جزئیاتی از زمان قطعی مرگ مغزی صابر کاظمی/ نقش تقوی و فدراسیون والیبال در روایت‌سازی

تابناک یکشنبه 11 آبان 1404 - 16:00
فدراسیون والیبال با مخفی نگه داشتن موضوع مرگ مغزی صابر کاظمی و نشر دلایل واهی، چون برق‌گرفتگی در آب یا برخورد سر صابر با استخر، سعی در انحراف افکار عمومی داشته است. 

جزئیاتی از زمان قطعی مرگ مغزی صابر کاظمی/ نقش تقوی و فدراسیون والیبال در روایت‌سازی

فراز الوند - ۱۵ روز بعد از به کما رفتن صابر کاظمی، والیبالیست ملی‌پوش ایران، سرانجام دکتر رضا جباری، رئیس کمیسیون پزشکی او، عنوان کرد از همان ساعات اولیه حادثه مرگ مغزی صابر کاظمی از سوی پزشکان قطری تأیید و به خانواده و فدراسیون والیبال هم اعلام شده است.

به گزارش سرویس وزشی تابناک، در حالی که میلاد تقوی، رئیس فدراسیون والیبال، در گفت‌و‌گو‌های متعدد با تلویزیون و خبرگزاری‌ها دو سناریوی برق‌گرفتگی در استخر و همچنین برخورد سر صابر با استخر را مطرح کرده بود، اکنون در ویدیوی کاملی که از دکتر جباری، نایب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس و رئیس کمیسیون پزشکی صابر کاظمی، درباره وضعیت این ملی‌پوش منتشر شده، به صراحت می‌توان گفت صابر کاظمی از همان ساعات ابتدایی دچار مرگ مغزی شده و هیچ‌کدام از سناریو‌های برق‌گرفتگی و برخورد سر مطرح نبوده است.

صحبت‌های دکتر رضا جباری، فوق‌تخصص مغز و اعصاب، نشان می‌دهد او با مأموریت مستقیم محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، راهی قطر شده و قطری‌ها تمام مستندات وقوع حادثه برای صابر کاظمی را با او، به‌عنوان نماینده ایران، در میان گذاشته‌اند. جباری به صراحت در مصاحبه ویدئویی اخیرش عنوان می‌کند: «صابر ساعت ۱۱:۳۰ جمعه گذشته (۲۵ مهر) وقتی از خواب بیدار می‌شود، به هم‌خانه‌اش علیرضا حقیقی می‌گوید می‌خواهد به استخر برود. در همان دقیقه‌ها و وقتی هم‌خانه‌اش مشغول صحبت با تلفن بوده - که تمام اینها در دوربین‌ها مشهود است - صابر کنار استخر دستش را گذاشته و نگاه می‌کرد، بعد از یکی دو دقیقه ناگهان با افتادن صابر به زمین که در واقع همین موضوع را هم‌خانه‌اش هم توضیح داده و دوربین‌ها هم نشان می‌دهند، صابر ابتدا سرش به عقب خم می‌شود و بعد کمی صدای خرخر و بعد می‌افتد. هم‌خانه‌اش به سوی او می‌دود و سرش را می‌گیرد، صابر در آن لحظه اذعان می‌کند یک برقی از سر من گذشت و کم کم دچار آپنه تنفسی می‌شود و ایست قلبی اتفاق می‌افتد. این آقا پسر زنگ می‌زند به اورژانس که ظرف ۱۲ دقیقه اورژانس می‌رسد و ایشان خودش کار احیا رو در این مدت شروع می‌کند، ایشان کار‌هایی برای احیا انجام می‌دهد که البته خیلی هم توانایی و تخصص نداشته، متأسفانه. سپس اورژانس مراحل احیا را شروع می‌کند و مرحله اول احیا ۲۶ دقیقه طول می‌کشد.»

دکتر جباری ادامه می‌دهد: «صابر با اورژانس به بیمارستان حمد منتقل می‌شود و در همان ساعت اول در بیمارستان حمد مجدداً دچار ایست قلبی می‌شود و ۱۲ دقیقه احیا صورت می‌گیرد. در مجموع ۳۸ دقیقه عملیات احیا طول کشیده که این متأسفانه آسیب شدید مغزی ایجاد کرده است. ظرف ۲۴ ساعت اول نیز مرگ مغزی صابر توسط وزارت بهداشت و درمان قطر تأیید شده است. همه موارد در پرونده وجود دارد. سپس صابر را از بیمارستان حمد به بیمارستان عایشه منتقل می‌کنند و وقتی بنده به قطر رسیدم، او ۷ یا ۸ روز در همین حالت نگهداری می‌شد و نارسایی کلیوی شروع شده بود.» او همچنین توضیحاتی درباره خونریزی مغزی صابر و شایع بودن آن در جوانان تا ۲۵ سالگی ارائه می‌دهد.

صابر کاظمی ۱۵ روز پیش از همان ساعات ابتدایی حادثه دچار مرگ مغزی شده بود. با توضیحات مسئولان قطری، اطلاعات پرونده پزشکی، توضیحات علیرضا حقیقی هم‌خانه صابر و مهم‌تر از همه گزارش پلیس و دوربین‌ها، دلایل ابتدایی حادثه کاملاً روشن بوده، اما تا روز‌ها فدراسیون والیبال و شخص رئیس آن در گفت‌و‌گو‌های متعدد با رسانه‌ها نه‌تنها تمام قطعات این پازل را مخفی نگه داشتند، بلکه با سناریو‌هایی به‌نظر ساختگی، ذهن‌ها را به سمت دیگری بردند. فدراسیون والیبال حتی از سناریوی تماس با پروفسور سمیعی هم در روز‌های آخر استفاده کرد تا در حالی که از ابتدا می‌دانست چه بر صابر گذشته و وضعیت او تا چه اندازه وخیم است، همچنان سناریو‌های ساختگی را ادامه دهد.

چرا واقعیت را پنهان کردند؟
فدراسیون والیبال دو شب پیش و بعد از ۱۲روز آن هم در پایان روزی که تابناک پرونده‌ای در خصوص پول‌های واریز شده قرارداد‌های لژیونر‌های والیبال ایران به حساب‌هایی شخصی در اتریش و لیختن اشتاین منتشر کرده بود، به یکباره خبر مرکز مغزی صابر کاظمی را منتشر کرد؛ خبری که روز‌ها از آن می‌گذاشت و آنها آن را از مردم ایران مخفی نگه داشتند.

به اعتقاد نگارنده مطلب دو اتفاق باعث این حد از مخفی‌کاری فدراسیون و رئیس آن شد؛ فدراسیونی که روابط عمومی‌اش با ده‌ها خبرنگار، تولید کننده محتوا، فیلمبردار و عکاس به طور رسمی، قراردادی و پاره‌وقت همکاری می‌کند و بخش مهمی از بودجه آن صرف ساخت ویدئو‌های پر تعداد از رئیس آن می‌شود. تا جایی که کلیپ انتقال صابر کاظمی از قطر به ایران و لحظه ورودش، بیشتر با تصاویر میلاد تقوی همراه بود. او حتی لحظه انتقال برانکارد به آمبولانس هم خودش را مقابل لنز دوربین قرار داد و چند انگشت را زیر برانکار گذاشت که نمایش به راه بیاندازد که مثلاً در حال کمک‌رسانی است؛ در حالی که اصلاً در آن لحظه نیازی به کمک شخصی غیر از کادر کامل درمان نبود.

جزئیاتی از زمان قطعی مرگ مغزی صابر کاظمی/ نقش تقوی و فدراسیون والیبال در روایت‌سازی

تصویربرداری و عکاس لحظه به لحظه از حضور میلاد تقوی در فرودگاه، بیمارستان و جلسات مختلف و صحبت درباره کاظمی لحظه‌ای فراموش نشده است. رئیس فدراسیون والیبال با برخورد بی‌سابقه و تندی که سال قبل با صابر کاظمی داشت، می‌دانست افکار عمومی او را مقصر ماجرا خواهند دانست. شاید او تصور می‌کرد بعد از این اتفاق تلخ، باید جریان افکار عمومی را در دست بگیرد تا از فشار احتمالی مردم کاسته شود، فارغ از این‌که اینگونه پنهانکاری قطعاً مردم ایران را ناراحت و عصبانی خواهد کرد.

فدراسیون تقوی با ساختن ویدیو‌های متعدد و هدایت رسانه‌های هم‌سو، تمام تلاش‌اش را برای مخفی نگه داشتن موضوع و دور کردن فشار افکار عمومی بر رئیس‌اش به کار گرفت. فدراسیون او با ده‌ها کارمند بخش روابط عمومی‌اش تلاش کرد از تقوی چهره‌ای حامی صابر و دلسوزترین فرد در وضعیت به وجود آمده بسازد فارغ از آنکه مردم رفتار او و فدراسیون اش با صابر کاظمی به عنوان یک نخبه ورزشی را فراموش نکرده بودند.

از طرفی واقعیتی است که در آن جمعه سیاه بر صابر گذشته و اکنون به گفته دکتر جباری ثانیه به ثانیه آن ثبت و ضبط شده و مدارک پزشکی هم کامل است. حمله‌های کوچک به مسئولان قطری تاکتیکی بود که تقوی در بعضی از روز‌ها به آن پرداخت، اما اکنون خبری از این موضوع نیست و صحبت‌های دکتر جباری نشان می‌دهد قطری‌ها بر خلاف گفته‌های ابتدایی تقوی، همکاری کاملی با سفارت ایران و نمایندگان پزشکی داشته‌اند و حتی با فراهم کردن آمبولانس هوایی زمینه انتقال صابر به تهران را فراهم کرده‌اند در حالی که از نظر پزشکی تقریباً هیچ امیدی به تغییر وضعیت گوشه جان مردم ایران، صابر کاظمی وجود نداشته است.

حمله‌ها از سوی افکار عمومی به فدراسیون والیبال ایران زمانی تشدید شد که با انتقال صابر کاظمی به ایران و انتشار قطره چکانی اطلاعات از وضعیت وخیم او، نگاه‌ها به این سو رفت که انتقال او به تهران باعث وخیم‌تر شدن وضعیت و مرگ مغزی این بازیکن شده است.

آخرین ایستگاه
تابناک اولین رسانه‌ای بود که وقوع حادثه تلخ برای صابر کاظمی را منتشر کرد؛ خبرنگار ما حتی در مطلبی به حضور علیرضا حقیقی هم‌خانه کاظمی در محله وقوع حادثه اشاره کرد و دو بار تلاش کرد با او ارتباط برقرار کند، اما حقیقی حاضر به صحبت نشد. آن‌چه دیشب دکتر جباری با جزئیات آن را بازگو کرد نشان داد از ابتدا می‌شد با بیانیه‌ای کامل و شفاف، مردم ایران را از سناریو‌هایی کذب و بی محتوا دور نگه داشت؛ کاری که فدراسیون دقیقاً عکس آن را انجام داد.

فدراسیون والیبال ایران با دوربین‌های متعدد به دنبال رئیسی می‌دوید که شاید خودش را مقصر ماجرا می‌دانست و شاید هم از نگاه‌های مردم می‌ترسید. تقوی دیشب در آخرین پرده برای بار صدم جلو دوربین‌ها آمد و این‌بار ادعا کرد علاوه بر این‌که در رفتن صابر کاظمی از ایران نقشی نداشته، دو میلیارد تومان جریمه صابر هم بخشیده شده است.

این آخرین سناریوی میلادی تقوی در این ماجراست. رأی کمیته استیناف به صراحت اعلام می‌کند صابر کاظمی دو میلیارد تومان جریمه شده و این پول باید صرف توسعه والیبال در استان گلستان شود.

جزئیاتی از زمان قطعی مرگ مغزی صابر کاظمی/ نقش تقوی و فدراسیون والیبال در روایت‌سازی

خود میلاد تفوی در گفت‌و‌گو با ایسنا در شهریور سال قبل اعلام می‌کند «صابر کاظمی را محروم کردیم، معتقدیم حق الناسی بر عهده ما بوده است که آن را ادا کردیم، باور داریم که اهداف مردم بر سایر تصمیمات و اهداف اولویت دارد ولی در عین حال دستاورد‌های افراد را نیز فراموش نخواهیم کرد. کاظمی در این رابطه درخواستی ارائه کرده که براساس آن قسمتی از مبلغ قراردادش با تیم ملی را برای توسعه ورزش والیبال استان گلستان زیر نظر مسئولان این استان هزینه کند. در این رابطه کمیته استیناف با دو نگاه در مورد این پیشنهاد مواجه است یکی این که برخی معتقدند هدف از تعلیق آشنایی فرد با اشتباهش است و وقتی این هدف محقق شود باید اجازه بدهیم کاظمی در قبال مسئولیت اجتماعی خود با تیم ملی قرارداد منعقد کند ولی در مقابل نیز برخی معتقدند که نباید هر کسی خلافی انجام داد با عذرخواهی و پذیرش خطایش، خیلی سریع بخشیده شود که البته نگاه من به نگاه اول نزدیک‌تر است.»

اکنون میلاد تقوی پارا فراتر از تمام خبر‌های رسمی گذاشته می‌گوید و اصلاً دو میلیارد تومان را از صابر نگرفته‌ایم؛ که اگر چنین بود باید پرسید چرا رأی کمیته استیناف را اجرا نکرده‌اید؟ اصلاً همین روزها یادتان آمد که جریمه نگرفته‌اید؟ پس آن همه بوق و کرنا برای محروم کردن صابر چه بود؟

تمام سطر‌های بالا از غم و غصه‌ای که در این دو هفته بر ما گذشت نشأت گرفته؛ آنها جلوی دوربین‌ها آمدند، واقعیت را کتمان کردن و حتی نگذاشتند بدانیم چه بر سر پسر رعنای ۲۶ ساله آمده؛ می‌خواستیم بدانیم چه بر سر سادگی نهفته در صورت صابر آمده؛ آن سرویس‌ها و آبشار‌های کم نظیر را باز هم خواهیم دید؟ ماجرا و درد مشترک میلیون ایرانی این بود. در حالی که میلاد تقوی و فدراسیون‌اش تلاش می‌کردند هربار با دوربین‌های متعدد سنارویی تحویل‌مان بدهند که ارتباطی با واقعیت نداشت.

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.