به گزارش مهر، بحث پیرامون نقش بازیهای رایانهای و ویدئویی خشونتآمیز در افزایش خشونت رفتاری و بزهکاری کودکان و نوجوانان، یک مسئله چندوجهی و پیچیده است که نیازمند درکی فراتر از یک رابطه ساده علت و معلولی است. این بازیها به دلیل ویژگیهای منحصربهفرد تعاملی، گرافیک پیشرفته و مکانیکهای جذاب، بخش عمدهای از زمان این قشر را به خود اختصاص دادهاند و نگرانیهای جدی را مطرح کردهاند. درک این پدیده مستلزم تفکیک دقیق نتایج پژوهشی و شناسایی مکانیسمهای تأثیرگذاری و عوامل تعدیلکننده محیطی است.
مکانیسمهای تأثیرگذاری بر پرخاشگری و تمایز با خشونت مجرمانه
اثرات بازیهای ویدئویی خشن بر رفتار، از طریق مکانیسمهای شناختی، هیجانی و اجتماعی عمل میکند. تحلیل دقیق علمی نشان میدهد که این بازیها تأثیر قویتری بر پرخاشگری (شامل افکار و رفتارهای تهاجمی کوچک) دارند تا اعمال خشونتآمیز شدید و بزهکارانه. شواهد علمی قابل توجهی، ارتباط مثبتی بین قرارگیری مکرر در معرض آن و افزایش پرخاشگری را تأیید میکنند.
این تأثیر از طریق چندین کانال اعمال میشود.اول، یادگیری اجتماعی و تقویتی؛ بازیکنان با تکرار اعمال تهاجمی برای رسیدن به هدف و دریافت پاداش (امتیاز)، این رفتارها را به عنوان یک الگوی حل مسئله یاد میگیرند و تقویت میکنند. دوم، حساسیتزدایی هیجانی؛ مواجهه مکرر با صحنههای گرافیکی خشونتآمیز، حساسیت فیزیولوژیکی و هیجانی فرد را نسبت به خشونت واقعی کاهش داده و بازدارندگی اخلاقی در برابر پرخاشگری را تضعیف میکند. سوم، افزایش طرحوارههای شناختی پرخاشگرانه؛ تکرار خشونت در بازیها، طرحوارههای ذهنی خصمانه را فعال و تقویت میکند، که باعث میشود فرد موقعیتهای مبهم اجتماعی را با خصومت بیشتری تفسیر کند و احتمال واکنش پرخاشگرانه افزایش یابد. در نهایت، با صرف زمان زیاد، این بازیها میتوانند به قیمت کاهش زمان تعاملات خانوادگی و اجتماعی، به کاهش همدلی و توانایی درک احساسات دیگران منجر شوند.
در مقابل، محققان تأکید دارند که با وجود ارتباط با پرخاشگری، هیچ مدرک محکم و انکارناپذیری مبنی بر وجود یک رابطه علی مستقیم، قوی یا قاطع بین انجام بازیهای ویدئویی خشن و اقدامات خشونتآمیز جدی و بزهکارانه (مانند جنایت یا تیراندازیهای دستهجمعی) در دنیای واقعی وجود ندارد.
خشونت شدید و بزهکاری، پدیدههایی چندعاملی هستند که عمدتاً توسط مجموعهای از عوامل خطر زمینهای مانند سابقه خانوادگی خشونت، اختلالات روانی، فقر، محیط نامناسب اجتماعی و طرد شدگی از سوی همسالان شکل میگیرند. در این بستر، بازیهای ویدئویی خشن نمیتوانند عامل اصلی باشند، بلکه صرفاً ممکن است به عنوان یک عامل خطر جزئی در کنار سایر عوامل عمل کنند و تمرکز بیش از حد بر آنها میتواند باعث انحراف توجه از عوامل ریشهای مهمتر شود.
راهکارهای عینی و مدیریت فعال والدین برای کاهش اثرات منفی
با در نظر گرفتن اینکه بازیهای خشن یک عامل خطر هستند، نه یک عامل تعیینکننده مطلق، مدیریت فعال و آگاهانه والدین نقش حیاتی در کاهش تأثیرات منفی و ارتقا اثرات مثبت ایفا میکند. این مدیریت شامل مجموعهای از راهکارهای عینی و عملی است که به والدین اجازه میدهد کنترل مؤثری بر این پدیده داشته باشند:
اولین گام، تعیین محدودیت زمانی مشخص و استانداردسازی است. والدین باید یک برنامه زمانی مشخص و ثابت برای بازیهای ویدئویی (به طور مثال، روزانه ۱ تا ۲ ساعت) تنظیم کنند. این امر از افراط و جایگزینی بازی با فعالیتهای حیاتی دیگر مانند مطالعه، ورزش یا تعامل اجتماعی جلوگیری میکند. گام دوم، انتخاب هوشمندانه محتوا و آگاهی از ردهبندی سنی است. والدین باید با سیستمهای ردهبندی محتوای بازیها آشنا باشند و قاطعانه اجازه بازی کردن عناوین دارای رتبه سنی نامناسب را برای فرزندان زیر سن قانونی ندهند. باید بازیهایی انتخاب شوند که عناصر آموزشی، خلاقیت یا همکاری را ترویج میدهند.
گام سوم، ترویج بازیهای مشارکتی و فکری و جایگزینی مثبت است. بازیهای ویدئویی فکری، معمایی، یا آنهایی که بر همکاری تمرکز دارند، جایگزینهای مناسبی هستند. همچنین، تشویق فعالانه نوجوانان به فعالیتهای اجتماعی، هنری و ورزشی در دنیای واقعی، زمان در دسترس برای بازیهای خشن را محدود میکند و مهارتهای اجتماعی آنها را تقویت مینماید.
گام چهارم، گفتگوی فعال و واسطهگری رسانهای است. والدین باید پس از بازی، در مورد محتوای آن با فرزند صحبت کرده و با پرسیدن سوالاتی مانند (شخصیتهای بازی چطور میتوانستند مشکلشان را بدون خشونت حل کنند؟)، به نوجوان کمک کنند تا تمایز واقعیت و تخیل را درک کرده و رفتارهای درون بازی را به دنیای واقعی تعمیم ندهد. این گفتوگو به تفسیر صحیح محتوا و کاهش اثرات منفی کمک شایانی میکند. در نهایت، تمرکز بر الگوهای رفتاری مثبت در خانه ضروری است. با توجه به اینکه خشونت خانوادگی و الگوهای پرخاشگرانه والدین تأثیر بهمراتب قویتری از بازیها دارند، والدین باید خودشان الگویی برای مدیریت خشم و حل مسالمتآمیز اختلافات باشند تا محیط خانه یک عامل محافظتی در برابر الگوهای تهاجمی باشد. بازیهای ویدئویی خشن در خلأ عمل نمیکنند؛ تأثیر آنها بر پرخاشگری وابسته به محیطی است که در آن مصرف میشوند و مدیریت آگاهانه والدین میتواند این عامل خطر را به یک تجربه کنترلشده تبدیل کند.
هنرش نیز بگو...
بازیهای رایانهای، که امروزه به بخشی جداییناپذیر از زندگی کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان تبدیل شدهاند، اغلب با برچسبهایی چون اعتیاد یا خشونت شناخته میشوند. با این حال، شواهد علمی گسترده نشان میدهد که استفاده متعادل و هوشمندانه از این بازیها، به ویژه انواع آموزشی، استراتژیک و معمایی، نه تنها مضر نیست، بلکه میتواند فواید چشمگیر و ماندگاری را برای توسعه شناختی، هیجانی، اجتماعی و حتی حرفهای فرد به همراه داشته باشد. در حقیقت، بازیها دیگر صرفاً یک سرگرمی نیستند، بلکه به ابزاری قدرتمند برای یادگیری، پرورش مهارتها و بهبود عملکردهای مغزی تبدیل شدهاند که در صورت مدیریت صحیح، میتوانند تأثیرات مثبت شگرفی داشته باشند.
یکی از برجستهترین مزایای بازیهای رایانهای، تقویت عملکردها و مهارتهای شناختی است. بازیهای استراتژیک و پازلی، فرد را وادار میکنند تا برای موفقیت، به سرعت موقعیتها را تحلیل کرده، برنامهریزیهای پیچیده انجام دهد و تصمیمات منطقی بگیرد. این محیطهای چالشبرانگیز، مهارت حل مسئله و تفکر انتقادی را به شکل قابل توجهی بهبود میبخشند.
مغز بازیکن دائماً در حال پردازش اطلاعات بصری، صوتی و متنی است و باید به سرعت به محرکهای متغیر محیط پاسخ دهد. در نتیجه، سرعت پردازش اطلاعات مغز افزایش مییابد؛ به طوری که مطالعات نشان دادهاند بازیکنان بازیهای اکشن میتوانند سریعتر و در عین حال دقیقتر از افراد عادی تصمیمگیری کنند. این افزایش سرعت و دقت، نه تنها در محیط بازی، بلکه در موقعیتهای زندگی واقعی مانند رانندگی یا انجام امور تحصیلی نیز نمود پیدا میکند. همچنین، بسیاری از بازیها، با نیازمند بودن به پیگیری چندین هدف، به خاطر سپردن قوانین، و مدیریت منابع محدود، به تقویت حافظه کوتاهمدت و بلندمدت و همچنین افزایش دامنه توجه و تمرکز کمک میکنند.
در کنار فواید شناختی، بازیهای کامپیوتری مزایای قابل توجهی در توسعه مهارتهای حرکتی و ادراکی دارند. بازیهایی که نیاز به هماهنگی سریع و دقیق بین کنترلر یا ماوس با صفحهنمایش دارند، باعث افزایش هماهنگی بین چشم و دست میشوند. این مهارت در فعالیتهای حرفهای خاص، مانند جراحیهای لاپاراسکوپی یا هدایت رباتیک، بسیار حیاتی است، به حدی که برخی متخصصان جراحی از بازیهای ویدئویی برای تمرین و بهبود دقت خود استفاده میکنند. علاوه بر این، بازیهای سهبعدی به طور خاص، مهارتهای فضایی و تجسم سهبعدی را تقویت میکنند که برای رشتههایی مانند مهندسی، معماری و طراحی ضروری است.
از منظر هیجانی و اجتماعی، بازیهای رایانهای، بهویژه انواع چندنفره آنلاین، مزایای انکارناپذیری دارند. بازیهای چندنفره آنلاین فضایی برای تقویت روحیه همکاری و کار تیمی فراهم میکنند. بازیکنان برای دستیابی به اهداف بزرگتر بازی، باید ارتباط مؤثری برقرار کرده، نقشهای مختلف را بپذیرند و به صورت جمعی برنامهریزی و استراتژیریزی کنند. این تعاملات به ویژه برای نوجوانانی که در برقراری ارتباط در دنیای واقعی دچار مشکل هستند، میتواند مهارتهای اجتماعی را تقویت کرده و شبکههای دوستی جدیدی ایجاد نماید. همچنین، بازیها میتوانند یک مکانیزم کنترل استرس و بهبود خلق و خو باشند. شکستهای مکرر در بازیها، به بازیکن میآموزد که چگونه با ناکامیها کنار بیاید، پشتکار داشته باشد و روحیه مقاومتش را در برابر مشکلات افزایش دهد. در واقع، بازیها فرصتی امن را فراهم میکنند تا فرد بتواند خشم و ناامیدی خود را در یک محیط کنترلشده و بدون آسیب به دیگران، تخلیه کند.
در نهایت، بازیهای رایانهای یک بستر آموزشی جذاب برای آشنایی با مفاهیم علمی، تاریخی، فرهنگی و مهارتهای فنی به شمار میروند. بسیاری از بازیهای آموزشی، مفاهیم پیچیدهای چون برنامهنویسی، حل معادلات ریاضی، مدیریت منابع اقتصادی و حتی زبانهای خارجی را در قالبی سرگرمکننده و تعاملی آموزش میدهند. در عصر فناوری، انجام بازیهای رایانهای، کودکان و نوجوانان را به طور ضمنی با کامپیوتر و فناوری اطلاعات آشنا میکند و مهارتهای لازم برای کار با دستگاهها و نرمافزارها را به آنها میآموزد. اعتدال در استفاده از این ابزار قدرتمند کلید بهرهمندی از تمامی این مزایای شناختی و مهارتی است؛ زمانی که بازی در حد یک فعالیت برنامهریزی شده و محدود باقی بماند، به جای آنکه جایگزین روابط اجتماعی و مسئولیتهای زندگی شود.