماندگی در گفتوگوی نظام با مردم طی ۴۸ سال گذشته است و باید با همکاری رسانهها و نهادهای فرهنگی جبران شود».
حسنعلی اخلاقی امیری در گفتوگو با ایلنا، درباره اینکه در بحث عفاف و حجاب برخی واکنشها که منجر به دامن زدن به دوقطبیها میشود، گفت: «اصل عفاف و حجاب غیر از آن چیزی است که بخشی از مربوط به قانون و لایحه است و این بخش هم مورد تاکید ریاست محترم جمهور است هم امروز بدنه عمومی جامعه حتی آنهایی که شاید با برخی مصادیق مشکل دارند، نسبت به برخی از برهنگیهایی که در جامعه اتفاق افتاده راضی نیستند و این یک واقعیت است».
این عضو کمیسیون فرهنگی با بیان اینکه ابلاغ قانون عفاف و حجاب با نامهای که شورای عالی امنیت ملی به مجلس زد، مسکوت ماند، تاکید کرد: «اتفاقاتی که در این عرصه میافتد باید با دقت نظر دیده شود، برخی از موارد و مصادیقی که امروز در مورد عفاف و حجاب داریم یک چالش یک روزه نیست؛ بر اساس یک عقب افتادگی در قدرت گفتوگوی نظام با مردم در عرصه ۴۸ سال گذشته اتفاق افتاده است که باید جبرانش کنیم».
وی خاطرنشان کرد: «در جبران این عقب افتادگیها بخشی را رسانهها میتوانند کمک کنند. بخشی را نهادهای فرهنگی میتوانند کمک کنند. بخش دیگر هم جبران خسارتهایی است که در این مدت به دیدگاه مردم زده شده است و باید جبران شود که این کار در بستر فرهنگی اتفاق میافتد».
اخلاقی امیری با اشاره به قواعد پوشش در جوامع مختلف خاطرنشان کرد: «به هر حال اجتماع قواعد کار خودش را دارد. در حوزه اجتماع نمیتوانیم بگوییم فقط به مباحث فرهنگی باید اکتفا کنیم، یکسری ضوابطی وجود دارد. ضوابط پوشش در اجتماع یک حداقلهایی دارد که در همه کشور جزء ضابطه است، حتی در کشورهای اروپایی هم معیار و ضوابطی وجود دارد. به این ضوابط قطعا دولت اشراف و توجه دارد. اخیرا هم آن را دنبال میکنند».
وس تاکید کرد: «نباید به حواشی دامن بزنیم. اتفاقاتی گاهی اوقات رخ میدهد که غیرمنطقی است، نظراتی توسط برخی از سازمانها و نهادهایی که بودجه میگیرند به حواشی دامن میزند و این رویه به نظر من به قصه حجاب کمک نمیکند».
******
از لامبورگینی تا پراید؛ یارانه بگیران چه خودرویی دارند؟
طبق آخرین آماری که وزارت رفاه از خانوارهای تحت پوشش دریافت یارانه داشته است، ۲۱ میلیون و ۵۲۷ هزار و ۴۰۸ دستگاه خودرو زیر پای خانوادههای ایرانی است و آمارها نشان میدهد که نزدیک به همین تعداد خانوار یعنی ۷۵ میلیون ایرانی هم یارانه میگیرند و البته در آمار دیگر نیمی از خودروهای خانوارهای یارانهبگیر زیر ۲۵۰ میلیون تومان ارزش دارد.
براساس گزارش خبرگزاری دولت (ایرنا)، آمار به دست آمده از مرکز آمار ایران و پایگاه رصد رفاه ایرانیان در بررسی دارایی خانوادههای ایرانی نشان میدهد تا همین چند ماه پیش که حذف دهکهای پردرآمد انجام نشده بود، چهار دستگاه لامبورگینی، ۱۸۱ دستگاه مازراتی و سه هزار و ۴۵۱ دستگاه پورشه زیر پای یارانه بگیران بوده است؛ اگرچه بررسی دیگر شاخصهای مربوط به اقتصاد خانوادهها شرایط را برای تفکیک دهکها به منظور حذف دهکهای بالا از لیست یارانه بگیر، دشوار میکند.
اگرچه قانون برنامه هفتم پیشرفت، دولت را مکلف به توزیع عادلانه یارانهها به منظور حمایت از گروههای آسیب پذیر کرده و در قانون بودجه امسال نیز حذف سه دهک پر درآمد ۸ و ۹ و ۱۰ به الزام قانونی تبدیل شده است، اما نگاهی به آمارهای موجود این واقعیت را بیان میکند که تفکیک دهک ۹ تا ۵ بسیار سختتر از آن چیزی است که قانونگذار تصور کرده است. رصد وضعیت اقتصادی یارانه بگیران در پایگاه رصد رفاه ایرانیان بر اساس شاخصهایی، چون دادههای بانکی (پردازش شاخصهای سامانه شاپرک)، مالکیت خودرو، ملک، حمایتهای اجتماعی، سلامت، حقوق و بازار بورس انجام میگیرد و به طور مداوم بر نسبی و ناکامل بودن آنها نیز تاکید میشود.
بررسی توزیع ارزش خودروی ایرانیان نشان میدهد، در جامعهای که فقط چهار دهم درصد (۰.۴ درصد) خودروها بیش از پنج میلیارد تومان ارزش دارند، حذف یارانه سه دهک بالا یعنی حذف دارندگان خودروهای متوسط نه فقط حذف دارندگان خودروهایی، چون لندکروزر و پورشه!
بر اساس همین آمار، بد نیست یادآور شویم که تعداد کل خودروهای تولیدی ایران خودرو در خیابانهای کشور و زیر پای یارانه بگیران ۹ میلیون و ۹۸۷ هزار و ۴۸۳ دستگاه، سایپا هشت میلیون و ۲۵۴ هزار و ۵۵۵ دستگاه، رنو ۸۵۹ هزار و ۱۹۲ دستگاه، هیوندایی ۳۴۱ هزار و ۹۳۵ دستگاه و کیا ۳۰۷ هزار و ۴۶۷ دستگاه میرسد و تعداد خودروهای مختلف چینی هم به همین ترتیب در کشور به چند ۱۰۰ هزار دستگاه میرسد. نکته جالب اینکه آمار توزیع ارزش خودروهای موجود در کشور میتواند آنها را از قالب یک کالای لوکس به خودرویی پر هزینه تبدیل کند، زیرا به طور میانگین عمر خودروهایی که در کشور تردد میکنند حدود ۱۳ سال است.
******
بازخوانی اصلاحطلبی
محمد صادق جوادی حصار، فعال سیاسی اصلاحطلب در روزنامه آرمانامروز نوشت:
اصلاحطلبی از نگاه تحلیلگران، تلاشی برای بازگرداندن نظام به آرمانهای نخستین انقلاب و تحقق عقلانیت، استقلال و عدالت در چارچوبی درونزا و واقعگرایانه است. در نگاه گروهی از تحلیلگران سیاسی، اگر نظام جمهوری اسلامی بهواسطه تغییر شرایط از آرمانهای اولیه خود فاصله گرفته باشد، «اصلاح» به معنای بازگرداندن این نظام به همان خاستگاه و اصول نخستین تعبیر میشود. از دیدگاه این جریان، اصلاحات ابزاری برای شناسایی معایب و انحرافات، زدودن آنها و تضمین تداوم همان تصویری است که در آغاز انقلاب اسلامی از دین، توسعه و امنیت وعده داده شده بود؛ تصویری مبتنی بر استقلال، آزادی، عدالت و معنویت.
در این چارچوب، اصلاحطلبی نه در پی عبور از نظام است و نه در پی تثبیت وضع موجود، بلکه هدف آن، نوسازی درونی و مبتنی بر عقلانیت برای احیای اصالت و جوهره انقلاب اسلامی عنوان میشود. اصلاحطلبان بر این باورند که عقلانیت، استقلال و اصلاحطلبی باید در نسبت با شرایط جهانی تعریف شود. آنان یکی از مهمترین انتقادات خود را متوجه افراط و تفریط در سیاست خارجی و رویکردهای ایدئولوژیک نابخردانه میدانند و تأکید دارند که نه دشمنسازی افراطی با غرب و نه گرایش وابسته به شرق، هیچیک تأمینکننده منافع ملی نیست. بر اساس این دیدگاه، محور سیاست باید خردورزی و استقلالطلبی عاقلانه باشد.
اصلاحطلبی در این معنا، نوعی رفتار عقلگرایانه و هوشمندانه است که با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و بهرهگیری از تعاملات بینالمللی، کشور را به سمت رفاه، امنیت و استقلال پایدار هدایت میکند. بر این مبنا، اصلاحطلب واقعی کسی است که سه ویژگی بنیادین داشته باشد: نخست، اشراف علمی و دقیق بر وضعیت موجود و شناخت فرصتها، تهدیدها و ظرفیتها؛ دوم، توانایی ترسیم وضعیت مطلوب و دستیافتنی متناسب با واقعیتها و منابع کشور؛ و سوم، قدرت طراحی راهحلهایی برای گذار از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب از مسیر منابع درونزا و تعاملات سازنده خارجی، بهگونهای که تضمینکننده استقلال، آزادی، رفاه و امنیت عمومی باشد.
******
سه ضلع یک دوقطبی خطرناک
سایت نورنیوز نوشت:
تب قطبیسازی در سیاست داخلی ایران، با مناقشهای که چند روز پیش، بر سر نقش روسیه در ماجرای بند مکانیسم ماشه در توافق برجام درگرفته بود به بالاترین حد ممکن رسیده است. این دوقطبی جدید از آن جهت، میتواند مخاطره ساز باشد که اولا درباب یکی از موضوعات راهبردی کشور است؛ و ثانیا در سطح مقامات و مسئولان ارشد فعلی و سابق کشور رقم خورده است. این دو ویژگی، به خودی خود از چنان ظرفیتی برخوردار بوده که بیدرنگ در سطوح حزبی و رسانهای نیز بازتولید شود و طبعا با ادبیاتی تندتر و عریانتر به میان مردم رسوخ پیدا کند.
ماجرا از آنجا شروع شد که پس از فعال شدن مکانیسم ماشه، خبری به نقل از لاوروف وزیر خارجه روسیه منتشر شد که تعبیه بند مربوط به اسنپ بک در برجام را حاصل توافق محمدجواد ظریف و جان کری دانسته بود. بعد از انتشار این اظهارنظر، ظریف پاسخ داد که روسیه هیچ گاه از حل و فصل مناقشه میان ایران و غرب حمایت نکرده و مشخصا پیشنهاد مکانیسم ماشه در جریان مذاکرات برجام از سوی لاوروف مطرح شده که با استقبال طرف های غربی مواجه شد. محمدباقر قالیباف بعد از این مسائل در نطقی از تریبون ریاست مجلس، با اشاره به رئیس جمهور و وزیر خارجه اسبق، این سخنان را خلاف منافع ملی خواند و این دو نفر را به خاطر تأثیرات منفی که نطقشان بر روند همکاری ایران با روسیه دارد سرزنش کرد. این سخنان، با نطق های تند و تیز و شعارهای هیجانی برخی از نمایندگان مجلس هم همراه شد که خواستار محاکمه حسن روحانی و محمدجواد ظریف شدند.
ظرف یکی دو روز پس از آن، روزنامهها و سیاسیون بیرون مجلس نیز هریک به اقتضای مشی و ذائقه سیاسی خود جانب یکی از دو سر ماجرا را گرفتند تا وضعیت قطبی جدید، شکل تمام عیاری پیدا کند. اینها درست در شرایطی بود که فقط یکی دو روز از نامه دستنویس دبیر شورای عالی امنیت میگذشت که از رسانه ها خواسته بود حافظ انسجام ملی باشند. علی لاریجانی اما شاید فکر نمیکرد که منشأ قطبیسازی جدید، این بار نه رسانهها بلکه مسئولان ارشد سابق و لاحق در قوای مجریه و مقننه هستند.
دوقطبی جدید، البته نه تنها از زاویه اختلافات میان مقامات ارشد، بلکه از منظر ساختار سیاسی و آسیبهای محتملی که به انسجام ملی و نیز روند تصمیمسازی کلان کشور ممکن است وارد کند هم شایسته توجه ویژه است. آنچه در حال حاضر در سیاست ایران مشاهده میشود، بیش از آنکه یک اختلاف نظر ساده یا رقابت سیاسی باشد، یک چالش عمیق ساختاری است که به زیرساختهای مشروعیت و همبستگی نهادهای قدرت آسیب میزند. در دموکراسیهای مدرن، مشروعیت نه تنها به رای مردم، بلکه به توانایی نهادهای قدرت در هماهنگی و همگرایی برای پیشبرد منافع ملی بستگی دارد. وقتی مقامات ارشد سابق و فعلی از نهادهای ریاستجمهوری، مجلس و وزارت خارجه، رویکردهایی تا این حد متفاوت به سیاست خارجی و موضوعات اساسی کشور دارند، اساساً این امکان وجود دارد که مشروعیت خود این نهادها زیر سوال برود. به عبارت دیگر، دوقطبیسازی در این سطح، خطراتی از جنس «بحران مشروعیت ساختاری» را میتواند متوجه کشور کند که نه تنها به تضعیف قدرت اجرایی و قانونگذاری میانجامد، بلکه به از هم گسیختگی انسجام درونی حاکمیت نیز منجر میشود.
******
توان موشکی ایران، قویتر از جنگ ۱۲ روزه است
سردار سرتیپ «محمدرضا نقدی» مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران در گفتوگویی، با اشاره به توسعه توان موشکی جمهوری اسلامی ایران بهمنظور مقابله با هرگونه اقدام خصمانه رژیم صهیونیستی، اظهار داشت: «توان موشکی امروز ما قطعاً بسیار قویتر از ایام جنگ ۱۲ روزه است».
وی ادامه داد: «توان دفاعی ما متکی به تسلیحات بومی است و به همین دلیل هر روز که میگذرد، پدیدههای جدیدی را در حوزه دفاعی، شاهد هستیم».
مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به اهمیت برخورداری از امکانات پیشرفته برای مقابله با دشمنان، افزود: «تسلیحات ما بهروز است و توان دفاعی ما راکد نیست».
سردار نقدی عنوان کرد: «هرچه پیش میرویم، توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران با قابلیتهای بیشتر بهروز میشود و این موضوع متناسب با شرایط روز صورت میگیرد».
مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران با بیان اینکه برای مقابله با تهدیدات دشمنان باید از تجهیزات و فناوریهای بهروز بهرهمند باشیم، گفت: «توان نظامی ایران بر اساس نیاز یگانهای رزمی در جبهههای نبرد گسترش مییابد».