در کمتر از ۲۴ ساعت، دو حادثه مشابه در دو شهر بزرگ کشور ـ مشهد و ارومیه ـ رخ داد که هر دو، ریشه در آتشسوزی و انفجار تجهیزات ارتباطی داشتند.
به گزارش عصرخبر، حادثه نخست، شامگاه دوشنبه ۱۹ آبان در ایستگاه شریعتی مشهد روی داد؛ جایی که آتشسوزی در تجهیزات ارتباطی همراهاول، باعث سرایت دود به فضای مترو و ایجاد اختلال در خدمات شهری و قطع زیرساختهای ارتباطی منطقه شد. تنها یک روز بعد، حادثهای تقریباً مشابه در یکی از سایتهای ارتباطی این اپراتور در آذربایجان غربی رخ داد و دوباره افکار عمومی را متوجه پرسشهایی کرد که در ماههای اخیر، پیرامون ایمنی تجهیزات مخابراتی مطرح بوده است.
در حالی که شبکههای ارتباطی ستون فقرات زندگی دیجیتال امروزند، تکرار چنین حوادثی میتواند آسیبهایی جدی به اعتماد عمومی وارد کند. جامعهای که همین حالا هم با موجی از شایعات و سوءبرداشتها درباره «تشعشع دکلهای مخابراتی» مواجه است، حالا ممکن است با دیدن تصاویر آتشسوزی و انفجار، ترس تازهای را تجربه کند. ترسی که نهتنها ریشه در واقعیت ندارد، بلکه مستقیماً روند توسعه زیرساختهای ارتباطی را تهدید میکند.
باید پذیرفت که توسعه ارتباطات، بدون همراهی و پذیرش اجتماعی، ممکن نیست. هر حادثهای که موجب تقویت ذهنیت خطرناک بودن دکلهای مخابراتی شود، زمینه را برای افزایش ممانعتهای مردمی در مسیر نصب سایتهای جدید فراهم میکند. همین حالا هم در بسیاری از شهرها، پروژههای بهبود پوشش شبکه با مخالفتهای محلی مواجهاند و تداوم چنین تصاویری، این مقاومت را تشدید خواهد کرد. به بیان سادهتر، دود این بیاعتمادی، دیر یا زود به چشم همه کاربران خواهد رفت.
اما پرسش مهمتر این است که چرا چنین حوادثی رخ میدهد؟ آیا پای ضعف فنی در میان است یا بیاحتیاطی انسانی؟ یکی از فرضیههایی که از سوی کارشناسان فنی مطرح میشود، مربوط به کیفیت باتریهای ذخیرهساز انرژی در سایتهای ارتباطی است. با توجه به قطعیهای مکرر برق و فشار سنگینی که بر سیستم پشتیبان نیرو وارد میشود، کیفیت و ایمنی این باتریها اهمیتی حیاتی دارد. اگر این تجهیزات از استاندارد لازم برخوردار نباشند، نهتنها عمر مفیدشان کاهش مییابد، بلکه میتوانند به منبعی از خطر تبدیل شوند.
در سالهای اخیر، بهمنظور حمایت از تولید داخلی، بسیاری از اپراتورها موظف به استفاده از تجهیزات ساخت داخل شدهاند. این سیاست در ذات خود اقدامی درست و ملی است؛ اما در اجرا، گاهی کیفیت قربانی شعار میشود. حمایت از تولید داخلی نباید به معنای چشمپوشی از استانداردها باشد. صنعت مخابرات، صنعتی حساس و پرریسک است و حتی یک نقص کوچک در تجهیزات آن، میتواند خسارتهای سنگین مالی و اعتباری بهجا بگذارد.
لازم است سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و سایر نهادهای مسئول، بهصورت شفاف و فنی، علت دقیق این حوادث را بررسی و اعلام کنند. اگر مسئله از کیفیت پایین برخی تجهیزات ناشی میشود، باید در سیاستهای تأمین و کنترل کیفی، بازنگری جدی صورت گیرد. اگر هم حادثه ناشی از عوامل بیرونی یا شرایط محیطی بوده، باز هم اطلاعرسانی دقیق به افکار عمومی ضروری است. در عصر ارتباطات، سکوت، خود بزرگترین خطای ارتباطی است.
اپراتورها نیز باید با حساسیت بیشتری موضوع ایمنی تجهیزات خود را مدیریت کنند. اجرای برنامههای منظم پایش فنی، استانداردسازی انبار و نگهداری باتریها، نصب سامانههای هشداردهنده حرارتی، و آموزش نیروهای فنی برای مواجهه با خطرات احتمالی، از جمله اقداماتی است که میتواند از تکرار چنین رویدادهایی جلوگیری کند.
در نهایت باید تأکید کرد که توسعه ارتباطات کشور، بهویژه در آستانه گسترش فناوریهای پیشرفتهای چون نسل پنجم (5G)، بیش از هر زمان دیگری نیازمند اعتماد مردم است. اگر اعتماد آسیب ببیند، حتی بهترین زیرساختها هم نمیتوانند مأموریت خود را انجام دهند. توسعه واقعی زمانی رخ میدهد که مردم بدانند دکلهای ارتباطی نه تهدیدی برای سلامت آنان، بلکه پلی هستند بهسوی زندگی هوشمندتر، امنتر و مدرنتر.
حالا که دود حوادث مشهد و ارومیه هنوز از ذهنها پاک نشده، زمان آن رسیده است که شفافیت، مسئولیتپذیری و استانداردسازی، جای شعار را در حوزه ارتباطات بگیرد.