به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سالهاست که از «لزوم تخلیه تهران» و « انتقال پایتخت » سخن گفته میشود؛ اما تصمیمی عملی در کار نیست. همه امکانات در تهران متمرکز شده و این شهر، در قیاس با دیگر کلانشهرها چه برسد به روستاها، همچنان در موقعیتی بسیار بهتر قرار دارد.
کمبود آب، خشکسالی، نبود گردشگر، سقوط کشاورزی و باغداری، نبود مدارس در مقاطع تحصیلی بالاتر، فقر امکانات تفریحی، دوری از مراکز دولتی، کمبود خدمات درمانی و فقدان پزشک و...؛ اینها تصویری روشن از چالشهای زیست در روستاهاست.
در مقابل، کلانشهرها نیز با انفجار جمعیت، بحران انرژی و آب، آلودگی هوا، ترافیک سنگین، کلاسهای پرجمعیت، بیمارستانهای شلوغ، فرونشست، کمبود ناوگان حملونقل عمومی و فروریزش زمین و... مواجه هستند؛ اما حضور شغل و امکانات بیشتر، همچنان برای بسیاری، بهویژه جوانان، جذابیت ایجاد میکند.
روستای افین، یکی از زیباترین روستاهای خراسان جنوبی، سالانه گردشگران فراوانی را به خود جذب میکند؛ اما همین روستا، امروز جوانانش را یکییکی از دست میدهد. یک کشاورز به رکنا میگوید که شش فرزند دارد و پنج نفر آنها مهاجرت کردهاند؛ پسر کوچک او نیز تصمیم دارد بعد از بزرگ شدن، روستا را ترک کند.
وی گلایه میکند که مسئولان از حمایت کشاورزان سخن میگویند؛ اما به او که بیش از ۶۰ سال سن دارد و عمرش را پای زمین گذاشته، وام نمیدهند. به گفته او، دادن وام به جوانی که از جای دیگری به روستا آمده، هیچ کمکی به واقعیت زندگی کشاورزان بومی نمیکند.
در روستای قلعهبالا نیز دهیار سابق میگوید: زمانی شرایط آنقدر مطلوب بود که حتی مهاجرت معکوس شکل گرفت و ۲۸ خانواده به روستا بازگشتند؛ اما با فراگیر شدن خشکسالی و خشک شدن چاهها، کشاورزی رمق خود را از دست داد و امید ماندگاری کمرنگ شد. او میگوید سالهایی که گردشگری رونق داشت، ۱۲ بومگردی فعال بود؛ اما اکنون نیمی از آنها تعطیل شدهاند. حتی حضور انواع گونههای جانوری که روزگاری وارد روستا میشدند نیز امروز بسیار کمتر شده است.
حال باید به آقای پزشکیان و همه کسانی که از انتقال پایتخت سخن میگویند، پرسشی اساسی را یادآور شد؛ مگر طی این سالها منابع بهطور متوازن توزیع شده که اکنون بحث جابهجایی پایتخت را مطرح میکنید؟ زیرساختها فرسودهاند؛ باید برای عبور از این بحران، تصمیمی بزرگ و فوری گرفت. باید صدای کارشناسان شنیده شود؛ نه فقط در حد حرف. باید عمل کرد. باید مسئولیتپذیر بود. امروز با پیامدهای سالها بیتوجهی به «همهچیز» روبهرو هستیم. ایران باید در همه نقاطش جای قابلقبولی برای زندگی باشد، نه تنها چند نقطه محدود؛ آنها نیز امروز در معرض فرسایش و خطرند و باز هم صدای کارشناسان شنیده نمیشود.