خبرگزاری مهر، گروه استانها - صدیقه قرباننیا: سوزاندن کاه و کلش در مزارع برنج رسمی قدیمی اما اشتباه است که سالهاست ادامه دارد. اگرچه در گذشته شاید به عنوان راهی ساده برای آمادهسازی زمین برای کشت بعدی تلقی میشد، اما امروز به یکی از چالشهای جدی زیستمحیطی و تهدیدهای سلامت عمومی تبدیل شده است.
در روزهای اخیر، شهرستان بابل بار دیگر قربانی این رفتار ناآگاهانه شد و دود حاصل از آتش زدن مزارع، آسمان شهر را در مه غلیظ و نفسگیر فرو برد؛ مهی که هم اکوسیستم منطقه را دچار بحران کرد و هم زندگی روزمره شهروندان را مختل ساخت.
فاطمه زهرا صادقی فعال محیط زیست در شهرستان بابل در گفتوگو با خبرنگار مهر با انتقاد از تداوم این رفتارهای نادرست گفت: بسیاری از کشاورزان به اشتباه تصور میکنند سوزاندن کاه و کلش موجب کاهش آفات یا کاهش نیاز به سموم در کشت بعدی میشود، در حالی که پژوهشهای علمی ثابت کردهاند این عمل نتیجهای جز تخریب ساختار خاک و نابودی اکوسیستم ندارد.
در روزهای اخیر به بهانه بارندگی، برخی کشاورزان اقدام به آتش زدن مزارع کردند و نتیجه آن پوشیده شدن شهر در لایهای سنگین از دود و مه شد
وی افزود: در روزهای اخیر به بهانه بارندگی، برخی کشاورزان اقدام به آتش زدن مزارع کردند و نتیجه آن پوشیده شدن شهر در لایهای سنگین از دود و مه شد و این آلودگی سبب سوزش گلو، تنگی نفس و افزایش مراجعه بیماران تنفسی به مراکز درمانی شده است.
صادقی ادامه داد: نباید فراموش کنیم که کاه یکی از محصولات جانبی ارزشمند کشاورزی است و نقش مهمی در زنجیره تغذیه دام دارد و در بسیاری از کشورها از این بقایا برای تولید خوراک دام، کمپوست و کود طبیعی استفاده میشود.
صادقی تصریح کرد: اگر دولت بتواند با ایجاد زنجیره ارتباطی میان کشاورزان و دامداران زمینه فروش و بهرهبرداری از این مواد را فراهم کند، نهتنها آلودگی کاهش مییابد بلکه کشاورزان نیز از آن منتفع خواهند شد.

وی خواستار آموزش گستردهتر کشاورزان و اعمال قوانین بازدارنده قویتر شد و گفت: تا زمانی که فرهنگ حفظ محیط زیست در میان کشاورزان نهادینه نشود و جریمهها بازدارنده نباشند، این رسم اشتباه تکرار خواهد شد.
مطابق با ماده ۶۸۸ قانون مجازات اسلامی و ماده ۲۰ قانون هوای پاک، سوزاندن بقایای گیاهی در مزارع جرم تلقی میشود. در این مواد قانونی، آتش زدن کاه و کلش به عنوان تهدید علیه بهداشت عمومی و عامل آلودگی هوا معرفی شده و برای متخلفان جزای نقدی درجه شش موضوع ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی در نظر گرفته شده است.
آتش زدن کاه و کلش تهدید سلامت مردم و محیط زیست است
ناصر کیایی رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بابل در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: آتش زدن کاه و کلش علاوه بر آنکه عملی غیرقانونی است، تهدیدی مستقیم علیه سلامت مردم و محیط زیست محسوب میشود.
به گفته او در روزهای گذشته دود غلیظ ناشی از آتشسوزیهای گسترده مزارع، بخش زیادی از فضای شهر را فرا گرفت و دید افقی در برخی مناطق به کمتر از چند ده متر کاهش یافت.
وی افزود: بر اساس قانون، هرگونه سوزاندن بقایای زراعی پس از برداشت محصول ممنوع است و متخلفان ضمن تشکیل پرونده، به پرداخت جریمه نقدی محکوم میشوند و مأموران محیط زیست با همکاری نهادهای اجرایی در حال گشتزنی و شناسایی عاملان این تخلفات هستند.
کیایی با اشاره به تأثیرات گسترده این پدیده گفت دود ناشی از سوزاندن بقایا حاوی ذرات معلق بسیار خطرناکی است که بهراحتی وارد دستگاه تنفسی انسان میشود و میتواند منجر به تشدید بیماریهای قلبی و ریوی، بهویژه در سالمندان و کودکان شود.
رئیس محیط زیست بابل از برگزاری گشتهای مشترک نظارتی با حضور کارشناسان این اداره، نیروهای جهاد کشاورزی و بخشداریها خبر داد و افزود: با توجه به حساسیت موضوع، نظارتها در مناطق روستایی و حاشیهای شهرستان افزایش یافته است.
وی از شهروندان خواست در صورت مشاهده سوزاندن کاه و کلش، مراتب را از طریق تماس با شمارههای اداره محیط زیست، پلیس ۱۱۰، بخشداریها و دهیاریها اطلاع دهند.
وی تصریح کرد: کشاورزان باید روشهای اصولی مدیریت پسماندهای کشاورزی را بیاموزند و به جای تخریب زمین و آلودگی هوا، از راهکارهای علمی بهره ببرند زیرا بقایای گیاهی نه زبالهاند و نه بیارزش بلکه میتوانند در قالب برنامههای درست، منبعی برای درآمد و حاصلخیزی بیشتر خاک باشند.
وی ادامه داد: از منظر علمی، سوزاندن بقایای گیاهی نهتنها آلودگی هوا را به همراه دارد بلکه باعث تخریب ساختار خاک و کاهش کیفیت زمینهای زراعی نیز میشود. خاک پس از هر آتشسوزی بخش قابل توجهی از مواد آلی خود را از دست میدهد و این امر چرخه طبیعی رشد و حاصلخیزی زمین را مختل میکند.
آتش زدن کاه و کلش سبب از بین رفتن مواد آلی خاک و کاهش پایداری خاکدانهها میشود
رحیم شهیدی پور معاون جهاد کشاورزی شهرستان بابل نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر گفت: آتش زدن کاه و کلش سبب از بین رفتن مواد آلی خاک و کاهش پایداری خاکدانهها میشود و در نتیجه، خاک دچار سلهبندی، سفتی و کاهش نفوذپذیری میگردد و ریشه گیاهان در کشتهای بعدی نمیتواند بهدرستی رشد کند. این روند در درازمدت باعث کاهش عملکرد محصول و نیاز بیشتر به کود و سم میشود.
وی با اشاره به تجربیات جهانی در این زمینه گفت: در کشاورزی نوین، استفاده از روشهایی نظیر کشت مستقیم و کشاورزی حفاظتی جایگزین سوزاندن بقایا شده است. در این شیوهها، بقایای گیاهی بهصورت طبیعی در زمین باقی میمانند و نقش کود آلی را ایفا میکنند که ضمن حفظ رطوبت خاک، باعث صرفهجویی در مصرف آب و افزایش عملکرد در سالهای آینده میشود.

شهیدی پور افزود: بقایای گیاهی بهترین کود طبیعی هستند و در افزایش حاصلخیزی، کاهش فرسایش خاک و تقویت میکروارگانیسمهای مفید نقش حیاتی دارند. بنابراین ضروری است کشاورزان با مشورت کارشناسان از این منابع ارزشمند برای بهبود زمینهای خود استفاده کرده و از آتش زدن آنها خودداری کنند.
کارشناسان بر این باورند که بحران ناشی از آتش زدن کاه و کلش تنها با برخورد قانونی حل نخواهد شد بلکه نیازمند مجموعهای از راهکارهای آموزشی، حمایتی و نظارتی است. آگاهسازی کشاورزان درباره پیامدهای زیستمحیطی، ارائه تسهیلات برای خرید دستگاههای خردکن بقایا و توسعه واحدهای فرآوری کاه و کلش میتواند از تکرار این معضل جلوگیری کند.
در سالهای اخیر برخی استانها با اجرای طرحهای کشت حفاظتی و استفاده از بقایای گیاهی بهعنوان مالچ طبیعی توانستهاند میزان آتشسوزی مزارع را بهطور چشمگیری کاهش دهند. کارشناسان پیشنهاد میکنند این الگوها در استان مازندران نیز بهصورت گستردهتر اجرا شود.
در حالیکه بابل از قطبهای اصلی کشاورزی مازندران است و تولید سالانه هزاران تن برنج در این شهرستان انجام میشود، ادامه سنت آتش زدن کاه و کلش میتواند منابع طبیعی منطقه را در معرض تهدید جدی قرار دهد. دودهای غلیظی که در روزهای گذشته بر فراز این شهرستان شکل گرفت، زنگ خطری برای همه است؛ خطری که نهتنها خاک و هوا را آلوده میکند بلکه سلامت انسان و پایداری اکوسیستم را نیز هدف گرفته است.
اگرچه برخورد قانونی با متخلفان ضروری است، اما آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، تغییر فرهنگ کشاورزی و جایگزینی دانش بهجای عادتهای نادرست است. بقایای گیاهی نه باید سوزانده شوند و نه رها، بلکه باید در چرخهای هوشمندانه، به منبعی برای زندگی دوباره زمین تبدیل شوند.
سوزاندن کاه و کلش، رسم کهنهای است که امروز هزینههای سنگینی بر دوش محیط زیست، سلامت مردم و آینده کشاورزی میگذارد. بحران اخیر در بابل نشان داد که ادامه این مسیر تنها به تکرار فاجعه خواهد انجامید. اجرای دقیق قوانین، آموزش کشاورزان، بهرهگیری از فناوریهای نوین و همکاری میان نهادهای اجرایی تنها راه رهایی از این چرخه مخرب است.












