نشست تخصصی «گذشته و آینده پول با نگاهی به چشمانداز رمزارزها»، دیروز، دوشنبه ۲۶ آبان، در آکادمی سامان برگزار شد. در این نشست، پنلی با عنوان «پول خصوصی در عصر رمزارزها» با حضور «فرهاد نیلی»، اقتصاددان، «سهند حمزهای»، مدیرعامل «آبانتتر» و «علیرضا میرزاخانی»، مدیر واحد اطلاعات اقتصادی آکادمی سامان، برگزار شد و در آن به بررسی تحول مفهوم پول، امکانپذیری پول خصوصی، و نسبت آن با نظام پولی مبتنی بر بانکهای مرکزی پرداخته شد.
فرهاد نیلی در سخنان خود با نگاهی تاریخی به سیر تحول پول گفت: «پول قدمتی چند هزار ساله دارد و همزاد تمدن است. در طول تاریخ دو نوع پول داشتهایم: کالایی (Commodity Money) که ارزش ذاتی دارد، و فیاتمانی (Fiat Money) که فاقد ارزش ذاتی است و ارزش آن صرفاً مبتنی بر اعتماد به صادرکننده آن است. در نظام فیاتمانی، بانک مرکزی بهعنوان نماینده مردم وظیفه حفظ ارزش را برعهده دارد.»
او با اشاره به انحصار ۲۰۰ ساله بانکهای مرکزی در کنترل ارزش پول افزود: «تا پیش از ۲۰۰۹، تصور عمومی این بود که حفاظت از ارزش پول تنها از طریق اعتماد به نهادهای متمرکز ممکن است. اما با ظهور بیتکوین، این باور به چالش کشیده شد و الگوریتمهای رمزنگاری توانستند بدون نیاز به نهاد متمرکز، اعتماد را بازآفرینی کنند.»
این اقتصاددان ادامه داد: «رمزارزها، بهویژه بیتکوین، عملاً نوعی تخریب خلاق در نظام بانکداری مرکزی هستند. آنها نشان دادهاند که میتوان دفتر کل مالی را بهصورت غیرمتمرکز مدیریت کرد. در چنین حالتی، بانک مرکزی بهعنوان تنها حافظ ارزش پول، دیگر یگانه بازیگر نیست.»
او تأکید کرد: «پول سه کارکرد اساسی دارد: ابزار پرداخت، ابزار ذخیره ارزش، و واحد ارزشگذاری. رمزارزها ثابت کردهاند که میتوان این سه کارکرد را از هم جدا کرد. بهعنوان مثال، بیتکوین بهخوبی میتواند نقش ذخیره ارزش را ایفا کند، در حالی که استیبلکوینها بهعنوان ابزار پرداخت و واحد ارزشگذاری عمل کنند.»
سهند حمزهای، مدیرعامل آبانتتر، نیز در این نشست گفت: «هدف ساتوشی ناکاموتو از ارائه وایتپیپر بیتکوین، خلق یک پول خصوصی بود. اما بهمرور، بهدلیل محدودیتهایی نظیر حجم یک مگابایتی هر بلاک، بیتکوین نتوانست بهخوبی نقش ابزار پرداخت روزمره را ایفا کند و بیشتر بهعنوان ذخیره ارزش شناخته شد.»
او با اشاره به محدودیتهای فنی بیتکوین اضافه کرد: «هزینههای بالای تراکنش در شبکه بیتکوین باعث شده که برای پرداختهای خرد مناسب نباشد. اما از سوی دیگر، عرضه محدود و شفافیت در ساختار باعث شده که برای ذخیره ارزش گزینهای جدی باشد.»
حمزهای تأکید کرد: «رمزارزها مزایایی نسبت به پولهای فیات دارند؛ از جمله عدم وابستگی به جغرافیا، نبود امکان دستکاری در دفترکل، و شفافیت در عرضه. در حال حاضر، رمزارزها جدیترین کاندیدا برای ایفای نقش پول خصوصی هستند.»

علیرضا میرزاخانی، مدیر واحد اطلاعات اقتصادی آکادمی سامان، در بخشی از این نشست گفت: «پیش از شکلگیری انحصار بانکهای مرکزی، مدلهای مختلفی از خلق پول وجود داشت. نقدهایی که در ابتدای قرن بیستم به بانکهای مرکزی وارد میشد، بهتدریج با طرح مفهوم استقلال این نهادها تا حدی مهار شد. اما همچنان خطر سوءاستفاده از قدرت پولی پابرجاست.»
او ادامه داد: «پرسش این است که آیا میتوان با ظهور رمزارزها به نقطهای بازگشت که انحصار بانکهای مرکزی هنوز شکل نگرفته بود؟ آیا تاریخ میتوانست مسیر متفاوتی برود؟»
فرهاد نیلی در ادامه به تجربیات تاریخی مانند سیاست خاندان مدیچی در فلورانس و شکست ناپلئون در جنگ واترلو اشاره کرد و گفت: «بانکداری مرکزی پاسخی طبیعی به بحرانهای مالی و بیثباتی اعتماد بود. اما از زمان بحران مالی ۲۰۰۸، مشخص شد که نقش بانک مرکزی در حفظ قدرت خرید به چالش کشیده شده است.»
او افزود: «نظام بانکداری مرکزی سنتی، ذخیره ارزش را گروگان دو کارکرد پرداخت و ارزشگذاری گرفته است. این مدل شاید تا ۲۰۰۹ کار میکرد، اما دیگر پاسخگوی نیازهای امروز نیست. ذخیره ارزش باید خصوصی شود، اما استاندارد ارزشگذاری باید واحد باقی بماند.»
این اقتصاددان، با اشاره به وسعت جغرافیایی و جمعیتی ایران تأکید کرد که هیچ تحول بزرگی، از جمله پذیرش رمزارزها، قابل پیادهسازی یکباره در مقیاس ملی نیست و نیاز به آزمایشهای محدود و قابل کنترل دارد.
او پیشنهاد کرد جزیره کیش بهعنوان منطقه پایلوت انتخاب شود و امکان انجام معاملات دارایی همچون خرید خودرو یا ملک با رمزارزهای منتخب در آن فراهم شود.
به باور نیلی، این اتفاق موجب اختلال در سیاستهای پولی نمیشود؛ اما میتواند مبنایی برای گفتوگوی سازنده با رگولاتورها و طراحی مسیر آینده کشور در حوزه رمزارز باشد.
حمزهای در بخش دیگری از سخنانش با نقد عملکرد بانک مرکزی گفت: «بانک مرکزی ایران حتی در حوزه مأموریتهای سنتی خود مانند کنترل تورم و نظارت بر بانکها عملکرد مطلوبی ندارد. در حوزه رمزارزها نیز، نگاهی سنتی و کنترلمحور دارد که با ماهیت غیرمتمرکز این فناوری سازگار نیست.»
او اضافه کرد: «در دنیا مدلهای متنوعی برای رگولاتوری رمزارز وجود دارد؛ از ایجاد نهادهای مستقل گرفته تا واگذاری به سازمانهای بورس. اما در ایران بانک مرکزی تلاش دارد همهچیز را تحت کنترل خود بگیرد، حتی رمزارزهایی که ذاتاً با مدل بانک مرکزی در تضاد هستند.»
در بخش پایانی نشست، نیز نیلی با نگاهی به آینده گفت: «بانکهای مرکزی جهان در قالب نهادهایی مانند BIS برای هماهنگی سیاستهای پولی همکاری میکنند. اما رقابت ژئوپلیتیک آمریکا و چین در حال بازتعریف نظم مالی جهان است. چین بهدنبال جایگزینی برای سوئیفت است و ممکن است قطب دوم نظام مالی جهانی با رگولاتوری متفاوت شکل بگیرد.»
او با اشاره به وضعیت خاص ایران افزود: «ما باید به جای انتظار برای تحولات جهانی، به فکر طراحی مدلهای بومی ذخیره ارزش مطمئن برای مردم باشیم. طلا یکی از گزینههاست، اما بدون شفافیت در دفترکلهای آن، اعتماد عمومی حاصل نمیشود.»