نرگس کیانی: «مرگ ناباورانه فواد شمس»، نه بیشتر و نه کمتر و انگار دست کسی نمیرود چیزی جز این بر خبر تلخی بیفزاید که صبح چهارشنبه، ۲۱ آبانماه منتشر شد جز تاکید بر این که: «اگر به خودکشی فکر میکنید یا از قصد فرد دیگری در این زمینه آگاهید، لطفا حتما با شمارههای: ۱۲۳ اورژانس اجتماعی، ۱۴۸۰ صدای مشاور، ۱۱۵ اورژانش شهری تماس بگیرید. «طعم گیلاس» نیز یک سامانه نوشتاری و قابل سرچ در گوگل است که دسترسی ۲۴ ساعته به مشاور بحران را در قالب چت فراهم میکند.» فواد شمس، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی متولد ۲۲ تیر ۱۳۶۵ در کرج بود. او کارشناسی ارشد خود را در رشته جغرافیا و برنامهریزی از دانشگاه تهران دریافت کرد و مهرماه امسال نیز در مقطع دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شده بود. مرگ ناباورانه او، بهانهای شد تا بار دیگر با دکتر امیرحسین جلالی، روانپزشک اجتماعی و رواندرمانگر روانکاوانه فرد و گروه به گفتوگو بنشینیم. او که پیش از این نیز بارها در مورد پروتکل انتشار اخبار خودکشی در رسانهها صحبت و بر آن تاکید کرده بود، بار دیگر از نکاتی گفت که بیتوجهی به آنها میتواند جرقهای بر انبار باروت افراد آسیبپذیر باشد.

تاکید چندباره بر پروتکل انتشار اخبار خودکشی در رسانهها
امیرحسین جلالی ندوشن در پاسخ به این که وظیفه رسانه هنگام انتشار خبر، در پیشگیری از سوق دادن افراد آسیبپذیر به سمت خودکشی، چیست، چنین گفت: «تدوین پروتکلهای نحوه پوشش اخبار خودکشی و تاکید بر رعایت آن در رسانهها به دلایل مختلف ازجمله یک دلیل جدی است؛ زدودن این اخبار از پیامهای خاص. پیامهایی خاص ازجمله ساختن و پرداختن تصویر یک قهرمان از شخص و تصویر یک عمل قهرمانانه از اقدامش. به عبارت دیگر تنظیم و انتشار این اخبار به هیچ عنوان نباید به گونهای باشد که عمل خودکشی و شخصی که به آن دست زده است، رنگوبوی قهرمانانه بگیرد. چراکه کاملا محتمل است این اخبار بر برخی افراد اثرگذار باشد. ازجمله بر کسانی با افکار خودکشی یا سابقه آن، یا کسانی که به لحاظ شرایط زندگی در موقعیتی آسیبپذیر قرار دادند. درواقع این اخبار میتواند همچون جرقهای در انبار باروت برای آنها عمل کند. به همین دلیل تاکید میشود که در انتشار اخبار، نباید به نحوی عمل کرد که چنین اتفاقی رخ دهد.»
او ادامه داد: «در کنار اینها، تاکید میشود که بهتر است اخبار خودکشی تبدیل به خبر یکِ رسانهها، چه آنلاین و چه مکتوب نشود. به عبارت دیگر طوری جانمایی نشود که توجه بگیرد. ضمن این که بهتر است در تیتر از کلمه «خودکشی» یا برخی جایگزینهای آن استفاده نشود. در مورد این جایگزینها نیز باید اشاره کنم که بعضا تصور میشود این جایگزینها، بهتر از کلمه «خودکشی» هستند در حالی که متوجه بار معنایی آنها نیستیم. به عنوان مثال «مرگ خودخواسته»، به فرد عاملیت میدهد و ایدهی خودکشی را ایدهای بهینه و ارزشمند نشان میدهد. همچنین لازم است که به خودکشی چه در تیتر و چه در متن خیر، به عنوان عملی تکعاملی نگاه نشود. به عنوان مثال نوشته نشود: «دانشآموزی به علت فقر خود را کشت» و... چون خودکشی اصولا پدیداری پیچیده است و «عمل خودکشی» با «زمینهسازهای عوامل خطر خودکشی» دو پدیدهی جدا از هم و متفاوتند با این که بسیار به یکدیگر پیوستهاند. درنتیجه سادهسازی آن نه تنها کمکی نمیکند که خطر اقدام مجدد را در افراد آسیبپذیر بالا میبرد. در کنار این حدالامکان باید از گمانهزنی و مرموز نشان دادن مسئله پرهیز کرد. در آخر نیز اشاره به راهحلهای کمک به افراد آسیبپذیر و ذکر شماره تماسهای ضروری امری لازم است.»
گفتن و نوشتن از شیوهی مرگِ افرادی که چنین درمیگذرند، به رسمیت شناختن حق آنهاست یا بیتوجهی به افراد آسیبپذیر؟
او در جواب این که اشاره به «خودکشی» فرد در خبر به عنوان علت مرگ را، چهطور ارزیابی میکند، گفت: «این موضوع نیز یکی از نکاتی است که باید به آن توجه کرد. این نکته هرچند بخشی از همان پروتکل انتشار اخبار خودکشی است اما به لحاظ اخلاقی نیز باید به آن اندیشید. همه ما میدانیم که در فضای رسانهای امروز امکان انتشار خبر با یک توئیت یا پست اینستاگرام بسیار سهلالوصول است و افراد الزاما منتظر اخبار رسانههای رسمی نمیمانند. فراموش نکنید که هر فردی به هر روی، خانواده و دوستانی دارد. اگر شخص شناختهشدهای هم باشد که این دایره گستردهتر میشود. این افراد، بسیار میتوانند تحت تاثیر این اتفاق قرار بگیرند و دچار تروما و سوگی چندلایه، پیچیده و آزاردهنده شوند. ضمن این که انتشار این خبر، خواهناخواه با انبوهی از حدسوگمان و تحلیل همراه است. در حالی که ما به لحاظ علمی میدانیم که بسیاری از حدسوگمانهایمان در مورد علت خودکشی افراد، حدس و گمانهایی دقیق نیستند. چراکه خودکشی به لحاظ علمی امری بسیار پیچیده است و فضای خبری آن صرفا به فضایی تحلیلگرانه و عرض اندام برای دیگران تبدیل میشود. به زعم من اگر حلقهی اطرافیان فرد راضی به انتشار علت مرگ فرد نباشند، به لحاظ اخلاقی باید به نظرشان احترام گذاشت. اگرچه در بسیاری از موارد ازجمله در مورد افراد شناختهشده، اخبار بسیار سریعتر از آنکه بخواهیم مانع انتشارشان شویم، منتشر میشوند.»
افکار خودکشی الزاما به معنای در آستانه اقدام بودن نیست/ تلاشی برای ایجاد احساس کنترل
این دانشیار روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران و عضو هیأت مدیره و سخنگوی انجمن علمی روانپزشکان ایران در پایان چنین گفت: «فراموش نکنید افکار خودکشی، با اقدام به خودکشی بهویژه خودکشی منجر به مرگ، از زمینهها و بسترهای متفاوتی برخوردار است. هرچند خودکشی منجر به مرگ، قطعا با افکار خودکشی آغاز میشود. با این حال، تاکید من بر این است که داشتن افکار خودکشی، الزاما به معنای در آستانهی اقدام به خودکشی بودن، نیست. به عبارت دیگر، افکار خودکشی در ذهن برخی، دارای معانی دیگری جز آنچه اشاره کردم نیز هست. درواقع، توامان بودن افکار خودکشی با عدم اقدام، به این معنا نیست که فرد چنانچه ممکن است خود تصور کند، از «شهامت کافی» برای این کار برخوردار نیست. افکار خودکشی، گاهی اوقات ایدهای برای دست یافتن به احساس کنترل است. بهویژه که شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که بهتبع بر زندگی شخصی افراد اثرگذار است، موجب از بین رفتن احساس کنترل میشود؛ کنترل بر وضعیت پیرامون، آینده و سرنوشت. در چنین شرایطی فکر کردن به خودکشی، موجب این احساس در فرد میشود که دست کم بر شرایط زمانی، مکانی و شیوه مرگ خود مسلط است. پس در چنین شرایطی، افکار خودکشی میتوانند به عبارتی به ایدهای برای ایجاد احساس کنترل تبدیل شوند. پس این افکار الزاما به معنای در آستانهی اقدام به خودکشی بودن نیست و اتفاقا ممکن است به محرکی برای کمک گرفتن تبدیل شوند؛ کمک برای این که ایده خودکشی، از میان ایدههای موجود حذف شوند.»
در پایان خبرآنلاین بار دیگر خود را موظف به تاکید بر این موضوع میبیند که اگر به خودکشی فکر میکنید یا از قصد فرد دیگری در این زمینه آگاهید، لطفا حتما با شمارههای: ۱۲۳ اورژانس اجتماعی، ۱۴۸۰ صدای مشاور، ۱۱۵ اورژانش شهری تماس بگیرید. «طعم گیلاس» نیز یک سامانه نوشتاری و قابل سرچ در گوگل است که دسترسی ۲۴ ساعته به مشاور بحران را در قالب چت فراهم میکند.
۲۴۲۲۴۲












