خبرگزار ۸ ی مهر؛ گروه استانها- امیرحمزه قنبری*: ایران، مهد تمدنهای سترگ و میراثدار تاریخی پرشکوه، در بزنگاهی سرنوشتساز از حیات خویش ایستاده است.
انقلاب اسلامی ایران، که در سال ۱۳۵۷ با آرمانهای والای عدالت، آزادی و استقلال به بار نشست، اکنون بیش از هر زمان نیازمند بازآفرینی ارزشهایی است که آن را به مشعلی فروزان در مسیر عزت و تحول بدل کرد.
وحدت ملی، آشتی ملی، جمهوریت و شایستهسالاری، چونان ستونهای استواری هستند که میتوانند این انقلاب را در مسیر توسعهای شکوهمند و پایدار هدایت کنند. تجربه انسجام بینظیر ملت در جنگ تحمیلی دوازدهروزه اخیر، گواهی است بر ظرفیت بیکران این سرزمین برای غلبه بر چالشها و ساختن آیندهای درخشان با تکیه بر همبستگی و اراده جمعی.
وحدت ملی، روح جاری در کالبد ایران چندفرهنگی است که اقوام، زبانها و آئینهای گوناگون را به پیکری یکپارچه پیوند میدهد. این سرزمین، با تنوع بیهمتای فرهنگی و انسانی، گنجینهای است که تنها در سایه همدلی و همافزایی به شکوفایی میرسد. جنگ تحمیلی اخیر، که دشمن صهیونیستی با هدف تضعیف ایران به آن دست یازید، بار دیگر عظمت وحدت ملی را به نمایش گذاشت.
از کرد و ترک تا لر، بلوچ و عرب، ایرانیان با انسجامی بیمانند در برابر تهدید خارجی ایستادند و پیامی روشن به جهانیان فرستادند: ایران، با وحدت خود، شکستناپذیر است.
این همبستگی، که ریشه در تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم دارد، باید به بستری برای گفتوگوی ملی، احترام به تکثر و مشارکت همگانی در ساختن آیندهای مشترک تبدیل شود. وحدت ملی، تنها زمانی پایدار میماند که هر شهروند، فارغ از پیشینهاش، خود را در سرنوشت این سرزمین سهیم ببیند.
آشتی ملی، فراتر از وحدت، دعوتی است به ترمیم زخمهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی که در گذر زمان بر پیکر جامعه نشستهاند. این فرآیند، نیازمند فضایی شفاف، عادلانه و فراگیر است که در آن همه صداها شنیده شوند و مطالبات مشروع همه گروهها مورد توجه قرار گیرند.
تجربه جنگ دوازدهروزه نشان داد که ایرانیان، در لحظات سرنوشتساز، قادرند اختلافات را به کناری نهند و برای هدفی والا متحد شوند. آشتی ملی، با تکیه بر این روحیه، میتواند پلی باشد که گذشته را به آیندهای سرشار از امید و همکاری متصل کند. این هدف، تنها با پایبندی به قانون اساسی، احترام به حقوق شهروندان و تقویت اعتماد میان مردم و حاکمیت محقق میشود.
آشتی ملی، نهتنها التیامبخش زخمهاست، بلکه بستری است برای بازسازی سرمایه اجتماعی و هموار کردن مسیر توسعه.
جمهوریت، گوهر درخشان انقلاب اسلامی در کنار اسلامیت، تجلی اراده ملت در تعیین سرنوشت خویش است. این اصل، که قلب تپنده نظام سیاسی ایران است، تنها زمانی به معنای واقعی خود دست مییابد که صدای مردم در کانون تصمیمگیریها قرار گیرد.
بازگشت به جمهوریت، به معنای تقویت نهادهای دموکراتیک، تضمین انتخابات آزاد، شفاف و عادلانه، و ایجاد فضایی برای مشارکت واقعی همه اقشار در اداره کشور است.
انسجام ملت در برابر تهدیدات خارجی، چون جنگ اخیر، نشاندهنده باور عمیق مردم به نقش خود در سرنوشت ایران است. این ایمان، باید با پاسخگویی به مطالبات مردم و تقویت سازوکارهای دموکراتیک، به نیرویی برای تحقق آرمانهای انقلاب بدل شود. جمهوریت، با تکیه بر اراده ملت، ضامن پایداری و مشروعیت نظام است.
شایستهسالاری محور توسعه پایدار و عدالتمحور، کلید بهرهوری و پیشرفت در هر جامعهای است. در شرایطی که ایران با چالشهای پیچیده داخلی و تهدیدات خارجی روبهروست، انتخاب مدیران و کارگزاران بر اساس تخصص، تعهد و کارآمدی، ضرورتی انکارناپذیر است.
تجربه جنگ ۱۲ روزه، که در آن شایستگی و هماهنگی نیروهای نظامی و پشتیبانی ملت پیروزی را رقم زد، گواهی است بر اهمیت شایستهسالاری در مدیریت بحرانها. این اصل، با کنار نهادن رابطهمحوری و تمرکز بر معیارهای علمی و حرفهای، منابع انسانی و مادی کشور را در مسیر پیشرفت به کار میگیرد و اعتماد عمومی را به نظام تقویت میکند. شایستهسالاری، آرمان عدالت انقلاب اسلامی را از شعار به واقعیت بدل میکند.
نقش جوانان؛ پرچمداران وحدت و تحول
جوانان ایران، بهعنوان قلب تپنده جامعه و نیروی پیشران تحول، نقشی بیبدیل در تقویت وحدت ملی و پیشبرد آرمانهای انقلاب دارند. در جنگ تحمیلی اخیر، این نسل با حضور در خط مقدم دفاع، سازماندهی فعالیتهای اجتماعی و بهرهگیری از رسانههای نوین برای رساندن پیام مقاومت، نشان داد که وارث شایسته انقلاب اسلامی است. جوانان، با انرژی بیکران، ذهنهای خلاق و روحیهای عاری از پیشداوریهای گذشته، میتوانند پیشگامان وحدت، آشتی ملی و شایستهسالاری باشند.
آنها با ترویج گفتوگوی بینفرهنگی، مشارکت در ابتکارات مدنی و نوآوری در عرصههای علمی و فرهنگی، قادرند همبستگی ملی را تقویت کرده و بستری برای توسعه پایدار فراهم کنند. سرمایهگذاری بر توانمندیهای این نسل، نهتنها وحدت ملی را استحکام میبخشد، بلکه آیندهای را رقم میزند که در آن ایران، با تکیه بر نیروی جوان خود، در سپهر جهانی میدرخشد.
غنیمت شمردن فرصت جنگ تحمیلی دوازدهروزه، که در آن ملت ایران با انسجامی بیمانند در برابر دشمن صهیونیستی ایستاد، وظیفهای ملی است. این همبستگی، که از کردستان تا خوزستان و از آذربایجان تا سیستان و بلوچستان جلوهگر شد، باید به الگویی برای تقویت وحدت و آشتی ملی در همه عرصهها بدل شود. قدردانی از این روحیه، نهتنها ادای دین به فداکاریهای ملت است، بلکه فرصتی است برای تبدیل این انسجام به نیرویی پایدار در مسیر پیشرفت کشور.
افق پیشرو؛ انقلابی پویا، ایرانی سربلند
انقلاب اسلامی ایران، با تکیه بر آرمانهای والای خود و درسآموزی از تجربههایی چون انسجام در جنگ اخیر، میتواند به الگویی بیهمتا برای توسعه و عزت بدل شود.
وحدت ملی، آشتی ملی، جمهوریت و شایستهسالاری، نقشه راهی هستند که ایران را به سوی آیندهای عادلانه، مرفه و سربلند رهنمون میسازند. این مسیر نیازمند عزمی ملی، گفتوگویی فراگیر و اصلاحاتی ساختاری است که در آن همه ایرانیان، فارغ از تفاوتهای قومی، مذهبی یا سیاسی، خود را در ساختن آیندهای مشترک سهیم ببینند.
ایرانی که در آن وحدت و آشتی، بستری برای همافزایی فراهم کند، جمهوریت، اراده ملت را متجلی سازد و شایستهسالاری، پیشرفت را تضمین کند، نهتنها به آرمانهای انقلاب وفادار خواهد بود، بلکه به نمادی از عزت و شکوه در تاریخ بشریت بدل خواهد شد.
امروز، وظیفهای تاریخی بر دوش ملت و کارگزاران نظام قرار دارد یکی پاسداشت انسجامی که در برابر دشمن صهیونیستی به نمایش درآمد و دیگری بازسازی اعتماد ملی و بازگشت به اصولی که انقلاب اسلامی را به نمادی از امید و عزت بدل کرد.
وحدت ملی، آشتی ملی، جمهوریت و شایستهسالاری، با نقشآفرینی جوانان، نهتنها آرمانهایی فاخر، بلکه ضرورتی برای آیندهای هستند که در آن ایران، با تکیه بر ظرفیتهای بیکران خود، به جایگاهی شایسته در سپهر جهانی دست یابد. این رسالت، با ارادهای استوار و همتی جمعی، سرآغاز فصلی نو در تاریخ پرافتخار این سرزمین خواهد بود.
* کارشناس فرهنگی اجتماعی












