نظم جدید جهانی چطور شکل می‌گیرد؟

همشهری آنلاین جمعه 09 آبان 1404 - 18:56
اگر به تاریخ تحولات در اوایل دهه2000میلادی ویک دهه پس از آن توجه کنیم و تحولات رخ داده در طول آن یک دهه (2000-2010) را با تحولات جاری در دوره حاضر مقایسه کنیم به خوبی تفاوت فاحش میان نوع نقش آفرینی قدرت های بزرگ و تاثیرات آن در عرصه جهانی را به خوبی درک می‌کنیم.

همشهری آنلاین؛ احمد موسی‌پور؛ مسئله اسنپ بک و تحولات اخیر در شورای امنیت سازمان ملل به واسطه اختلافات اعضای دائم در تفسیر قطعنامه ی 2231 سبب شد باری دیگر مسئله تغییر نظم در عرصه بین المللی موضوعیت پیدا کرده و در محافل مختلف پیرامون آن مباحثی مطرح گردد. در تاریخ شورای امنیت از زمان تاسیس تا به امروز تقریبا یک اختلاف این چنینی میان اعضای دائم آن پیرامون نوع تفسیر از یک قطعنامه ی حقوقی اگر نگوئیم بی سابقه بلکه بسیار کم سابقه بوده است. چین و روسیه در بیانیه مشترک همراه با جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی پایان یافتن قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت علیه ایران در مسئله هسته ای را اعلام و هرگونه تلاشی را برای وجاهت بخشیدن به تداوم دادن تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران را نفی و فاقد هرگونه مشروعیت اجرایی دانستند. از منظر تاریخی اگر به تحولات دو دهه اخیر توجه کنیم تفاوت فاحشی را میان نظم جاری در گذشته با نظم درحال شکل گیری در دوره فعلی مشاهده میکنیم. توجه به متغیرهایی تعیین کننده و ناظم در عرصه بین المللی از این حیث که شامل چه تطور و تحولی شده اند و اساسا عرصه بین المللی چه تغیراتی را درحال تجربه کردن است می تواند به فهم آنچه که امروز درجریان است کمک کند و برآوردی اصولی و واقعی تر از آنچه که در پیش روی ما قرار دارد در اخیار ما قرار دهد.

روایتی شرقی از حقوق بین الملل

کشورهای اروپایی با چراغ سبز واشنگتن در تلاشی هماهنگ مسئله فعال سازی مکانیسم ماشه را آغاز کردند. این اقدام طبق ادعا و بیانیه های رسمی طرف های غربی به دلیل عدم پایبندی ایران به تعهدات هسته‌ای خود طبق برجام صورت پذیرفته است. ایران به همراه روسیه و چین در بیانیه مشترک اقدام طرف غربی در تلاش برای بازگرداندان تحریم های شورای امنیت را فاقد وجاهت حقوقی عنوان کرده و برپایان یافتن تحریم های مرتبط با مسئله هسته ای ایران طبق برجام تاکید کرده اند. استدلال اصلی پکن و مسکو در نفی اقدام غربی ها براین اصل استوار است که طرفین اروپایی بدون طی مسیر حقوقی تنظیم شده در برجام(کمیته تحریم‌ها) و در حقیقت خلاف آن چیزی که خود مبدع و خالق آن بودند و نقش تعیین کننده ای در مسیر تولید و ساخت آن داشتند درحال ایجاد بدعتی نو در عرصه بین المللی هستند که سبب نادیده انگاشته شدن دیگر شئون حقوقی جاری در عرصه نظام بین الملل خواهد شد. در حقیقت اقدام روسیه و چین دو جنبه کلیدی را در پس خود جای داده است که عبارت است از:

  1. حمایت از ایران به عنوان کشوری تجدیدنظر طلب در عرصه بین المللی و مخالف نظم غربی
  2. جلوگیری از تداوم استفاده ابزاری از حقوق و ساز و کارهای بین المللی توسط دولت های غربی

براین اساس به نظر می رسد یک فضای کاملا جدید در عرصه نظام حقوق بین الملل عمومی درحال شکل گیری است که در آن روایتهای غربی که پس از جنگ دوم جهانی روایت غالب ، نظم بخش وتعیین کننده در عرصه شکل‌گیری ساز و کارها و مسیرهای حقوق بین الملل بوده با چالشی اساسی رو به رو شده است. از این رو بیانیه مشترک ایران و روسیه و چین به نظر درسالهای آتی به عنوان نقطه عطفی در عرصه حقوق بین الملل و تاریخ شورای امنیت سازمان ملل یادخواهد شد.

تغیر سهم در کیک قدرت

اگر به تاریخ تحولات در اوایل دهه2000میلادی ویک دهه پس از آن توجه کنیم و تحولات رخ داده در طول آن یک دهه (2000-2010) را با تحولات جاری در دوره حاضر مقایسه کنیم به خوبی تفاوت فاحش میان نوع نقش آفرینی قدرت های بزرگ و تاثیرات آن در عرصه جهانی را به خوبی درک میکنیم. در زمان تصویب قطعنامه های 6گانه علیه ایران در شورای امنیت در سال های 2006 تا20013 هیچ مخالفتی از جانب کشورهای روسیه و چین با این اقدام غربی ها صورت نگرفت. اما در جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل مخالفت رسمی ورای منفی روسیه و چین به بازگشت تحریم ها خود به تنهایی گویای تغیرات حاصله در طول یک دهه اخیر در عرصه نظام بین المللی است. سوال کلیدی در این مسئله این است که آیا قدرت غرب به رهبری آمریکا در طول یک دهه اخیر با وجود توسعه تکنولوژِیکی و پیشرفت چشم گیر در صنایع لبه دانش (هایتک) دچار افول شده است؟ به نظر می رسد به کاربردن واژه افول قدرت غرب به تنهایی روایتی دقیق از آنچه که در عرصه بین المللی درحال وقوع است ارائه نمی دهد. آنچه که نظام بین المللی دریک دهه اخیر تجربه کرده در حقیقت بیشتر سهم بردن کشورهای غیر غربی نظیر روسیه و چین از کیک قدرت جهانی است. در حقیقت میزان و سرعت رشد قدرت کشورهای شرقی بسیار بیشتر از رشد و توسعه قدرت کشورهای غربی بوده است. وقتی از کاهش سهم از کیک قدرت صحبت میکنیم در حقیقت منظورمان این است که هزینه اقدامات فراسرزمینی و بین المللی برای کشورهای غربی و مشخصا ایالات متحده در مقایسه با یک دهه اخیر بسیار بیشتر شده و مثلا دولت آمریکایی که میتوانست در حمله به عراق در سال 2003 با خود 45 کشور را همراه سازد در مواجهه با شبه نظامیان انصارالله یمن در دریای سرخ در سال 2025 نتواست ائتلافی مستحکم را طراحی و همراه سازد.

نتیجه

به نظر می رسد برآیند تحولات جاری در عرصه نظام بین الملل تا پایان دهه پیش رو در سال2030 در حکم مسائل ناظم چند دهه آتی نظام بین المللی خواهد بود. از این رو قدرت های بزرگ نظام بین الملل ضمن درک این مسئله در پی یارگیری یا تهدید قدرتهای میانی و کوچک عرصه جهانی با ابتکارات مختلف سیاسی، نظامی و اقتصادی برای خود جهت ساختی نظمی با اصول و متغیرهای مد نظر خود هستند. چنین فضایی در حقیقت بستر بروز جنگ ها و درگیری های بسیار زیادی است چرا که کیفیت رقابت عنصر اصلی در تعین کنندگی شاخص های اصلی ناظم در عرصه بین المللی خواهد بود. نظم جدید خارج از نظم دوقطبی جنگ سردی یا نظم هژمون طلبانه آمریکایی خواهد بود. نظمی که ائتلاف های بین المللی و کشورهای میانی نظام بین الملل نقش کلیدی در تعیین دستور کار عرصه جهانی خواهند داشت.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.