الهه جعفرزاده: انتشار ویدئویی در شبکههای اجتماعی طی روزهای اخیر، که صحنههایی از قطع درختان در منطقه چمستان مازندران را به تصویر میکشید، موجی از نگرانی و بحث را در میان دوستداران محیط زیست برانگیخت. این ویدئو، که به سرعت در فضای مجازی دست به دست شد، برداشتهایی مبنی بر «قتلعام گسترده در جنگلهای هیرکانی» ایجاد و توجه عمومی را به وضعیت پوشش گیاهی شمال ایران جلب کرد.
با این حال، علی باقری، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران، در گفتوگو با خبرآنلاین، این ادعاها را رد کرد و توضیح داد که عملیات مشاهدهشده، بخشی از طرحهای قانونی و مصوب برای جایگزینی درختان بومی به جای گونههای غیربومی است.

«قطععام» درختان یا ارتقای پوشش جنگلی؟/ جزئیات عملیات جایگزینی صنوبر با گونههای هیرکانی
مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری مازندران، با اشاره به پاسخ رسمی اداره کل، توضیح میدهد: «موضوع اصلا قطع درختان جنگلی نبود؛ بلکه درختان موردنظر «صنوبر» بودند که گونهای غیربومی و غیرجنگلی محسوب میشوند. صنوبر یک گونه سریعالرشد است، طول عمر مشخصی دارد و باید حذف شود. قطع این صنوبرها هم به منظور کاشت گونههای بومی در همان منطقه است.»
او با اشاره به تلاشهای سازمان برای حفظ جنگلهای هیرکانی، هدف از حذف درختان صنوبر را «ارتقای پوشش جنگلی و بازگرداندن گونههای بومی به رویشگاههای طبیعی» میداند و میگوید: «علاوه بر اینکه گونه صنوبر یک گونه غیر بومی است، باید توجه داشت آفات و بیماریهای ناشی از آن میتواند تهدیدی برای جنگلهای هیرکانی باشد. عملیات قطع درختان صنوبر در محدوده چمستان، در قالب طرحهای مصوب و با هدف جایگزینی گونههای بومی و جنگلی، تحت نظارت کارشناسان منابع طبیعی در حال اجراست و هیچگونه تخلفی در این زمینه صورت نگرفته است. برداشت درختان صنوبر و غیرجنگلی، بر اساس طرحهای مصوب، مجوزدار و دارای بیلان پنجساله انجام میشود.»

مردم نسبت به وضعیت جنگلها حساستر شدهاند
در پی همین اتفاق، عباس محمدی، مدیر انجمن دیدهبان کوهستان و فعال محیط زیست، به خبرآنلاین میگوید: «جنگلهای هیرکانی نهتنها میراث طبیعی ایران بلکه متعلق به کل جهاناند. این جنگلها بهعنوان موزهای از تنوع زیستی، دارای ارزش ذاتی و جهانیاند و نباید با رویکرد اقتصادی صرف به آنها نگریست. خوشبختانه، در سالهای اخیر برخی کارشناسان درون سازمان منابع طبیعی نیز به این دیدگاه نزدیک شدهاند و بر ارزشهای چشماندازی، گردشگری، تلطیف هوا و تثبیت خاک جنگلها تأکید دارند. هرچند این کارشناسان هنوز در اقلیتاند، اما نشانههایی از تغییر رویکرد در بدنه مدیریتی دیده میشود.»
در ماجرای چمستان، محمدی یک نکته مثبت را برجسته میکند: «افزایش حساسیت عمومی نسبت به جنگلها». او معتقد است در حالیکه مدیران دولتی در سالهای گذشته با صدور مجوزهای بیرویه برای ساختوساز، جادهسازی، سدسازی، معدنکاوی و انتقال آب، به تخریب جنگلها دامن زدهاند، اما مردم -بهویژه در فضای مجازی- واکنش نشان دادهاند و نسبت به سرنوشت جنگلها حساستر شدهاند.
او در این زمینه هشدار میدهد: «البته این حساسیت باید با دقت همراه باشد؛ چرا که گاهی تصاویر منتشرشده از چنین وقایعی ممکن است به دلیل اطلاعات ناکافی، با برداشتهای نادرست همراه باشد. مثل ویدئوی اخیر؛ که گونههای قطعشده، درختان غیربومی بوده و با رویکردی مثبت قطع شده بودند.»
اعتراف به اشتباه؛ گامی بهسوی اصلاح
محمدی با اشاره به اظهارات مدیرکل منابع طبیعی درباره قطع درختان صنوبر در چمستان، این موضع را نوعی «اعتراف به اشتباه» تلقی میکند. به گفته او، «کاشت صنوبر در گذشته با هدف بهرهبرداری چوب، اقدامی نادرست بوده و حالا جایگزینی آن با گونههای بومی میتواند آغاز یک مسیر اصلاحی باشد. امیدوارم که این جایگزینی صرفاً با هدف احیای اکولوژیک انجام شود، نه برای برداشت مجدد چوب.»
به باور محمدی، احیای جنگل به حالت اولیه ممکن نیست، اما میتوان با کاشت نهالها و بذرهای بومی، تنوع زیستی را تا حد زیادی بازسازی کرد و به طبیعت فرصت بازیابی داد.

امید به احیای اکولوژیک؛ از شعار تا اقدام
این فعال محیط زیست، در خصوص وضعیت جنگلهای جلگهای در نوار شمالی کشور ابراز نگرانی میکند و میگوید: «در سراسر البرز شمالی، از شرق تا غرب دریای خزر، بخش عمده جنگلها به شالیزار، باغ یا شهرک تبدیل شدهاند و تنها حدود ۱۰ الی ۱۵ لکه کوچک از جنگلهای جلگهای باقی مانده است.
مناطقی مانند نور، چمستان، سیسنگان و دلند، که در گذشته جنگلهای جلگهای بودهاند، اکنون به پارکهای شهری تبدیل شدهاند و تحت فشار گردشگریهای بیبرنامه، نهالهای تازهرویده لگدمال میشوند.»
او بر ضرورت تدوین یک برنامه مدیریتی بلندمدت برای احیای اکولوژیک جنگلهای چمستان تأکید میکند و معتقد است: «برای حفاظت از این لکههای باقیمانده باید برنامهای مدیریتی تدوین شود؛ در غیر این صورت، آخرین بازماندههای جنگلهای جلگهای نیز از بین خواهند رفت.
اگر سازمان منابع طبیعی، درختان صنوبر را با گونههای بومی جایگزین کند و اجازه دهد طبیعت با کمک انسان خود را بازسازی کند، طی چند دهه میتوان به وضعیت طبیعی نزدیک شد. هرچند بازگشت کامل ممکن نیست، اما اصلاح تنوع زیستی و حفظ ارزشهای اکولوژیک جنگل، هدفی دستیافتنی است.»
به گفته او، اعتراف به اشتباه گذشته و افزایش حساسیت عمومی، دو مؤلفه مهم برای آغاز این مسیر هستند.

۴۷۲۳۲












