عصر ایران؛ مهرداد خدیر- رییس جمهوری در چهلوچهارمین جلسۀ شورایعالی نوجوانان و جوانان گفت: "تمامی کمبودها و نارساییها را میتوان با مشارکت مردم و بهویژه با اتکا به ذهن پویا و خلاق نوجوانان و جوانان به نتیجه رساند، بنابراین لازم است ساختار و شیوهنامه عملیاتی اهداف طرحهایی که در جلسه امروز ارائه شد، بر این اساس بازنگری شوند."
دکتر پزشکیان تشکیل کارگروههای متنوع در ساختار شورایعالی نوجوانان و جوانان با حضور و مشارکت جامعه هدف، یعنی نوجوانان و جوانان در زمینههای فرهنگی، مذهبی، آموزشی، ورزشی، هوش مصنوعی، فناوریهای نوین و امثال آن را ضروری دانست و گفت : لازم است هر یک از این کارگروهها، دارای چارچوب مشخص، زیرگروههای تخصصی و قابلیت اجرا در تمام سطوح کشور از استانداری تا فرمانداری و بخشداری را داشته باشند."
قصد ندارم کل خبر را نقل کنم هر چند میتوانید حدس بزنید از بس که در این سالها باید و نباید و کارگروه و راه برد و امثال اینها تکرار شده است.
به این بهانه چند نکته دیگر مد نظر است:
اول: در گذشته سازمان ملی جوانان داشتیم. بعد از استعفای مهرداد بذرپاش از ریاست آن در دولت احمدینژاد و انتصاب خانم فرحناز ترکستانی به جای او و امتناع خانم دکتر متخصص زنان و زایمان از پذیرش این مسؤولیت، احمدینژاد دیگر رییس جدیدی معرفی نکرد بلکه با ادغام دو سازمان ملی جوانان و تربیتبدنی وزیر ورزش و جوانان معرفی کرد.
بدین ترتیب جوانان به جای متولی در حد معاون رییس جمهوری و رییس سازمانی زیر نظر ریاست جمهوری باید به معاونت جوانان در وزارت ورزش بسنده میکردند و عملا مقوله جوانان در کشوری با ده ها میلیون جوان به محاق رفت و این را هم باید به معجزات معجزه هزاره سوم اضافه کرد.
وزارت ورزش بیشتر سرگرم ورزش است و حتی باشگاهداری و دخالت در کار فدراسیونها و کمیته المپیک و دغدغه وزیر جوانان نیست و کافی است در همین یک سال یا در دولت مرحوم رییسی ببینید وزیر ورزش و جوانان چقدر درباره ورزش صحبت کرده و چه اندازه درمورد جوانان و البته می توانند توجیه کنند ورزش هم مقوله جوانان است. فعلا نیز هم و غم وزیر فعلی تکمیل ورزشگاه آزادی است چون آبروی کشور و ویترین است.
دوم: بعد از تشکیل وزارت ورزش و تقلیل جایگاه جوانان در ساختار دولتی برای جبران شورای عالی جوانان تشکیل شد تا دوباره ارتقا بدهند و معاون وزیر ورزش و جوانان هم دبیر آن شد. در دولت رییسی یک ارتقای دیگر هم دادند و آن هم افزودن نوجوانان بود و از این پس شد شورای عالی جوانان و نوجوانان و این دستاورد کوچکی نبود و شگفتا که از چشم کیهان افتاد که در یک سال بعد از آن مرحوم دستاوردهای مشعشع آن دولت را توی چشممان میکرد تا خیال نکنیم فقط پرونده فساد 3 میلیارد دلاری چای دبش با دو وزیر مهم و درخشان بوده است!
سوم: بیمجامله حضور یکی از نزدیکان و چهرههای مورد وثوق آقای رییس جمهور در جایگاه معاون وزیر ورزش و جوانان فرصت مغتنمی است ولی او هم در این ساختار بوروکراتیک اسیر شده اگر دچار هدم و هضم در آن نشود.
با شورای عالی کار پیش نمیرود ولو چند وزیر عضو آن باشند مگر مثل شوراهای عالی دیگر موازی مجلس اختیار قانون گذاری به خود داده باشند به اسم سیاست گذاری.
با این وصف بهتر آن است که نهادهای مدنی را به کار بگیرند و موانع را بردارند. نگاه کنید به ترکیب شورای عالی جوانان و نوجوانان: رئیسجمهور و در غیاب وی معاون اول و وزیران: آموزش و پرورش، علوم، فرهنگ، تعاون، بهداشت، کشور و البته خود وزیر ورزش به اضافه رئیس سازمان صدا و سیما و معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور.
تا اینجا شد نصف کابینه و این مقامات هم اضافه بر بالایی ها هستند: رئیس سازمان تبلیغات، فرمانده سازمان بسیج مستضعفین، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، رئیس جهاد دانشگاهی، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، رئیس جمعیت هلال احمر نماینده قوه قضائیه و رئیس بنیاد شهید. ( حالا باز خوب است از 10 دولت 10 نفر هستند و مثل شوراهای عالی دیگر در اقلیت نیست).
در کنار این همه صاحب منصب دولتی و حکومتی و نهادی و رسمی 4 تا صندلی هم برای دیگران در نظر گرفته اند منتها باز نگفتهاند از جوانان بلکه این 4 تا خانم و آقای متعهد را هم باید شورای عالی انقلاب فرهنگی انتخاب کند و البته حکم آنها را رییس جمهور امضا و ابلاغ میکند!
ترکیبی را که مرا یاد انجمن های اولیا و مربیان مدارس می اندازد که جوری چیده اند که دست بالا با مدیر باشد منتها بتوانند به اسم انجمن از اولیا پول بگیرند. سال ها قبل مدیر مدرسه دخترم حاضر نبود از آن طرف میز به پشت میز بیضی بزرگ بیاید تا وقتی گفتم: خانم مدیر! شما رییس دبستان اید ولی من رییس انجمن ام. چرا پشت میزتان امر و نهی می کنید؟! معاون و ناظم هم از او فرمان میبردند! ما را می خواستند برای قانع کردن به پرداخت شهریه که آن زمان مبلغ بالایی هم نبود و جالب این که یک عضو شورایاری محله که زن کم سواد و فعالی هم بود به اندازه شهریه 50 نفر از شهرداری پول گرفت و دانستم کارایی فعالان مدنی و بیرونی از دولتی ها بیشتر است.
با این وصف چه نیاز به شورایی با عنوان جوانان؟ وقتی بیشتر آنها در همان شورای عالی انقلاب فرهنگی هم عضوند.همان جا جلسه بگذارید دیگر!
چهارم: آیا این شورا می تواند مثلا درباره معافیت سربازی که مشکل مهم جوانان است تصمیم بگیرد؟ نه! چون در حیطه ستاد کل نیروهای مسلح است کهظاهرا نمایندهای هم در شورا ندارد. آیا میتواند درباره کنکور تصمیم بگیرد؟ نه! چون آن هم در حیطه اختیارات شورای پیشگفته است. آیا در 1401 که هزاران جوان در جنبش مهسا زندانی شدند میتوانست درباره آنان تصمیم بگیرد؟ نه! چون مربوط به شورای عالی امنیت ملی و دستگاه قضایی بود. پس این شورا با این همه مقام درباره چی تصمیم میگیرد؟ دوباره به همان خبر بازمیگردیم:
4 تا دستورالعمل تصویب کردند از این قرار:«دستورالعمل مجلس مشورتی جوانان»، «طرح دستیاران جوان دولت وفاق ملی»، «آییننامه کمیسیون تخصصی شورایعالی نوجوانان و جوانان» و «طرح خدمات اجتماعی سمنهای جوانان محلات». واقعا این همه مقام جمع شدند تا این 4 تا تصویب شود؟!
جوان ایرانی نگران آینده است. این شورا میتواند امید به آینده ایجاد کند؟ درباره سربازی چه؟ میتواند یا نمیتواند؟ بچههایی که دوست دارند کار سیاسی کنند و در آینده وکیل و وزیر شوند چه؟ آیا می تواند تضمین دهد اینجا و آنجا احضارشان نکنند یا برای گفتوگو دعوت نشوند؟
پنجم: از اتفاقات جالب این است که دربازنگری قانون اساسی سال 68 چند شورای مهم حذف شد: شورای رهبری ( شورای موقت البته باقی ماند) ، شورای عالی قضایی شورای سرپرستی صدا و سیما تا مدیریت متمرکز شود اما حالا 100 شورا داریم و برخی از آنها شورای عالیاند و رییس جمهور رییس آنهاست ولی دست بالا را ندارد! حتی اختیار عزل و نصب دبیر با او نیست! چرا نمیتواند وعده رفع فیلتر را محقق کند؟ چون پشت سد شورای عالی فضای مجازی گیر کرده و گویا زور او به دبیر آن نمیرسد که داماد جواد آقای لاریجانی هم هست!
همه از وزیر ارتباطات توقع دارند ولی بنده خدا نمیداند خواست رییس جمهور را باید انجام دهد یا شورای عالی فضای مجازی و دبیر آن را یا به مجلس تمکین کند که به او رأی اعتماد داده و هر ازگاهی شمشیر داموکلس استیضاح را بالای سر او میگیرد یا هوای شرکتها و بخش خصوصی را داشته باشد؟ چون رضایت یکی در گرو نارضایی دیگری است!
به جای شورای عالی جوانان و نوجوانان به معاونت جوانان وزارت ورزش اختیار ویژه بدهد. علیرضا رحیمی ممقانی هم به رییس جمهور نزدیک است و هم خوشفکر ولی چگونه میتواند ایدههای خود را به تصویب شورایی برساند که یکدست نیستند یا هزار دغدغه دیگر دارند؟
البته شورای عالی جوانان و نوجوانان یک کار میتواند انجام دهد. همان که 22 سال قبل وقتی به عنوان سردبیر یک هفتهنامه که به خاطر نام آن تصور میکردند مربوط به جوانان است به نشست دولتی درباره جوانان دعوت شدم و گفتم: سن جوانی 18 تا 29 است اگر کمی بیشتر طول بدهید سن شان از 29 میگذرد و دیگر جوان نیستند تا سوژه شما باشند! کما این که بچههای دهه 60 حالا از 40 گذشتهاند یا در آستانه 40 سالگیاند!
آقای رییس جمهور! از این شورا با میانگین سنی بالای 50 سال آبی برای جوان و نوجوان ایرانی گرم نمیشود. سه کار اما می توانید انجام دهید:
اول: به معاونت جوانان اختیار ویژه بدهید.
دوم: دو سه موضوع خاص را دنبال کنید. مثلا معافیت سربازی یا وام های فوق العاده. به امور دیگر کار نداشته باشید. از دستگاه های عضو میتوانید بخواهید هر یک بخشی از بودجه خود را اختصاص دهند. مثلا سازمان تبلیغات که با متعلقات آن 8 هزار میلیارد تومان بودجه دارد. در حالی که کل امکان معاونت جوانان یک ساختمان اداری در خیابان جردن است.
سوم: گفتهاند و نیکو هم گفتهاند: یکی مرد جنگی به از صد هزار. وقتی آدمی مثل فریدون عموزاده خلیلی با بیش از 40 سال کار در حوزۀ نوجوانان و جوانان وجود دارد چرا از ایدههای او استفاده نشود؟ در همین سفر اخیر به شهر جم در استان بوشهر برای شرکت در اختتامیه سومین رویداد رسانهای «نون» توفیق همسفری با این نازنین فرهیخته بیادعا را داشتم. به چشم دیدم چند تن از چهرههای موفق هنری و فرهنگی و محبوب استان نزد او آمدند و گفتند ما در نوجوانی در همایش بچههای زمین در دوران آقای خاتمی و از طرف موسسه گفتوگوی تمدن ها یا در کلاس ها و آموزش ها یا مجلات شما شرکت یا همکاری کردیم و ادامه دادیم و خود را وامدار او می دانستند.
در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بزرگترین شخصیت های فرهنگ و هنر ایران بالیدند اما از شورای عالی جوانان و نوجوانان جز یک مشت مصوبه و شاید حق جلسه چه درمیآید؟
پزشکیان عزیز! قربانت بروم! آمده بودی تا به این بازیها پایان دهی نه آن که وقت خود را در این جلسات تلف کنی. شما که حوصله مباحث کسالتبار مجلس را هم نداشتی و بیشتر اوقات یا قدم میزدی یا نهجالبلاغه می خواندی اسیر این شوراها نشو هر چند ریاست بر یک عده صاحب منصب و دبدبه و کبکبه البته برای هر که جذاب است!