سرویس سیاست مشرق _ میهندوستی و رفتار نجیبانه مردم ایران و بهخصوص پایتختنشینان در ایام درگیری ۱۲ روزه؛ یک شگفتی بزرگ بود.
شگفتی بزرگی که پر بیراه نیست اگر بگوییم بعد از نمایش شکوهمند موشکهای ایرانی در آسمان منطقه؛ دومین رویدادی بود که در تحولات پیرامونی جنگ ۱۲ روزه توجه کارشناسان و تحلیلگران داخلی و خارجی را به خود جلب کرد.
جامعه ایرانی با مشکلات مختلفی بویژه در مباحث اقتصادی مواجه است، میزان مشارکت در چندین انتخابات پایین رفته بود و فضای عمومی در شبکههای اجتماعی نیز آکنده از سیاهنمایی بود ولی مردم جور دیگری رفتار کردند و در صحنه جنگ با وحدت و همدلی و ایثار ظاهر شدند.
این رویداد بهصورت طبیعی نتیجه سیاستهای فرهنگی و تربیتی حاکمیت ارزیابی میشود که توانسته یک ملت فکور، متحد و همدل را در فرایند "ملتسازی" تربیت کند.
در واقع نمیتوان دلیل دیگری را برای این رویداد متصور شد و باید متواضعانه به تحسین سیاستهای حکومت نشست.
در این میان اما عدهای به صحنه آمده و با بر هم زدن فضای طبیعی؛ ادعا کردند که مردم ایران در جنگ ۱۲ روزه به صورت خارق عادت عمل کردهاند و رفتارشان اصلا طبیعی نبوده است!
این عده که رد پای آنها را عموما در ستاد یک جریان سیاسی خاص میتوان دید؛ در ادامه این رویداد که دقیقا خلاف تحلیلها و برنامهریزیهای فتنهانگیزانه آنها بود؛ قصد ملعبهسازی از رفتار همدلانه مردم را دارند.
کسانی از آنها از این میگویند که اکنون که مردم پای کار حکومت آمده و همدلی کردند پس حاکمیت باید سیاستهای خود در قبال جامعه را تغییر دهد!

در واقع مطالبه جدید آنها این است که همان سیاستهایی که توانست وحدت و همراهی مردم در جنگ ۱۲ روزه را ایجاد کند؛ اکنون باید تغییر کند. این در حالی است که خود آنها باید تغییر کنند زیرا تحلیل و ترسیم غلطی از جامعه ایرانی داشتند.
قضیه خندهدار به نظر میرسد اما واقعیت دارد...
در این باره میتوان به یادداشت اخیر علی ربیعی، از فعالان ستادی جریان چپ اشاره کرد که در روزنامه اعتماد منتشر شد.
او با بیان اینکه هدف اصلی این جنگ مردم بودهاند؛ در تفسیر رفتار جامعه میگوید: نوعی ملیگرایی تازه -نه از نوع ملیگرایی کلاسیک- در جامعه شکل گرفت. این نوع ملیگرایی امروز در میان شهروندان، نیازمند مطالعه است که من آن را ملیگرایی متفاوت مینامم.
او سپس در چارچوب ملعبهسازی پیش گفته، مینویسد:
"با توجه به این نکته که اگر همانگونه که در مواضع و رسانههای رسمی اعلام میشود هدف این جنگ، مردم بودهاند، این سوال مطرح میشود که پس از پایان جنگ، چه اقداماتی برای حفظ این انسجام و مقاومت ذهنی اتخاذ شده است؟ سیاست اجتماعی مناسب برای ایرانیان به خصوص شهروندان تهران چگونه باید باشد؟ آنچه قابل مشاهده است جریانهای قوی در تلاش هستند با همان ابزار، همان روش و همان منطق گذشته -که مبنای تحلیل دشمن از مردم شده بود-حرکت کنند. این عده کماکان از هر مسیر و بهانهای که شده به دنبال اقداماتی سلبی در مورد پوشش هستند که هیج اثری نداشته و به تنش و تشنج جامعه میانجامد. گاهی میاندیشم خیال این افراد تا هزینهای سنگین برای جامعه و نظام به وجود نیاید، راحت نمیشود! اگر در این جنگ، مقاومت ذهنی مردم به اندازه مقاومت ارضی مهم بوده، ما امروز برای حفظ آن مقاومت ذهنی چه کار کردهایم؟"

ربیعی در ادامه و با ابتنا به فرض غلط خود میگوید: به عنوان نمونه، در خصوص مساله اینترنت، در حالی که ۸۵ درصد مردم ایران از فیلترشکن استفاده میکنند، ناامنی از پلتفرمهای داخلی حتی بیشتر رخ داده است. این چه سیاستی است که هم مردم را ناراضی میکند و هم حافظ امنیت نیست؟ من به جد معتقدم ایران، تهران و شهرهای پس از جنگ، بهطور قطع، سیاست اجتماعی متفاوتی میطلبند. ایران و تهران، نیازمند سیاستهای نوین هستند. علم مدیریت بحران به ما میآموزد با سیاستهای پیش از بحران، نمیتوان با جامعه بحرانزده مواجه شد. علاوه بر آن، نیازمند سیاستهای اجتماعی متناسب، سیاستهای فرهنگی به دور از تنشزایی با اولویت حل مسائل زندگی روزمره مردم هستیم.[۱]
ملاحظه میشود که ربیعی در یک طراحی کاملا بدون زحمت و بدون تلاش برای پیچ و تاب دادن بازی؛ از سیاستهای درست حکومت، یک نتیجه غلط میگیرد و در ادامه نیز مبتنی بر همان نتیجه غلط پای مطالبات ستاد اصلاحات را به میان میکشد و مدعی بحرانزده بودن جامعه ایرانی میشود!
در این باره البته باید دقت کرد که چه بسا بخشی از سیاست فیلترینگ در کشورمان نیازمند بازنگری باشد لکن مسئله و چالش ما و امثال ربیعی تحریف بزرگتری است که رخ میدهد.
تحریف بزرگتری که نتیجه مطلوب یک فرایند عقلانی یعنی همان همدلانه رفتار کردن مردم بر اثر سیاستهای درست حکومت را برنمیتابد و به جای اذعان به غلط بودن نگاه همیشگی خود به جامعه ایرانی اما تقلا میکند تا از نتایج مطلوب، سکوی بحرانسازی بیافریند.
باید در قبال این جعلیات ایستاد و شهامت بیان دستاوردها و مثبتات کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را داشت وگرنه اتفاقات سوئی مثل "فتنهانگیزی بانیان آشوب" در کمین است.
***
1_https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/240341











