روزنامه هم میهن نوشت: زینب موسوی به خاطر ویدئویی که در فضای مجازی درباره فردوسی منتشر کرده بود به ۶ ماه حبس تعزیری و تهیه رساله زیرنظر بنیاد فردوسی محکوم شد.
خبر محکومیت زینب موسوی که بین افواه پیچید واکنشهای زیادی داشت. همانها که دیروز علیه توهین خانم موسوی ویدئو پر میکردند و فحش میدادند و امضا جمع میکردند ناگهان سپر انداختند و مدافعش شدند.
ظاهراً دنیای مجازی این روزها قوانین خودش را دارد. در این دنیا که طرف برای دیده شدن و بیشتر لایک خوردن حاضر است پدر و مادرش را مسخره کند و آبروی خانه و خانوادهاش را به تاراج بگذارد، توقع احترام به شاعری که ۷۰۰ سال پیش در این ملک زیسته سالبه به انتفاء موضوع است.
اینجا قرار نیست در دفاع از زینب موسوی دربیاییم. واقعیت این است که همین که عکس یک سلبریتی مجازی به دنیای مطبوعات و حقیقی باز میشود یعنی یک جای کارمان میلنگد. مشکل اما اینجاست که در وضعیتی گیر افتادهایم که ناچاریم به همه این امورات دمدستی نگاهی جدی کنیم.
زینب موسوی نه از ره کین به فردوسی، بلکه به اعتبار فردوسی قصد بیشتر دیده شدن داشت. احتمالاً توقع چنین بازخوردی از سوی جامعه هدفش را هم داشت اما نه اینقدر... او فکر میکرد یک حرفی میزند و همین که چهار تا فحش بخورد و آبها از آسیا بیفتد فالوئرش بیشتر شود در ادامه میتواند با فالوئر بیشتر پول بیشتری از پلتفرمها طلب کند. اتفاقی که این روزها برای باقی سلبریتیهای این دنیا زیاد میافتد.
واقعیت این است که اشکال از جای دیگر است. وقتی بیشتر تولیدات فرهنگی این کشور روی کاکل عدهای پیر و جوان به اصطلاح با نمک میچرخد و مردم هفت روز هفته در انتظار این نشستهاند که امیرحسین، ابوطالب، زینب، افتو، علی و آیسان و... این هفته چه کردهاند نتیجهاش همینی میشود که میبینید.
در نگاه هر آدم منصفی کاری که زینب موسوی کرد زشت و ناپسند است. اما آیا واقعاً با حبس کردن زینب موسوی کاری درست میشود؟ با اجبارش به خواندن و نوشتن شاهنامه تنبیه میشود و علاقهاش به ادیبان این سرزمین بیشتر میشود؟ غیر از این است که فردوسی و اعوان و انصارش را بیشتر از چشم او و لشکر مجازیاش میاندازید.
در دنیایی که تهیه یک رساله کمتر از چند دقیقه زمان میبرد میخواهید کسی را با این وسایل مجازات کنید؟ اصلاً بچههای کمبرخوردار چه گناهی کردهاند که یک نفر که بابت توهین به ادیبی محکوم شده است باید معلم این طفلان معصوم شود؟
در دنیای این جماعت بزرگترین تنبیه دیده نشدن است؛ باقی هر چه که باشد به نفع آنهاست.