خبرگزاری مهر- گروه استانها؛ دوباره نام ایران بر سر زبانها افتاد و این بار با زانو زدن والرین روم در برابر ایران نام آشنا شد. ادبیات حماسی ایران سرشار از اشعاری در وصف مردانگی ایرانیان است.
حمیده حقانی، مدرس نقالی و فعال فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار مهر عنوان میکند: در تاریخ ایران شخصیتهای برجستهای وجود دارند که نماد قدرت و ایستادگی این سرزمین در برابر مهاجمان بودند؛ یکی از این شخصیتها شاپور اول ساسانی بود.

وی ادامه میدهد: پادشاه ساسانی در قرن سوم میلادی یعنی در سال ۲۶۰ میلادی به عنوان ابرقدرت شناخته میشد که به خوبی توانست امپراتور روم والرین را به چالش بکشد. والرین امپراتور روم در نبرد تاریخی با شاپور اول شکست سختی خورد و این واقعه نمادی میشود برای اینکه ایران دنیا را به زانو در خواهد آورد.
حقانی تأکید میکند: در آن زمان دو امپراتوری بزرگ و ابرقدرت در جهان بودند؛ یکی در شرق که ایران بود و دیگری در غرب که رم بود.
ایران قوی
وی با بیان اینکه بعد از واقعه شکست والرین، بر سنگنوشتههای کتیبه بیستون این واقعه بهصورت نقش برجسته تصویر کشیده شد، اظهار میدارد: زانو زدن والرین یکی از بارزترین نمونههای پیروزی ایران در برابر قدرتهای بزرگ تاریخ و نشاندهنده توان مقاومتی ایران است.
حقانی با اشاره به اینکه تاریخ نشان داده، ایران همیشه موضوع جذابی برای بیگانگان است، ادامه میدهد: در برههای از تاریخ، بیگانگان گمان کردند با چپاول ثروت و داراییهای پادشاهان، ایران به پایان رسید و وقتی مسأله نفت پیش آمد باعث شد که نفت دوباره قصه جذابی برای بیگانگان شود.
این فعال فرهنگی اضافه میکند: ایران به عنوان ابرقدرت در منطقه، فرهنگ غنیای دارد و این فرهنگ غنی باعث میشود که همیشه در برابر تهدیدها و چالشها بایستیم.
این مدرس نقالی عنوان میکند: این قصه مخصوصاً در ادبیات حماسی بسیار بارز شده است؛ به ویژه در شاهنامه که شناسنامه ایران در ادبیات حماسی است.

حقانی میگوید: در گرشاسبنامه و کتابهای دیگری هم به مقاومت ایران تأکید شده است اما شاهنامه اوج روایت غیرت ایرانیان را نشان میدهد.
افتخار به جان دادن برای ایران
او میافزاید: موضوع مهم این است که افتخار به مردن در جنگ که حالا میگوئیم شهادت، در شاهنامه اینطور آمده است که: «اگر کشت خواهد تو را روزگار، چه نیکوتر از مرگ در کارزار» که در واقع همان جنگ اسا.
حقانی میافزاید: تاریخ چرخی است که مرتب در حال چرخیدن است، یعنی قدرتها ظهور و بروز میکنند و به اوج میرسند و سپس افول میکنند.
وی اضافه میکند: قصه پیشرفت و توسعه از شرق آغاز شد؛ از چین و ایران باستان، بعد رسید به رم قرون وسطی و سپس اروپا به مهد تمدن تبدیل شد.
این مدرس شاهنامهخوانی عقیده دارد: واژههایی مانند «فرنگ» در واقع نماد الگوبرداری از کشور فرانسه است؛ مثلاً از ادبیات و علم و ماشین بخار و… آنجا تقلید کردیم و از فرانسه، آمریکا به مدینه فاضله تبدیل شد.
حقانی تصریح میکند: با توجه به پیشینه تاریخی ایران و قدرت فرهنگی و هویتی که داریم، میتوان پیشبینی کرد که غرب نیز ناچار است این واقعیت را بپذیرد که تاریخ تکرار میشود و دوباره در برابر قدرت عظیم ایران زانو بزند.

وی خاطرنشان میکند: در ادبیات حماسی و تجارب تاریخی گذشته، این قدرت در نسل جدید ایرانیان زنده است و ایران به عنوان بازیگر مهم در عرصه جهانی شناخته میشود.
وی میگوید: همه اینها به این دلیل است که مردم ایران توانایی ایستادگی در برابر چالشهای جهانی را دارند؛ همانطور که در برابر حمله سخت هشتساله صدام و همه کشورهایی که پشت صدام بودند، مردانه ایستادند.
حقانی عقیده دارد: حالا در جنگ نرمی به سر میبریم که از همه طرف دچار حملات فرهنگی هستیم و از سوی دیگر تحریمهای بسیار سخت و سنگین باعث شده که ما دست روی زانو بگذاریم و برخیزیم تا دوباره بتوانیم غرب را به زانو دربیاوریم.
تکرار حماسه
او تأکید میکند: ایران در جنگ ۱۲ روزه نشان داد که توانسته قدرت خود را به جهان نشان دهد و به عنوان مدرس نقالی و پردهخوان شاهنامه، بسیار خوشحالم که زانو زدن والرین روم دوباره در سطح ملی تکرار شد؛ چرا که شما دوباره در برابر ایران زانو خواهید زد، انشاءالله.
او میگوید: معروفترین و شاید مشهورترین شعر در شاهنامه که برای ایران جانمان سروده شده این است:
«دریغ است ایران که و «دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
ز کاخ شد تخت شاهی تهی
سرآمد بر روزگار مهی
چنین است کردگار گردون سپهر
گهی درد پیش آردت گاه مهر
به کام تو گردد سپهر بلند
دلت شاد بادا تنت بی گزند
چنین روز روزت فزون باد بخت
بداندیشگان را نگون باد بخت
بیا تا همه دست نیکی بریم
جهان را به بد نسپریم
و زین پس بر آن کس کنید آفرین
که از داد آباد دارد زمین
بسازید و از داد باشید شاد
تنآسان و از کین نگیرید یاد
کسی باشد از بخت پیروز و شاد
که باشد همیشه…»












