الهه جعفرزاده: در میانهی بحرانهای زیستمحیطی فزاینده و عقبماندگی ایران از روندهای جهانی مقابله با تغییر اقلیم، انتشار نامه رسمی سازمان حفاظت محیطزیست مبنی بر درخواست بودجهای معادل ۵۰ میلیارد تومان برای سفر هیئت ایرانی به اجلاس کاپ ۳۰ در برزیل، موجی از واکنشهای سیاسی و رسانهای را بهدنبال داشت. جمله طعنهآمیز یکی از نمایندگان مجلس که گفت «مگر میخواهید برزیل را بخرید؟»، تنها سطحیترین نمود این جدل بود. آنچه در پس این هیاهو نهفته است، پرسشهایی جدیتر درباره شفافیت، برنامهریزی و جایگاه ایران در دیپلماسی اقلیمی جهان است.
دکتر حسین آخانی، استاد دانشگاه تهران و از کارشناسان باسابقه حوزه محیطزیست، که تجربه حضور در کاپ ۲۹ را نیز در کارنامه دارد، در گفتوگو با خبرآنلاین با نگاهی مستند و تحلیلی، ابعاد پنهان و مغفول این ماجرا را واکاوی میکند و میگوید: «افشای نامه خانم انصاری به ریاست سازمان مدیریت و برنامهریزی به تاریخ ۲۱ مهر ۱۴۰۴ در خصوص تأمین بودجه سفر هیئت ایرانی به کاپ ۳۰ در برزیل، بمبی بود در فضای مجازی و رسانهای کشور. ماجرا آنقدر داغ شد که سر و صدای نماینده مشهور هم درآمد و جملهای گفت که کودکانه بودنش خیلی آشکار بود: با ۵۰ میلیارد تومان میشود برزیل را خرید!»
واکنش اولیه و تحلیل رقم بودجه
آخانی توضیح میدهد: «با انتشار نامه خانم انصاری، سیل پستها و خبرهایی که در این خصوص منتشر میشد به من سرازیر شد. بسیاری با آگاهی از روش انتقادی من انتظار داشتند از آن بهره ببرم. ولی من به این جور نامهها مشکوکم و فرض میگیرم که ممکن است حقهای در کار باشد. متأسفانه با واکنش مسئولان سازمان متوجه شدم که محتوای نامه درست است. با این حال به انتشار یک پست کوتاه و نرم در کانالم و استوری اکتفا کردم.»
او اضافه میکند: «من میدانستم که اگر ایران بخواهد در آن اجلاس پاویونی داشته باشد، این ۵۰ میلیارد تومان کاملاً منطقی و معقول است. بعد از انتشار نامه، مسئولان سازمان و خانم انصاری ضمن تأیید درخواست ۵۰ میلیارد تومان، هدفشان از این بودجه را برپایی پاویون ذکر کردند.»

تناقض زمانی و امکانناپذیری اجرای پاویون/ باید جزئیات دقیق اطلاعرسانی شود
این استاد دانشگاه اشاره میکند: «نامه در تاریخ ۲۱ مهر ماه ۱۴۰۴ نوشته شده است، تاریخ برگزاری کاپ هم ۱۰ تا ۲۱ نوامبر یعنی ۱۹ تا ۳۰ آبان بوده است. ولی ریاست سازمان این بودجه را برای ۱۵ و ۱۶ آبان –برای دو روز شرکت آنهم ۴ روز قبل از برگزاری رسمی کاپ– درخواست کرده است. اگر هیئت ایرانی بنا بود این بودجه را صرف اجاره پاویون کند، با تاریخهای ذکر شده در این نامه مطابقت ندارد.»
او همچنین در توضیح مفهوم «پاویون» و شرایط برگزاری و تجهیز آن میگوید: «پاویون یک سازه و نمایشگاه است که هر کشوری بنا به فرهنگ خود آن را ساخته و با نشان دادن جذابیتهای محیطزیستی، فرهنگی و حتی معماری بومی از حداکثر خلاقیت برای جذب مخاطب بینالمللی استفاده میکند. برای ساخت و تجهیز پاویون، حداقل ۶ ماه قبل بایستی با کمک طراحان و هنرمندان بنا آن را طراحی و اجزای آن با کشتی و یا وسیله دیگری به محل برگزاری منتقل میشد. طبیعی است که ارسال نامه در ۲۱ مهر و درخواست بودجه آنهم برای دو روز خارج از تقویم رسمی اجلاس قابل درک نیست.»

آخانی تأکید میکند: «پاویون هر کشور نشاندهنده میزان اهمیت آن کشور به محیطزیست است. اداره پاویون حداقل به ۱۰ نیروی کارکشته، مسلط به دو یا چند زبان نیاز دارد تا بتوانند با خیل بازدیدکنندگان –که اغلب مقامات رسمی و ارشد بینالمللی هستند– ارتباط بگیرند. آیا شاهدی وجود دارد که سازمان این تیم را آماده، آنها را ثبتنام رسمی کرده و ویزای آنها را درخواست کرده باشد؟»
طبق اظهارات آخانی، مهمترین اعتبار یک پاویون، برگزاری رخدادهای جانبی (Side Event) شامل همایش، جلسه بحث و نمایش فیلم است. آیا سازمان حفاظت محیطزیست قبل از تاریخ درخواست بودجه، فهرست این رخدادها، اعضای شرکتکننده، عنوان آنها و ساعات برگزاری را مشخص و اعلام کرده است؟
به عقیده او، با توجه به ۱۰ روز نمایشگاه، دستکم ۲۰ ایونت در صبح و بعدازظهر بایستی برنامهریزی میشد. اگر حتی برای یک ایونت این اتفاق افتاده، لازم است مشخصات اعضای دعوتشده و موضوع آن اطلاعرسانی شود.
تجربه سال گذشته و غیبت اتاق بازرگانی
آخانی که سابقه شرکت در کاپ ۲۹ در باکو را داشت، یادآور میشود: «به تجربه شخصی، اتاق بازرگانی ایران در سال ۱۴۰۳ شرکت فعالی در کاپ داشت. علیرغم آنکه آن اتاق اعلام آمادگی کرده بود که هزینه اجاره پاویون ایران را میدهد، متأسفانه دخالتهای وزارت امور خارجه و ضعف سازمان باعث شده که غرفه ایران خالی بماند. چرا از اتفاقات سال گذشته درسی گرفته نشد و آیا اتاق بازرگانی امسال در کاپ ۳۰ شرکت کرده است یا نه؟»
او ادامه میدهد: «در جلسهای که در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ در معاونت راهبردی ریاست جمهوری با حضور نمایندگان سازمان، وزارت امور خارجه، وزارت نفت و اتاق بازرگانی و دو استاد دانشگاه منجمله اینجانب برگزار شد، متأسفانه از زبان یکی از مسئولان جمله خطرناکی شنیدم که میگفت «موفقیت ما شکست کاپ است». اخیراً هم مدیرکل روابط بینالملل سازمان با گفتن عبارت اینکه «اگر ما به این اجلاس نرویم، برایمان تصمیم میگیرند»، دقیقاً همان هدف را به زبان دیگری بیان میکنند.»

نقش ایران در اجلاس و ضرورت حضور جامعه مدنی
این کارشناس تصریح میکند: «کشوری که خود معاهده اقلیمی پاریس را امضا نکرده است، قطعاً نقش تعیینکنندهای در این اجلاس ندارد، ولی اگر قصدشان شکست اهداف محیطزیستی است، بنده بهعنوان یکی از شهروندان ایرانی موافق شرکت حتی یک نفر از مسئولان با این دیدگاه نیستم. با اینحال معتقدم که جامعه مدنی و محیطزیستی و متخصصان و دانشمندان و بخش خصوصی بایستی حتماً از این فرصتهای بینالمللی بیشترین استفاده را بکنند. همه ما خواهان سربلندی ایران، کاهش آثار فجایع محیطزیستی هستیم. ایران یکی از بزرگترین قربانیهای تغییر اقلیم است.»
در پایان، آخانی خطاب به رئیس سازمان حفاظت محیطزیست میگوید: «به خانم انصاری توصیه میکنم فرد توانمندی را بر کرسی روابط بینالملل سازمان بنشانند و با تمام توان تلاش کند که ایران هم با پیوستن به معاهده پاریس باعث ارتقای جایگاه ایران در کاپ شود. شاید اتفاقات دو سال گذشته درس عبرتی شود و ایران در کاپ ۳۱ با تیمی از متخصصان، فعالان محیطزیستی، دانشجویان و دانشمندانش در یک پاویون شایسته تاریخ و فرهنگ و میراث محیطزیستی ایران شرکت کند. هرچند خودم هم در دلم به این جمله با گریه میخندم، ولی آرزو بر جوانان دیروز هم عیب نیست. عمری را ما با هزاران آرزو و امیدهای سرکوبشده گذراندیم ولی هرگز ناامید نشدیم.»
۴۷۲۳۲












