خبرگزاری مهر – گروه استانها، مهدی نگهبان: استاد منصور ضمیری نژاد برای همیشه از میان ما رفت و امروز پنجشنبه ۲۲ آبان ماه برای همیشه در آغوش خاک آرام خواهد گرفت؛ اما وقتی شعری از زندهیاد منصور ضمیرینژاد میخوانی، حس میکنی شاعر پیش از آنکه واژهها را بنویسد، آنها را زیسته است؛ البته شعرهای او قرابت معنایی زیادی برای ما ایجاد میکند به قول استاد؛
«میگویم از احوال تو با شانهبهسرها
فرصت بدهندم اگر، اما و اگرها
بگذشتهام از خویش به گردت نرسیدم
محبوب من، ای نام تو سرخط خبرها
با نام تو سر را به بلندای تو بردم
بینام تو میمیرم از این طعن و تشرها
سجاده به نام تو گشودم که بپرسم
چون میشود آسوده شد از بیم خطرها
من در پیات از هر چه بلا بود گذشتم
مانده است به پیشانی من نقش سفرها
بی چشم تو، در شهر بلا خیزد و افسوس
ای نابترین مثنوی، ای روح هنرها»
غزلِ تمنای دیدار و تسلیم عشق
در این غزل، ضمیرینژاد گفتوگویی درونی با «محبوب» دارد؛ محبوبی که هم میتواند معشوق زمینی باشد و هم نمادی از حقیقت، زیبایی یا خداوند.
او با زبانی نرم و پرشور، از راه دشوار عشق میگوید؛ راهی که شاعر در آن از خویش گذشته، اما هنوز به مقصد نرسیده است.
در مصرع «بگذشتهام از خویش به گردت نرسیدم»، شاعر تمام رنج سالهای جستوجو را در یک جمله فشرده کرده است؛ گویی عمری صرف پیمودن راهی کرده که به وصال نرسیده، اما هنوز دل از طلب برنداشته است.
«محبوب من، ای نام تو سرخط خبرها» شاید یکی از درخشانترین تعبیرهای عاشقانه شعر معاصر جنوب باشد. برای منصور ضمیرینژاد، عشق نه خبر آخر که خبر اول جهان است؛ حقیقتی که ارزش دارد همهچیز را در حاشیه آن نوشت.
منصور ضمیرینژاد در سراسر زندگیاش شاعری مسافر بود؛ مسافری میان زمین و آسمان شعر.
در بیت «من در پیات از هر چه بلا بود گذشتم / مانده است به پیشانی من نقش سفرها»، شاعر، رنجهای مسیر را بر چهره خود حکشده میبیند؛ این «نقش سفرها» فقط استعارهای از سختیهای زندگی نیست؛ گواه عمری تلاش و پایداری در مسیر عشق، شعر و انسانیت است.
منصور ضمیرینژاد از چهرههای ماندگار شعر جنوب بود؛ شاعری که غزل را با زندگی درآمیخت و کلمه را به سجادهی عشق بدل کرد.
او در غزل، پیوند میان زمین و آسمان را جستوجو میکرد و در واژههایش همیشه ردّی از فروتنی، نجابت و اشتیاق جاری بود.
اکنون که از میان ما رفته است، شعرش باقی است؛ صدایی که از رودان برخاست و تا ابد در گوش دل ادبیات ایران طنین خواهد داشت:
محبوب من، ای نام تو سرخط خبرها...
منصور ضمیری، عاشق به تمام معنای غزل و مهربانی
عبدالله خوشرفتار، شاعر و پژوهشگر رودانی، در گفتگو با خبرنگار مهر، از ویژگیهای اخلاقی و ادبی زندهیاد منصور ضمیری، شاعر برجسته و نخستین رئیس انجمن شعر هرمزگان سخن گفت و او را «عاشق به تمام معنا» و «یکی از اعجوبههای غزل عاشقانه ایران» توصیف کرد.
خوشرفتار در آغاز این گفتگو با اشاره به منش اخلاقی استاد ضمیری اظهار کرد: استاد، انسانی بسیار فرهیخته، خوشبرخورد، مؤدب و متین بود. در معاشرت با مردم چنان انعطاف و درک عمیقی داشت که با هر قشری، به زبان و حال همان قشر سخن میگفت؛ با جوان، جوان میشد، با پیر، پیر، و با کودک، کودک؛ این توان ارتباطی و روابط عمومی قوی، نشانه روح بزرگ و درک انسانی او بود.
وی افزود: در تمام سالهایی که استاد را میشناختم، کمتر کسی را دیدم که از او دلگیری یا رنجی به دل داشته باشد. ضمیری نه به کینه و حسد میاندیشید، نه به رقابت ناسالم. ذهن و دلش سرشار از عشق، مهربانی و اندیشه شعر بود. او بهراستی عاشق انسانها بود و تنها دغدغهاش شعر و عشقورزیدن بود.
از نوجوانی تا ریاست انجمن شعر هرمزگان
به گفته خوشرفتار، سابقه شاعری استاد منصور ضمیری به بیش از چهار دهه پیش بازمیگردد.
او ادامه میدهد: استاد از دوران نوجوانی پا به دنیای شعر گذاشت و خیلی زود به چهرهای شاخص در محافل ادبی جنوب کشور تبدیل شد. در نخستین انتخابات انجمن شعر هرمزگان، در رقابتی شایسته با استاد محمدعلی بهمنی، بهعنوان نخستین رئیس انجمن برگزیده شد و این انتخاب، نشان از جایگاه ادبی و اعتماد جامعه شعری به او داشت.
او افزود: در سالهای بعد از انقلاب نیز استاد با تمام وجود در خدمت شعر و فرهنگ استان بود؛ بسیاری از شاعران جوان هرمزگان که امروز نام و جایگاهی دارند، حاصل حمایتها، تشویقها و راهنماییهای او هستند. ضمیری نهتنها شاعر، بلکه معلمی دلسوز برای نسلهای پس از خود بود.
غزل سرایی در سطح کلاسیک
این شاعر رودانی در ادامه گفت: سبک شعری استاد ضمیری، غزل کلاسیک عاشقانه بود؛ غزلی که از عشق، لطافت، صداقت و تجربه درونی میجوشید؛ حدود ۲۰ تا ۲۵ سال پیش، نخستین مجموعه شعر او با عنوان جای پای عشق منتشر شد. در آن سالها نیز قصد داشت مجموعه دیگری از غزلهایش را منتشر کند، اما اجل مهلتش نداد. دفتر شعرهای او بیش از ۳۰۰ تا ۴۰۰ غزل دارد که هرکدام جلوهای از زیبایی و احساس است؛ غزلهایی که هر یک، تصویری تازه از عشق و زندگی را به زبان فارسی افزوده است.
خوشرفتار با تأکید بر ارزش هنری آثار ضمیری تصریح کرد: استاد، در مضمونسازی و خلق تصاویر شعری، بیبدیل بود. بسیاری از اهل ادب او را از ستونهای اصلی غزلسرایی جنوب کشور میدانند. هر بیتش نشان از دانایی، ظرافت و تجربه انسانی داشت. اگر قرار باشد از شاعران شاخص هرمزگان یاد کنیم، نام منصور ضمیری در صدر میدرخشد.
اعجوبهای که غزل را زیست
خوشرفتار گفت: از دیدگاه جامعهی ادبی، فقدان استاد ضمیری، از دست دادن یکی از ستونهای غزل فارسی است. او در واژه و معنا اعجوبه بود؛ کسی که شعر را فقط نمینوشت، بلکه زندگی میکرد. غزل برای او نه قالبی ادبی، بلکه شیوه زیستن بود. او با کلمه عشق میورزید و از عشق شعر میساخت.
وی با یادآوری خاطرات شخصیاش گفت: من علاوه بر نسبت فامیلی، حدود ۲۵ سال رابطهای صمیمی و رفیقانه با استاد داشتم. گاه نیمهشب دلتنگ میشد، تماس میگرفت و با همان لحن مهربانش میگفت: «مردک مگه مه همیشه کار امسته بتو زنگ ارزم بابا دلم بتو تنگ بوده بی تا سوار ماشین ببنگ دوری بزرنگه» آخرین بار، چند روز پیش از درگذشت اش، در واتساپ برایم شعری فرستاد. در پاسخ نوشتم: دیگر منصور سابق نیستی. او با لبخند نوشت: باز هم منصور سابق میشوم، باز هم شور دقایق میشوم. همین جمله آخر، هنوز در ذهنم طنین دارد.
میراث جاودانه یک شاعر جنوبی
عبدالله خوشرفتار در پایان گفت: روح استاد منصور ضمیری شاد و یادش گرامی. او یکی از معدود شاعرانی بود که در تمام عمرش وفادار به شعر کلاسیک و عشق انسانی ماند. امروز اگر در هرمزگان شاعران جوانی میدرخشند، بیشک ریشه در محبت، آموزش و حمایتهای او دارند. نامش با غزل و عشق در هم آمیخته است و هرجا سخن از شعر جنوبی است، بیتردید یاد منصور ضمیری زنده خواهد بود.
استاد ضمیری غزل سرایی صاحب سبک بود

مهسا عبدی، فعال حوزه شعر و ادبیات، در گفتگو با خبرنگار مهر با ابراز تأسف از درگذشت منصور ضمیرینژاد، شاعر برجسته رودانی، او را یکی از چهرههای ماندگار غزل در جنوب کشور دانست و گفت: استاد ضمیرینژاد را میتوان یکی از غزلسرایان فرهیخته و صاحبسبک استان هرمزگان دانست. او نهتنها شاعری توانا، بلکه دانشمندی در حوزه ادبیات بود. بسیاری شعر میگویند، اما اندک کسانی هستند که مانند او تسلط عمیق بر مبانی و ظرایف شعر فارسی داشته باشند.
وی ادامه داد: شعرهای استاد ساختاری منسجم و حسابشده داشت؛ بهطوریکه اگر حتی یک بیت از آن حذف میشد، کل شعر فرو میریخت. او با وسواس شاعرانه و شناخت کامل از زبان و موسیقی شعر، اثری میسرود که هر جز آن در خدمت کل بود. همین ویژگی باعث میشد شعرش هم دلنشین باشد و هم از استحکام فنی برخوردار.
نسلی شاگرد استاد ضمیرینژاد
عبدی با اشاره به نقش محوری ضمیرینژاد در رشد شعر هرمزگان گفت: استاد نخستین کسی بود که مسئولیت انجمن شعر هرمزگان را بر عهده گرفت. او در عمل شالوده فعالیتهای ادبی در استان را بنا نهاد و به نوعی میتوان گفت نسل کنونی شاعران هرمزگان یا مستقیماً شاگرد او بودهاند یا از شاگردانش آموختهاند. حضورش در محافل ادبی همیشه با احترام و تأثیر همراه بود.
فروتنی شاعر و دغدغه هدایت جوانان
این شاعر جوان درباره منش و رفتار استاد افزود: با وجود جایگاه والایی که داشت، انسانی بسیار متواضع و بیادعا بود. هیچگاه به دانشی که داشت فخر نمیفروخت و هرگز نگاه از بالا به دیگران نداشت. هرکس از او راهنمایی میخواست، با مهربانی پاسخ میداد. باور داشت شاعر باید خودش را از درون کشف کند و استاد تنها نقش هدایتگر را دارد. حتی در سالهای پایانی عمر، شاعران جوان شعرهایشان را برای او میفرستادند تا ویرایش و نظر دهد. خودش میگفت: شاعر باید خودش را پیدا کند، من فقط چراغی در مسیرش روشن میکنم.
عبدی با یادآوری تجربه شخصیاش گفت: با اینکه حوزه اصلی او غزل، رباعی و طنز بود، وقتی شعر سپید برایش میخواندم، با دقت گوش میکرد و نکتهبهنکته توضیح میداد. میگفت: این بخش را بازنویسی کن، عیب ندارد، دوباره بنویس اما درستش کن. او هرگز دلسرد نمیکرد؛ برعکس، تلاش میکرد شاعر درون تو را بیدار کند. همین ویژگی، از او یک معلم واقعی ساخته بود.
صدای ماندگار شاعر در گوش هرمزگان
این شاعر هرمزگانی با توصیف حس خود از شعرخوانی ضمیرینژاد افزود: وقتی شعرهایش را میخوانم، انگار صدای خودش در ذهنم طنینانداز میشود. او شعر را با لحن درست و آوای موسیقایی میخواند؛ هر واژه را دقیق تلفظ میکرد و خوانش او از اشعار کلاسیک مانند سعدی و حافظ هم بینقص بود. خیلی از شاعران شعر خوب مینویسند، اما در خوانش ضعف دارند؛ استاد ضمیرینژاد در هر دو زمینه استاد بود.
عبدی در پایان گفت: به جرأت میگویم استاد ضمیرینژاد آنقدر شاعر بود که وقتی شعرهایش را میخوانی، صدای خودش پیش از کلمات در گوش میپیچد. همین ماندگاری صدا و معناست که او را به پیر فرزانه غزل هرمزگان تبدیل کرده است.
استاد ضمیری چراغ هدایت برای شاعران جوان بود
موسی رونما رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رودان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: واقعاً از دست دادن استاد ضمیری یک شوک بزرگ برای جامعه فرهنگ و هنر رودان بود. وقتی خبر درگذشت ایشان منتشر شد، بسیاری از هنرمندان، شاعران و دوستداران ادبیات بلافاصله پیامها و اظهار تأسف خود را ابراز کردند.
وی افزود: استاد ضمیری علاوه بر اینکه یک شاعر برجسته بود یک راهنمای فکری و الهامبخش برای نسلهای جوان هم به شمار میآمد و جامعه ما یکی از ستونهای ادبی خود را از دست داده است و این فقدان، خلأ احساساتی و فرهنگی برجای گذاشته است.
وی ادامه داد: استاد ضمیری در زمینه غزلسرایی و شعر کلاسیک تبحر ویژهای داشتند. ویژگی بارز آثار او، ترکیب احساس عمیق عاشقانه و زبان ادبی فاخر بود. کتاب ایشان با عنوان «جای پای عشق» نمونهای شاخص از این هنر است. در این مجموعه، هر غزل نه تنها از نظر ساختار و وزن و قافیه استادانه است، بلکه با عمق روح و احساس انسانی نیز سرشار شده است.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی رودان خاطرنشان کرد: استاد ضمیری چراغ هدایت برای شاعران جوان و علاقهمندان به ادبیات بومی بودند. حضور ایشان در گردهماییها، شبهای شعر و جشنوارههای محلی همیشه یک فرصت ارزشمند برای آموختن و الهام گرفتن محسوب میشد. روحیه ایشان، بهخصوص در انتقال تجربیات به نسلهای بعد، باعث شد بسیاری از شاعران جوان امروز رودان، مسیر خود را با الهام از استاد آغاز کنند. ایشان همیشه میگفتند: «شعر باید از دل برآید و دوباره به دل بازگردد.» این جمله، منش و فلسفه شعر ایشان را بهخوبی نشان میدهد.












