اظهارات اخیر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور درباره وضعیت تهران و کشور، از بحران آب تا مشکلات معیشتی، بار دیگر نگرانی عمومی را برانگیخته است.
جملاتی مانند «اگر تهران آب نداشته باشد، مجبوریم شهر را خالی کنیم» یا اشاره به «گرسنگی و بدبختی مردم» پیامدهای روانی و اجتماعی عمیقی دارند و نشان میدهند که هشدارهای دولت بدون ارائه راهکار عملی و امیدبخش، بیش از ایجاد آگاهی، بار ناامیدی بر افکار عمومی میافزاید.
رئیسجمهور پزشکیان با بیان اینکه تهران در ششمین سال پیاپی خشکسالی قرار دارد و وضعیت سدها نامطلوب است، هشدار داد که اگر مصرف آب حداقل به میزان سه مترمکعب در ثانیه مدیریت نشود، پایداری آب پایتخت با مشکل مواجه میشود و رفاه مردم به خطر میافتد. او حتی از احتمال محدودیت مصرف و کاهش فشار آب برای مشترکان پرمصرف سخن گفته و در نهایت اشاره کرده «اگر وضعیت ادامه داشته باشد، باید تهران را خالی کنیم.»
این نوع اظهارات، اگرچه واقعیت بحران را نشان میدهد، اما بدون ارائه مسیر عملی حل مشکل، بیشتر باعث ایجاد اضطراب و سردرگمی میشوند تا آمادگی. مردم با شنیدن چنین جملاتی، نه تنها درباره آب، بلکه درباره آینده شهر و کیفیت زندگی خود دچار نگرانی میشوند.
علاوه بر بحران آب، پزشکیان بارها از وضعیت معیشت و رفاه مردم سخن گفته و جملاتی مانند «گرسنهایم» یا «بدبختیم» را مطرح کرده است. چنین اظهاراتی میتواند حس یأس و ناتوانی عمومی را تقویت کند. وقتی بالاترین مقام اجرایی کشور، مشکلات اقتصادی را به شکل قطعی و تلخ بازگو میکند، جامعه پیام «ناامیدی و فقدان راهحل» دریافت میکند، در حالی که انتظار دارد دولت همزمان با هشدار، برنامههای عملی برای کاهش فشار اقتصادی و حمایت از مردم ارائه دهد.
پیامد روانی این نوع اظهارات، کاهش اعتماد عمومی و ایجاد حس سردرگمی است. افراد جامعه ممکن است نسبت به سیاستهای دولت بدبین شوند و از مشارکت فعال در برنامههای کاهش مصرف، مدیریت منابع یا حمایت اجتماعی باز بمانند.
اظهارات پزشکیان درباره کمبود آب، بحران اقتصادی و دشواریهای معیشتی، نشان میدهد که لحن رئیسجمهور در حوزههای مختلف، به جای ایجاد امید و انگیزه، بار روانی منفی بر مردم وارد میکند. این لحن یأسآور پیامدهای عملی هم دارد:
رفتارهای هیجانی شهروندان مانند ذخیرهسازی اضطراری منابع،
فشار غیرضروری بر بازارها و سیستمهای شهری،
افزایش مهاجرتهای شتابزده از پایتخت،
کاهش اعتماد عمومی و تضعیف سرمایه اجتماعی برای مدیریت بحران.
این اثرات، حتی اگر اقدامات عملی دولت در پشت صحنه در حال انجام باشد، با بازتاب رسانهای اظهارات ناامیدکننده، میتوانند اثرگذاری آن اقدامات را کاهش دهند.
ضرورت رویکرد راهحلمحور
تحلیل اظهارات پزشکیان نشان میدهد که هشدار لازم است، اما باید با رویکرد راهحلمحور همراه باشد. برای مثال، ارائه برنامه فوری برای کاهش مصرف آب و مدیریت منابع، اعلام بسته حمایتی برای کاهش فشار اقتصادی بر مردم، انتشار دادهها و اطلاعات علمی درباره بحرانها برای افزایش شفافیت، ایجاد پیام امیدبخش همراه با هشدار، تا مردم احساس کنند بخشی از راهحل هستند، نه فقط شاهد بحران.
بدون این رویکرد، اظهارات رئیسجمهور بیش از آنکه جامعه را آماده کند، باعث تشویش، یأس و کاهش اعتماد عمومی میشوند.
اظهارات ناامیدکننده رئیسجمهور پزشکیان، از بحران آب تا مشکلات معیشتی، تصویر نگرانکنندهای از وضعیت تهران و کشور ارائه میدهد. هشدارها لازم است، اما لحن یأسآور بدون ارائه راهکار عملی، پیامدهای روانی، اجتماعی و اقتصادی منفی دارد.
دولت باید پیام «راهحلمحوری و امید» را همزمان با هشدار منتقل کند. این رویکرد شامل انتشار بسته اقدامات فوری، ارائه نقشه راه میانمدت و بلندمدت برای مدیریت بحرانها، اطلاعرسانی شفاف و استفاده از ظرفیت کارشناسان و نهادهای تخصصی برای پایش و اصلاح مستمر برنامهها است.
در نهایت، رئیسجمهور و دولت باید همزمان با بیان واقعیتها، مسیر عملی و امیدبخش برای حل بحرانها ارائه دهند تا مردم نه فقط شاهد هشدار باشند، بلکه همکار و شریک در مدیریت مسائل ملی نیز باشند. بدون این تعادل، سخنان دلسردکننده بیش از آنکه آمادگی ایجاد کنند، باعث اضطراب و کاهش اعتماد عمومی میشوند.
منبع خبر "
تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.