همشهری آنلاین - محمد سرابی: در دومین قسمت برنامه «چارده» تلویزیون همشهری میزبان محمد صمیمی، شاعر و نوحهسرا بودیم. نوحه بسمالله النور که درباره حضرت فاطمه زهرا(س) سروده شد یا نوحههای دیگری مانند «مقام همدمی...» و «اذان نگو...» که در آنها از شخصیتهای دیگر مانند بانو فضه و بلال حبشی هم نام برده میشود، از سرودههای اوست. در این برنامه سیدمحمدجواد شرافت از صمیمی درباره سرودن نوحه و نقش شعر و معارف آن در تأثیرگذاری و ماندگاری مداحیها پرسشهایی کرد که در ذیل میخوانیم:
چرا نوحهسرایان کمتر از مداحان دیده میشوند؟
بنا نیست نوحهسرا خیلی دیده شود. هر کسی خصوصیات ذاتی دارد؛ مثلا کسی که نوحه میخواند یا منبر میرود نمیتواند به لحاظ شخصی آدم اجتماعگریز و گوشهگیری باشد. ذات شعر گفتن یا امور فنی هم همین است که باید همه پشتیبانی، به نوک پیکان برسد. مانند کسی که روی منبر یا جلوی دوربین میرود. من هم گاهی خودم میخوانم، اما نمیشود این قواعد را عوض کرد. حافظ هم گفته «در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود / کین شاهد بازاری وان پردهنشین باشد.»
برای ساخت یک قطعه نوحه خوب چه اجزایی لازم است؟
برای اینکه یک قطعه موسیقیایی یا یک قطعه خوب نوحه تولید شود به ۴عرصه نیاز داریم که هرکدام ساحت خودش و آدم خودش را میخواهد. شعر، اجرا، آهنگ و همافزایی این ۳عرصه، روی هم ۴ساحت مداحی را میسازند. آثاری بوده که هر ۳عرصه اول را داشته و هرکدام در جای خودش قابل دفاع بوده، ولی انگار در کنار همدیگر آن اتفاق موردنظر نیفتاده است. در مقابل خیلی کارها هست که مردم آن را بهعنوان قاضی نهایی پذیرفته و ماندگار شده است. وقتی بررسی میکنیم، میبینیم گاهی شعرش ایراد قافیه دارد، ولی در مرحله همافزایی یا آنچه امروزه بافتار قوی نامیده میشود، ضعفهای بقیه ساحتها را هم پوشانده است.
چند وقت است که حاج محمود کریمی را میشناسید؟
۲۴، ۲۵سال است که با حاجمحمود آقای کریمی آشنا هستیم. خیلی از نوحهها را اصلا نمیشود گفت کی سروده است. اگر از حاجآقا بپرسند میگوید محمد گفته و اگر از من بپرسند میگویم ایشان گفته. درواقع کارگروهی بوده به لطف حضرت فاطمه زهرا(س) و از این کارگروهها امروز هم تشکیل میشود. انگار در خلأ بین مداح و شاعر متولد شده است؛ مثلا نوحه «دامنکشان رفتی» اثر حاج محمود کریمی بود و من جاهایی شعرش را کمک کردم.
نوحههایی که برای حضرت صدیقه طاهره سروده میشود متفاوت از بقیه معصومین(ع) است. این تفاوتها در کجاست؟
نوحه عاشورایی نوشتن یک الزاماتی دارد و نوحه فاطمی نوشتن، جهان خودش را دارد. هر صفتی را بخواهیم برای آثار فاطمی فهرست بکنیم باید با پسوند فاطمی باشد. اگر نوحه فاطمی باید حماسی باشد با فهمی که همه ما از حماسه داریم متفاوت است و باید بگوییم حماسه فاطمی متفاوت است با حماسههای دیگری که برای امیرالمومنین و سیدالشهدا سروده میشود. در شعر کلاسیک که بعضی از شعرا دارند میبینیم که ابیات خیلی شبیه شاهنامه است. در شاهنامه تبلور حماسه به یک روایت بوده و اینجا به یک روایت دیگر است؛ مخصوصا در حماسههای رزمی. ما باید همیشه بگوییم حماسه فاطمی، عاطفه فاطمی، معارف فاطمی. حضرت صدیقه طاهره(س) همهچیز را شخصیسازی کردهاند و همهچیز باید با ایشان هماهنگ شود.
سرودن نوحههای فاطمی سخت است یا آسان؟
نوحه فاطمی هم سختتر است برای کسی که حرفهای میخواهد این کار را انجام دهد و هم از جهاتی آسانتر است. سختتر از این جهت که مقدمات معنوی لازم دارد. اگر میخواهی خدمت به اهلبیت(ع) کنی چه چای بدهی، چه شعر بگویی و چه بخوانی باید اول وضو داشته باشی و دوم توسلی بکنی، اما در این عرصه و مواجهه با حضرت زهرا(س) لازم و ضروری است. یکسری معارف فاطمی حتی در جامعه متدینین ما مغفول مانده است. خیلیها نمیدانند این دعای بسمالله النور منتسب به حضرت است که قصه هم دارد. یکی از اصحاب سردرد داشته است و حضرت هم میگویند به محبان ما بگویید این برای همه است که بسمالله النور را قرائت کنند.
نوحه حضرت صدیقه طاهره(س) وقتی با بسمالله النور شروع میشود باید به دعای حضرت توجه بیشتری کرد. من فکر کردم که این دعا سرشار از مفاهیم بلند عرفانی است که هم برای عرفا و هم برای عوام قابل فهم است، اما یک وجهی دارد که میگویند برای کسانی که بیمار هستند و تب و سردرد دارند کاربرد دارد. شاید ترجمان هنری این باشد که من تب عشق را برای خودم درنظر بگیرم و شروع کنم که خیلی هم بلاوجه و هنری نباشد.
جنبه آموزشی و معرفتی نوحه چه نقشی در سرودن اشعار دارد؟
خیلی وقتها هم ما میخواهیم خیلی از معارف را در نوحه بگنجانیم. مخاطب وقتی نگاه و حس میکند در نوحه هم همان اتفاقی میافتد که در سخنرانی جلسه اتفاق افتاده، ممکن است بگوید سخنرانی گوش کردم، دیگر اینجا نصیحت نکن. خیلی باید اینجا از هنر استفاده کرد وگرنه کار در ماموریت هنری خود موفق نمیشود.
بین شعر یک سکوتهایی است که تداعیکننده خلوت افراد است. یکسری نوحهها طغیانهایی دارد که خیلی پرهیاهو است و همه را دعوت میکند به آن جلوه و میدان و خوب و لازم است.
نوحه به واسطه پرداختی که انجام میدهد، حجمی از احساسات را که شاید نشود به کلمات ترجمه کرد، بهعنوان یک دستگاه به مخاطب منتقل میکند. نغمه حتی اگر بیکلام باشد باز هم یک حس را منتقل میکند. در سالهای اخیر ما نوحههایی داریم که خیلیها را امام حسینی کرده و بعدا پای منبر آورده است. آدمی که فاصله دارد کمکم نزدیک و آشنا میشود.
هنوز در اشعار به بخشهایی از ابعاد زندگی فاطمه صدیقه(س) پرداخته نشده است؟ چطور میتوان این قسمتها را در نوحهها ذکر کرد؟
ایشان یک بانوی پردهنشین هستند، ولی این پردهنشینی هیچ وقت مانع تأثیر اجتماعی نشده است. ممکن است کسی فکر کند چطور خانمی که طبق نقل مشهور در ۱۸سالگی از دنیا رفتند، انسانها را انقدر میشناختند؟ ابعادی از زندگی حضرت زهرا(س) هنوز هم در بین اکثر افراد جامعه متدین، مذهبی و هیئتی مشخص نیست. بعضی اوقات سر مستور است و بعضی اوقات هم کمکاری ماست؛ یک داغی هم هست؛ یعنی مردم تا در آتشزده خانه میروند، اما آدم زمینگیر میشود و نمیتواند جلوتر برود تا جایی در گوشه آن خانه پیدا کند. در کربلا شاید یک مدل اتفاق نیفتد؛ آدم از کنار گودال قتلگاه عبور میکند و میرود، اما در اینجا بعد از حضرت زهرا(س) انگار تاریخ ساکت میشود و ۲۳سال امیر عالم ساکت میشود و دنیا از حرکت میایستد. ببینید این خانم بر ظرفیتهای عاطفی بشر چه تسلطی داشتند و چه استفادهای کردند. گفتند بلال اذان بگو و از حال رفتن ایشان حین اذان، ۱۴۰۰سال بعد ما را تکان میدهد.
چه موضوعی باعث شد که در نوحه «مقام همدمی...» به بانو فضه بپردازید؟
درباره فضه هم که امیرالمومنین(ع) ایشان را تکریم کردند مسائل زیادی هست. خیلیها هم نمیدانستند قصه این بانو چه بوده که در غزوات و جنگها در قالب اسیر میآیند و شیفته اسلام میشوند و رسولالله(ص) هم ایشان را بهعنوان مونس به حضرت زهرا(س) هدیه میکنند. بعد از حضرت زهرا(س) امیرمومنان همه را مرخص میکنند، اما ایشان میمانند و تا کربلا هم با اهلبیت(ع) بودند. فضه خارجی بود، از کشور دیگری بود، اما محرم این خانواده شد. ارتباط ما با حضرت زهرا(س) هم همینطور هست که میتوانیم فضه شویم.
در نوحهها کمتر به بلال پرداخته شده است. چرا در نوحه «اذان نگو بلال» سراغ بلال رفتید؟
انقدر خود موضوع کوچه بنیهاشم و بستر بیماری و شام غریبان، جای پرداخت دارد که بعضی نوحهسراها از این ظرفیت غافل بودند؛ البته کسانی که نوحههای خوبی دارند برای بلال هم شعرهای خوبی سرودهاند، اما در زمینه نوحه کمتر به او اشاره شده است. در این نوحه خاص هم جنس صدای حاج آقا بنیفاطمه یک صدای رساست؛ یعنی هم میتوانند عاطفی و هم پرنفس بخوانند.
وقتی که اذان را میگویند بهخاطر آن مقدمهچینی که در نوحه انجام شده است، اذان کار خودش را میکند. اذان که گریه ندارد، اما قرار بود اذان بلال مردم را به هم بریزد. نغمه ایشان حجاز هم نیست و یک ذره ایرانی هم دارد، ولی آن را تداعی میکند.
چه نوحهای از همه بهتر است؟
نوحه خوب آن است که مداح دیگر نتواند بخواند. در مثالهای عرفانی به ساقی میگویند من دیگر ظرفیتم پر شده است و این یعنی ساقی کار خودش را درست انجام داده است. خدا را شکر که بزرگان ما و ما کوچکترها فاطمیهای هستیم. میخواهم اینجا از حضرت زهرا(س) عذرخواهی کنم که اگر یک وقتی مینشینیم و از کارهایی که برای شما کردیم تعریف میکنیم باید ببخشید که تا حالا هیچ کاری نکردهایم، بلکه بهانهای برای از شما حرف زدن است. حاضرم همه اینها را بدهم و در این بیت آقای سازگار سهیم باشم که «گر نگاهی به ما کند زهرا / دردها را دوا کند زهرا / این مقام کنیز او باشد / تا دگر خود، چهها کند زهرا»












