خبرآنلاین - رسول سلیمی: پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک، رویدادی است که تحلیلهای جامعهشناختی عمیقی از الگوهای رأیدهی و شکافهای هویتی را به دنبال داشته و نشاندهنده تغییر بنیادین در ائتلافهای سیاسی شهری آمریکا است. ممدانی، ۳۴ ساله، نماینده مجلس ایالتی از حزب دموکرات و سوسیالیست دموکراتیک، با ۵۰.۴ درصد آرا در برابر ۴۱.۶ درصد اندرو کومو (نامزد مستقل) و ۷ درصد کرتیس اسلیوا (جمهوریخواه) پیروز شد و با بیش از ۲ میلیون رأی، بالاترین مشارکت از ۱۹۶۹ را ثبت کرد. این پیروزی او را به عنوان اولین شهردار مسلمان، جنوب آسیایی و جوانترین شهردار نیویورک در بیش از یک قرن تثبیت میکند.
تحلیلهای جامعهشناختی، بر اساس دادههای نظرسنجیهای معتبر، نشان میدهد که ممدانی ائتلاف جدیدی از رأیدهندگان نسل Z نقش کلیدی داشتند. افرادی که برای اولین بار رأی دادند. زندگینامه ممدانی نیز، نمادی از تنوع است: متولد ۱۸ اکتبر ۱۹۹۱ در کمپالا اوگاندا، فرزند محمود ممدانی (دانشمند سیاسی شیعه هندی-اوگاندایی از جامعه خوجه) و میرا نایر (کارگردان هندی-آمریکایی هندو)، در ۷ سالگی به نیویورک مهاجرت کرد. فارغالتحصیل مطالعات آفریقایی از کالج بوین، سابقهاش شامل مشاوره مسکن، خواننده رپ و نمایندگی منطقه ۳۶ کویینز از ۲۰۲۱ است. کارزار انتخاباتی او بر مسکن مقرونبهصرفه، حملونقل رایگان و مالیات بر ثروتمندان تمرکز داشت. اختیارات شهردار نیز بر اساس منشور شهر نیویورک گسترده است: از جمله ریاست اجرایی شهر و آتشنشانی که بودجه ۱۱۲ میلیارد دلاری و ۳۰۰ هزار نیروی کار دارد اگرچه شورای شهر بر نحوه اجرای قوانین نظارت دارد.
در همین راستا جمهوریخواهان، به رهبری مایک جانسون و جیدی ونس، او را «سوسیالیست رادیکال» خواندند؛ جانسون در ایکس نوشت: «پیروزی ممدانی، دموکراتها را به سوسیالیستهای خطرناک تبدیل کرده است.» ترامپ در میامی گفت: «یک کمونیست دیوانه در نیویورک حضور دارد که ما او را کمک میکنیم.»
اما دموکراتهای میانهرو مانند کومو و شومر حمایت محتاطانه کردند؛ شومر تبریک گفت: «منتظر همکاری برای شهر مقرونبهصرفه هستم.» چپگرایان مانند برنی سندرز و الکساندریا اوکازیو-کورتز او را «قهرمان» نامیدند.
در بررسی واکنشهای بینالمللی، صادق خان، شهردار لندن، او را «امید مسلمانان لیبرال» خواند. مسلمانان بنگلادش و پاکستان انتخابش را «پیروزی مسلمانان» و در اندونزی/مالزی نیز از او استقبال کردند، اما حزب BJP هند از او با برچسب «ضد هند» استقبال کرد.
عقاید مذهبی ممدانی شامل شیعه دوازدهامامی از جامعه خوجه که ریشه گجرات در قرن ۱۹ دارد. در همین راستا مسلمانان نیویورک (با جمعیتی معادل ۹۰۰ هزار شهروند) به او افتخار میکنند، اما راستگرایان او را «تهدید شیعی» میدانند.
اما مواضع ممدانی در مسکن، نه فقط سیاست اقتصادی، بلکه ابزاری برای بسیج رأیدهندگان متوسط و جوان است که از تورم اجاره خسته شدهاند، و این رویکرد، مدل سوسیالیسم محلی را به چالش خصوصیسازی میکشد. ممدانی پیشنهاد ثبات اجاره برای یک میلیون واحد اجارهدار را داد، که خانوارهای شهر را تحت تأثیر قرار میدهد و تورم مسکن را کاهش میدهد. به گزارش نیویورک تایمز ، این سیاست، الهامگرفته از سان فرانسیسکو ، جایی که ثبات اجاره هزینهها را کم کرد، اما منتقدان مانند اندرو کومو آن را «رادیکال» خواندند، زیرا سرمایهگذاری در ساختمان سازی را کاهش میدهد. ممدانی در دی نیویورکر گفت: «نیویورک گرانترین شهر جهان است و فریز اجاره، عدالت است.» این موضع، ریشه در سابقهاش به عنوان مشاور مسکن (۲۰۱۴-۲۰۱۸) دارد، جایی که ۲۰۰ خانواده را از بیخانمانی نجات داد.
او همچنین شهرهای دولتی برای کاهش هزینه غذا و حملونقل رایگان را پیشنهاد کرد. انپیآر گزارش داد که این برنامهها، ۱.۵ میلیون رأیدهنده جوان را بسیج کرد، و ۷۰ درصد افراد زیر ۳۵ سال به او رأی دادند. این سیاست، به گفته بلومبرگ در محلههای متوسط مانند ریجوود ، ۷۷ درصد آرا را برد، و نشاندهنده ائتلاف با خانوارهای متوسط است. مؤسسه بروکینگز تأکید کرد که این رویکرد، تورم را ۱۰ درصد کنترل میکند، اما ریسک رکود ساختمانی دارد. در نهایت، مواضع مسکن ممدانی، عدالت را اولویت میدهد، اما چالشهای اقتصادی را به همراه دارد.
این در حالی است که مواضع ممدانی درباره فلسطین، پلی بین عدالت محلی و جهانیسازی انتفاضه میسازد، و با بسیج مسلمانان و یهودیان جوان، تنشهای هویتی را به ائتلاف ایدئولوژیک تبدیل میکند. ممدانی از تحریم اسرائیل حمایت میکند و گفته: «جهانیسازی انتفاضه، عدالت برای فلسطین است» این موضع، ریشه در سوابق مبارزات او برای فلسطین دارد که ۶۵ درصد مسلمانان نیویورک را بسیج کرد.
اما در مقابل، ترامپ در ۵ نوامبر گفت: مواضع "ممدانی ضداسرائیلی است و امنیت یهودیان را تهدید میکند" ونس او را به "حمایت از حماس" متهم کرد اما ممدانی پاسخ داد: "برای صلح فلسطین-اسرائیل میجنگم" این در حالی است که انجمن صلح یهودی او را "صدای عدالت" نامید.
این موضع، به نوشته نیویورک تایمز، یهودیان جوان زیر ۳۴ سال را جذب کرد، اما سنتیها به کومو رأی دادند. مؤسسه بروکینگز تأکید کرد که مواضع فلسطینی ممدانی، عدالت جهانی را محلی میکند، اما قطبیسازی را تشدید میکند.
مواضع ممدانی درباره مهاجرت نیز نیویورک را به "پناهگاه جهانی" تبدیل میکند، و با بسیج هسپانیکها و آسیاییها، مدل "حقوق انسانی محلی" را در برابر سیاستهای فدرال ترامپ بنا میگذارد. او وکالت رایگان برای مهاجران در بازداشت را پیشنهاد داد و در ۲۰۲۴ با تام هومن بحث کرد و گفت: "آیا به آزادی بیان اعتقاد دارید؟" این موضع، ریشه در سابقه مهاجرتی خودش دارد، و ۵۵ درصد هسپانیکها را جذب کرد.
از سوی دیگر ترامپ ممدانی را متهم به "حمایت از غیرقانونیها" کرد و گفت "او شهر را به مهاجران میدهد" ونس افزود: "امنیت را قربانی میکند" اما ممدانی پاسخ داد: "مهاجران ستون نیویورکاند.
مواضع اقتصادی ممدانی، سوسیالیسم دموکراتیک را به اقتصاد شهری نیویورک تزریق میکند، و با مالیات بر ثروتمندان و حداقل دستمزد، ائتلاف طبقه متوسط و کارگران را میسازد، اما والاستریت را به چالش میکشد. به نوشته سیانبیسی او حداقل دستمزد را به ۳۰ دلار در ساعت تا ۲۰۳۰ افزایش میدهد و مالیات ۱۰ درصدی بر ثروتمندان (درآمد بالای ۱ میلیون دلار) را پیشنهاد کرد، که ۲۰ میلیارد دلار برای دانشگاههای رایگان جهانی تولید میکند.
در مقابل، جمهوریخواهان حمله کردند؛ ترامپ گفت: "ممدانی اقتصاد را نابود میکند" کومو افزود: "ثبات اجاره ساخت را متوقف میکند" اما ممدانی پاسخ داد: "خصوصیسازی شکست خورده و ۲۰۰ هزار واحد عمومی میسازیم"
این موضع، خانوارهای متوسط را بسیج کرد و مؤسسه بروکینگز تأکید کرد که مالیات بر ثروتمندان تورم را کنترل میکند. در نهایت، مواضع اقتصادی ممدانی، عدالت را اولویت میدهد، اما چالشهای بازار را به همراه دارد. تحلیل پیروزی ممدانی نشان میدهد چگونه این رویداد، تعادل قدرت حزبی آمریکا را به چالش کشیده است. ترامپ، با ادراک ممدانی به عنوان "تهدید سوسیالیستی"، حملات را برای حفظ پایگاهش افزایش داد و باور ترامپ به "آمریکای اول" (۲۰۱۶) که سوسیالیسم را "ویرانگر" میبیند. اما دموکراتها، از پیروزی برای تعادل استفاده کردند، چه آنکه شکاف میانهروها را به "عدم اعتماد به رادیکالیسم" نسبت داده می شود.
پیروزی او همچنین، تعادل حزبی را تغییر داد؛ دموکراتها با چپ قدرت گرفتند، اما میانهروها ادراک "رادیکالیسم" را دارند. جمهوریخواهان، از اسلامهراسی برای بسیج استفاده کردند.در نهایت، نسل Z با ادراک "عدالت" قدرت را گرفت.
در مجموع پیروزی زهران ممدانی، به عنوان نمادی از "تنوع هدایتشده" ظاهر میشود، جایی که نسل Z و مهاجران با غیررأیدهندگان ائتلاف کردند و طبقه متوسط را بسیج کردند، در حالی که یهودیان سنتی، چالش ایجاد کردند.
در مجموع، پیروزی ممدانی، "پارادوکس تنوع" ایجاد میکند.تنوع قدرت میآورد، اما قطبیسازی را افزایش میدهد. نکته اینجاست که پیروزی ممدانی، دموکراسی را به سمت نسل Z سوق میدهد.
۲۱۳/۴۲












