در خدمت نور/ روایتی از زندگی یار صمیمی حضرت زهرا(س)

خبرگزاری مهر جمعه 16 آبان 1404 - 11:31
کتاب «شبیه مریم» روایتی داستانی از زندگی بانویی است که از دل رنج و اسارت به خانه وحی رسید و سال‌ها در خدمت دختر پیامبر اسلام، حضرت فاطمه زهرا(س) قرار گرفت.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، زهرا اسکندری: این بار قرار داستان بانوی دوعالم را از زبان کسی بشنویم که خادمه او بود. کسی که حتی تصورش را هم نمی کرد روزی این چنین عاقبت به خیر شود. داستان زنی را قرار است بازگو کنیم که از همان ابتدا وارد این خانه شد و تا شهادت بانو حضرت زهرا(س) او را همراهی کرد. خوشی و ناراحتی این خانه را دید و زندگیش دچار تحول شد.

این زن نامش «فضّه» است و در تاریخ به‌عنوان بانویی شناخته می‌شود که بیست سال با زبان قرآن سخن گفت. «شبیه مریم» اثر نوشته‌ شده از اکرم صادقی است که توسط انتشارات جمکران منتشر شده و به شکلی داستانی و قابل فهم، گوشه‌ای از تاریخ صدر اسلام را در قالب زندگی فضّه بازآفرینی کرده است.

داستان کتاب با دیداری غیرمنتظره آغاز می‌شود. مردی به نام ابوالقاسم قشیری در میانه راه با پیرزنی روبه‌رو می‌شود که در پاسخ به هر پرسش، آیه‌ای از قرآن را بر زبان می‌آورد. از همان آغاز، نشانه‌ای از راز درونی این زن آشکار می‌شود؛ مرد درمی‌یابد که او از نزدیکان پیامبر و خاندان اوست یا قطعا با این خانواده ارتباط داشته است. زمانی که پیرزن را به کاروان می‌رساند، حقیقت را درمی‌یابد: او «فضّه»، خادمه‌ حضرت زهرا(س) است که بیست سال است جز با کلام قرآن سخن نمی‌گوید. از همین نقطه، روایت به گذشته بازمی‌گردد تا مسیر پرحادثه‌ زندگی این زن را از کودکی تا رسیدن به مدینه بازگو کند.

در بازگشت روایت به گذشته، دختر جوانی به نام مریم معرفی می‌شود؛ دختری مسیحی که در دهکده‌ای کوچک همراه پدرش زندگی می‌کند. پدر، نام مریم را به احترام حضرت مریم(س) بر او نهاده است. زندگی آن دو در سایه‌ بیم و تهدید می‌گذرد. حمله‌های مکرر به روستا باعث شده تا پدر و دختر در زیر خانه، راهی مخفی برای پناه گرفتن بسازند. آنان به سختی از خانه بیرون می‌آیند و در انتظار روزی آرام‌اند، اما حمله‌ای تازه سرنوشت را تغییر می‌دهد. مردی غریبه که از شمار زیاد جوانان در دهکده باخبر می‌شود، با طمع بردگی آنان را مورد هجوم قرار می‌دهد. در این حمله پدر مریم کشته می‌شود، خانه در آتش می‌سوزد و دختران و پسران بسیاری به اسارت درمی‌آیند. مریم نیز در میان آنان است.

اسیران در گرمای سوزان بیابان به حرکت درمی‌آیند تا به کاروانی برسند که مقصدش بازار بردگان است. تاجری حبشی بیست جوان را می‌خرد و دختران را به حبشه و پسران را به شام می‌فرستد. در میان آنان، خواهر و برادرانی از هم جدا می‌شوند و پیوندهای انسانی گسسته می‌گردد. مریم در مسیر دشوار دریا و شن، از دانشی که از پدرش در درمان آموخته بود بهره می‌گیرد و به مداوای همراهان می‌پردازد. او اندک غذایی را که میان بردگان تقسیم می‌شود به بیماران می‌رساند و در برابر بی‌عدالتی اعتراض می‌کند. همین اعتراض باعث می‌شود تا بردگان او را با شلاق تنبیه کنند؛ اما جوانی مسیحی، که مسئول کشتی است، به یاری او می‌شتابد. زخم‌هایش را می‌شوید و مراقب می‌شود تا غذای کافی به اسیران برسد. این رفتار انسان‌دوستانه در دل مریم اثر می‌گذارد؛ او درمی‌یابد که حتی در اسارت هم می‌توان آزادگی را زنده نگه داشت.

با رسیدن کشتی به حبشه، سرنوشت تازه‌ای در انتظار اوست. مریم با نام جدید «میمونه» شناخته می‌شود؛ چراکه در بدو ورود، جان نوزاد دختر پادشاه حبشه را نجات می‌دهد و برای همین میمونه نام می‌گیرد که به معنای مبارک است. پادشاه، که از خاندان نجاشی است، او را کنیز مخصوص نوزاد می‌کند و در کاخ می‌پذیرد. زندگی در قصر برای او هم‌زمان با آرامش ظاهری و اضطراب درونی است. او هنوز آرزوی آزادی در دل دارد، اما دوستش، آنا که حالا حوریه نام گرفته از موقعیت خود راضی است و از او می‌خواهد که به زندگی در قصر تن دهد. پسر پادشاه نیز به حوریه دل می‌بازد و خیال او را از رنج بردگی آسوده می‌کند. اما روح ناآرام میمونه هنوز به دنبال حقیقتی است که آرامش را در کاخ نمی‌یابد.

ورود جعفربن‌ابی‌طالب و همسرش اسماء به قصر نجاشی، نقطه‌ای تازه در مسیر داستان است. پادشاه حبشه با احترام بسیار از آنان استقبال می‌کند. اسماء به کودک پادشاه و فرزند خود شیر می‌دهد و رابطه‌ای دوستانه میان دو خاندان شکل می‌گیرد. میمونه از نزدیک شاهد ایمان و متانت جعفر و اسماء است و در دل خود پرسشی تازه احساس می‌کند. اما این دگرگونی آرام با حسادت اطرافیان روبه‌رو می‌شود. جیلان، سرپرست کنیزان قصر، با بدگویی از میمونه، باعث محدود شدن او می‌شود. تا آنکه روزی پادشاه حبشه تصمیم می‌گیرد گروهی از تازه‌مسلمانان را همراه با جعفربن‌ابی‌طالب به مدینه بفرستد و برای پیامبر اسلام هدایایی بفرستد. در میان هدایا، میمونه و حوریه نیز هستند.

سفر به مدینه، آغاز بخش تازه‌ای از زندگی میمونه است. او انتظار رفتاری خشن دارد، اما کاروان جعفربن‌ابی‌طالب با مهربانی با آنان برخورد می‌کند. در یکی از شب‌ها، نوای نیایش و ذکر کاروانیان، دل او را آرام می‌سازد. همان صداهایی که روح خسته‌اش را از بیم رهایی می‌دهد. با این حال، میل به فرار هنوز در او زنده است. شبی با حوریه می‌گریزند، اما به‌زودی پیدا می‌شوند. در کمال شگفتی، نه تنها تنبیه نمی‌شوند، بلکه با احترام و بخشش با آنان رفتار می‌شود. این رفتار متفاوت نخستین تلنگر ایمان در قلب اوست. زیرا پیامبر و حضرت علی(ع) بارها به یاران خود از مقام و جایگاه زن گفته بودند. آنان حتی با بردگان و کنیزان خود نیز به زبان خشم سخن نمی‌گفتند.

با رسیدن به مدینه، پیامبر اسلام(ص) میمونه را به دختر خود می‌بخشد و او را «فضّه» می‌نامد؛ نامی که به معنای نقره است. از اینجا به بعد، مریمِ مسیحی، همان فضّه‌ خادمه‌ حضرت زهرا(س) می‌شود. در مسیر خانه، سلمان فارسی که خود روزی اسیر و برده‌ای آزادشده بود برای او از پیامبر و دخترش می‌گوید. فضّه درمی‌یابد که پیامبری که پدرش سال‌ها وعده‌ آمدنش را داده بود، همان است که اکنون در مدینه زندگی می‌کند. او برای نخستین‌بار آرامش را در نگاه آنان می‌یابد و شهادتین بر زبان جاری می‌کند و مسلمان می‌شود.

ورود به خانه‌ حضرت زهرا(س) برای فضّه سرآغاز شناختی تازه است. سادگی خانه، مهربانی اهل آن و رفتار پرمهر فاطمه با او، برایش شگفت‌انگیز است. حضرت کارهای خانه را با فضّه تقسیم می‌کند؛ یک روز او و روز دیگر خود حضرت کارها را انجام می‌دهد. در هیچ سخنی نشانی از تحکم نیست و حضرت او را خادمه می‌خواند نه کنیز. این رفتار انسانی و کریمانه در روح فضّه دگرگونی می‌آفریند. در یکی از شب‌ها، او حضرت زهرا را در حال دعا می‌بیند که نام همسایگان را یکی‌یکی می‌برد و در پایان برای خود دعا می‌کند. فضّه از این میزان فروتنی و مهربانی شگفت‌زده می‌شود. از همان شب، دلش به خانه‌ وحی گره می‌خورد.

او از ام‌سلمه، همسر پیامبر، درباره‌ی گذشته خاندان نبوت می‌شنود؛ از صبر حضرت خدیجه، از سختی‌های پیامبر در شعب‌ابی‌طالب، از آزار مشرکان، و از کودکی حضرت فاطمه(س) که خاکروبه از سر پدر می‌تکاند. هر آنچه می‌شنود و می‌بیند، ایمانش را عمیق‌تر می‌کند. او بارها شاهد است که در خانه چیزی برای خوردن نیست، اما حضرت زهرا(س) از علی(ع) چیزی نمی‌خواهد، زیرا پدرش او را از این کار نهی کرده است. این منش و آرامش درونی برای فضّه نشانه‌ای از مقام معنوی حضرت فاطمه(س) است.

در روزهای حضور در خانه‌ وحی، فضّه قرآن را از حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) می‌آموزد و خود در سخن گفتن از آیات قرآن بهره می‌گیرد. سال‌ها بعد، نام او به عنوان زنی شناخته می‌شود که دو دهه از زندگی‌اش را تنها با زبان قرآن سخن گفته است؛ زنی که ایمان و علم را در کنار خدمت، معنا کرد.

کتاب «شبیه مریم» این مسیر طولانی را با زبانی روان و داستانی روایت می‌کند. نویسنده با بهره‌گیری از منابع تاریخی و نگاهی انسانی به زندگی فضّه، تصویری ملموس از روزگاران آغازین اسلام و فضای خانه‌ حضرت زهرا(س) ارائه می‌دهد. روایت از دل ماجراهای پرتنش آغاز می‌شود، اما به آرامش خانه‌ فاطمه(س) ختم می‌گردد؛ مسیری که نمادی از سیر درونی انسان از خوف و حیرت به ایمان و یقین است.

تصویرگری‌های کتاب، با جزئیات تاریخی و متناسب با متن کتاب، بر جذابیت اثر افزوده است و آن را به گزینه‌ای مناسب برای آموزش غیرمستقیم مفاهیم دینی و تاریخی در قالب ادبیات داستانی بدل کرده است.

در کنار جذابیت روایی، اثر یادآور جایگاه زن در تاریخ صدر اسلام است؛ زنی که از طبقه‌ بردگان برخاست اما در سایه‌ ایمان و علم، به مرتبه‌ای رسید که سخنانش بازتاب کلام الهی شد.

در مجموع، «شبیه مریم» نه‌تنها داستانی از اسارت و آزادی، بلکه روایتی از دگرگونی روح انسانی در پرتو ایمان است؛ داستان زنی که از بند رهایی یافت، به خانه‌ وحی راه یافت، و آینه‌ای شد برای بازتاب نور فاطمی در تاریخ.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

ام‌ایمن از ابتدای کودکی پیامبر می‌دانست که ایشان روزی پیامبر خواهد شد. او برای فضه از دسیسه‌های یهود گفت که سال‌ها از ظهور و هجرت ایشان به یثرب که اکنون مدینه النبی نام داشت اطلاع داشته‌اند و از سالیان دور در آنجا ساکن شده‌اند ولی به مرور از نیتشان برگشتند و درگیر تجارت و ربا شدند. فضه به یاد سخنان مردم مدینه افتاد. او بارها در میانه بحث‌ها و گفت و گوهای آن‌ها در کوچه و بازار شنیده بود که یهودیان را عامل فتنه‌ها و جنگ‌های خانوادگی و قبیله‌ای میانشان می‌دانستند. یهودیان در زمان جنگ خندق به عمد در مدینه ماندگار شده بودند تا از پشت سر به پیامبر و یارانشان حمله کنند.

کتاب «شبیه مریم» نوشته اکرم صادقی در ۲۵۱صفحه و به بهای ۲۵۰هزارتومان در انتشارات جمکران منتشر شده است.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.