خبرگزاری مهر، گروه استانها-کوروش دیباج: در روزگاری که شتاب فناوری و مدرنیزاسیون مرزهای هویتی جوامع را دگرگون کرده، بازاندیشی در نسبت میان «دانش»، «هنر» و «میراث فرهنگی» بیش از هر زمان دیگری ضرورت یافته است. در ایران، سرزمینی که در هر وجب خاکش ردپای تاریخ و فرهنگ نهفته است، حفظ و بازتولید این میراث تنها با تکیه بر نهادهایی ممکن است که هم به مبانی علمی آگاهاند و هم روح هنر و سنت را در جان خود حفظ کردهاند.
در این میان، دانشگاه هنر اصفهان بهعنوان یکی از معدود مراکز آموزش عالی کشور که در بطن بافت تاریخی و فرهنگی یک شهر جهانی مستقر است، جایگاهی یگانه دارد. این دانشگاه نه فقط بهعنوان نهاد آموزشی، بلکه بهمنزله کنشگر فرهنگی و حافظ میراث هنری اصفهان شناخته میشود؛ شهری که از روزگار آلبویه تا صفویه، بستر زایش بزرگترین مکاتب معماری، نگارگری، صنایعدستی و شهرسازی ایران بوده است.
دانشگاه هنر اصفهان امروز به مرکزی بدل شده که در آن دانش، تجربه و هویت ایرانی بهصورت زنده و میانرشتهای به هم میپیوندند. حضور دانشجویان و استادان در دل بافت تاریخی، تلفیق آموزش نظری با تجربه زیسته شهری، و گسترش فعالیتهای پژوهشی در حوزه مرمت، طراحی، صنایعدستی و شهرسازی تاریخی، این دانشگاه را به الگویی کمنظیر در نظام آموزش هنر کشور تبدیل کرده است.
با این حال، تداوم این نقش فرهنگی در بستر چالشهای ساختاری، محدودیتهای فیزیکی و تحولات آموزشی نیازمند نگاهی راهبردی است؛ نگاهی که بتواند میان «حفظ میراث» و «نوآفرینی هنری» توازن برقرار کند. از همین رو، گفتگو با دکتر علیرضا خواجهاحمد عطاری، رئیس دانشگاه هنر اصفهان، فرصتی است برای واکاوی جایگاه این دانشگاه در نظام آموزش عالی، شناخت ظرفیتها و برنامههای آن در حوزه حفاظت از میراث فرهنگی، و بررسی چالشهایی که پیشروی یکی از مهمترین دانشگاههای هنری کشور قرار دارد.
در آغاز گفتگو بفرمائید دانشگاه هنر اصفهان با چه مأموریت و چشماندازی تأسیس شد و امروز چه جایگاهی در میان دانشگاههای تخصصی هنر کشور دارد؟
من معمولاً پاسخ این پرسش را با چند سوال دیگر آغاز میکنم: جایگاه ایران در جهان از نظر تمدنی کجاست؟ جایگاه اصفهان در ایران و در جهان کجاست؟ و نهایتاً جایگاه دانشگاه هنر در اصفهان و ایران کجاست؟ پاسخ این پرسشها، خود نشان میدهد که دانشگاه هنر اصفهان در چه موقعیتی قرار دارد.
ایران سرزمینی با تمدنی چند هزار ساله است؛ از حسنلو با قدمت ۷۰۰۰ ساله تا مارلیک و زیویه که حدود ۷۰۰ قبل از میلاد تا تمدن هخامنشی مربوط به ۵۰۰ ق. م. تمدنی که همپای تمدنهای بزرگ جهان همچون یونان، هند و بینالنهرین حرکت کرده است.
آنچه امروز از فرهنگ ایران در جهان میشناسند، انباشتی از میراث علمی، فرهنگی و هنری است که در بناها، شهرها و موزهها متجلی است؛ از تختجمشید و نقشرستم تا مسجد جامع اصفهان که یکی از شناختهشدهترین بناهای اسلامی جهان است.
اصفهان اما خود قلب تپنده این میراث است. شهری که سهبار پایتخت ایران بوده؛ در دوران آلبویه، سلجوقیان و صفویان. هر بار نیز شکوفایی تازهای را تجربه کرده است. همین خانهای که اکنون ما در آن نشستهایم، چهارصد سال قدمت دارد و نمونهای از زیبایی و غنای معماری ایرانی است.
در سراسر اصفهان، نگینهایی از اینگونه خانهها، پلها و میدانها پراکنده است و دانشگاه هنر در میان چنین بستری از تاریخ و فرهنگ زیست میکند و وظیفهای خطیر دارد.
دانشگاه هنر اصفهان از سال ۱۳۵۵ با یک رشته و در سال ۱۳۶۳ با سه رشته شروع به کار کرد و امروز نزدیک به نیم قرن از عمرش میگذرد. ساختار رشتهها و دانشکدههای این دانشگاه برآمده از نیازهای تاریخی و فرهنگی اصفهان است. امروز بیش از ۵۵ رشته در قالب پنج دانشکده فعالاند: دانشکده معماری و شهرسازی، دانشکده مرمت آثار تاریخی، دانشکده هنرهای تجسمی، دانشکده صنایع دستی (که تنها دانشکده صنایع دستی ایران است) و دانشکده پژوهشهای عالی هنر و کارآفرینی.
دانشگاه هنر اصفهان به لحاظ فیزیکی در بافت تاریخی شهر پراکنده است. برخی این مسئله را مزیت و برخی چالش میدانند. تحلیل شما چیست و آیا این پراکندگی بخشی از هویت دانشگاه بهشمار میرود؟
دانشگاه هنر اصفهان به سبب ماهیت تاریخی اصفهان، بافتی پراکنده دارد و ساختمانهای آن در میان خانهها و محلههای تاریخی شهر جای گرفتهاند. برخی این پراکندگی را ضعف میدانند، اما من آن را مزیت میبینم.
دانشگاه ما در دل جامعه و زندگی شهری نفس میکشد. حضور در میان مردم، باعث میشود آموزش هنر از بستر واقعی خود جدا نشود. من همیشه گفتهام دانشجوی پزشکی بیمار خود را در بیمارستان میبیند، مهندس در کارخانه، اما دانشجوی هنر کجا باید موضوع کار خود را پیدا کند؟
پاسخ روشن است؛ در بطن جامعه. دانشجوی معماری باید از درِ دانشکده بیرون بیاید و میان میدان نقشجهان و بناهای تاریخی قدم بزند. دانشجوی صنایعدستی باید از مردم بیاموزد که چه طرح و رنگی میپسندند.
به همین دلیل معتقدم رشته هنر فقط کلاس درس نیست؛ کارگاهش خود جامعه است.
در چنین شرایطی، دانشگاه برای توسعه فضاهای آموزشی و رفاهی چه برنامهای دارد؟
دانشگاه هنر از یک خانه تاریخی آغاز شد و بهتدریج گسترش یافت. اکنون طرحی راهبردی در دست داریم تا در عین حفظ حضور در بافت تاریخی، بتوانیم فضای پشتیبان و متمرکزی برای کارگاهها، خوابگاهها و فعالیتهای پژوهشی ایجاد کنیم.
هدف احداث سایتی پشتیبان در بیرون شهر است تا در کنار فضاهای تاریخی موجود، امکانات آموزشی و رفاهی کامل فراهم شود.
تأکید دارم که این اقدام بهمعنای خروج دانشگاه از بافت تاریخی نیست؛ بلکه راهی برای توازن میان حفظ میراث و پاسخ به نیازهای توسعهای است.
چه راهبردهایی برای توسعه تحصیلات تکمیلی در دانشگاه دنبال شده و در حال حاضر چه تعداد رشته در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری فعال هستند؟
در چند سال اخیر، رشد چشمگیری در حوزه تحصیلات تکمیلی داشتهایم. امروز تقریباً هیچ رشتهای در دانشگاه وجود ندارد که مقطع کارشناسی ارشد نداشته باشد و اکثر رشتهها تا مقطع دکترا پیش رفتهاند.
بهعنوان نمونه، دکتری هنر اسلامی، دکتری هنرهای تجسمی و دکتری گردشگری که در این دو سال اخیر به دانشگاه اضافه شده است. دکترای صنایعدستی نیز در حال تدوین است که به زودی برای تصویب به وزارت علوم تحقیقات و فناوری ارسال خواهد شد.
در حوزههای گرافیک، عکاسی، نقاشی و انیمیشن نیز مقاطع کارشناسی ارشد راهاندازی شده است. البته توسعه باید متناسب با ظرفیت فضاهای آموزشی باشد. ما نمیخواهیم افزایش جمعیت دانشجویی، کیفیت آموزش را کاهش دهد.
در زمینه زیرساختها و حمایت از فعالیتهای نوآورانه چه اقداماتی انجام شده است؟
دانشگاه هنر با راه اندازی مرکز رشد هنر تلاش نموده از فارغ التحصیلان و جوانان خلاق و نوآور حمایت نماید. این مرکز حدود ۸ سالی است که راه اندازی شده است.
در این مرکز، فارغالتحصیلان و شرکتهای نوپا فعالیت میکنند و برخی از آنان تا مرحله شرکتهای دانشبنیان پیش رفتهاند.
با توجه به ظرفیت فرهنگی اصفهان، چه رشتههایی را نیازمند توسعه در دانشگاه هنر میدانید؟
اصفهان شهری است که باید همه شاخههای هنر در آن ایجاد شود. اصفهان را نهتنها باید به معماری و صنایعدستی، بلکه به موسیقی و تئاتر نیز بشناسیم.
در حال حاضر تنها یک رشته موسیقی (آهنگسازی) داریم، اما جای دانشکده موسیقی، رشتههای هنر دیجیتال و حتی دانشکده فرش و دانشکده گردشگری و سینما و تئاتر در اصفهان خالی است.
فرش اصفهان از مهمترین نمادهای فرهنگی و اقتصادی ایران است. متأسفانه صادرات فرش ایران از ۲۵۰ میلیون دلار در سال به حدود ۵۰ میلیون دلار کاهش یافته است. ما باید با تلفیق سنت و فناوری، ایدههای تازهای برای احیای این هنر ارائه دهیم تا ارتباط دانشگاه با بازار برقرار بماند.
تعامل دانشگاه با نهادهای شهری و صنعتی در سالهای اخیر چگونه بوده است؟
دانشگاه هنر در سالهای اخیر پروژههای متعددی با نهادهای شهری و ملی اجرا کرده است. دو پروژه ملی بزرگ شامل طرح باستانشناسی «کمر زرین» و طرح «شهر دوستدار سالمند» نمونههایی از فعالیتهای کاربردی ما در سطح استانی و ملی است.

برخی معتقدند نقش دانشگاه در حفاظت از بافت تاریخی شهر کافی نیست. نظر شما چیست؟
دانشگاه هنر اصفهان در هر فرصتی که از سوی شهرداری یا میراث فرهنگی ایجاد شده، با تمام توان همکاری کرده است. هیچگاه درخواستی از سوی این نهادها نبوده که دانشگاه از آن سر باز زده باشد.
در حوزه مرمت، باستانشناسی و حفظ بناهای تاریخی، همکاریهای مستمر داشتهایم و بسیاری از فارغالتحصیلان ما اکنون در سازمان میراث فرهنگی و وزارتخانه مربوطه فعالیت میکنند.در واقع دانشگاه هنر اصفهان بخشی از نظام حفاظت میراث فرهنگی کشور است، نه بیرون ازآن. برای مثال سال گذشته یکی از اعضای هیأت علمی گروه مرمت بازسازی کاشیهای کاظمین درکشور عراق را به عهده داشت. دانشگاه این انتظار را دارد که مسئولین کشور به دانشگاههای هنر اعتماد کنند و به ازای این اعتماد انتظار نقش فعالتری از دانشگاه داشته باشند.
جایگاه دانشگاه هنر اصفهان در سطح ملی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ممکن است برخی تصور کنند دانشگاه هنر اصفهان زیر سایه دانشگاههای پایتخت مانده است، اما من چنین نظری ندارم. هر دانشگاه باید خودش را با عملکرد و کیفیت کارش معرفی کند.
دانشگاه هنر اصفهان طی شش سال متوالی در حوزه پژوهش، رتبه نخست دانشگاههای هنر کشور را کسب کرده است. همچنین با ارائه طرحهای ملی نقش بسزایی در سطح کشور ایفا کرد. در همین چند روز اخیر یکی از اعضای هیأت علمی دانشکده معماری برنده رتبه نخست گروه مسکونی آپارتمانی جایزه معمار سال ۱۴۰۴ شد.
همچنین یکی دیگر از اعضای هیأت علمی تاکنون چندین جلد کتاب برای مدرسه و آموزش کارآفرینی در مدرسه تدوین نموده است و طرح تأسیس مدارس کارآفرین را برای ریاست جمهوری ارسال نموده است. این موارد و چندین طرح دیگر در سطح استانی و ملی گویای جایگاه دانشگاه هنر اصفهان در سطح ملی است.
سخن پایانی:
رسالت دانشگاه هنر اصفهان نهفقط آموزش و پژوهش، بلکه زنده نگاه داشتن پیوند میان هنر، مردم و میراث تاریخی اصفهان است.
دانشجوی هنر باید در میان مردم باشد، از کوچهها و میدانهای شهر الهام بگیرد و به همانجا بازگرداند. دانشگاه هنر اگر از شهر جدا شود، از جان خود جدا شده است. اگر نهادهای مختلف شهر و استان به دانشگاه اعتماد کنند (چنانچه در پروژه کمر زرین اعتماد کردند و چقدر ارزش افزوده میتواند برای شهر اصفهان داشته باشد) دانشگاه هنر میتواند قابلیتهای نهفته خود را بروز دهد.












