حسن روحانی حیثیت نظام را به حراج گذاشت/ ما باید رسماً از برجام خارج شویم /از ظریفِ سیاسی‌شده می‌ترسم!

تابناک جمعه 30 آبان 1404 - 00:07
زمانی به جناب آقای دکتر اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، عرض کردم که آیا رؤسای سازمان‌های انرژی اتمیِ سایر کشورها هر روز مصاحبه می‌کنند؟ ایشان پاسخ دادند درست است؛ شما فعالیت طبیعی خود را ادامه دهید.
حسن روحانی حیثیت نظام را به حراج گذاشت/ بهتر است روحانی یک بار زندگی نامه خودش را مرور کند/
همانطور که در بخش نخست گفت‌وگوی تابناک با وزیر امورخارجه در دولت محمود احمدی نژاد در دسترس مخاطبان محترم قرار گرفته است اشاره شد، تحولات اخیر منطقه و افزایش تنش‌ها میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، به همراه مواضع ایالات متحده و ناتو در قبال ایران، به یکی از اصلی‌ترین موضوعات تحلیلی و سیاسی کشور تبدیل شده است. در بخش نخست این مصاحبه، چارچوب کلی تحولات، پرسش‌های بنیادین موجود، و برخی ابعاد سیاسی و امنیتی موضوع مورد بررسی قرار گرفت.
 برای مطالعه بخش اول این گفت‌وگو، این لینک را ببینید:
https://www.tabnak.ir/005cHJ
اکنون در بخش دوم گفت‌وگوی تفصیلی، پایگاه خبری تحلیلی تابناک ادامه مباحث را منتشر می‌کند؛ مباحثی که در آن منوچهر متکی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق امور خارجه، به تشریح کامل‌تر وضعیت، ارائه ارزیابی‌های سیاسی و امنیتی، و تحلیل رویکردهای بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی می‌پردازد. در این بخش، گفت‌وگو وارد حوزه‌های دقیق‌تری از روابط خارجی، ظرفیت‌های دفاعی جمهوری اسلامی ایران، جایگاه برجام در وضعیت کنونی، نوع تعامل کشورهای چین و روسیه با ایران و نیز تحلیل عملکرد برخی شخصیت‌های سیاسی کشور در عرصه سیاست خارجی می‌شود.
اکنون ادامه متن کامل گفت‌وگو را می‌خوانیم:
تعداد بازدید : 0
کد ویدیو

تابناک: تحلیلی وجود دارد مبنی بر این‌که اگر آمریکایی‌ها احساس کنند حمله مجدد به ایران برایشان هزینه‌ای ندارد، قطعاً این کار را انجام خواهند داد و هیچ تردیدی در آن نخواهند داشت. حال نظر شما از این وضعیت چیست؟ آیا ما به این مرحله رسیده‌ایم یا خیر؟ آیا توانسته‌ایم در این مدت خود را از نظر توانمندی‌های پدافندی و آفندی بازسازی کنیم؟
نتانیاهو، در وضعیت بغرنجی قرار گرفته است. اگرچه در لبنان خساراتی وارد کرد و تعدادی از فرماندهان مقاومت را به شهادت رساند، اما همچنان از حزب الله نگرانی دارد و این نگرانی روزبه‌روز بیشتر می‌شود. آمریکایی‌ها برای یاری رساندن به او وارد عمل شدند و بر دولت لبنان فشار آورده و می‌آورند. متأسفانه، عربستان سعودی نیز در ابتدا به آنان کمک کرد، هرچند اخیراً شنیده‌ام که مواضع عربستان نسبت به حزب‌الله تا حدودی تغییر کرده است و از آنان خواسته‌اند که حزب‌الله باید خلع سلاح شود. اما اسرائیل بسیار امیدوار بود که این اتفاق رخ دهد، که نیفتاد. در غزه نیز طی دو سال و اندی گذشته، به هیچ‌یک از اهداف اعلامی خود دست نیافته‌اند؛ نه توانستند گروگان‌ها را آزاد کنند، نه جنبش حماس را از میان بردارند، نه نیروهای مقاومت را از غزه بیرون کنند و نه به شبکه تونل‌های زیرزمینی دسترسی پیدا نمایند. در چنین شرایطی، وضعیت یمن را نیز تا حدودی سبک و سنگین کردند، اما توان اعمال فشار بر یمن را نیز نداشتند. در کرانه باختری نیز فشارهایی وارد کردند و تصمیماتی اتخاذ نمودند اما کماکان در آنجا مشکل دارند.و اوضاع در عراق نیز به همین منوال است.

اسرائیل با چند جبهه مقاومت مواجه شده است. آنان اظهار داشتند که باید با سر خود عقاب برخورد کنیم و حتی پیشنهاد حمله به ایران را مطرح نمودند

مشاهده کنید: اسرائیل با چند جبهه مقاومت مواجه شده است. آنان اظهار داشتند که باید با سر خود عقاب برخورد کنیم و حتی پیشنهاد حمله به ایران را مطرح نمودند، غافل از آن‌که نخستین تجاوز را خودِ آنان علیه ایران انجام می‌دهند و بهانه‌ای به دست ایران می‌دهند. این اقدام نیز نتیجه جنگ شد؛ به‌طوری‌که امروز تقریباً هشتاد درصد از افکار عمومی جهان و همچنین دولت‌ها معتقدند که اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه با ایران شکست خورده است. این شکستِ برای نتانیاهو مشابه شکستی است که تقریباً بیست سال پیش در جنگ سی‌وسه‌روزه برای اولمرت رخ داد. زمانی که در جنگ سی‌وسه‌روزه شکست خورد، اظهار داشت که برای جبران آن شکست به یک پیروزی نیاز دارد؛ در فاصله کوتاهی حمله‌ای به غزه ترتیب داد که به جنگ بیست‌و‌دو‌روزه انجامید و در آن نیز شکست خورد و به‌خاطر آن ناگزیر از استعفا شد. اسرائیل در لبنان به پیروزی مطلوب دست نیافت، در غزه به نتیجه نرسید، در یمن موفق نبود و در ایران نیز پیروزی به‌دست نیاورد. اکنون که فضای عمومی این‌گونه است، که تو اسیرهای ما را ازاد نکردی پس باید استعفا دهید، در اینجا همانند اولمرت، نتانیاهو به یک پیروزی نیاز داشت؛ پیش‌بینی می‌شد که با طرح ترامپ و اجلاس شرم الشیخ به این پیروزی دست پیدا می کنند، زیرا هدف آن‌ها خروج از غزه، آزادی اسرا، خلع‌سلاح حماس، اداره غزه به غیر حماس و در صورت امکان به یک مجموعه بین‌المللی به رهبری تونی بلر سپرده شود. این‌ها ایده‌های مطرح‌شده از سوی ترامپ بودند. آن‌ها ناگزیر شدند از غزه خارج شوند و اسرا آزاد شدند؛ اما حماس اعلام کرد که خلع‌سلاح نخواهد شد و شکل حضور خود را تغییر داد و گفت که اکنون نیروهای امنیتی و جیش الشحبی غزه هستیم. تأکید کرد که اداره غزه باید فلسطینی باشد و الزاماً زیرنظر حماس قرار نگیرد. همچنین فهرستی ۴۵نفره از سوی حماس به مصر معرفی شد. بدین‌ترتیب، آن پیروزی دل‌خواهی که نتانیاهو انتظار داشت، محقق نشد. گزینه دیگر چه بود؟ حمله دوباره به ایران. بنابراین در دو ماه گذشته وزیر جنگ رژیم صهیونیستی از احتمال حمله دوباره به ایران سخن گفته‌اند.

آن پیروزی دل‌خواهی که نتانیاهو انتظار داشت، محقق نشد. گزینه دیگر چه بود؟ حمله دوباره به ایران. بنابراین در دو ماه گذشته وزیر جنگ رژیم صهیونیستی از احتمال حمله دوباره به ایران سخن گفته‌اند

ترامپ به چنین پیروزی‌ای نیاز دارد تا آن را محقق سازد؛ آن‌ها می‌خواهند حمله کنند و پیروزی به‌دست آورند. همان‌طور که پیشتر عرض کردم، در آن مقطع حامیان رژیم صهیونیستی و نتانیاهو تا حدودی متقاعد شده بودند که نتانیاهو پیروز خواهد شد و پشت او ایستادند و لااقل سکوت اختیار کردند؛ اما اکنون دوباره باید آنان را متقاعد کند. با این تفاوت که اکنون پرسش اصلی این است: حتی آمریکایی‌ها نیز خواهند پرسید اگر این بار نیز بازگردی و ناکام شوی چه رخ خواهد داد؟ بنابراین به‌سادگی مانند گذشته با طرح حمله نتانیاهو موافقت نخواهند کرد و این امر شرایط را برای او دشوار ساخته است. با این حال، به‌موازاتِ اظهاراتی که از قول حضرت امام یا ابوعلی‌سینا مطرح می‌شود که «گاو شاخ دارد، عقل ندارد» اگر بی‌عقلی در امرِ حمله صورت گیرد، به‌تدریج بخش‌هایی از ظرفیت‌های نظامی ایران در حال مطرح شدن است. من متخصص نظامی نیستم؛ اما بیان این واقعیت که در این جنگ ۱۲روزه از موشک‌های متعلق به بیست سال پیش، پانزده سال پیش و زمان‌های قبل‌تر استفاده شده است، نشان می‌دهد که هنوز همه ظرفیت‌های ما آشکار نشده‌اند. اینکه ایران تک‌سیگنال‌هایی را نشان می‌دهد، بدین معناست که «اینجا خانه آن جاسوس اسرائیلی است»، «اینجا محل استقرار آن مقام اسرائیلی است»، «اینجا مرکز مربوط به فلان فعالیت است» و امثال این‌ها؛ یعنی این‌بار نقشه‌های ما دقیق‌تر و مشخص‌تر است. پدافند آنان را نیز که منهدم کرده‌ایم. بنابراین در صورتی که رژیم صهیونیستی دست به چنین اقدامی بزند، در حقیقت طوفانی سهمگین برای او به وجود خواهد آمد و شاید مشیت الهی اقتضا کند که این‌بار سرنوشت رژیم صهیونیستی روشن گردد و زمینه برای طرح سیاسی ایران جهت حل مسئله فلسطین فراهم شود.

تابناک: ما اکنون توان نظامی این کار را داریم؟
 ظرفیت‌های نظامی ما هنوز به میدان آورده نشده است. بر اساس اطلاعاتی که از افراد مطلع می‌شنویم، اگر این ظرفیت‌ها به میدان آورده شود، شرایط را کاملاً تغییر خواهد داد.
تابناک: برخی استدلال می‌کنند یا خود آمریکایی‌ها بیان می‌کنند که اگر مشاهده کنیم ایران به سمت بازسازی توان هسته‌ای خود پیش می‌رود، مجدداً حمله خواهیم کرد. از سوی دیگر، برخی می‌گویند شاید این تحلیل در ایران وجود داشته باشد که تا پایان دوره ترامپ، سراغ بازسازی آن بخش‌های آسیب‌دیده هسته‌ای نرویم. آیا شما به‌عنوان یک سیاستمدار توصیه‌ای دارید؟
ما یک بحث قواعد و مقررات بین‌المللی داریم؛ پس باید در آن چارچوب عمل کنیم. بحث دیگری نیز مربوط به تهدیدهاست؛ آنان تهدید می‌کنند، در مواردی پاسخ آن را دریافت کرده‌اند و اکنون نیز به این تهدید آمریکایی‌ها پاسخ می‌دهیم. اما آنچه قواعد و مقررات بین‌المللی است، این است که ما توافق‌نامه‌ای داشتیم به نام برجام. بلی، مدت ۱۰ساله این توافق‌نامه پایان یافته است. آنان اقدامی را که در برجام به نام «اسنپ‌بک» نصب کرده بودند، در حالی اعمال کردند که هیچ‌کس در این ده سال به تعهدات خود عمل نکرد. اقدام آنان، بدون آن‌که خودشان متوجه باشند، موجب تحولی جدید و شکافی عظیم این بار در خودِ شورای امنیت شد. 
دو عضو دائمِ شورای امنیت، همراه با ایران و به نفع ایران، رسماً به دبیرکل سازمان ملل متحد و سپس به مدیرکل آژانس نامه نوشتند که اقدام شما غیرقانونی و غیرحقوقی است
دو عضو دائمِ شورای امنیت، همراه با ایران و به نفع ایران، رسماً به دبیرکل سازمان ملل متحد و سپس به مدیرکل آژانس نامه نوشتند که اقدام شما غیرقانونی و غیرحقوقی است، برجام خاتمه یافته و ایران پس از این صرفاً بر اساس قوانین پادمان و زیر نظر آژانس، فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود را ادامه خواهد داد. این قاعده جدیدی است که جاری شد. در نشست غیر متعهدها که واقعاً جامعه بین‌المللی آن‌جاست، نه چند کشور غربی آنان نیز این موضوع را تأیید کردند. به اعتقاد من، این اقدام یک کارِ بزرگ از سوی دستگاه دیپلماسی ما بود. من هر جا لازم بوده نقد کرده‌ام؛ در موضوع مذاکرات نیز نقد داشته‌ام، اما در این‌جا باید از دستگاه دیپلماسی دفاع کرد؛ دستگاه دیپلماسی ما کار بزرگی انجام داد. این اتفاق برای نخستین بار در تاریخ شورای امنیت رخ داد. به‌ویژه معتقدم اکنون که به این نقطه رسیده‌ایم، هیچ ضرورتی برای باقی ماندن در برجام وجود ندارد. هیچ نیازی نیست که بیش از این در برجام بمانیم. پیشنهاد من به مسئولان این است که ما رسماً از برجام خارج شویم. همان‌گونه که زمانی که توافق قاهره با آژانس به شخص گروسی همراه با اقدام اسنپ‌بک شد، عملاً از توافق خارج شدیم، من همان زمان نیز پیشنهاد کردم که رسماً در یک بیانیه اعلام شود که توافق قاهره پایان یافته است. اکنون نیز معتقدم باید رسماً اعلام کنیم که از برجام خارج می‌شویم. در جایی که من این سخن را بیان کردم، پرسیدند: چگونه؟ گفتم همان‌گونه که ترامپ انجام داد. ترامپ چگونه مثل آب خوردن از برجام خارج شد؟ ما نیز دیگر کاری در برجام نداریم. دندان باقی‌ماندن در برجام را باید از ریشه برکنیم تا اروپایی‌ها نیز دندان طمع خود را برای سوءاستفاده از برجام در آینده علیه ما، از دست بدهند. در چنین فضایی ما رسماً اعلام خواهیم کرد، و این همان جمله اولی است که عرض کردم. 
ما بر اساس قواعد و مقررات اعلام می‌کنیم که فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود را با دو ویژگی ادامه خواهیم داد: ۱. تحت نظرِ قوانینِ پادمان. ۲. بر اساسِ توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انجام خواهد شد.
ما بر اساس قواعد و مقررات اعلام می‌کنیم که فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای خود را با دو ویژگی ادامه خواهیم داد: ۱. تحت نظرِ قوانینِ پادمان. ۲. بر اساسِ توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انجام خواهد شد. بنابراین هیچ نهاد دیگری نه شورای امنیت و نه برجام نظارتی بر فعالیت اصلی ما نخواهد داشت. به همین دلیل، دو وزیرِ چین و روسیه به‌همراه وزیر امور خارجه ایران به مدیرکل آژانس نوشتند که مأموریتِ گزارش‌دهی درباره وضعیت هسته‌ای ایران به برجام و شورای امنیت خاتمه یافته و آژانس دیگر در این زمینه مأموریتی ندارد. این‌ها نکاتِ حسّاسی است. با این وصف، این قاعده طبیعی است که اگر در بخشی صدمه دیدیم، طبیعی است آن را بازسازی کنیم و مشکلاتش را مرتفع سازیم؛ لیکن این امور نیاز به اعلامِ مکرر ندارد. زمانی به جناب آقای دکتر اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، عرض کردم که آیا رؤسای سازمان‌های انرژی اتمیِ سایر کشورها هر روز مصاحبه می‌کنند؟ ایشان پاسخ دادند درست است؛ شما فعالیت طبیعی خود را ادامه دهید. حتی وزارت امور خارجه نیز نباید زیاد در خصوص فعالیت‌های غنی‌سازی ما مصاحبه نماید. ما مطابقِ حقِ خود، غنی‌سازی انجام می‌دهیم. ما مبدعِ این شعار هستیم که «انرژی هسته‌ای حقِ مسلمِ ماست»، مبتنی برِ قوانین. روزی در وزارت امور خارجه، همایشی بین‌المللی در موضوع هسته‌ای برگزار کردیم و از آن همایش شعاری برخاست: «انرژی هسته‌ای برای همه، سلاح هسته‌ای برای هیچ‌کس.»
خیلی هم جاافتاده بود این شعار. بنابراین ما همچنان اراده‌مان فعالیت کاملاً صلح‌آمیز است و برای اهداف صلح‌آمیز فعالیت می‌کنیم. این را می‌توانیم اعلام کنیم و تحت نظر این دو مورد نیز هستیم. حال اگر آمریکایی‌ها توانستند ما را دوباره به شورای امنیت ببرند، عرض شود که آن مقوله دیگری است که حداقل اکنون دو مورد از حق وتوی ثابت را در شورای امنیت در برابر خود خواهند داشت.
 
تابناک: شما از عملکرد روسیه و چین بعد از ماجرای اسنپ‌بک، به‌عنوان یک سیاستمدار و فردی که سال‌ها در این حوزه بوده‌اید، اکنون رضایت دارید؟
 روسیه و چین طبیعی است که ایران را به‌عنوان یک کشور دوست و کشوری که می‌توان به آن اعتماد کرد، سال‌های طولانی است که این‌گونه می‌نگرند. اما با توجه به شرایط و نوع برخورد غربی‌ها، از تعبیر «شریک راهبردی» پرهیز می‌کردند. امروز روسیه و چین این واژه را آشکارا و مکرر به کار می‌برند و می‌گویند ایران همکار و دوست راهبردی ماست. بنده چهل سال پیش در وزارت امور خارجه بودم؛ چهل سال پیش وزیر خارجه چین برای نخستین بار به ایران آمد. من در آن زمان رئیس اداره سیاسی بودم شرق آسیا از تایلند آغاز می‌شد تا نیوزیلند. ایشان به ایران آمد. در هنگام بازگشت، جمله‌ای بسیار راهبردی بیان کرد. گفت: «ایران قوی، به نفع چین است.» یعنی یک ایران قدرتمند در این منطقه، کاملاً در جهت منافع چین خواهد بود.
چهل سال پیش وزیر خارجه چین برای نخستین بار به ایران آمد. من در آن زمان رئیس اداره سیاسی بودم شرق آسیا از تایلند آغاز می‌شد تا نیوزیلند. ایشان به ایران آمد. در هنگام بازگشت، جمله‌ای بسیار راهبردی بیان کرد. گفت: «ایران قوی، به نفع چین است
 این سخن ایشان بسیار مفهوم بود. آقای چیانگ، که اکنون از دنیا رفته است، در آن زمان وزیر خارجه چین بود. مفهوم این سخن این است که در این منطقه، کشور دیگری که بتواند با ما در سطح مستقل وارد تعاملات راهبردی شود وجود ندارد؛ زیرا سایر کشورها تحت امر آمریکا هستند. تنها کشوری که در حوزه روابط خارجی خود تصمیم مستقل اتخاذ می‌کند، نوعاً ایران است. روسیه نیز به همین واقعیت رسیده است. من نمی‌خواهم وقت شما را بگیرم، اما در چند دیدار آقای پوتین با مقام معظم رهبری که من نیز در آن جلسات حضور داشتم پوتین هنگامی که با دیدگاه‌های رهبری، آن‌هم از زبان خود ایشان، آشنا و آشناتر شد، تصمیم خود را گرفت. این موضوع مربوط به حدود پانزده سال پیش است؛ تصمیم گرفت که باید روابط خود با ایران را جدی کند. گام‌هایی که در این زمینه برداشت که نمی‌خواهم اکنون وارد جزئیات آن شوم نشان داد که روسیه و شخص پوتین این اراده را دارند. اما علت دیگری که چین و روسیه را در این مقطع همراه جدی با ما کرد، تا حدی که حتی در شورای امنیت وارد جدال آشکار شدند و سفیر چین به عنوان رئیس شورای امنیت بود صریح‌ترین مواضع را در آن‌جا بیان کرد، برخوردی بود که غرب با چین و روسیه صورت می‌دهد. بخشی از این همراهی به دلیل منافع خودشان نیز هست؛ امروز مثلث ایران، چین و روسیه نمادی از یک قدرت جمعی است؛ بخشی از تبلور آن در سازمان شانگهای، بخشی در بریکس، و بخشی نیز در کل منطقه شرق که ما در آن حضور داریم. اما در مورد تهدیدهای آمریکایی‌ها از جمله معاون رئیس‌جمهور آمریکا من تصور می‌کنم آنان ناگزیرند که از یک سوراخ دوباره گزیده نشوند. یک بار با ریسمان نتانیاهو به ایران حمله کردند و برای دومین بار، پس از حمله به عین‌الاسد، مشاهده کردند که پایگاهشان چگونه مورد حمله قرار گرفت. از زمان جنگ جهانی دوم چنین اتفاقی برای آمریکا رخ نداده بود. اتفاقاً شاید نوعی آمادگی وجود داشته باشد. ما جنگ‌طلب نیستیم؛ دکترین ما دفاعی است.
اما اگر آمریکایی‌ها وارد چنین عرصه‌ای شوند، این بار یک تعارض و درگیری ساده نخواهد بود که به فردو و پایگاهشان در قطر ختم شود. این حتماً گسترده تر خواهد شد. بنابراین من فکر می‌کنم این بار فریب نتانیاهو را به سادگی نخواهند خورد؛ اما در عین حال ما آمادگی خود را هم در برابر رژیم صهیونیستی و هم در برابر آمریکا باید داشته باشیم. 
 
تابناک: این اواخر برخی از عزیزانی که در کسوت سیاست خارجی و مدیریت اجرایی کشور نقش اساسی داشتند، ناگهان بحث انتقادی درباره روسیه را مطرح کردند که بالاخره نوعی تنش نیز ایجاد کرد؛ رفت و برگشت پاسخی هم میان مجلس و در واقع برخی از این دوستان ایجاد شد. شما این موضوع را ناشی از یک تحلیل غلط در نزد این عزیزان می‌دانید؟ مشخصاً آقای ظریف و آقای روحانی؛ آیا این تحلیل غلط باعث شده که درباره روسیه در این مقطع زمانی چنین موضع‌گیری داشته باشند و دائماً علیه روسیه نکاتی مطرح شود؟ یا نه، واقعاً احساس می‌کنید که این موضوع بحثی بوده که سال‌ها داشته‌اند و به نوعی بر دانسته‌های خود پافشاری می‌کنند؟ یعنی ناشی از یک برنامه است؟ یا تحلیلی است که همیشه داشته‌اند و احتمالاً شما هم در جلسات خصوصی از آنان شنیده‌اید، ولی اکنون علنی‌تر شده است؟
من آقای ظریف را از دوران مجلس اول که در کمیسیون سیاست خارجی بودم و ایشان کارمند محلی در واقع سفارت ما نزد سازمان ملل در نیویورک بود، از دورادور می‌شناسم؛ و پس از رفتن به وزارت خارجه در سال ۱۳۶۳ از نزدیک می‌شناسم. من آقای ظریف را به‌لحاظ زندگی سیاسی‌شان را به دو دوره تقسیم می‌کنم. دوره اول، ظریفِ دیپلمات. ظریفِ دیپلمات کسی است که هم درس دیپلماتیک خوانده، در علوم سیاسی و حقوق بین‌الملل، و هم کار سیاسی کرده؛ در نیویورک، در تهران، و در مناصب مختلف، تا زمان وزارت، من نسبت به او ممکن است نقدهایی داشته باشم به لحاظ مواضع اتخاذی‌اش که برجسته‌ترین آنها برجام است که تمایلی به ورود به آن ندارم. و یک آقای ظریف داریم که از عرصه دیپلماتیک به، به‌قول فرنگی‌ها، «پالیتیکس» و سیاست قدم گذاشت، ظریفِ دیپلمات، فردی حرفه‌ای، توانمند، و در آن زمان که ما با یکدیگر بودیم، متواضع، دوست‌داشتنی و رفیق بودیم؛ ضمن حفظ مواضع خود و اشکالاتی که او احیاناً ممکن بود به من داشته باشد و من به او داشتم. اما من از ظریفِ سیاسی‌شده در مسائل کشورداری می‌ترسم و چون می‌ترسم، برای او دعا می‌کنم. ورود او به سیاست داخلی کشور اصلاً شباهتی به ورود او به عرصه دیپلماتیک ندارد. و لذا من می‌خواهم صحبت درباره آقای ظریف را به همین میزان بسنده بکنم. اما برادر بزرگ‌ترم، آقای دکتر روحانی، که خب من سالیان طولانی با ایشان، چه در زمانی که در مجلس اول با هم بودیم و ایشان رئیس کمیسیون دفاع بودند و ما در کمیسیون سیاست خارجی بودیم، چه بعدها که بنده در وزارت خارجه بودم و ایشان رئیس کمیسیون سیاست خارجی، و چه زمانی که ایشان دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند، مراوده داشتیم، ارتباط داشتیم، در جلسات می‌رفتیم و می‌آمدیم، و آن دوره‌ها و به‌اضافه پیشینه قبل از انقلاب ایشان. 
روحانی اولین کسی است که تعبیر «امام (ره)» را نسبت به حضرت امام به کار برد. کم پیشینه‌ای نیست. اما آقای روحانی، صرف نظر از مواضعش در آن مسئولیت‌هایی که بوده، از زمانی که وارد عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری شد، چه دوره اول چه دوره دوم، یک آقای روحانی متفاوتی شد. از مسابقه انتخاباتی‌اش بگویم: ایشان در دور دوم انتخابات، که آقای رئیسی در مقابل ایشان بود، گفتند که به ایشان گزارش داده‌اند که «نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که موفق نمی‌شوید و رأی نمی‌آورید». آقای روحانی، اطرافیانش و کسانی که ستادهای او را اداره می‌کردند، به او این موارد را منتقل کردند. ایشان در آن جلسه می‌گوید: «من این نظرسنجی‌ها را ظرف ده روز تغییر خواهم داد.» خطاب‌ او به کسانی که در رقابت با او بودند و یا دیگرانی که مخالف او بودند، این بود که «شما جز کشتن، جز زندان کردن، جز شکنجه چه کرده‌اید؟» و کل نظام جمهوری اسلامی را، که خودِ او ده‌ها سال از استوانه‌های این نظام بود، زیر سؤال برد. همه به وضوح می‌دیدند که برای یک نفع شخصی، برای یک مقام و یک جایگاه، این‌گونه حاضر شد که همه حیثیت نظام را، چوب حراج بزند. به اعتقاد شخصی من، به‌عنوان برادر کوچک‌تر آقای روحانی، این بزرگ‌ترین ظلمی بود که ایشان به جمهوری اسلامی کرد. وقتی رئیس‌جمهور شد، چهار ماه بعد، آقای سازگار‌نژاد که ما در دور اول مجلس با هم نماینده بودیم و ایشان از سروستان شیراز بود یک ناهاری با یکدیگر و یکی دو نفر دیگر بودیم. ایشان به من گفت: «آقای متکی، فرض کنید من مشاور نانوشته آقای روحانی هستم؛ چه توصیه‌ای دارید؟» گفتم: «به آقای روحانی بگویید دو ماه قبل، مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام فرمودند که مؤمنین را از وزارتخانه‌ها بیرون نریزید.
پیشنهاد می‌کنم آقای روحانی یک تیم در دولت بگذارد و این تیم ۳/۲ نفره، حتی می‌تواند معاون اول، آقای جهانگیری باشد، این فرمایشات رهبری را رصد کند و برود دنبال کند
 یک ماه و نیم پیش در سخنان دیگری ایشان یک نقد دیگر به دولت کردند. و این نسبت به همه دولت‌هاست؛ هم حمایت می‌کنند از دولت‌ها، هم انتقاداتشان را می‌گویند؛ گاهی خصوصی، گاهی علنی. من پیشنهاد می‌کنم آقای روحانی یک تیم در دولت بگذارد و این تیم ۳/۲ نفره، حتی می‌تواند معاون اول، آقای جهانگیری باشد، این فرمایشات رهبری را رصد کند و برود دنبال کند.»
روحانی هر دوشنبه با مقام معظم رهبری دیدار دو نفره دارند. در این دیدارهای دو نفره، خدمت رهبری گزارش بدهد که: «شما در دو ماه گذشته این ۳_۲ تا مطلب را نسبت به دولت فرمودید؛ ما پیگیری و بررسی کردیم؛ این یکی درست است، حلش می‌کنیم؛ این یکی را داریم بررسی می‌کنیم و این هم خلاف واقع است.» یک چنین گزارشی به رهبری بدهد. ایشان چه کار کرد؟ ایشان در موضعی ایستاد که بی‌بی‌سی مدتی بعد، دو صفحه درست می‌کرد: یک صفحه اظهارات مقام معظم رهبری، یک صفحه اظهارات آقای روحانی؛ درست در تقابل با هم. مقام معظم رهبری می‌فرمایند: «اگر ترامپ و آمریکا برجام را پاره بکنند، ما آن را آتش می‌زنیم.» روحانی می‌گوید که: « یک محفلی هست و یک منقلی هست و آتشی هست...» و سایر چیزهایی که می‌گوید. این نوعی عناد و سرکشی، نوعی ایستادن در مقابل کسی است که از همه افراد این کشور کارشناس‌تر، در همه مواضع بوده و از همه دولت‌ها و از جمله خودتان حمایت کرده و دلسوزتر از او پیدا نمی‌کنید. این برخورد با او بود. و بعد هم برخورد با رقبا خود، تعابیری که او نسبت به مجلسی‌ها وقتی کمترین مخالفتی با برجام می کردند.
به فاصله ۴۸ ساعت بعد از جداشدن از مسئولیت، ایشان دعوت می‌شود به صدا و سیما و مصاحبه‌ای می‌کند. در آنجا خبرنگار از او می‌پرسد: «آقای روحانی، برگردید هشت سال قبل؛ اگر شما رئیس‌جمهور بودید، چه کارهایی را انجام نمی‌دادید؟» ایشان می‌گوید: «تمام کارهایی را که در این هشت سال انجام دادم، همان‌ها را دوباره تکرار می‌کنم
من معتقدم آقای روحانی به‌جای حرف‌های این روزش، باید یک بار زندگی‌نامه خودش را مرور کند. من تأکید نمی‌کنم این‌ها را شما چاپ کنید، البته می‌توانید، چون من در مصاحبه این‌ها را دارم می‌گویم، اما بیشتر حرف‌های یک برادر به برادر خودش هست. او به خودش، انقلاب، نظام، رهبری و به مردم ستم کرده است. ایشان با بیان این کلمه در اولین دوران تبلیغات انتخاباتی اش که «آمریکا کدخداست»، همه دیپلماسی را زیر پا له کرده است. هیچ دیپلماتی این حرف را نمی‌زند که بیاید طرف مقابل را در یک جایگاهی قرار بدهد که بگوید: «من بدون اذن تو…» مفهومش این است که «بدون تو هیچ کاری نمی‌کنم.»
آخرین جمله‌ای که من مایلم در مورد ایشان بگویم، کلامی است که مقام معظم رهبری در آخرین روزهای ریاست‌جمهوری ایشان و در شهریورماه سال پایانی ریاست‌جمهوری ایشان، در دیدار با هیئت دولت بیان کردند. مقام معظم رهبری در آن دیدار فرمودند که: «شما در هشت سال تلاشتان و کوششتان، اثبات کردید که نمی‌شود به آمریکا اعتماد کرد.» به فاصله ۴۸ ساعت بعد از جداشدن از مسئولیت، ایشان دعوت می‌شود به صدا و سیما و مصاحبه‌ای می‌کند. در آنجا خبرنگار از او می‌پرسد: «آقای روحانی، برگردید هشت سال قبل؛ اگر شما رئیس‌جمهور بودید، چه کارهایی را انجام نمی‌دادید؟» ایشان می‌گوید: «تمام کارهایی را که در این هشت سال انجام دادم، همان‌ها را دوباره تکرار می‌کنم.»
 
تعداد بازدید : 0
کد ویدیو

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.