با اجرای طرح جدید تعرفهگذاری گاز طبیعی و تقسیمبندی بیش از ۱۳۰۰ اقلیم شهری، گفته میشود عدالت در مصرف و پرداخت هزینهها محقق میشود؛ اما در عمل، پرسشهای اساسی درباره عدالت واقعی این سیاستها مطرح است.
استانهایی مانند چهارمحال و بختیاری که در بیشتر ماههای سال با سرمای شدید روبهرو هستند، ناگزیر مصرف بالاتری دارند. طبیعی است که ساکنان این مناطق برای گرم نگه داشتن خانههای خود نمیتوانند مصرفشان را به اندازه مناطق گرمسیر کاهش دهند. در چنین شرایطی، افزایش قیمت گاز بهجای عدالت، نوعی فشار مضاعف بر خانوارهای سردسیر محسوب میشود.
از سوی دیگر، این سؤال جدی مطرح است که چرا در فصلهای گرم سال، زمانی که مردم بهدلیل افزایش دما نیاز بیشتری به مصرف آب دارند، تعرفه آب افزایش مییابد، و در فصل سرد سال نیز همزمان با نیاز حیاتی به گرمایش، بهای گاز گرانتر میشود؟ آیا این چرخه معکوس با منطق عدالتمحور در تعارض نیست؟
به نظر میرسد اگر هدف واقعی سیاستگذاران، تحقق عدالت در مصرف انرژی و حمایت از اقشار مختلف است، لازم است در تعیین تعرفهها به شرایط اقلیمی، درآمدی و اجتماعی مناطق سردسیر توجه بیشتری شود تا عدالت تنها در شعار باقی نماند.
امید است عدالت نهادهای خدماترسان به مردم، نیمنگاهی هم به وضعیت معیشت خانوادهها داشته باشد؛ چراکه عدالت واقعی، بدون در نظر گرفتن توان اقتصادی مردم، معنای خود را از دست میدهد.












