تنهایی استراتژیک

تابناک یکشنبه 11 آبان 1404 - 14:12
اسدالله غلام پور

منظور از تنهایی استراتژیک (Strategic Isolation) موقعیتی است که در آن یک کشور با وجود موقعیت ژئوپلتیکی ممتاز، فاقد متحدان پایدار، روابط اعتمادمحور و ائتلاف‌های مؤثر منطقه‌ای یا جهانی است.

«تنهایی استراتژیک» به وضعیتی گفته می‌شود که در آن یک کشور از لحاظ جغرافیایی، سیاسی و امنیتی در مرکز تحولات منطقه‌ای قرار دارد، اما در نظام ائتلاف‌ها و اتحاد‌های پایدار جهانی جایگاه تثبیت‌شده‌ای ندارد. در این وضعیت، کشور ناچار است برای حفظ بقا و منافع خود به خوداتکایی حداکثری و بی‌اعتمادی تاریخی به قدرت‌های خارجی تکیه کند. این وضعیت در تاریخ معاصر ایران به‌ویژه پس از قرن نوزدهم میلادی تداوم یافته است. ایران در قرن اخیر غالباً در چنین وضعی قرار داشته است: نه در بلوک شرق و نه در بلوک غرب جای گرفته، و در جهان اسلام نیز روابطش پرتنش یا متزلزل بوده است. ایران با وجود موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی در قلب خاورمیانه، در بخش عمده‌ای از تاریخ معاصر خود دچار نوعی «تنهایی استراتژیک» بوده است؛ به این معنا که با وجود قدرت ژرف تمدنی و منابع عظیم انرژی، فاقد متحدان پایدار و ائتلاف‌های مطمئن در محیط منطقه‌ای و بین‌المللی بوده است. ریشه‌های تاریخی تنهایی استراتژیک ایران را باید از دوران صفویه به بعد بررسی و جست‌و‌جو‌کرد. تشکیل دولت صفوی (۱۵۰۱ میلادی) با مذهب تشیع دوازده‌امامی، مرز مذهبی روشنی میان ایران و جهان سنی (عثمانی و عربی) ایجاد کرد. این مرز، نخستین گسست ژئوپلیتیکی ایران از جهان اسلام بود. پس از فروپاشی صفویان، ایران به میدان رقابت امپراتوری‌های روسیه و بریتانیا تبدیل شد. هر دو قدرت ایران را منطقه حائل، می‌دیدند، نه شریک استراتژیک. در دوره قاجار، ایران به عنوان «کشور حائل» میان روسیه تزاری و امپراتوری بریتانیا در هند تلقی شد؛ هر دو قدرت، استقلال ایران را به رسمیت می‌شناختند، اما عملاً مانع از توسعه سیاسی و اقتصادی آن بودند. همچنین در این دوره، ضعف دولت مرکزی و وابستگی اقتصادی، مانع شکل‌گیری ائتلاف‌های منطقه‌ای شد. در دوره سلطنت رضاشاه، وی با الهام از ناسیونالیسم مدرن آلمانی و ترکی، کوشید میان شرق و غرب موازنه برقرار کند، اما بی‌اعتمادی قدرت‌های بزرگ به بی‌طرفی او موجب اشغال ایران در جنگ جهانی دوم شد، و در نتیجه موجب اشغال کشور توسط متفقین (۱۹۴۱) گردید. پهلوی دوم ابتدا به غرب گرایش یافت و متحد آمریکا شد، اما به‌دلیل وابستگی شدید و نبود روابط متوازن با همسایگان، پایه قدرت ملی بر تکیه خارجی شکل گرفت. در نهایت، با انقلاب ۱۳۵۷ این وابستگی فرو ریخت، اما جایگزین منطقه‌ای یا جهانی جدیدی نیز شکل نگرفت. انقلاب اسلامی (۱۳۵۷) با شعار «نه شرقی، نه غربی» عملاً ایران را از هر دو اردوگاه جهانی جدا کرد. جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹–۱۳۶۷) این انزوا را تشدید کرد، نه جهان عرب، نه غرب، و نه شرق در کنار ایران قرار نگرفتند. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (۱۳۵۹–۱۳۶۷) موجب شد که تقریباً هیچ قدرت منطقه‌ای یا جهانی در کنار ایران قرار نگیرد. این تجربه تاریخی بی‌اعتمادی ایران به نظام بین‌الملل را عمیق‌تر کرد، و البته اتکای به داخل با همه هزینه هایش، ایران را در سطح امکان دفاع مطلق از خود و بدون وابسته به شرق و غرب، قرار داد. پس از جنگ، سیاست «استقلال‌طلبی» و مقاومت در برابر نظم آمریکایی، ایران را در دهه‌های بعد در موقعیت تنهایی ژئوپلتیکی تثبیت کرد. البته تداوم تنهایی استراتژیک در دوران معاصر، دلایل خاص خود را دارد و از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: ۱) بی‌اعتمادی تاریخی به قدرت‌های جهانی به‌ویژه پس از کودتای ۱۳۳۲ و تجربه تحریم‌های مکرر؛ ۲) تفاوت و اختلافات ایدئولوژیک با همسایگان عرب و غربی؛ ۳) سیاست‌های فشار و تحریم غرب به‌ویژه پس از بحران هسته‌ای؛ ۴) تصویر امنیتی از ایران در رسانه‌ها و سیاست جهانی؛۵) ضعف سازوکار‌های همگرایی منطقه‌ای در غرب آسیا (برخلاف اروپا و شرق آسیا)؛ ۶) تعارض میان آرمان‌گرایی انقلابی و واقع‌گرایی دیپلماتیک در سیاست خارجی؛ ۷) درک تهدید از سوی همسایگان عرب خلیج فارس نسبت به قدرت منطقه‌ای ایران؛ ۸) ضعف نهاد‌های منطقه‌گرایی در غرب آسیا (برخلاف اتحادیه اروپا یا آ. سه. آن)؛ ۹) سیاست‌های متغیر و دوگانه برخی دولت‌ها در داخل (میان گرایش به شرق یا غرب).

تنهایی استرتژیک پیامدها و مضرات برای کشور بدنبال دارد از قبیل؛ افزایش هزینه‌های امنیت ملی، ایران برای تأمین امنیت خود ناچار به توسعه نیرو‌های نظامی و نفوذ منطقه‌ای شده است؛ این امر منابع مالی کشور را تحت فشار قرار داده است. وابستگی محدود به چند شریک خاص (مثل روسیه و چین)‌که باعث کاهش قدرت چانه‌زنی ایران در تعاملات بین‌المللی می‌شود. انزوای فناوری و مالی، محدودیت در جذب سرمایه‌گذاری خارجی و انتقال دانش و انزوای علمی و فناوری موجب کاهش دسترسی به فناوری‌های نوین و سرمایه‌گذاری خارجی، شده است.

فقدان عمق استراتژیک در همسایگی، که موجب کاهش نفوذ نرم و فرهنگی در منطقه و تضعیف قدرت نرم و تصویر ایران در افکار عمومی منطقه و غرب غالباً امنیتی و تهدیدمحور شده است. این موضوع اختلال در پیوند‌های اقتصادی منطقه‌ای بوجود آورده و باعث کاهش سهم ایران از ترانزیت، انرژی و تجارت منطقه‌ای، گردیده است. سوءبرداشت جهانی از سیاست خارجی ایران، که می‌تواند مشروعیت بین‌المللی را تضعیف کند. تضعیف توسعه پایدار داخلی، زیرا اقتصاد بدون دسترسی به بازار‌های منطقه‌ای دچار گسست می‌شود.

برای رفع برون‌رفت از تنهایی استراتژیک، می‌بایست اقدامات و راهکار‌های موثری انتخاب و بطور جدی به اجرای آن اهتمام نمود. اهم‌این راهکار‌ها عبارتند از: بازتعریف دیپلماسی منطقه‌ای؛ بعبارت دیگر توسعه و اولویت دادن به سیاست همسایگی در کلیه‌امور و از جمله انرژی، ترانزیت و امنیت غذایی با ۱۵ کشور همسایه؛ و تمرکز بر همکاری‌های اقتصادی، انرژی، حمل‌ونقل، امنیت غذایی و محیط‌زیست به‌جای صرفاً موازنه نظامی؛ استفاده از ظرفیت نهادهایی، چون سازمان همکاری شانگهای، اکو و بریکس و و اتحادیه اوراسیا. استفاده از ظرفیت نهادهایی، چون سازمان همکاری شانگهای، اکو، بریکس. تنش‌زدایی هدفمند با غرب و ایجاد گفت‌و‌گو‌های مرحله‌ای درباره مسائل امنیتی، هسته‌ای و ثبات منطقه‌ای؛ بر پایه منافع متقابل و بازسازی تصویر ایران از “تهدید” به “قدرت منطقه‌ای باثبات”. دیپلماسی چندجانبه و موازنه‌گر میان شرق و غرب و عدم وابستگی مطلق به شرق یا غرب؛ حفظ «سیاست موازنه پویا» میان چین، روسیه، هند و اروپا و کشور‌های غیرمتعهد؛ بهره‌گیری از ظرفیت قدرت‌های میانه (ترکیه، اندونزی، برزیل) برای ایجاد پل‌های ژئوپلتیکی و پرهیز از وابستگی تک‌محور به هر بلوک قدرت. تقویت قدرت نرم و فرهنگی، بازسازی روایت تمدنی ایرانی- اسلامی به‌عنوان پل گفت‌و‌گو میان شرق و غرب و «محور صلح و گفت‌و‌گو» در غرب آسیا و سرمایه‌گذاری و گسترش دیپلماسی فرهنگی، رسانه‌ای، علمی و محیط‌زیستی. تمرکز تصمیم‌گیری در سیاست خارجی توسط بالاترین رکن شورای امورخارجه کشور و تبعیت همه اعضای دولت از آن و پیوند دادن دیپلماسی با اقتصاد، انرژی و فناوری در قالب “دیپلماسی توسعه‌محور”.

منابع

۱. بشیریه، حسین. جامعه‌شناسی سیاسی ایران. تهران: نشر نی، ۱۳۸۱.

۲. لمبتون، آن. تاریخ ایران پس از اسلام. ترجمه یعقوب آژند. تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۳.

۳. کاتوزیان، محمدعلی. ایران، جامعه کوتاه‌مدت. تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۹.

۴. مجلسی، فریدون. دیپلماسی ایران در قرن بیستم. تهران: طرح نو، ۱۳۹۵.

۵. موسوی‌خلخالی، علیرضا. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. تهران: دانشگاه امام صادق، ۱۳۹۲.

۶. تاجیک، محمدرضا. ایران و چالش نظم جهانی. تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، ۱۳۹۰.

۷. مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری. گزارش چشم‌انداز سیاست خارجی ایران. تهران، ۱۴۰۰.

۸. صادقی، حمیدرضا. «سیاست همسایگی در جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه روابط بین‌الملل، ۱۴۰۲.

۹. ابتکار، معصومه. «دیپلماسی توسعه‌گرا در سیاست خارجی ایران»، مجله سیاست خارجی، ۱۴۰۱.

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.