موقعیت حساس کنونی!
روزنامه جوان نوشت:
بینیاز از محاسبه و فقط با خاطره جمعی ایرانیان، میتوان مدعی شد پرکاربردترین عبارت هشداردهنده در نیم قرن اخیر در میان خطیبان و تریبونداران چیزی نبود جز موقعیت یا وضعیت «حساس کنونی»! آنقدرگفته شد که مردم نیز شاکی شدند که این وضعیت حساس کنونی کی به پایان میرسد؟! حتی برخی تریبونداران دیگران را از بهکاربردن متوالی این عبارت منع میکردند و آن را خلاف آرامش جمعی و مقصودی که برای آن به کار میرود میدانستند. اما اینبار که علی لاریجانی همین عبارت را به کار برد، چنین احساسی به دست نداد! اگرچه این عبارت در طول زمان لوث شد، ولی نهفقط برای کشوری مثل ما که یک انقلاب را پشت سر گذاشت و دشمنیها دید و میخواست پیشرفت کند و رقبای فراوان بر سر راه میدید، بلکه برای بسیاری از کشورهایی که در چرخه توسعه و پیشرفت افتادهاند و رقبای زیادی دارند، حرف غلطی نیست و هیچگاه نیست که وضعیت کنونیشان حساس نباشد.
اگر این اصطلاح، لوث شد، به این دلیل بود که سخنرانان از قدرت تبیینی و حرف حساب و نیروی نافذ و توان اقناعگری برخوردار نبودند (هرچند بیشتر سخنرانان متکبرانه گمان میکنند برای سخنرانی آفریده شدند!) و اگر اینبار از زبان لاریجانی با موقعیت حساس کنونی روبهرو میشویم و بدون تسامح میپذیریم که چنین است، به این دلیل است که جنگ اخیر هوشیاری ما را بالا برد و فهمیدیم که موقعیت حساس کنونی تمامشدنی نیست و اگر کسی بخواهد در جهان نامطمئن و غیرقابلپیشبینی و بیرحم، رقابت کند، هر لحظه برای او «حساس کنونی» است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی چهارشنبه در نشستی با اصحاب علوم انسانی گفته است: «برخی از زعمای سیاسی کشور هنوز حساسیت و خطیربودن موقعیت فعلی را درک نکردهاند و به راحتی با یکدیگر جدال میکنند. آنان به محض وقوع یک حادثه، بهراحتی درگیر اختلاف و جدال میشوند و فضای کشور را ملتهب میکنند. این رفتار نشان میدهد که بزرگی و اهمیت صحنه برای برخی از آنها بهدرستی فهم نشده است.» شبیه به همین سخن را قبل از لاریجانی، قالیباف گفت، ولی تا عصر جمعه ندیدم آن هجمهای که به قالیباف شد، به لاریجانی بشود. با آنکه «زعمای» موردنظر آقای لاریجانی همان افراد نامبردهشده در نطق قالیباف هستند و به اصطلاح رایج خود آقای لاریجانی «از مریخ نیامدهاند»!
میتوان حدس زد که چرا؟ هجمهها معمولاً از جانب اصلاحطلبان و مواجببگیران توییتری آنان است. آقای لاریجانی را اصلاحطلبان به چشم فرصتطلبانه و منفعتجویانه خود، یک «خودی» یا با ارفاق کمتر، «ذخیره برای روز مبادا» مینگرند، پس هشدار او را به زعمای اصلاحطلب نادیده میگیرند. اگرچه حرف، حرف درستی است و اگر کسی به منافع ملی بیندیشد نباید آن را با متر و میزان سود و ضرر جناحی بسنجد. حتی اگر منظور لاریجانی زعمای دو طرف باشند هم نباید طرف قوی ماجراهای اخیر را نادیده گرفت.
******
این را بسازیم که فقط وایرال شود
خبرگزاری فارس نوشت:
در سال جاری، برنامههای متعددی در قالب تاکشو در یوتیوب منتشر شدهاند که همگی از یک فرمول تکراری پیروی میکنند؛ فرمولی که تنها هدف آن وایرال شدن است. در این برنامهها، تمام اجزا از جمله طراحی سوالها، نوع اجرا و حتی تدوین، با هدف جلب بیشترین بازدید و واکنش مخاطب شکل میگیرد.نتیجه، تولیداتی است که صرفاً برای سرگرمی ساخته میشوند و معمولاً از هرگونه محتوای عمیق یا ارزشمند خالیاند. بهعنوان نمونه، برنامه «باضیا» با همین رویکرد چهرههایی را مقابل دوربین میآورد و پرسشهایی از جنس روابط شخصی یا موضوعات جنجالی مطرح میکند. این شیوه در قالبهای مختلف تکرار شده و نمونههای مشابهای چون برنامه امیرحسین قیاسی نیز بر همین مسیر حرکت میکنند.
برنامه «پامپ» با اجرای امیرحسین قیاسی نیز همین مسیر را دنبال میکند؛ با این تفاوت که تم آن کمدی است و هدف اصلیاش خنداندن مخاطب به هر شکل ممکن. در این قالب، تفاوتی نمیکند سؤال از جنس شوخی باشد یا پرسشی جنجالی مانند «مواد میکشی یا نه؟». در همین روند وایرالسازی، یکی از تازهترین حاشیهها به واکنشها نسبت به صحبتهای فریبا نادری بازمیگردد.این فرمول که بهتدریج به ستون اصلی تولیدات یوتیوب فارسیزبان تبدیل شده، بر پایه وایرال شدن محتوا عمل میکند، نه بر مبنای کیفیت یا اصالت آن. موضوعات طوری انتخاب میشوند که جنجالبرانگیز باشند، پرسشها برای برانگیختن واکنش احساسی طراحی میشوند و تدوین برنامهها با هدف ساخت چند «تیکه طلایی» برای انتشار در فضای مجازی انجام میشود.
بیتردید این رویکرد در کوتاهمدت مؤثر است؛ چراکه الگوریتمهای پلتفرمهایی مانند یوتیوب بر اساس میزان تعامل و واکنش کاربران عمل میکنند. هرچه بازدید، کامنت و اشتراکگذاری بیشتر باشد، محتوای بیشتری به دیگر کاربران پیشنهاد میشود. اما در بلندمدت، این روند به سطحی شدن گفتوگوها و فرسایش اعتماد مخاطب منجر میشود. کاربر بهمرور درمییابد که هدف تولیدکننده نه گفتوگویی واقعی، بلکه صرفاً سرگرمی و جذب بازدید است.مشکل اصلی در اینجاست که بسیاری از تولیدکنندگان محتوای فارسی، بدون توجه به هویت رسانهای یا مفهوم برند شخصی، صرفاً با هدف درآمدزایی از طریق وایرال شدن فعالیت میکنند. نتیجه، انبوهی از برنامههای مشابه است: مجری آشنا، مهمان جنجالی و پرسشهایی که مرز ابتذال را لمس میکنند، از جمله پرسشهایی دربارهی روابط شخصی یا مسائل سیاسی . در چنین فضایی، کیفیت قربانی کمیت میشود و گفتوگو، که باید محل تبادل اندیشه باشد، به ابزاری برای سرگرمی زودگذر بدل میشود.
******
رقابت مصر با عمان و قطر برای میانجی گری/ قاهره میانجی میان تهران و آژانس شد؟
روزنامه الاخبار لبنان نوشت:
همزمان با تشدید تحولات منطقهای و پرونده هستهای، مصر به عنوان میانجی میان تهران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی وارد عمل شده است. وزارت خارجه مصر اعلام کرد که «بدر عبدالعاطی» وزیر خارجه این کشور طی تماسهایی تلفنی با «سید عباس عراقچی» وزیر خارجه ایران و همچنین «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره آخرین تحولات پرونده هستهای گفتوگو کرده است.
این تماسها در چارچوب پیگیری مستمر پرونده هستهای ایران و تلاش برای حفظ امنیت و ثبات منطقه انجام شد. بر اساس بیانیه وزارت خارجه مصر، عبدالعاطی بر اهمیت ادامه گفتوگوها و تقویت همکاری میان طرفین تأکید کرده و خواستار افزایش تماسها میان طرفهای مرتبط در آینده نزدیک شد. این اقدامات به دستور مستقیم «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهور مصر انجام شده است که خواستار کاهش تنش و ایجاد آرامش در غرب آسیا است.
ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیشتر در تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۲۵ توافق کرده بودند تا همکاریهای خود را که پس از جنگ ۱۲ روزه متوقف شده بود، از سر بگیرند. این توافق، موسوم به «توافق قاهره»، انتظار میرفت مانع از بازگشت تحریمهای بینالمللی شود، اما در پایان سپتامبر همان سال تحریمها مجدداً اعمال شد و عملاً همکاری ایران با آژانس و توافق قاهره دچار رکود شد. در پاسخ، ایران تفسیری جدید از وضعیت حقوقی خود ارائه کرد و اعلام داشت که از نظر حقوقی، به اجرای محدودیتهای نظارتی ویژه آژانس دیگر متعهد نیست و این محدودیتها را از سطح «نظارت استثنایی» به «نظارت عادی» کاهش داد.
در همین راستا، مصر تلاش میکند نقش خود را در میانجیگری میان ایران و غرب تثبیت کند و از انحصار این نقش توسط قطر یا عمان جلوگیری نماید. طبق برنامهریزیها، جلسهای از سوی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی سه هفته دیگر در وین برگزار خواهد شد. بر اساس تحلیل کارشناسان، روند محتمل در ماههای آینده، ادامه همکاری محدود و مذاکرات فنی دورهای است که با مدیریت سطحی از تنش، بدون رسیدن به توافق جامع ادامه خواهد یافت. در این چارچوب، برخی از میانجیها از جمله مصر، قصد دارند سازوکاری نرم و غیرالزامآور برای افزایش اعتماد منطقهای ایجاد کنند؛ چارچوبی که ایران را به همکاری محدود تشویق کند و در عین حال ابزار فشار کشورهای غربی را قطع نکند.
******
بلوف سیاسی گروسی برای تحریک تهران
روزنامه قدس نوشت:
در ادامه رویکرد یکی به نعل و یکی به میخ زدن مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ارتباط با پرونده هستهای کشورمان، اگرچه رافائل گروسی در مصاحبه با آسوشیتدپرس به صراحت گفت «به نظر نمیرسد ایران به طور فعالانه اورانیوم را غنیسازی کند» اما در ادامه مدعی شد بازرسان آژانس تحرکات مشکوکی در اطراف برخی مراکز هستهای جمهوری اسلامی مشاهده کردهاند. در شرایطی که بسیاری، گزارشهای منفی و یکطرفه گروسی در قبال ایران که در نهایت منجر به صدور قطعنامه در شورای حکام شد را به معنای مجوز و چراغ سبزی برای حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲روزه تعبیر میکنند، مدیر کل آژانس این روزها نیز بر رویکرد دوپهلوی عجیب خود در قبال کشورمان تأکید دارد. او دو هفته پیش هم در اظهاراتی که بسیاری آن را مدیریت فشار مدیر کل علیه تهران ارزیابی کردند مدعی شد تهران ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰درصد در اختیار دارد که با غنیسازی بیشتر برای ۱۰ بمب اتم کافی است!
«احمد بخشایش اردستان» عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس معتقد است: «ارتباط ایران و آژانس اتمی در مقطع اخیر منجمد شده، از این رو بخشی از اظهارات دوپهلوی آقای مدیر کل را باید به تلاش وی برای خروج از این وضعیت مرتبط دانست. مسئله این است که از دید مقامات ما بازرسی مانند گذشته دیگر نمیتواند وجود داشته باشد. بر اساس توافق برجام و تعهدات فراپادمانی، ایران حتی امتیازات بیشتری هم داده بود ولی با پایان قطعنامه ۲۲۳۱ پرونده دیگر در حالت عادی قرار دارد بنابراین حضور بازرسان به سبک پیشین پذیرفتنی نیست و این نکتهای است که طرف مقابل را نگران کرده و به تکاپو واداشته است».
«قاسم محبعلی» دیپلمات و تحلیلگر سیاسی هم در تحلیل رویکرد گروسی معتقد است: «ما باید توجه داشته باشیم که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحت تأثیر مأموریتهایی است که قدرتهای بزرگ و به ویژه دنیای غرب از طریق شورای حکام و شورای امنیت به آن دیکته میکنند، از این رو سابقه ضدایرانی در گزارش مدیر کل تا حدودی طبیعی است؛ چرا که وی باید ملاحظات این طرفها را مد نظر داشته باشد. طبق اخبار منتشر شده، حدود سه هفته دیگر شورای حکام به پرونده هستهای ایران رسیدگی خواهد کرد و مدیرکل در این جلسه گزارشی در مورد اجرای توافقنامه جامع پادمان ارائه خواهد کرد. برای نخستین بار در ۱۰ سال گذشته، این جلسه در پرتو نظارتهای تحت قطعنامه ۲۲۳۱ که دیگر وجود ندارد، برگزار نخواهد شد نکته حساسی که اکنون وجود دارد این است که اگر گزارش مذکور مثبت نباشد آثار منفی دارد که از جمله آن احتمال ارسال پرونده هستهای ایران به شورای امنیت است. بر این اساس احتمالاً هدف گزارشهای دوپهلوی اخیر رافائل گروسی از یک سو راضی کردن طرفهای غربی و از طرفی تلاش برای جلب نظر و متقاعد کردن جمهوری اسلامی به انعطاف و پذیرفتن مسیر مذاکره است. وی تصریح کرد: خب طبیعتاً اگر ایشان گزارش کند که اطلاعی از وضعیت برنامه هستهای ایران ندارد و آن را شفاف نمیداند، مسیر تعامل را به طور کامل خواهد بست. بنابراین گروسی وسط را گرفته و یکی به نعل و یکی به میخ میزند تا تهران را هم به نوعی راضی و به تعامل و همکاری ترغیب کند».
******
مواضع تند کروبی، امنیت ملی را نشانه گرفته است
روزنامه وطنامروز نوشت:
رفع حصر مهدی کروبی با نیتی نیکو و به عنوان گامی نمادین برای کاهش شکافهای سیاسی و ایجاد وفاق در جامعه انجام شد. همان گونه که «محمدعلی ابطحی» نیز در همان مقطع تأکید کرده بود: «رفع حصر به صورت سمبلیک میتواند نشانهای از وفاق در جامعه باشد». مشابه این جملات را اصلاحطلبان به فراوانی بیان کردند. دولت نیز رفع حصر را جزو برنامههای اصلی خود معرفی کرد و آن را گامی مهم در ایجاد وفاق ملی دانست اما گذشت زمان به وضوح ثابت کرد این تدبیر، بدون تغییر در منطق قدرتطلبی و اصرار بر روایتهای غیرواقعی، نهتنها محملی برای وحدت نمیشود، بلکه با تداوم اتهامزنی و تخریب، به عاملی برای تعمیق تنش و اختلاف در فضای عمومی کشور تبدیل میشود.
رفتارها و سخنان اخیر کروبی باعث ناامیدی کسانی شد که رفع حصر را مقدمه وفاق تلقی میکردند. او بر خلاف مصالح کشور، همچنان بر مواضع تفرقهبرانگیز و خلاف واقع گذشته پا میفشارد. به رغم گذشت سالها و آشکار شدن حقایق تاریخی، از جمله تأیید سلامت انتخابات ۸۸ توسط نهادهای قانونی و حتی اعترافات نزدیکان، کروبی کماکان با لجبازی و اصرار بر ادعاهای بیاساس تقلب، به تخریب فضای عمومی و ایجاد شکاف و تنش دامن میزند. این رویکرد که با کنایههای تند به مقامات و زیر سؤال بردن نهادهای انقلابی همراه شده، به وضوح ثابت میکند برای نادیده گرفتن واقعیتهای مسلم تعمدی وجود دارد.
سکوت منفعلانه در برابر اتهامزنیهای یک طرفه کروبی که در جمع دوستانش بیان میشود، کمکی به کشف حقیقت نمیکند. پیشنهاد این یادداشت این است روندی باید آغاز شود که او روی صندلی پاسخگویی بنشیند و اولاً نسبت به عملکرد خود در دوران مسؤولیت و ثانیاً استدلالهای خود برای اثبات اتهام تقلب را توضیح دهد. برخی بر این باورند نادیده گرفتن این ادعاها و سکوت در برابر آنها، نشانهای از عطوفت و بلندنظری نظام و عاملی برای حفظ وحدت است اما تجربه سالهای گذشته نشان داده این سکوت استراتژیک، نهتنها به وحدت نینجامیده، بلکه به طلبکاری مداوم این جریان دامن زده است.
اکنون که از اوج اثرگذاری این افراد کاسته و شرایط ویژه سال ۸۸ سپری شده، زمان آن فرارسیده به جای طفره رفتن از واکاوی این رخداد، با رویکردی عقلانی و به دور از هیجانات، به سراغ روشنسازی حقایق برویم.
بحث صرفاً بر سر محاکمه یا زندانی کردن نیست؛ بحث بر سر «پاسخخواهی» و «پاسخگویی» در عرصه عمومی هم هست. این افراد باید در محکمه حقوقی و افکار عمومی پاسخگو شوند. اگر رفع حصر، نتیجهای معکوس همراه دارد و عامل اختلاف و دروغ و تشتت میشود، باید نسبت به تداوم آن تأمل کرد. از سوی دیگر همراستایی توهین به مقامات و تکرار مطالب خلاف و متهم کردن نظام، در شرایط حساس فعلی دقیقا خلاف منافع و امنیت ملی است. باید نسبت به علاج این وضعیت، تدبیر و تأمل کرد.
******
جرقههای دقیقهنودی یا استمرار
سیاوش خوشدل در سایت انصافنیوز نوشت:
سیّدمحمّد خاتمی اخیراً در سخنانی دولت را توصیه کردهاست که اقتدار داشتهباشد چون نباید چند دولت داشتهباشیم. راستش کمی شگفتانگیز بود این سخنان. در سالهای آغاز دهۀ هشتاد، که دبیرستانی بودم و بعد وارد دانشگاه شدم، با موج دولتستیزی که از سوی نیروهای خارج از کشور و جریانات داخلی دشمن اصلاحات همراه بودم. در آن زمان یکی از انتقادات و اعتراضات به دولت خاتمی و شخص او مماشات و ضعف و وادادگی بود. یک نمود از این موج را در ۱۶ آذر ۸۳ به یاد داریم. همان مراسمی که برخی از هواداران سابق خاتمی او را هو کردند. من حتّی زحمت رفتن تا سالن و هو کردن هم به خودم ندادم. خیلی قهر بودم و اصلاً نمیخواستم وقتم را تلف چنان فضایی بکنم. سالها بعد ویدیوی آن مراسم را به دقّت و بارها دیدم. آنجا که خاتمی در پاسخ به اتّهام بیعملی گفت: «بسیار خب، بعد از من کسانی خواهندآمد که عمل خواهندکرد و شما نتیجۀ عملکرد آنها را خواهیددید.»
...خاتمی با آن رأی بالا و فضای شورانگیز و حمایت بدنۀ جوانان و مجلسی تماماً اصلاحطلب نتوانست یا درست ندانست که به بهانۀ اقتدار و صیانت از دولت، در برابر جناح مقابل بایستد و فضای تقابلی ایجاد کند. خود او بعدها میگوید که دموکراسی اقتضا میکرد در تشکیل کابینه از رقیبش، ناطق نوری یاری میخواست، چون یکسوم آرا را داشته است.
حالا برای من شگفتانگیز است که او توقّعی فراتر از آنچه خود به آن عمل نکرده از دولت پزشکیان داشتهباشد. آن هم دولتی که نیمی از آرای او را دارد و با کمترین درصد واجدان آرا بر سر کار آمده و با تدبیر تحریمکنندگان انتخابات مجلس، تحت نظارت و فشار مجلسی قراردارد که قالیباف در آن میانهرو محسوب میشود. اگر خاتمی و همراهانش به راستی خواهان اقتدار دولت هستند، بسم الله! سال بعد انتخابات شوراهاست و سال بعدش هم انتخابات مجلس. از الان فعّال باشند و به فکر باشند تا نیروهای حامی و همراه دولت در نهادهای انتخابی وارد شوند و دست دولت بازتر شود. یک ویدیو منتشر کردن در هفتۀ منتهی به انتخابات، شاید کمی دیر باشد. اصلاحطلبی استمرار میخواهد، نه انتظار برای جرقههای دقیقهنودی.
******
عراقچی از سرنوشت اورانیومهای غنیشده و نفی مذاکرات موشکی میگوید
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، گفت و گویی را با الجزیره پیرامون مسائل مختلفی از جمله برنامه هستهای و سرنوشت اورانیومهای غنیشده، جنگ ایران و اسرائیل، مذاکرات با آمریکا و همچنین احتمال مذاکرات موشکی انجام داده که بخشهایی از آن به شرح زیر است:
* آماده هر احتمالی هستیم و انتظار اقدام تجاوزکارانه از سوی رژیم صهیونیستی را داریم. ما در اوج آمادگی در همه سطوح قرار داریم و اسرائیل شکست دیگری در هر جنگ آتی متحمل خواهد شد.
* ما تجارب زیادی از جنگ اخیر به دست آوردیم و موشک هایمان را در نبردی واقعی آزمایش کردیم. اگر رژیم صهیونیستی دست به اقدام تجاوزکارانه بزند نتایج وخیمی برایش به همراه خواهد داشت.
* اسرائیل تلاش کرد که دامنه جنگ در منطقه را با هدف قرار دادن تاسیسات نفتی ما گسترش دهد. ما موفق به اداره جنگ با اسرائیل به شکل عالی شدیم و مانع از گسترش آن در منطقه شدیم.
* رژیم صهیونیستی بدون چراغ سبز آمریکا امکان جنگ افروزی علیه ایران نداشت و جنگی را علیه ایران آغاز نمی کرد. نتانیاهو جنایتکار جنگی است و برای منطقه ثابت شده است که دشمن واقعی آن اسرائیل است.
* آماده گفت و گو برای رفع نگرانی بابت برنامه هستهایمان هستیم و ما بر مسالمت آمیز بودن برنامه هسته ای مان تاکید داریم. امکان دست یابی به توافق عادلانه وجود دارد اما واشنگتن شروط غیر ممکن و غیر قابل قبولی گذاشته است.
* مذاکره ای درباره برنامه موشکی ما در کار نخواهد بود و هیچ عاقلی دست خود را از سلاح خالی نمی کند.
* ما نمیتوانیم غنیسازی اورانیوم را متوقف کنیم، و آنچه که با جنگ به دست نیامده است از راه سیاسی هم به دست نمی آید. ما تمایلی برای مذاکره مستقیم با واشنگتن نداریم و امکان دست یابی به توافق از طریق گفتگوی غیرمستقیم وجود دارد.
* مواد هستهای زیر آوار تأسیسات هستهای بمبارانشده باقی مانده و به جای دیگری منتقل نشدهاند. ساختمان ها و تجهیزات هسته ای ما آسیب دیده اند اما تکنولوژی ما همچنان پابرجاست.
* فعال کردن مکانیسم ماشه از سوی اروپایی ها غیرقانونی است و اجماع بین المللی درباره تحریم ها علیه ما وجود ندارد. اولویت ما تقویت روابط با کشورهای همسایه است و آماده تعامل با غرب بدون هر گونه دیکته ای هستیم.
******
درخواست مذاکره آمریکا با ایران را تکذیب میکنم/ آنها به دنبال عملیات روانی هستند
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی اخبار منتشر شده در ارتباط با درخواست آمریکا از عمان برای مذاکره با ایران را رد کرد و گفت: «هدف از انتشار این اخبار بیشتر عملیات روانی است».
اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با سایت تابناک، در ارتباط با گزارش رسانه بغداد الیوم مبنی بر اینکه ایران پیامی از آمریکا از طریق عمان برای از سرگیری مذاکرات دریافت کرده است، اظهار کرد: «این مسائلی که مطرح می شود بیشتر عملیات روانی است و این خبر را تکذیب می کنم».
کوثری با اشاره به سابقه بد آمریکایی ها در موضوع مذاکرات، افزود: «آن زمان که آمریکا با ما مذاکره می کرد چرا به مراکز هسته ای ما حمله کرد؟ این موضوعات عملیات روانی است می خواهند خودشان را مظلوم نشان بدهند».
این نماینده مجلس تصریح کرد: «ما دهها بار با آمریکاییها به صورت مستقیم و غیرمستقیم مذاکره کرده ایم اما در هیچ یک از این مذاکرات آنها به تعهداتشان عمل نکرده اند».
رسانه بغداد الیوم گزارش داده: «در بحبوحه تشدید تنشهای منطقهای و مذاکرات متوقفشده در مورد مسئله هستهای ایران، منابع دیپلماتیک در تهران فاش کردند که ایالات متحده از طریق سلطنت عمان پیامی به ایران در مورد احتمال از سرگیری مذاکرات هستهای که از ژوئن گذشته به حالت تعلیق درآمده بود، ارسال کرده است.این اقدام، تلاشهای دیپلماتیک بین دو طرف را پس از ماهها رکود، دوباره به جریان میاندازد».
گفتنی است پس از انتشار خبر پیام آمریکاییها به مقامات عمان برای از سرگیری مذاکرت با ایران، یک منبع آگاه به خبرگزاری تسنیم گفت: «چنین خبری صحت ندارد».
******
از کشف حجاب تا مقابله با عریانی!
حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:
شماری از مسئولان و دستاندرکاران در تأکید خود بر مقابله با نیمه عریانی به ممنوعیت کشف حجاب اشارهای نمیکنند(!) و حال آن که مقابله با آن نمیتواند بدون مقابله جدی با کشف حجاب باشد.
طی بیش از دو سال گذشته، درباره پدیده خانمانبرانداز و عفتسوز کشف حجاب، یادداشتها و گزارشهای فراوانی داشتهایم و از جمله آن که وقتی لایحه حجاب و عفاف مطرح شده و از دستگاه قضائیه به دولت و از دولت به مجلس رفت، نوشته بودیم که اساساً مطرح شدن این لایحه مشکوک است و به نظر میرسد که از سوی مشاوران نفوذی دشمن طراحی شده باشد! همان هنگام در یادداشتی با ارائه چند دلیل و سند تأکید کرده بودیم که این لایحه نه فقط مانع کشف حجاب نیست، بلکه گسترش این پدیده عفتسوز را نیز به دنبال خواهد داشت. یادداشتها و گزارشهای آن روزهای کیهان با اعتراض برخی از دولتمردان، نمایندگان مجلس و شمار فراوانی از غربگرایان روبهرو شد.
گسترش کشف حجاب که امروزه شاهد آنیم به وضوح نشان میدهد پیشبینی آن روزها و طراحی دشمنان بیرونی برای اشاعه این پدیده خانمانسوز که در هشدار رهبر معظم انقلاب آمده بود، یک واقعیت غیر قابل تردید بوده است و با کمال تأسف باید گفت که در این طرح فریب برخی از مسئولان بلندپایه نظام نیز به بازی گرفته شده بودند و برخی از آنها هنوز هم در همان میدان فریب دشمن بازی میکنند! تا آنجا که سران سه قوه از اجرای همان لایحه نیم بند و ناقص عفاف و حجاب که به قانون تبدیل شده بود نیز جلوگیری کرده و هنوز هم میکنند! و اما، داستان در این نقطه ختم نمیشود و دشمن فاز بعدی این ماجرای پلشت را هم کلید زده. این روزها دشمنان بیرونی و عوامل داخلی آنها، یعنی همانها که با فریب سه قوه قضائیه و مقننه و مجریه، لایحه عفاف و حجاب را بدون آن که به آن نیازی باشد به جامعه تحمیل کرده بودند، ساز جدیدی کوک کردهاند که دقیقاً مانند تحمیل لایحه عفاف و حجاب، ظاهری دلسوزانه دارد ولی خروجی آن که هدف پنهان آن است، تلاش مرموزی برای تثبیت پدیده پلشت کشف حجاب است.
مدتی است که در برخی از موارد هرچند کمدامنه، پدیده خانمانبرانداز و عفتسوز کشف حجاب به «نیمهعریانی» کشیده شده است و شماری از مسئولان و دستاندرکاران که در سلامت و دلسوزی بسیاری از آنها تردیدی نیست با انتقاد از نیمهعریانی برخی از زنان، بر مقابله با آن تأکید و تصریح میکنند. نکته درخور توجه و نگرانکننده، آن که برخی از آنها در تأکید خود بر مقابله با نیمه عریانی به ممنوعیت کشف حجاب اشارهای نمیکنند(!) انگار که پدیده کشف حجاب از ممنوعیت دینی و قانونی و انسانی خارج گردیده و پذیرفته شده است! و فقط باید مراقب بود که این پدیده به عریانی و نیمهعریانی منجر نشود! این، دقیقاً همان ترفند «حرکت از پله دوم» دشمنان بیرونی و پادوهای داخلی آنهاست. به مرگ گرفتهاند تا ملت به تب راضی شوند! و حال آن که عریانی نتیجه و دنباله کشف حجاب است و مقابله با آن نمیتواند بدون مقابله جدی با کشف حجاب باشد.