خبرگزاری مهر، گروه استانها – مرجان سیف الدین: حمیده روی دشتی، دختر محمدشریف بن شمسالدین اصفهانی، مشهور به علامه شریفا، از زنان فاضل و دانشمند روزگار صفوی است که نامش در تاریخ علم رجال، همانند گوهر پنهانی میان اوراق فراموششده میدرخشد.
پدر بانو حمیده روی دشتی، از فقها و علمای بزرگ اصفهان، شاگرد شیخ بهایی و از استادان نامدار علامه محمدتقی مجلسی بود چنان منزلتی داشت که علامه مجلسی اجازه روایت از او داشت. این فقیه وارسته افزون بر مهارت در فقه و اصول، در علم رجال و حدیث نیز صاحبنظر بود.
میرزا عبدالله افندی اصفهانی در کتاب ریاض العلما، وی را به عنوان عالمی فقیه و محدثی برجسته میستاید و یاد میکند
جایگاه علمی و شخصیت اخلاقی افندی
عالمان اصفهان در وصف او مینویسد او، بانویی فاضله و عالمه بود، از آثارش حاشیههایی است بر کتابهای حدیثی، از جمله «استبصار» شیخ طوسی، که به گفته افندی، نسخهای از آن را مشاهده کرده و احتمال داده که به خط خود حمیده باشد.
پدرش نیز بارها از دقت نظر دخترش در این حواشی تمجید کرده و ایشان را موید بصیرتی ژرف در فهم معانی و اساتید حدیث دانسته است. در میان آثار بانو، نام «رجال حمیده» دیده میشود، مجموعه یادداشتها و تعلیقات او بر آثار رجالی پیشین است، که گواه جایگاه علمی والای وی است.
آثار و نوشتهها
از میان آثار باقیمانده و منسوب به بانو حمیده، چند اثر برجسته به نامهای «حاشیه بر استبصار شیخ طوس»، «حاشیه بر کتابهای حدیثی»، «رجالی متداول زمان» و «رجال حمیده» در روزگاری که کمتر زنی مسلط به علوم حدیث است به نام او شناخته شده است، آثاری که نشانهای برجسته از گسترش دانش در میان زنان عالم صفوی است.
در این آثار، او به روح پژوهش علمی وفادار مانده و هرگز از داوری عقلانی و دست نکشیده است، چنانکه نوشتههایش با روش علم رجال آن دوره هم خوانی کامل دارد.

حمیده روی دشتی از نخستین زنانی است که قدم در عرصه علم رجال نهاد و نامش در کنار مردانی چون نجاشی، کشی و مامقانی ذکر میشود. او نه تنها درک عمیقی از متون دینی داشت بلکه در تحلیل روایی به شیوهای دقیق و استدلالی مینوشت، روشی که آن را از محدوده تقلید بیرون میآورد و به پژوهشی حقیقی نزدیک میکرد. در روزگار صفوی، رجالیون بزرگی چون ملأ عبدالله شوشتری و علامه مجلسی در این مسیر فعال بودند، اما حضور زنی صاحبنظر همانند حمیده در این حیطه، امری کمسابقه بود. او با نوشتن حواشی تحقیقی بر «استبصار»، نشان داد که زنان نیز میتوانند در علوم حدیث و رجال صاحب رأی باشند و سهمی در تحول روششناسی نقد حدیث ایفا کنند.
سالهای پایانی و درگذشت
این بانوی دانشمند روی دشتی در سال ۱۰۸۷ هجری قمری چشم از جهان فروبست. از محل دفن او اطلاعی در دست نیست، اما یادش در آثارش و در ذهن تاریخنگاران علم باقی مانده است. او از پیشگامان زنان عالم در تاریخ شیعه به شمار میآید و مطالعه زندگیاش ما را با چهرهای تازه از تاریخ علم رجال در ایران آشنا میسازد، تاریخی که تنها مردان در آن صدای غالب نبودند. با گذشت قرنها، نام این بانو هنوز در میان نسخهشناسان و محققان علم رجال با احترام برده میشود. حواشی دقیق او بر استبصار و آثار رجالی، گواهی است بر هوش و ژرفنگری دختری از خاک روی دشت که بینیاز از شهرت، شمعی فروزان در راه شناخت حقیقت حدیث برافروخت.
 
						
 
						









