بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی
خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی
آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی
گر از آن آدمیانی که بهشتت هوس است
عیش با آدمی ای چند پری زاده کنی
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
اجرها باشدت ای خسرو شیرین دهنان
گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی
خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات
مگر از نقش پراگنده ورق ساده کنی
کار خود گر به کرم بازگذاری حافظ
ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی
ای صبا بندگی خواجه جلال الدین کن
که جهان پرسمن و سوسن آزاده کنی
ای دوست نازنین و پرتلاش من، امروز حافظ آمده تا با تو یک گفتگوی بسیار مهم و از سر مهر داشته باشد. او میخواهد به تو یک هشدار عاشقانه بدهد: نیتی که این روزها تمام فکر و ذکرت را به خود مشغول کرده، شاید آن مسیری نباشد که روحت را به آرامش میرساند.
انگار تمام توانت را گذاشتهای تا به چیزی برسی، به خصوص از نظر مالی، و این دویدنهای بیامان، جز خستگی و غصه، چیزی در دلت باقی نگذاشته است. حافظ به آرامی به تو میگوید: “عزیز من، روزی هر کس مقدر و مشخص است. این همه خودت را به آب و آتش نزن.”
گاهی ما ادعای داشتن چیزی را میکنیم که هنوز اسباب و شرایطش را نداریم. این مانند آن است که قبل از ساختن قصری باشکوه، لاف پادشاهی بزنیم. حافظ از تو میخواهد که این ادعاهای بیثمر را رها کنی.
و اما راه حل چیست؟ کلید گنج آرامش در دستان خود توست: قناعت. اگر چشم دلت را باز کنی و به نعمتهایی که همین حالا خدا در اختیارت گذاشته نگاه کنی، میبینی که چقدر ثروتمندی. زیباترین و لذتبخشترین زندگی را میتوانی با همین داشتهها بسازی، به شرط آنکه قدرشان را بدانی.
شاید بپرسی پس تکلیف تلاش و کوشش چه میشود؟ حافظ نکته بسیار ظریفی را به تو یادآوری میکند: از دست سرنوشت و تقدیر نمیتوان فرار کرد. یادت هست چقدر برای رسیدن به یک خواسته، شب و روز تلاش کردی اما نشد؟ و در مقابل، برای موضوع دیگری قدمی کوچک برداشتی و به راحتی به نتیجه رسیدی؟ این همان دست تقدیر است.
اما این به معنی دست روی دست گذاشتن نیست! بلکه برعکس! پیام حافظ این است: “با تمام وجود تلاش کن، اما دلت را به نتیجه گره نزن. وظیفه تو حرکت کردن است، نه نگران رسیدن بودن.” با توکل به خدا، همیشه جدی و سریع اقدام کن، اما نتیجه را به او بسپار و با آرامش، مسیرت را ادامه بده.
نگران نباش، این دوران سخت همیشگی نیست. به زودی یک ملاقات مهم یا یک معامله بسیار سودمند در پیش داری. و یک یادآوری پر از مهر: پدر و مادرت نیازمند محبت تو هستند. دلشان را به دست بیاور که دعای خیرشان، بزرگترین گرهگشای زندگی توست. اگر متأهل هستی، همسرت را در آغوش بگیر و او را از هر ناراحتی و نگرانی دور کن. آرامش خانه، پناهگاه توست.
و اما خودِ تو… تو انسانی با احساس مسئولیت بسیار بالا هستی. همین ویژگی گاهی آنقدر به تو فشار میآورد که نگرانت میکند و اعتماد به نفست را پایین میآورد. در ظاهر، شاید خودت را فردی سرد و منطقی نشان بدهی، اما در باطن، قلبی به گرمی خورشید داری. وقتی کسی دردمند است، تو از صمیمیترین و دلسوزترین افراد هستی.
آرزوی قلبیات این است که آنقدر ثروتمند بودی تا میتوانستی به همه کمک کنی، چون از یاری رساندن به دیگران، لذتی عمیق میبری. فقط گاهی کمی تودار هستی و به ظاهر امور و زیباییهای بیرونی اهمیت میدهی.
پس ای دوست خوب، پیام امروز حافظ این است: از این دویدن خستهکننده دست بردار. به داشتههایت با عشق نگاه کن. از خردمندان کمک بگیر و قلب مهربانت را با بخشش و محبت، آرام کن. آنگاه خواهی دید که خوشبختی واقعی، نه در رسیدن به آن نیت، بلکه در آرامش همین لحظه توست.