خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: سودان کشوری گسترده در شاخ آفریقا که توسط رودهای نیل آبی و سفید تقسیم شده، در سالهای اخیر شاهد بحران انسانی و سیاسی عمیقی بوده است. از آوریل ۲۰۲۳، اختلاف میان نیروهای ارتش سودان به فرماندهی عبدالفتاح البرهان و شبهنظامیان نیروهای پشتیبانی سریع به رهبری محمد حمدان دقلو (حمیدتی) به جنگ داخلی کامل تبدیل شد. این درگیری تاکنون بیش از ۲۰ هزار کشته، ۱۳ میلیون آواره و ۳۰ میلیون نفر نیازمند کمکهای انسانی بر جای گذاشته است. سقوط الفاشر، مرکز ایالت دارفور شمالی، در ۲۶ اکتبر ۲۰۲۵، نه تنها توازن نظامی را تغییر داد، بلکه نگرانیها از تکرار نسلکشیهای دهه ۲۰۰۰ را افزایش داد.
بحران کنونی سودان تنها یک نزاع داخلی نیست، بلکه محصول ترکیبی از دخالتهای خارجی، رقابتهای قبیلهای و میراث تاریخی است. امارات متحده عربی به عنوان حامی نیروهای پشتیبانی سریع متهم شده و فشارهای بینالمللی بر خارطوم، مسئله حاکمیت ملی را پیچیدهتر کرده است.
ریشههای جنگ و گسترش به دارفور
جنگ سودان از شکافهای داخلی و رقابت نخبگان نظامی ناشی شد. پس از سقوط عمر البشیر در ۲۰۱۹، البرهان و حمیدتی که پیشتر متحد بودند، بر سر تقسیم قدرت و منابع به اختلاف رسیدند. نیروهای پشتیبانی سریع که ریشه در شبهنظامیان جنجوید دارفور دارد و پیشینهای خشونتآمیز در سرکوب قومی دارد، ابتدا به خارطوم حمله کرد و سپس به مناطق غربی کشور گسترش یافت.
دارفور که در دهه ۲۰۰۰ شاهد نسلکشی و کشته شدن بیش از ۳۰۰ هزار نفر بود، دوباره به مرکز خشونت تبدیل شده است. الفاشر با جمعیت حدود ۸۰۰ هزار نفر، ۱۸ ماه زیر محاصره نیروهای پشتیبانی سریع قرار داشت. سقوط این شهر در اکتبر ۲۰۲۵، نه تنها یک شکست نظامی، بلکه نشانهای از وخامت وضعیت انسانی بود. گزارشها حاکی از حملات شبانه به محلههای مسکونی، ربودن زنان و کودکان و تخریب منازل است. بسیاری از ساکنان مجبور به فرار ۷۰ کیلومتری به شهر تاویلا شدند و شاهد کشتار غیرنظامیان و دفنهای دستهجمعی بودند.
جنایات جنگی و پاکسازی قومی
سقوط الفاشر، نمادی از نقض گسترده حقوق بشر است. تنها در سه روز نخست بیش از ۱۵۰۰ غیرنظامی کشته شدند که اغلب از قوم ماسالیت بودند و هدف پاکسازی قومی قرار گرفتند. ۶ کادر پزشکی ربوده شدند و مبالغ سنگینی برای آزادی آنها درخواست شد که به سیستم بهداشت به شدت آسیب زد. بیمارستانها به اهداف نظامی تبدیل شدند و تجهیزات پزشکی غارت شد. دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، اعدامهای جمعی، تجاوز سیستماتیک به زنان و اعمال خشونتهای قبیلهای را ثبت کرده است. این اقدامات موجب تشدید تنشهای قومی و ایجاد بحران انسانی شدید شده است. دولت سودان این اقدامات را "تروریستی " توصیف کرده و تلاش دارد تا از ارتش در برابر شبهنظامیان نیروهای پشتیبانی سریع حمایت کند.
نقش حمایت خارجی
نقش امارات در حمایت از نیروهای پشتیبانی سریع برجسته است. گزارشهای مختلف نشان میدهند که این کشور تجهیزات نظامی شامل خودروهای زرهی و سلاحهای سبک را در اختیار این شبهنظامیان قرار داده است. تحلیلگران دلیل این حمایت را بهرهبرداری اقتصادی، کنترل معادن طلا در دارفور و دسترسی به بندر سواکین میدانند. این حمایت خارجی نه تنها طولانی شدن جنگ را ممکن ساخته، بلکه بحث مسئولیت بینالمللی در قبال جنایت جنگی را فعال کرده است.
وضعیت انسانی و آمارهای بحرانی
بحران انسانی سودان بسیار گسترده است. سازمان ملل گزارش داده که ۳۰ میلیون نفر به کمکهای انسانی نیاز دارند، ۲۵ میلیون نفر در وضعیت گرسنگی شدید قرار دارند و ۱۳ میلیون نفر آواره شدهاند. بسیاری از آوارگان به کشورهای همسایه مانند چاد، مصر و اتیوپی پناه بردهاند. در دارفور، بیش از ۲۵۰ هزار نفر در محاصره زندگی میکنند و دسترسی به غذا، دارو و امنیت ندارند. قطع راههای امدادی توسط نیروهای پشتیبانی سریع موجب استفاده از گرسنگی به عنوان سلاح جنگی شده است. گزارشها از پاکسازی دموگرافیک و تغییر ساختار جمعیتی در دارفور خبر میدهند که میتواند پیامدهای بلندمدتی برای ثبات اجتماعی و قومی منطقه داشته باشد.
بازیگران داخلی این بحران
دو بازیگر اصلی در این جنگ ارتش سودان و نیروهای پشتیبانی سریع هستند، اما لایههای پیچیدهتری نیز وجود دارد. ارتش سودان با رهبری البرهان در شرق و جنوب کشور فعال است و بر حفظ کرامت ملی تأکید دارد. نیروهای پشتیبانی سریع، با حمایت خارجی، مناطق غربی را کنترل میکنند. گروههای اسلامگرا و کمیتههای مردمی محلی نقش مهمی در دفاع از غیرنظامیان و ثبت جنایات ایفا میکنند. ائتلافهای مدنی و نظامی مانند «تقدم» میتوانند در مرحله پساجنگ تعیینکننده باشند، اما انسجام داخلی و هماهنگی آنها هنوز شکننده است. کمیتههای محلی با امکانات محدود، به عنوان تنها نیروی حفاظتی غیرنظامی، اهمیت ویژهای دارند.
واکنشهای بینالمللی
واکنشهای جهانی با تأخیر اما قابل توجه بوده است. سازمان ملل، اتحادیه آفریقا و اتحادیه اروپا خشونتها را محکوم کردهاند. آمریکا تحریمهایی علیه فرماندهان نیروهای پشتیبانی سریع اعمال کرده و دبیرکل سازمان ملل بر توقف ارسال سلاح تأکید کرده است. کشورهای مؤثر در منطقه تلاش کردهاند تا میان ارتش و نیروهای پشتیبانی سریع میانجیگری کنند. در سطح مردمی، کمپینهای بینالمللی و تظاهرات، فشار بر کشورهای حامی شبهنظامیان و جامعه جهانی را افزایش داده است. با این حال، تأمین کمکها هنوز تنها بخشی از نیاز واقعی را پوشش میدهد و وضعیت انسانی همچنان بحرانی است.
چشماندازهای صلح
صلح در سودان ممکن اما شکننده است. سه مسیر اصلی وجود دارد:
۱. نظامی-امنیتی: شامل آتشبس، ادغام نیروهای پشتیبانی سریع در ارتش و حکومت انتقالی.
۲. سیاسی-مدنی: شامل گفتگوی ملی، ایجاد دولت انتقالی و برگزاری انتخابات.
۳. انسانی-اجتماعی: شامل آشتی ملی، بازسازی و ایجاد عدالت اجتماعی.
شرایط موفقیت در این مسیرها شامل شناخت متقابل، خنثیسازی مداخلات خارجی، مشارکت نیروهای غیرسیاسی و اجرای عدالت برای جلوگیری از انتقامجویی است. دولت سودان با تقویت ساختارهای داخلی و ایجاد پارلمان انتقالی میتواند مشروعیت خود را بازیابد، اما چالشها همچنان بزرگ است: انشقاقها در ارتش، زیاده خواهیهای نیروهای پشتیبانی سریع و فشارهای خارجی تهدید جدی برای ثبات است.
نتیجه
سقوط الفاشر، جنایات نیروهای پشتیبانی سریع و نقش کشورهای خارجی، وضعیت سودان را به یک بحران پیچیده و چندلایه تبدیل کرده است. با این حال، مقاومت مردمی، حمایت از ارتش و تلاشهای بینالمللی برای ایجاد صلح میتواند زمینه بازسازی و ثبات را فراهم کند. آینده سودان تنها از طریق آشتی ملی، رعایت عدالت و محدود کردن مداخلات خارجی امکانپذیر است.
در پشت پرده جنگ، امارات بهعنوان اصلیترین تأمینکننده شبهنظامیان نیروهای پشتیبانی سریع عمل کرده و با قاچاق طلا و ارسال تسلیحات پیشرفته، جنگ را تشدید میکند. آمریکا با وجود ادعای بیطرفی از طریق شرکتهای امنیتی خصوصی و پایگاههای نظامی در شاخ آفریقا، بهشکل غیرمستقیم لجستیک این نیروها را تأمین میکند و اتحادیه اروپا با سکوت و ادامه تجارت طلا، نقش غیرمستقیم دارد. تلاشهای دیپلماتیک برای آتشبس و کمک بشردوستانه، از جمله تشکیل کمیته چهارگانه، تاکنون محدود بوده است.












