فاطمه (س)؛ الگوی جامع انسان معاصر در پرتو کمال انسانی

خبرگزاری مهر دوشنبه 03 آذر 1404 - 17:49
از فاطمه زهرا (س) می‌توان به عنوان «انسان کامل» یاد کرد، زیرا هویت او نماد تعادل است؛ تعادل میان عقل و دل، میان عبادت و اجتماع، میان اخلاق و شجاعت، و میان خانواده و جامعه.

خبرگزاری مهر؛ یادداشت مهمان - حجت الاسلام محمد حسین مختاری: فاطمه (س) نه تنها دختری در خانه وحی بود، بلکه جوهره نور الهی که آفرینش را معنا می‌بخشید. در وجود او تلاقی زمین و آسمان رخ داده بود؛ زمینی بود به‌خاطر انسان بودنش، و آسمانی بود به‌خاطر طهارت و عصمتی که در رگ‌هایش جریان داشت. جهان هرگز بانویی را ندیده است که سکوتش خطبه‌ای باشد برای تاریخ، و اشک‌هایش سندی باشد بر مظلومیت حقیقت. عظمت فاطمه (س) در این نیست که در کنار بزرگان بود؛ بلکه در این است که خود، بزرگی را در اوج کاملش معنا می‌کرد. روزگاری که جهل و خستگی بر پهنای زمین سایه افکنده بود، فاطمه (س) چون چراغی در دل شب طلوع کرد؛ چراغی که روشنایی‌اش فقط خانه کوچک علی (ع) را پر نکرد، بلکه افق‌های دور انسان را به نور اخلاق، عدالت و عبودیت روشن ساخت. او آینه‌ای بود که هر که در آن می‌نگریست، تصویری از حقیقت وجود انسان را می‌دید؛ انسانی که می‌تواند به اوج عروج معنوی برسد، اگر در مسیر صداقت و بندگی گام بردارد.

فاطمه (س) با نسبت‌ها بزرگ نشد؛ با انتخاب‌هایش بزرگ شد. عظمت او از جنس آسمانی بود اما از مسیر انسان بودن گذشت؛ از راه صبر، از راه حقیقت‌گویی، از راه ایستادن در برابر ظلم. او به ما نشان داد که انسان کامل شدن راهی است که از دل زندگی می‌گذرد، نه از انزوا. او با دستانی پینه‌بسته، با قلبی سرشار از عشق، و با روحی گسترده از نور، به جهان آموخت که معنویت واقعی در ترک دنیا نیست؛ در ساختن آن است. فاطمه (س) بانویی بود که هیچ تاریخ‌نویسی نتوانست قدّ حقیقت او را اندازه بگیرد. هرچه نوشتند، تنها سایه‌ای از عظمت او بود و هرچه گفتند، تنها پژواکی از نور کلامش. او زنی بود که عقلانیت و احساس، شجاعت و ظرافت، عبادت و عدالت را در خود جمع کرده بود؛ و به همین دلیل قامتش بلندتر از هر دوران و زمانه‌ای شد. فاطمه (س) نه صرفاً یک شخصیت تاریخی، بلکه حقیقتی جاری است؛ جریانی از نور که هر نسلی را به سمت پاکی و انسانیت فرا می‌خواند.

عظمت فاطمه در این بود که زبانش فقط برای خدا سخن می‌گفت و قدم‌هایش تنها برای حق برداشته می‌شد. او به خود و جهان یاد داد که حقیقت گاهی نه در فریاد، که در سکوتی است که از حکمت می‌جوشد.اگر جهان برای کسی آفریده شده باشد، او فاطمه است؛ بانویی که پیامبر (ص) در وصفش فرمود: «فاطمة بضعة منی». این جمله، بیان پیوند جسمانی نیست؛ بیان پیوند حقیقت است. فاطمه (س) بخش جداشده‌ای از حقیقت نبوت بود؛ تجلّی مهربانی، عدالت و عصمت در قالب وجود یک زن. او مخاطب رحمت الهی و آموزگار مهربانی برای همه انسان‌هاست. عظمت او در این است که عشق مادرانه‌اش، عقل پدرانه‌اش و حکمت پیامبرانه‌اش در یک روح جمع شده بود.

شناخت شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س) تنها از طریق نسبت‌های خانوادگی او ممکن نیست. هرچند ایشان دختر پیامبر اسلام (ص)، همسر علی (ع) و مادر حسن و حسین (ع) است، اما فضائل و ظرفیت‌های انسانی او به‌گونه‌ای است که حتی اگر هیچ‌یک از این نسبت‌ها وجود نداشت، باز هم به عنوان چهره‌ای ممتاز در تاریخ بشر قابل شناسایی بود. آنچه ارزش شخصیت فاطمه (س) را شکل می‌دهد، نه پیوندهای خویشاوندی، بلکه «ساختار وجودی» اوست؛ ساختاری که از او چهره‌ای کم‌نظیر ساخته و در چارچوب مفاهیم اسلامی می‌توان او را در جایگاه «انسان کامل» و «الگوی رشد انسانی» قرار داد.

مفهوم «انسان کامل» در اندیشه اسلامی، به انسان متعادل و شکوفاشده‌ای اشاره دارد که عقل، اخلاق، معنویت، عمل اجتماعی و احساس مسئولیت او در اوج هماهنگی قرار گرفته است. انسان کامل کسی است که از سطح زیست فردی عبور کرده و به مقام «حضور الهی در زندگی» رسیده است. این مفهوم، جنسیت‌بردار نیست و تاریخ اسلام نمونه‌های فراوانی از زنان و مردان کامل را معرفی می‌کند. در میان زنان، فاطمه (س) برجسته‌ترین و جامع‌ترین نمونه است؛ زیرا هویت او در چهار عرصه عقل، روح، اخلاق و اجتماع به بلوغ رسیده و این بلوغ، الگویی فراتر از زمان و فرهنگ برای انسان معاصر فراهم می‌آورد.

یکی از نخستین ابعاد کمال انسانی فاطمه (س)، بُعد عقلانی و معرفتی او است. مطالعه سخنان، خطبه‌ها و گفتارهای او نشان می‌دهد که اندیشه او، اندیشه‌ای نظام‌مند، دقیق و برخوردار از عمق فلسفی و اجتماعی است. خطبه مشهور او، که در واکنش به تحولات سیاسی پس از رحلت پیامبر (ص) ایراد شد، جلوه‌ای از عقلانیت، تحلیل تاریخی، شناخت ساخت قدرت و تفسیر هدفمند احکام الهی است. در بخش توحید این خطبه، فاطمه (س) تصویری از خداوند ارائه می‌کند که با زبان فلسفی و تحلیل عقلی هم‌خوان است. او درباره آفرینش، ضرورت نبوت، فلسفه احکام و نقش عدالت در جامعه سخن می‌گوید و نشان می‌دهد که ذهن او تنها عاطفی یا احساسی نیست، بلکه برخوردار از یک منظومه فکری گسترده است. عقلانیت در شخصیت فاطمه (س)، به معنای قدرت تحلیل، تبیین، توضیح و فهم واقعیت‌هاست؛ این همان پایه‌ای است که انسان کامل بر آن استوار می‌شود.

در کنار عقلانیت، کمال معنوی و عبودی فاطمه (س) قرار دارد. عبادت او نه عملی تکراری، بلکه نوعی «زیست معنوی» بود که با شناخت، عشق، حضور قلب و آگاهی انجام می‌شد. گزارش‌ها درباره عبادت شبانه او، دعاهای طولانی و شیوه نیایش او نشان می‌دهد که معنویت در زندگی او امری حاشیه‌ای نبود، بلکه محور اصلی هویت او را تشکیل می‌داد. مهم‌تر از عبادت او، شیوه دعا کردن اوست: او همواره برای دیگران دعا می‌کرد و خود را در پایان قرار می‌داد. این رفتار، نشان‌دهنده «ایثار معنوی» است؛ ایثاری که تنها انسان‌های بزرگ به آن می‌رسند. در نگاه اسلامی، انسان کامل کسی است که از خود عبور کرده و برای دیگران زندگی می‌کند؛ فاطمه (س) تجسم عینی این معناست.

بُعد اخلاقی شخصیت او نیز یکی از نشانه‌های آشکار کمال انسانی است. ایثار در رفتار او تنها به دعا کردن محدود نیست. در زندگی او نمونه‌های بی‌شماری از گذشت، بخشش، کمک به دیگران و ترجیح دادن نیاز دیگران بر نیاز خود دیده می‌شود. داستان بخشیدن غذا به مسکین، یتیم و اسیر در حالی که خود گرسنه بود، نمونه‌ای است که به خوبی روح اخلاقی و انسانی او را نشان می‌دهد. اخلاق در وجود فاطمه (س) امری آموخته‌شده یا عرفی نبود، بلکه بخشی از سرشت وجودی او بود؛ سرشتی که از رشد معنوی و فهم عمیق انسانیت نشأت گرفته است. انسان کامل انسانی است که اخلاق را نه به عنوان تکلیف، بلکه به عنوان حقیقت وجودی خود زندگی می‌کند. زندگی فاطمه (س) نمونه چنین اخلاقی است.

اما کمال انسانی تنها در عبادت و اخلاق خلاصه نمی‌شود؛ بلکه حضور اجتماعی و مسئولیت‌پذیری نیز از عناصر اصلی آن است. فاطمه (س) زنی خانه‌نشین و منزوی نبود؛ بلکه فردی بود که جامعه خود را می‌شناخت، از حق دفاع می‌کرد و در صحنه‌های حساس تاریخ نقش فعال داشت. او به‌روشنی تحولات سیاسی زمانه خود را درک می‌کرد و از آسیب‌هایی که امت اسلامی را تهدید می‌کرد آگاه بود. سخنان او درباره عدالت، رهبری، تحول جامعه و آینده امت، نشان می‌دهد که یک انسان کامل نمی‌تواند نسبت به سرنوشت مردم خود بی‌تفاوت باشد. حضور اجتماعی فاطمه (س) از جنس قدرت‌طلبی نبود، بلکه از نوع «مسئولیت اخلاقی» بود؛ مسئولیتی که انسان کامل نسبت به جامعه احساس می‌کند. او نه در برابر ظلم خاموش شد و نه در برابر انحراف‌های سیاسی تسلیم گشت؛ بلکه با شجاعت، آرامش و حکمت اعتراض کرد و سخن گفت.

بُعد عاطفی و انسانی شخصیت او نیز نشان از توازن درونی و بلوغ کامل دارد. او در زندگی خانوادگی، نمونه همسری مهربان، مادری آگاه و انسانی حمایت‌گر بود. رفتار او با خانواده نشان می‌دهد که کمال انسانی، به معنای گریز از زندگی روزمره نیست. برعکس، انسان کامل کسی است که در همان زندگی روزمره، در لحظه‌های کوچک و عادی، اخلاق، آرامش، مهر، محبت و احترام را جاری می‌سازد. محبت او به فرزندانش محبت همراه با تربیت، همراه با آزاد گذاشتن برای رشد و همراه با هدایت بود. رابطه او با علی (ع) رابطه‌ای بر پایه همکاری، احترام و همدلی بود. در خانه همان‌قدر کامل بود که در عرصه اجتماع و عبادت کامل بود. این توازن، نشانه بلوغ انسانی است.

از مجموع این ابعاد می‌توان گفت فاطمه (س) نه یک شخصیت احساسی، نه یک شخصیت صرفاً معنوی و نه یک فعال سیاسی صرف است؛ بلکه شخصیتی است که عقل، اخلاق، معنویت، اجتماع، خانواده و احساسات را در اوج هماهنگی در خود جمع کرده است؛ و دقیقاً همین هماهنگی است که او را در جایگاه «انسان کامل» قرار می‌دهد. تعریف انسان کامل در سنت اسلامی چیزی جز همین هماهنگی و بلوغ نیست: «انسان کامل کسی است که همه ابعاد انسانی را به‌صورت متعادل و در اوج رشد دهد».

برای انسان معاصر، الگو بودن فاطمه (س) نه به سبب جایگاه خانوادگی، بلکه به دلیل همین ساختار وجودی اوست. زنان و مردان امروز بیش از هر زمان دیگری به الگویی نیاز دارند که بتواند میان عقل و احساس، میان معنویت و اجتماع، میان خانواده و جامعه، میان عدالت‌خواهی و آرامش، و میان عبودیت و آزادی توازن ایجاد کند. فاطمه (س) چنین الگویی است. او نه زن منزوی و مطیع سنت‌های نادرست است و نه زن شورشیِ بی‌ریشه در معنویت؛ نه انسانی غرق در عبادت فردی، و نه انسانی غرق در سیاست روزمره. او «انسان متعادل» است؛ و تعادل، همان عنصر گمشده انسان امروز است.

در نتیجه، از فاطمه زهرا (س) می‌توان به عنوان «انسان کامل» یاد کرد، زیرا هویت او نماد تعادل است؛ تعادل میان عقل و دل، میان عبادت و اجتماع، میان اخلاق و شجاعت، و میان خانواده و جامعه. این تعادل همان چیزی است که انسان معاصر برای رسیدن به آرامش، ثبات و رشد به آن نیاز دارد. او الگویی است که از مرزهای تاریخی، جغرافیایی و جنسیتی عبور کرده و پیام او برای همه انسان‌ها قابل فهم است: انسان کامل کسی است که حقیقت الهی را در زندگی، رفتار، گفتار و حضور اجتماعی خود جاری می‌کند، و فاطمه (س) تجسم این حقیقت است.

* سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.