ما همه مقصریم!

الف چهارشنبه 21 آبان 1404 - 12:40
ایران در سال‌های اخیر با بحرانی‌ترین دوره خشکسالی تاریخ معاصر خود روبه‌روست. کاهش بارندگی، افزایش دما و سوء‌مدیریت منابع آبی، موجب افت بی‌سابقه ذخیره سدها و فشار بر شبکه‌های آب شهری شده است.
به گزارش ایسنا، روزنامه رسالت نوشت: ایران در سال‌های اخیر با بحرانی‌ترین دوره خشکسالی تاریخ معاصر خود روبه‌روست. کاهش بارندگی، افزایش دما و سوء‌مدیریت منابع آبی، موجب افت بی‌سابقه ذخیره سدها و فشار بر شبکه‌های آب شهری شده است. تهران، پایتختی که زیست‌بومش تنها گنجایش ۴ تا ۵ میلیون نفر را دارد، امروز بیش از دو برابر این جمعیت را در خود جای داده و اکنون در آستانه بی‌آبی قرار گرفته است، به طوری که مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای تهران وضعیت کنونی را «بی‌سابقه» خوانده و رئیس دولت هشدار داده است که اگر تا آذر باران نبارد، جیره‌بندی آب یا تخلیه تهران اجتناب‌ناپذیر خواهد بود!  

بی‌تردید، هیچ معجزه‌ کوتاه‌مدتی برای عبور از بحران آب وجود ندارد و مطابق تاکیدات پیوسته کارشناسان، مادامی که سیاست‌گذاران هدف خود را نه «افزایش عرضه‌ آب به هر قیمت»، بلکه «حفظ منابع موجود» قرار ندهند، این بحران حل نخواهد شد. 

مشکل از آسمان بی‌باران نیست، از عدم اصلاح ساختار مدیریت آب است
پایتخت و دیگر کلانشهرهای کشور این روزها یکی از جدی‌ترین مشکلات زیست‌محیطی و اجتماعی سال‌های اخیر را تجربه می‌کنند که با خشکسالی، کاهش بارندگی و رشد جمعیت شدت یافته، چنانکه اکنون دیگر این چالش قابل انکار نیست. بااین‌حال همچنان توسعه فنی و تکنولوژی سریع (به‌جای توسعه پایدار) عامل اصلی تصمیم‌گیری‌های توسعه‌ای کشور است و اکنون که سدسازی از رونق افتاده، توجه مسئولان و مقامات ذیربط به گزینه‌های تکنولوژیکی دیگری مانند انتقال آب و آب شیرین‌کن جلب شده و این موضوع به روشنی نشان می‌دهد آنچه کشور ما را به این نقطه رسانده، نه آسمان بی‌باران، بلکه عدم اصلاح ساختار مدیریت آب است. ساختاری که صرفا بر اجرای طرح‌های پرهزینه و ناپایدار انتقال آب متکی است. 

مشکلات کنونی آب کشور بیش از چندین دهه است که ایجاد شده و نمی‌تواند بلافاصله حل شود اما پر واضح است که چنانچه  تلاش‌های عمده‌ای در کاهش تقاضای آب صورت نپذیرد، باید وخیم‌تر شدن وضعیت منابع آب کشور را به انتظار نشست. 
می‌گویند علاج درد وقتی امکان‌پذیر است که نوع درد را بشناسیم. ما دچار بیماری مصرف بیش از اندازه هستیم. ما به مصرف بیش از حد، معتاد شده‌ایم و تمامی تلاش‌ دولت‌ها، تامین آب بیش‌تر برای تداوم اعتیاد ما بوده است. ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که برخلاف گذشتگان‌مان که خود را با شرایط زیستی ایران‌زمین سازگار کرده بودند و رمز مقاوم بودن را می‌دانستند، شهروندانی کم‌بنیه و حساس بار آمده‌ایم. در روزگاری که تغییرات اقلیمی، آثارش را به رخ ما می‌کشد، اصالت‌مان را فراموش کرده‌ایم و به جای نگاهی به نیاکان‌مان، در این خشکسالی  مسیرمان را گم کرده‌ایم. اگر بدانیم که مصرف بد آب یکی از عوامل نابودی منابع با ارزش‌مان بوده، حاضر نیستیم بهینه‌اش کنیم. اگر می‌دانیم که باید مصرف منابع آب تجدیدپذیر را کاهش دهیم، به سراغ منابع آب غیرتجدید شونده می‌رویم و تمام‌شان می‌کنیم. اگر می‌فهمیم که کشاورزی‌مان ایراد دارد و قسمت بزرگی از آب را داریم هدر می‌دهیم، با پروژه‌ها و سیاست‌های غیرمنطقی، همانی را هم که باقی مانده مصرف می‌کنیم. 

لزوم کاهش اتکا به راه‌حل‌های سازه‌ای و تکنولوژیکی
تردیدی نیست که متغیرهای طبیعی آب و هوا و خشکسالی تأثیر غیر قابل انکاری بر منابع آب داشته‌اند. با این حال، مشکلات آب ایران عمدتاً منشأ انسانی داشته و محصول دهه‌ها مدیریت ضعیف؛ ناشی از عدم پیش‌بینی، برنامه‌ریزی ناهماهنگ و درک اشتباه از توسعه است. ایران، در واقع، از خشکسالی اقتصادی– اجتماعی‌ای رنج می‌برد که ناشی از توسعه افسار گسیخته‌ است، توسعه‌ای که تقاضای آب را بسیار بیشتر از عرضه آب در دسترس کشور قرار داده و مجموعه این عوامل به ورشکستگی آبی منجر شده است. مدیریت کلان آب به‌جای تلاش برای حفاظت سخت از منابع آب، همچنان بر راه‌کارهای سازه‌ای به منظور افزایش ذخیره آب متمرکز است. با وجود تجربه شکست در حل مشکلات کمبود آب از طریق انتقال آب، همچنان چنین طرح‌هایی در مرکز توجه است. از سوی دیگر  پروژه‌های آب شیرین‌کن عظیم، محبوبیت بالایی را بدست آورده‌اند حتی اگر آن‌ها با هزینه‌های محیط زیستی و اقتصادی بالا همراه باشند. این در حالی‌ است که کاهش مصرف آب و افزایش بهره‌وری در استفاده از آب می‌تواند با هزینه پایین‌تری بدست آید. ضمن آنکه کشور ما به تغییر پارادایم «کنترل طبیعت» به پارادایم «مدیریت طبیعت» و کاهش اتکا به راه‌حل‌های سازه‌ای و تکنولوژیکی نیاز دارد.

این تنها زمانی دست یافتنی است که تصمیم‌گیرندگان متوجه شوند که آن‌ها توانایی محدودی برای کنترل طبیعت به منظور به حداکثر رساندن منافع اقتصادی دارند. بدون شناخت کافی از راه‌حل‌های فنی عرضه محور آب و نقش عمده‌ای که انسان در ایجاد و تشدید کمبود آب در ایران بازی کرده است، یعنی «خشکسالی انسانی» تلاش‌های کشور در حل مشکلات آب محکوم به شکست است. 
حال اینکه عیسی بزرگ‌زاده، سخنگوی صنعت آب، به‌تازگی در گفت وگو با ایسنا تایید کرده است که مبنای اصلی برنامه فعلی دولت برای تامین آب پایتخت، «طرح انتقال آب از طالقان» است.
اگرچه در برخی مناطق پایتخت، کمبود آب به حدی است که به دلیل کاهش فشار آب استفاده از مخازن و پمپ‌های خانگی ضروری شده، اما محمد درویش، پژوهشگر محیط‌زیست، در گفت وگو با روزنامه توسعه ایرانی، هشدار داده است که چنین اقداماتی فقط بحران را از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل می‌کند: «آب طالقان را به تهران آوردیم تا لحظه تایتانیک تهران را اندکی عقب اندازیم، همان‌گونه که سرشاخه‌های کارون، دز و زاب را برای اصفهان و یزد منحرف کردیم. نتیجه چه شد؟ فقط مهاجران بیشتری از زاگرس و خوزستان راهی شهرهای مرکزی شدند. به‌زودی مردم بی‌آب طالقان نیز مهاجران تازه تهران خواهند بود. چرا از سرنوشت تلخ اصفهان عبرت نمی‌گیریم و همچنان بر طبل طرح‌های انتقال آب می‌کوبیم.»

ساسان نویدی، کارشناس منابع آب نیز معتقد است که چنین پروژه‌هایی هیچ‌گاه به بهبود وضعیت منتهی نشده و رهاورد آن، خشکیدن رودخانه‌ها، فرونشست زمین و کمبود شدید آب برای مبدا و مقصد انتقال آب است. باید توجه داشت که در کشور ما بخش کشاورزی حدود ۹۰ درصد از منابع آبی را به خود اختصاص داده، در حالی که آب شرب فقط حدود ۸ درصد از میزان آب مصرفی را شامل می‌شود. صنایع هم معادل ۲/۱ درصد از کل مصرف آب کشور را به خود اختصاص داده‌اند. بنابراین بیش از هر اقدامی، به اصلاح الگوی کشت نیاز است که کشت گونه‌های کم‌نیاز و سازگار با اقلیم هر منطقه (مانند کشت گلخانه‌ای به جای کشاورزی سنتی، یا جایگزینی زعفران و پسته به جای برنج و هندوانه در مناطق خشک) جایگزین محصولات آب‌بر اما سودآور مانند برنج شود. اجرای این کار نه تنها فشار وحشتناک بر منابع آبی زیرزمینی را کاهش می‌دهد، بلکه در بلندمدت با افزایش بهره‌وری و درآمدزایی محصولات استراتژیک، امنیت غذایی و اقتصادی کشاورزان را نیز تضمین می‌کند و کشور را از اتکا به پروژه‌های پرهزینه و غیرپایدار مانند انتقال بین‌حوضه‌ای آب بی‌نیاز می‌سازد.
در حالی که بسیاری از کشورهای کم‌باران و درگیر با خشکسالی توانسته‌اند از طریق بازیافت پساب و اصلاح الگوی کشت، نیازهایشان را برآورده کنند، مسئولان ما همچنان به طرح‌های پرهزینه و غیرکارآمد تکیه دارند. البته به تعبیر برخی از کارشناسان وضعیت طوری شده است که بازگشت از این مسیر دشوار است، میلیون‌ها نفر به‌خاطر طرح‌های بی‌قاعده‌ کشاورزی، در بخش کشت و صنعت مشغول به کار شده‌اند، و اگر قرار باشد حجم کشاورزی کشور کاهش یابد، بسیاری از آن‌ها بیکار خواهند شد. یعنی اگر همین امروز هم اراده مسئولان بر تغییر رویه کنونی باشد، ده‌ها سال طول می‌کشد که تبعات مدیریت غلط چنددهه گذشته پایان یابد، تازه اگر وضعیت به مرحله غیرقابل‌بازگشت نرسد.

همواره در ذهنیت مقامات ذیربط، آب هم مانند بسیاری از منابع، غنیمت محسوب شده. هر جا آبی جاری است، فکر می‌کنند که باید از آن بهره‌برداری کنند. سالیان پیش در جریان یکی از بحث‌ها درباره‌ مدیریت آب، یکی از نمایندگان مجلس گفته بود: «حیف این آب رودخانه‌ها نیست که به دریاها بریزد؟! چرا از ذره‌ذره‌ این آب‌ها استفاده نکنیم»! حال اینکه جاری‌بودن آب رودخانه از مبدا تا مقصد، برای اقلیم منطقه، ضرورتی حیاتی دارد. 

نیاکان ما، خود را به کم‌آبی عادت داده بودند
کما اینکه در تاریخ ایران، خشکسالی‌هایی به مراتب بدتر از موارد مشابه در چند دهه‌ اخیر رخ داده است، و ایرانیان توانسته بودند که از این بحران‌ها عبور کنند. چراکه مردم خود را به کم‌آبی عادت داده و سبک زندگی خاصی را تجربه کرده بودند، اما با اجرای طرح‌های نابخردانه‌ انتقال آب و احداث صنایع پرمصرف، آن سبک زندگی چندهزارساله، در عرض چنددهه دچار دگرگونی اساسی شده است و اکنون ایران در قعر یکی از بحرانی‌ترین سال‌های آبی چند دهه اخیر خود فرو رفته و بالغ بر ۲۰ استان کشور از ابتدای پاییز حتی یک قطره باران هم ندیده‌اند، با این وجود برای مدیریت آب کشور همچنان، «افزایش عرضه به هر قیمت» در اولویت است؛ از سدسازی بی‌محابا تا طرح‌های انتقال آب بین‌حوضه‌ای، و روی آوردن به آب‌شیرین‌کن‌های پرهزینه و این یعنی درک سیاست‌گذاران از مفهوم مدیریت آب ناقص است. 
مدیریت پایدار آب به مفهوم کنترل و کاهش تقاضا، بازچرخانی آب، و بهبود بهره‌وری مصرف متکی است. درکشور ما نیز حل بحران آب نه با یافتن منابع جدید، بلکه با مدیریت بهتر منابع موجود ممکن خواهد بود.

بی‌توجهی به مدیریت آب، سرزمین را به‌سوی ناپایداری می‌برد
بسیاری از مدیران همچنان آب را به چشم کالا می‌نگرند، حال اینکه آب فراتر از کالاست و باید آن را همچون سیستمی به شدت پیچیده با متغیرهای متعدد دید و مدیریت آن مستلزم درک همزمان کشاورزی، مدیریت منابع آب زیرزمینی، زمین‌شناسی، جامعه‌شناسی، زیست‌شناسی، بیوشیمی و دیگر حوزه‌های مرتبط است.
یکی از تحلیلگران مسئله آب که در آن سوی مرزهاست، پیشتر به نکته‌ درستی اشاره کرد بود، اینکه «تربیت کارشناسانی که تنها به «تأمین و انتقال آب» در چارچوب پروژه‌های فنی و سازه‌ای می‌نگرند، و فاقد درک جامعه‌شناختی، زیست‌محیطی و اقتصادی بحران آب‌اند، به بازتولید همان الگوهای غلط منجر شده است. در این مدل، آب به عنوان «مقداری ماده قابل جابه‌جایی» دیده می‌شود، نه به عنوان بخشی از یک اکوسیستم شکننده و پیچیده. در چارچوب تصمیم‌سازی، نظام مدیریت منابع آب در ایران به طور متمرکز و عمدتاً بدون مشارکت واقعی ذینفعان محلی اداره شده است. شورای عالی آب، به عنوان نهاد بالادستی، توسعه را در بسیاری موارد بر معیارهای پایداری و حفاظت از منابع طبیعی مقدم دانسته است. وزارت نیرو، که قدرت اول این شورا است، بیشترین نقش را در سیاست‌گذاری منابع آب ایفا می‌کند، در حالی که وزارت جهاد کشاورزی به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب، اغلب در جهت حفظ الگوهای مصرف ناپایدار حرکت کرده است.

سازمان حفاظت محیط زیست هم، گرچه بعضاً هشدارهایی داده، در عمل کارکردی تزئینی داشته و نتوانسته در برابر پروژه‌های مخرب از محیط زیست حفاظت کند.»
به باور این تحلیلگر مسئله آب، با وجود تمامی مشکلات ساختاری و مدیریتی که بر حوزه حکمرانی آب حاکم است، الگوهای بارندگی و دوره‌های خشکسالی طولانی‌تر نیز چشم‌انداز مواجهه با بحران آب را نگران کننده‌تر کرده است. بنابراین اگر امروز ساختار مدیریت آب نیز تا حدودی اصلاح شود، باید برای آینده‌ای آماده شد که در آن منابع آب تجدیدپذیر، کمتر و رقابت برای دسترسی به آن‌ها شدیدتر خواهد بود. بی‌توجهی به مدیریت آب در شرایط اقلیمی جدید، چه در بخش شهری و چه در بخش کشاورزی، و حتی صنعت، سرزمین را به‌سوی ناپایداری خواهد برد و جبران این ناپایداری به آسانی میسر نخواهد بود. در چنین شرایطی، تزریق منابع مالی، بدون تغییر رویکرد مدیریتی به سمت توسعه پایدار، کاهش مصرف، و ذخیره‌سازی منابع برای آینده، نه تنها بحران را برطرف نخواهد کرد بلکه ممکن است آن را با شدت بیشتری بازتولید کند. توسعه‌ سازه‌محور و تمرکز بر افزایش عرضه‌ آب، بدون توجه به ظرفیت‌های طبیعی و محدودیت‌های اکولوژیکی، ایران را در برابر تغییرات اقلیمی آسیب‌پذیرتر خواهد کرد.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.