فتنهسازی مصنوعی پهلوی صهیونیستی/ صحنه بازی در مترو جواب نداد
روزنامه قدس نوشت:
انتشار ویدئویی کوتاه از دو فرد با یونیفرم نظامی که در یکی از ایستگاههای مترو تهران پرچم شیر و خورشیدنشان را در دست گرفته و شعارهایی در مخالفت با جمهوریاسلامی سر میدادند پنجشنبه گذشته در فضای مجازی، خبرساز شد. در فیلم مشخص است، آنها با حمایت و تشویق کلامی فرد گوشی به دست، اقدامشان را اجرایی میکنند. در میان بیتوجهی حاضران در صحنه، جالب آن است که شهروندی پیش آمده و با پرسیدن اینکه دوربین مخفی است؟ تردید خود را نسبت به اتفاق بیان میکند اما پس از شنیدن جواب منفی دست به کار شده و سعی میکند پرچم را از دست دو نفر بقاپد! دو عنصری که با لباسهای مبدل خود را به عنوان افسران نیروی هوایی ارتش جا زده بودند خیلی زود توسط پلیس دستگیر شدند و بررسیها نشان داد هیچ گونه عضویتی در نیروهای مسلح ندارند؛ اما همین فیلم کوتاه، سوژه بلندبالایی برای داستانسرایی رسانههای ضد ایرانی شد.
سناریویی که این روزها دشمن به جد روی آن حساب باز کرده و به دنبال بهرهگیری از آن است تکرار الگوی اغتشاشهای سال ۱۴۰۱ است. آمریکا و رژیم صهیونیستی در خیالات خامشان با هدف دستیابی به چنین نیتی روی هر گونه تحول داخلی حساب باز کرده و به دنبال موجسواری بر آن هستند. نمونه این رخدادها برجسته کردن ماجرای درگذشت تأسفبار امید سرلک و احمد بالدی است.
آن طور که از شواهد پیداست یکی از اهداف نمایش مضحک اخیر، اعتباربخشی به برنامه هستهسازی سلطنتطلبان و همچنین تحریک افراد ناآگاه جامعه است؛ اقدامی که حالا حمایت علنی تلآویو را هم به همراه دارد تا در نهایت هدف رژیم یعنی شکلگیری آشوب و حتی فراهم شدن شرایط حمله دوباره نظامی به ایران محقق شود؛ دسیسهای که نحوه مواجهه خودجوش شهروند ایرانی در ماجرای مترو تهران نشان داد پیشبرد آن توسط دشمن پیش از هر چیز با مانع سختی به نام مردم ایران به عنوان پشتوانه محکم نظام مقدس جمهوری اسلامی روبهرو است.البته اینکه چنین ماجرایی در یونیفرم مقدس دلاورمردان ارتشی کلید میخورد خود بسیار معنادار است. دلیل آن هم به تلاش دامنهدار دشمنان برای برجسته کردن فاصله خیالی میان ارتشیها با نظام جمهوری اسلامی بازمیگردد.
******
از ادعای هزار میلیارد دلاری تا شرمندگی به خاطر یک حکم
روزنامه کیهان نوشت:
یک عضو شورای اطلاعرسانی دولت ( که از پست خود استعفا داد) علیه حکم جدید رئیسجمهور فضاسازی کرد. فیاض زاهد در توئیتی نوشت: «خیلی با خودمکلنجار رفتم که چیزی نگویم. اما شرافتم در گرو بیان حقیقت است. دردناک است در روزی که فواد شمس از فشار روزگار خودکشی کرد، مدیر برکشیده رئیسی معاون رئیسجمهورمان شد. اسم این هرچه باشد وفاق نیست. کج تابی است. به سهم خودم شرمندهام». یادآور میشود رئیسجمهور اخیراً اسماعیل سقاب اصفهانی را به عنوان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی منصوب کرد. این سازمان با ادغام نهادهایی چون شرکت بهینهسازی مصرف سوخت و سازمان انرژیهای تجدیدپذیر، ساختاری چابک و متمرکز برای مدیریت انرژی کشور ایجاد میکند.
رفتار زاهد در واکنش به این انتصاب، توهین به رئیسجمهور و وهن مدیریت دولتی است. چه اینکه مسئولیت وی (صرفنظر از اینکه اصلاً صلاحیت حضور در چنان جایگاهی را نداشته) تبیین عملکرد دولت و رئیسجمهور است و نه هوچیگری علیه آن. ثانیاً این تلقی که صرف حضور یک فرد در یک دولت موجب فقدان صلاحیت در وی برای حضور در دولت دیگری میشود، ذاتاً مبتنی بر بیخردی است، هرچند که گفته میشود فرد اخیراً منصوب شده به دیدگاههای اقتصادی دولت خیلی هم نزدیک است.
ثالثاً این هم از رندی فیاض زاهد است که ژست انتقادی میگیرد تا پاسخگوی مهملبافی و دروغگوییهای چند ماه قبل درباره نزدیک بودن توافق با آمریکا و جاری شدن هزار میلیارد دلار سرمایه به ایران نباشد. او عضو شبکهای است که با وجود آماده شدن ترامپ و نتانیاهو برای حمله به ایران، مأمور بودند با ادعای دروغین قریبالوقوع بودن توافق و جذب هزار تا دو هزار میلیارد دلار سرمایه خارجی، دولت و ملت ایران را فریب داده و در معرض غافلگیری قرار دهند. بنابراین اگر به حضور عناصر فاقد کفایت در دولت اعتراض کرد، یکی از مهمترین مصادیقش همین آقای فیاض زاهد است؛ کسی که صرفاً به خاطر رفاقت با الیاس حضرتی و با وجود ممنوعیت قانونی به شورای اطلاعرسانی دولت رخنه کرد.
******
شهید رئیسی از طرف حامیان حجاب متهم میشد
انسیه خزعلی، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده در دولت شهید آیتالله رئیسی گفت و گویی را با سایت جهاننیوز پیرامون چالشهای حوزه کاری خود و مسئله حجاب در دولت سیزدهم انجام داده که بخشهایی از اظهارات وی به شرح زیر است:
* شهید رئیسی در مسئله حجاب تلاش خیلی خوبی کردند. خب حالا شاید در بعضی از شیوهها کارگزارانشان شیوههای مناسبی را به کار نمیبردند، ولی از طرف حامیان حجابایشان متهم میشدند. هر جا ایشان میرفتند، گاهی اوقات میگفتند چرا اینها اینجوری میکنند، چرا خودیها چنین رفتاری دارند. گاهی اوقات با یک سوز دلی این مسئله را میگفتند، خب اینها که میبینند ما نهایت تلاشمان را داریم میکنیم، هر جا میرفتند این پلاکاردها، تحصنها و تجمعات را میدیدند خب بالاخره اذیتکننده بود.
* اگر دولت شهید رئیسی ادامه پیدا میکرد وضعیت حجاب اینگونه نبود. ممکن بود در شیوهها تجدیدنظر صورت بگیرد، اما بههیچوجه قرار نبود وضعیت حجاب رها شود. شهید رئیسی معتقد بودند که حجاب یک امر فرهنگی است و باید از مسیر کار فرهنگی به آن پرداخته شود، در عین حال، بر ضابطهمندی امور اجتماعی و وجود نظم و قانون در جامعه تأکید داشتند. ایشان باور داشتند که باید ضابطها وجود داشته باشند و اجرای قانون با ضابطه مشخص انجام شود؛ البته عملکرد همین ضابطها نیز در نقد خود شهید رئیسی قرار داشت. ما در جلسات هیئت دولت میدیدیم که ایشان صریحاً میگفتند نباید نارضایتی در مردم ایجاد شود و باید از شیوههای صحیح و خردمندانه در اجرای قانون استفاده شود. بنابراین، کاملاً روشن است که با این وضعیتی که امروز شاهد آن هستیم، دولت شهید رئیسی رویکردی متفاوت در مسئله حجاب داشت و هرگز مسیر به حال رهاشده کنونی را در پیش نمیگرفت.
* من یادم هست همان زمانی که قانون حجاب و عفاف در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد، موضوع مربوط به قبل از جریان مهسا امینی بود. در آن مقطع، گزارشی از وزارت کشور ارائه شد و سبک برخورد در جلسه شورا مطرح گردید؛ قرار بود قانونی نوشته شود تا نقایص قانون فعلی برطرف شود. در همان گزارش وزارت کشور مطرح شد که شناسایی از طریق دوربینها انجام میشود، تذکر داده خواهد شد و هیچ برخورد فیزیکی صورت نمیگیرد. این موضوع مربوط به یک تا دو ماه پیش از حادثه مهسا امینی بود و چنین مصوبهای به تصویب رسید.
* میخواهم تأکید کنم که مسئله حجاب، مسئله حفظ خانواده از مسیر حفظ حریمها، و مسئله عفاف از مهمترین و بنیادیترین موضوعات کشور است؛ اهمیتی کمتر از انرژی هستهای ندارد. اگر ما بخشی از توان علمی یا فناوری هستهای خود را متوقف کنیم، از جامعه جهانی عقب میمانیم و دانش و قدرت خود را از دست میدهیم. در موضوع حجاب نیز اگر این حریمها از بین بروند، بخش عمده هویت، تمدن و هستی فرهنگیمان را از دست میدهیم. فروپاشی خانواده و سستی روابط سالم همان بلایی را بر سر ما خواهد آورد که غرب با آن روبهرو شده است.
******
تلاش خاتمی برای ربایش دولت پزشکیان
خبرگزاری تسنیم نوشت:
پیام اخیر سید محمد خاتمی به کنگره انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، بلافاصله با استقبال و برجستهسازی برخی رسانههای منتسب به جریان دوم خرداد مواجه شد. خاتمی در این پیام، با لحنی تقریباً طلبکار از دولت خواسته است که «اختیار خود را پس بگیرد» و مدعی شده که دولت «نمیتواند نیروهایی را که دلش میخواهد به کار بگیرد». او همچنین به دولت توصیه کرده است که «سیاست خارجی واقعبینانه، آگاه و شجاعانه» را در دستور کار قرار دهد. صرفنظر از اینکه مجموعه مواضع اخیر خاتمی نیازمند یک تحلیل مفصل است، میتوان پیام اخیر او را بخشی از پروژهای بزرگتر دانست: تلاشی هماهنگ از سوی برخی اصلاحطلبان رادیکال برای ربایش دولت پزشکیان. پروژهای که دو مسیر را همزمان پیش میبرد: 1. افزایش فشار سیاسی و رسانهای بر دولت 2. توصیه سیاستهایی که دولت را از مسیر و هویت حقیقی خود دور کرده و به سمت رادیکالیسم سوق میدهد
خاتمی گفته است دولت پزشکیان نمیتواند «هر نیرویی را که دلش خواست» به کار بگیرد. این گزاره در ظاهر سخن بیراهی نیست، اما مسأله از آنجا آغاز میشود که طیف رادیکال اصلاحات، از نخستین روزهای تشکیل دولت پزشکیان، با این استدلال که در پیروزی او نقش داشتهاند، عملاً توقع داشتند قوه مجریه را در اختیار کامل جریان تندرو اصلاحطلب قرار دهند. آنان تلاش کردند به دولت هشدار دهند که اگر چنین نکند، از «مشروعیت اجتماعی» تهی خواهد شد؛ الگویی تکراری که از سالهای پس از 76 تا امروز همواره ابزار فشار این طیف بوده است.
خاتمی نسخهای با عنوان «سیاست خارجی واقعبینانه، آگاه و شجاع» برای دولت پیچیده است. با وجود آنکه این عبارات در سطح شعار جذاب به نظر میرسند، سؤال اساسی این است: چه کسی و با کدام کارنامه چنین نسخهای میپیچد؟
تجربه سیاست خارجی جریان نزدیک به خاتمی ـ که بخش مهم آن در دولت روحانی عینیت یافت ـ روشن است: گرهزدن همه امور کشور به یک متغیر واحد به نام آمریکا، عقبنشینیهای رمانتیک و غیرواقعبینانه در برابر غرب در حدی که تحریمهای سنگین و بیسابقه علیه ملت ایران تحمیل شد، گسترش دامنه آسیبپذیری ملی تا مرز تهدید جنگ؛ این همان «دیپلماسی آگاه و شجاعانه»ای است که امروز دوباره توصیه میشود. خاتمی احتمالاً فراموش نکرده است که در دولت خودش نیز پیگیری همین رویکرد، نهایتاً با تحقیر آشکار اروپاییها و بیاعتنایی مطلق آمریکا مواجه شد؛ تحقیرهایی که در خاطرات رسمی محمدجواد ظریف و حسن روحانی به صراحت ثبت شده است.
تحرکات این روزها و ماهها نشان میدهد که رادیکالهای اصلاحطلب، نه به نگاه پزشکیان اعتنایی دارند و نه به رأی مردم. آنها که طی سالهای اخیر صریحاً اعتراف کردهاند دیگر «نه پایگاهی در حاکمیت دارند و نه جایگاهی در افکار عمومی»، اکنون به جای بازسازی سرمایه اجتماعی، در کمین دولت نشستهاند تا آن را به غارت سیاسی ببرند. به جای ورود به رقابت سیاسی از طریق صندوق رأی، ترجیح دادهاند با فشار، جنجال رسانهای و نسخهپیچیهای جهتدار، دولت را از درون تسخیر کنند.
******
عطریانفر :کسی که با رای مردم انتخاب شده باید بماند و باری از دوش مردم بردارد
محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، گفت و گویی را با خبرگزاری ایرنا درباره گمانهزنیهایی که این روزها درباره استعفای رئیسجمهور مطرح میشود، انجام داده که بخشهایی از اظهارات وی به شرح زیر است:
* مقولهای به نام استعفای رئیسجمهور بیشتر یک طنز است، هیچ واقعیت تاریخی ندارد و در چارچوب سیاستهای کلی نظام نیز پذیرفتهشده نیست. شخصیتی که وارد عرصه مدیریت اجرایی کشور می شود، مسئولیتی را میپذیرد و رأی از ملت میگیرد، باید با تمام توان خود در چارچوب امکانات و مقدورات کشور تلاش کند و با اجرای اهداف و برنامه های خود باری از دوش زندگی مردم بردارد.
* هیچگاه داستانی به نام استعفا معنا ندارد، چرا که یک رئیسجمهور وقتی مسئول میشود و رأی میگیرد، تمام قدرت ملی کشور در اختیارش نیست؛ بخشی از ماجرا در اختیار اوست. قدرت رئیسجمهور تنها بخشی از یک پازل است و بخشهای دیگری از قدرت نظام در اختیار دیگران و مجموعه ای از دستگاه های حاکمیتی قرار دارد. به طور طبیعی رئیسجمهوری که در چارچوب همکاری و همراهی با سایر بخشها عمل کند، هرگز مقولهای به نام استعفا برایش معنا پیدا نمیکند.
* اصلاحطلبان هیچگاه استعفا و کناره گیری از قدرت را به آقای پزشکیان توصیه نکرده و نمی کنند. اتفاقاً تلاش اصلاحطلبان بر این استوار است که به رئیسجمهور توصیه کنند همچنان مقتدرانه به فعالیت خود ادامه دهد، از حداکثر اختیارات خود بهره ببرد، ظرفیتهایی را که در اختیار دارد بهکار گیرد، محدودیتها را مرتفع سازد و بتواند با قاطعیت گامی بهسوی بهبود وضعیت کشور بردارد.
******
خبرهای خوب از رفع فیلترینگ در راه است/ تاکید معاون رئیسجمهور بر افزایش قیمت حاملهای انرژی
محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور در مصاحبه با روزنامه ایران درباره مسائل مختلفی از جمله عملکرد دولت و انتظارات از آن و همچنین احتمال رفع فیلترینگ و تغییرات در قیمت حاملهای انرژی صحبت کرده که بخشهایی از اظهارات وی به شرح زیر است:
* باید بپذیریم آنچه امروز به ما و همه مردم به ارث رسیده، حاصل عملکرد همگی است. هر کسی به اندازه نقشی که داشته و دارد باید پاسخگو باشد، اما این به معنی دیگریسازی نیست. ما نمیتوانیم خودمان را در جزیرهای منفک از دیگر قوا یا دولتهای پیشین تصور کنیم و با نگاه خیر و شری، همه مشکلات را به گذشته و همه دستاوردها را به حال نسبت دهیم. ما آگاهانه تصمیم گرفتیم وارد این مسیر نشویم. این البته به معنای چشم بستن بر دشواریهای آغاز کار نیست. ما خطِ مبنا را در هر حوزه تعیین کردهایم و ترجیح میدهیم به زبان عدد و مستندات با مردم صحبت کنیم، نه به زبان مقایسههای سیاسی.
* راهکار برون رفت از ناترازیهای فعلی انرژی اصلاح نظام قیمتگذاری است، البته نه به شکل شوکدرمانی، بلکه به گونهای که هم عدالت رعایت شود هم مصرف منطقی شود. قیمت باید به تدریج به سمت واقعی حرکت کند، یارانه باید هدفمند به خانوارهای نیازمند برسد و پرمصرفها هم باید هزینه واقعی بپردازند. در درجه دوم نیاز به جهش در تولید انرژیهای تجدیدپذیر با مشارکت واقعی بخش خصوصی داریم. و نهایتاً اینکه نیازمند تغییر مدل حکمرانی انرژی هستیم. باید از تصمیمگیری پراکنده به سیاستگذاری یکپارچه و از مدیریت بحران به سمت برنامهریزی پایدارحرکت کنیم.
* واقعیت این است که فیلترینگ در ساختار تصمیمگیری ما، متعلق به دولت تنها نیست. شورای عالی فضای مجازی تصمیم میگیرد، نه دولت به تنهایی. ما میتوانیم پیشنهاد بدهیم، فشار بیاوریم، استدلال کنیم-و همه این کارها را کردهایم- اما نمیتوانیم یکطرفه اجرا کنیم. ما باید چهارچوبی را پیدا کنیم که هم حق دسترسی و منافع اقتصادی مردم را تضمین کند، هم نگرانیهای موجود در زمینه حریم خصوصی مردم و امنیت داده را روشن سازد و ابزار تنظیمگری شفاف داشته باشد. دولت برای این چهارچوب مذاکره و اقناع میکند، اما از مطالبه اکثریت مردم کوتاه نمیآید. در تمام نظرسنجیهایی که در استانهای مختلف پیش از سفر رئیسجمهوری انجام دادهایم، اکثریت قاطع مردم با رفع فیلتر پلتفرمهای پرمخاطب موافقند. به همین دلیل دولت به اجرای وعده خود مصر است و البته بخشی از آن را هم تا الان محقق کرده است. البته اتفاقات خوب دیگری هم در راه است.
******
انتقاد صالحی از وزارت خارجه
علی اکبر صالحی هم رئیس سابق سازمان انرژی اتمی و وزیر خارجه اسبق، در گفت و گو با سایت انتخاب گفتگویی انجام داده که بخشهایی از صحبتهای وی به شرح زیر است:
* در این دوره گذار به نظم نوین جهانی ـ نظمی که در آن رقابت قدرتها، گذارهای ژئوپلیتیک و شکلگیری بلوکهای جدید با سرعتی بیسابقه در جریان است ـ تقویت وزارت امور خارجه ضرورتی راهبردی است.
* در نظام سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بهجای آنکه فرآیند سیاستگذاری بر محور استنباط واقعیتها و راهبردهای کلان استوار باشد، نوعی رویکرد دیپلماسیمحور غلبه یافته است. این رویکرد، سیاست خارجی را از پویایی و انطباق لازم برای مواجهه با چالشهای ژئوپلیتیکی محروم میسازد و در نهایت، خطر انزوای استراتژیک را در پی دارد.
* از سوی دیگر، وزارت امور خارجه در ساختار تصمیمسازی جمهوری اسلامی، باید بخش مهمی از فرآیند سیاستسازی را بر عهده داشته باشد. وزارت خارجه نباید صرفاً بهعنوان یک عضو مشورتی در شوراهای عالی تصمیمگیر، از جمله شورای عالی امنیت ملی، تلقی شود؛ بلکه باید نقش هدایتگر و هماهنگ کننده سیاست خارجی را ایفا نماید. این جایگاه مستلزم آن است که وزارت خارجه از سطح ارائه مشورت فراتر رود و به هسته اصلی سیاستگذاری تبدیل شود.
* در شرایط حساس کنونی، این نهاد باید با ارائه طرحهای نوین، ایجاد اجماع داخلی از طریق اقناع نخبگان و افکار عمومی، و بهکارگیری دیپلماسی فعال در سطح بینالمللی، نقش تاریخی خود را بازیابد. در غیر این صورت، خدای ناکرده انفعال وزارت خارجه نه تنها به تضعیف کارکرد سیاست خارجی میانجامد، بلکه آن را از تحقق منافع ملی در برابر تحولات جهانی بازمیدارد.
******
دولت چهاردهم ناگزیر از تغییر چند وزیراست / عملکرد فعلی خسارتبار است
نماینده مردم تهران در مجلس، با انتقاد صریح از عقبماندگی گسترده دولت چهاردهم در اجرای برنامه هفتم توسعه، تأکید کرد که ادامه کار برخی وزرای «منفعل و بیتحرک» برای کشور «خسارتبار» است و دولت ناچار است در ساختار کابینه بازنگری و چند مسئول را کنار بگذارد.
سید مرتضی محمودی در گفتوگو با تابناک، با ارزیابی گزارش وزرا و مدیران دولت چهاردهم درباره روند اجرایی برنامه هفتم توسعه، گفت: «برنامه هفتم سند قطعی و الزامآور پنجساله کشور است؛ هر دولتی مستقر میشد باید خود را با احکام این برنامه تطبیق میداد. دولت چهاردهم نیز اعلام کرد برنامهاش همان برنامه هفتم است، اما هیچ بسته عملیاتی و اکشنپلنی برای اجرای احکام آن ارائه نداد».
وی با تأکید بر اینکه عدم ارائه برنامه اجرایی از ابتدا یک هشدار جدی بود، افزود: «همانطور که پیشبینی میکردیم، اکنون شاهد عقبماندگی عجیب برخی وزارتخانهها و اجزای کابینه هستیم؛ آن هم بدون اینکه برنامه مؤثری برای جبران این تأخیر داشته باشند».
نماینده مردم تهران تاکید کرد: «متأسفانه برخی مدیران دولت جایگاه خطیر وزارت را با اداره یک شرکت کوچک بازرگانی اشتباه گرفتهاند. بخش عمده عقبماندگی دولت در اجرای برنامه هفتم ناشی از همین ضعفهای مدیریتی است نه شرایط منطقهای».
او با رد «مچگیری یا تخریب دولت» از سوی مجلس، ادامه داد: «هدف مجلس اصلاح امور است. اما واقعیت این است که دولت نیازمند اصلاح ساختار کابینه است و ادامه مسیر با برخی وزرای منفعل، برای دولت خسارتبار خواهد بود. به آقای پزشکیان توصیه مشفقانه میکنم که خود پیشگام اصلاح ساختار کابینه باشند. چند وزیر و مسئول باید کنار گذاشته شوند تا روند اجرای برنامه هفتم از این وضعیت خارج شود».
******
آقای پزشکیان! لطفا این اقدام شجاعانه را انجام بده
روزنامه جمهوریاسلامی نوشت:
هفته گذشته رئیس جمهور پزشکیان در جریان بررسی عملکرد دولت چهاردهم در اولین سال برنامه هفتم گفت: «هرکس میتواند مشکل کشور را حل کند، دست او را میبوسم، فرق نمیکند از کدام جناح باشد». با توجه به صداقتی که در رئیس جمهور پزشکیان سراغ داریم، طبیعی است این انتظار وجود داشته باشد که در مسأله کمبود آب، افراد زیادی که در داخل و خارج کشور به شکلهای مختلف اعلام آمادگی برای حل این مشکل میکنند را دعوت کند و از تخصص آنها استفاده نماید.
کاهش دادن تعداد اتباع خارجی تا میزان استاندارد بینالمللی و معقول و منطقی میتواند در کاهش مصرف آب کشور مؤثر باشد. براساس اطلاعات موجود، بیش از 12 درصد حمعیت کشورمان اتباع خارجی غیرمجاز در نقاط مختلف زندگی میکنند که اخراج آنها بطور طبیعی بیش از 12 درصد به صرفهجوئی در مصرف آب کمک خواهد کرد. متأسفانه اراده لازم در مسئولین ما برای اخراج اتباع غیرمجاز وجود ندارد و هشدارهای افراد دلسوز در این زمینه تاکنون به جائی نرسیده است.
وقتی رئیس جمهور پزشکیان میگوید دست افرادی که میتوانند مشکل کشور را حل کنند را میبوسد، باید برای عملی ساختن هشدارهای صاحبنظران و دلسوزان کشور ازجمله کسانی که درباره اتباع غیرمجاز هشدار میدهند اقدام کند. میدانیم که یک جریان خطرناک در کشور برای جلوگیری از اخراج اتباع غیرمجاز و حتی باز کردن مجدد راه برای ورود سیلآسای آنها به ایران تلاش میکند. برخورد شجاعانه با این جریان میتواند به دولت در زمینههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و ازجمله صرفهجوئی در مصرف آب کمک شایانی کند. هیچگونه تعللی در این زمینه از دولت پذیرفته نیست.