ادعای بهروز رهبری‌فرد: دستور آمد ایران نباید بحرین را شکست دهد/ می‌خواستم افشاگری کنم، نگذاشتند به برنامه ۹۰ بروم!

عصر ایران چهارشنبه 05 آذر 1404 - 20:26
بلاژویچ همواره مربی‌ای منضبط و بسیار سختگیر بود، اما شب مسابقه با بحرین هنگام صرف شام اعلام کرد که بازیکنان می‌توانند تا ساعت دو نیمه‌شب بیرون از اردو باشند؛ آن هم با لحنی آمیخته با عصبانیت، نه به شکل یک اجازه‌ی دوستانه.

بهروز رهبری‌فرد ادعا می‌کند شکست ایران مقابل بحرین از قبل برنامه‌ریزی شده بود. او از اتفاقاتی گفت که خودش شخصا مشاهده و لمس کرده است.

بهروز رهبری‌فرد، بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال کشورمان در برنامه «پنجره‌ای رو به جام» درباره دیداری که تیم ملی مقابل بحرین با نتیجه ۳ بر ۱ شکست خورد، گفت: در آن بازی من روی نیمکت قرار داشتم در حالی که در دیدار قبلی جز بازیکنان اصلی بودم. موضوع برای ما تعجب‌برانگیز بود، زیرا رفتارهایی مشاهده می‌کردیم که با رویکرد همیشگی بلاژویچ تطابق نداشت.

رهبری‌فرد ادامه داد: بلاژویچ فردی بسیار منضبط و سخت‌گیر بود؛ به عنوان نمونه، در اردوهای تیم ملی ساعت۱۰:۳۰ شب به صورت ناگهانی درِ اتاق‌ها را می‌زد و اگر حتی یک چراغ روشن می‌دید جریمه در نظر می‌گرفت؛ یعنی از نظر او بازیکنان باید آن ساعت در خواب می‌بودند. اما روز بازی با بحرین، تمرینات به گونه‌ای بود که گویی برای پیروزی قطعی برنامه‌ریزی نشده است. برداشت ما این بود که بلاژویچ تصور می‌کرد به راحتی می‌توانیم بحرین را شکست دهیم. حتی این موضوع از نوع تمرینات روز قبل و همچنین رفتارهای شب مسابقه مشخص بود.

بلاژویچ گفت می‌توانید تا ۲ نیمه‌شب بیدار باشید!

رهبری‌فرد ادامه داد: شب پیش از بازی، آقای بلاژویچ پس از صرف شام سر میز حاضر شد و اعلام کرد که بازیکنان می‌توانند تا ساعت دو شب بیرون بروند! رفتاری که با اصول همیشگی او کاملا متفاوت بود و ما را شگفت‌زده کرد.

بلاژوویچ و برانکو

او توضیح داد: در شبی که تیم ملی پیش از دیدار با بحرین به سر می‌برد، شرایط اردو با روال معمول کاملا متفاوت بود. در بازی پیشین، ما طبق مقررات همیشگی رأس ساعت ۱۰:۳۰ شب باید خواب بودیم اما در این مسابقه که مهم‌ترین و حساس‌ترین دیدار مرحله مقدماتی بود به‌گونه‌ای که حتی نتیجه مساوی نیز ما را راهی جام جهانی می‌کرد، رفتارهایی مشاهده شد که با اصول شناخته‌شده مربی تیم، میروسلاو بلاژویچ، همخوانی نداشت.

بلاژویچ همواره مربی‌ای منضبط و بسیار سختگیر بود، اما شب مسابقه با بحرین هنگام صرف شام اعلام کرد که بازیکنان می‌توانند تا ساعت دو نیمه‌شب بیرون از اردو باشند؛ آن هم با لحنی آمیخته با عصبانیت، نه به شکل یک اجازه‌ی دوستانه. این رفتار برای همه ما عجیب بود و به‌نظر می‌رسید چیزی به او «دیکته» شده باشد. تا آن لحظه تصور ما این بود که او بیش از حد به پیروزی ایران اطمینان دارد، زیرا بحرین در آن دوره تیم قدرتمندی محسوب نمی‌شد. اما پس از پایان بازی، متوجه شدیم که ظاهرا قرار نبوده تیم ایران این مسابقه را ببرد.

نباید پیروز می‌شدیم چون امکان کنترل تجمعات نبود!

بازیکن اسبق تیم ملی در این برنامه که از آپارات‌اسپرت پخش شد، اظهار کرد: بر اساس آن‌چه بعدا در تیم مطرح شد، پیام‌هایی از داخل کشور به بلاژویچ رسیده بود مبنی بر این‌که «بهتر است این بازی برده نشود»؛ درواقع مسئله ماهیتی سیاسی داشته است. در آن دوران، به‌خصوص پس از پیروزی‌های تیم ملی، تجمع‌های مردمی در برخی نقاط، از جمله میدان نور شکل می‌گرفت و کنترل جمعیت برای نیروهای انتظامی سخت می‌شد. به همین دلیل، چنین پیغامی به کادر فنی رسیده بود که پیروزی در این بازی مطلوب نیست.

وی گفت: پس از مسابقه، بلاژویچ با عصبانیت اعلام کرد که دیگر در ایران نخواهد ماند. او تاکید کرد که پیام‌هایی مبنی بر «نباید ببرد» به او ابلاغ شده. ترکیب تیم نیز به‌گونه‌ای چیده شده بود که نشان می‌داد اراده‌ای برای برد وجود ندارد. رفتار بازیکنان نیمکت نیز گویای همین موضوع بود؛ هنگام دریافت گل، برخی بازیکنان حتی به یکدیگر تبریک می‌گفتند. این رفتار برای ما که در زمین یا کنار زمین بودیم کاملا غیرطبیعی و تعجب‌برانگیز بود. من کنار مهدی هاشمی‌نسب نشسته بودم و ما هم این انتقال رفتار را کاملا احساس می‌کردیم. با وجود این‌که تیم ملی ایران از کیفیتی برخوردار بود که اگر ده بار دیگر با بحرین بازی می‌کردیم، در اکثر موارد با اختلاف حداقل ۳ گل پیروز می‌شدیم، نتیجه مسابقه کاملا خلاف انتظار رقم خورد.

بهروز رهبری فرد

این بازیکن مطرح کرد: پس از پایان بازی، بازیکنان بحرین با حالتی تمسخرآمیز به نمایش پرچم عربستان پرداختند. اقدامی که خشم بازیکنان ایران را برانگیخت. حتی گفته شد علی دایی نیز درگیر مشاجره با نیروهای امنیتی ورزشگاه شده بود. با این حال از آن‌جا که بازی در زمین حریف برگزار می‌شد، امکان واکنش خاصی وجود نداشت. در خصوص رابطه بلاژویچ با بازیکنان نیز گفته می‌شد که او تنها با چند نفر ارتباطی نزدیک داشت، از جمله علی کریمی و کریم باقری. درباره علی دایی نیز بیشتر به دلیل جایگاه و نفوذ او رفتار محتاطانه‌ای نشان می‌داد، نه لزوما به دلیل اعتقاد فنی.

از ترانسفر رحمان رضایی درصد گرفت

رهبری‌فرد در توضیح روابط بلاژویچ با بازیکنان عنوان کرد: آقای سرمربی برخی از بازیکنان را به‌طور ویژه دوست داشت. برای نمونه، رحمان رضایی و ابراهیم میرزاپور از جمله نفراتی بودند که توجه او را جلب می‌کردند. علت این علاقه نیز برای من روشن بود: او از پیش با برخی از این بازیکنان توافق‌هایی داشت؛ به‌عنوان مثال، انتقال رحمان رضایی به ایتالیا با نقش مستقیم بلاژویچ انجام شد و او احتمالا درصدی از این انتقال دریافت کرد. امیدوارم واقعا همان حقش را گرفته باشد، وگرنه درآن معامله ضرر کرده است زیرا بازیکنانی را که علاقه‌مند نبود بازی نداد و برخی دیگر را همواره به میدان می‌فرستاد.

تیم ملی شبیه پادگان اداره می‌شد

او ادامه داد: بلاژویچ ویژگی‌های اخلاقی خاصی داشت که در هیچ مربی دیگری ندیده بودم. فضای تیم ملی زیر نظر او شبیه یک پادگان بود. یک‌بار هنگام تمرین در ورزشگاه آزادی تأکید کرده بود سانتر نکنیم و توپ را به بیرون پاس بدهیم. من دوبار سانتر کردم و او ساعتش را درآورد و با عصبانیت پرسید چرا حرف گوش نمی‌دهم. من هم کفش‌هایم را درآوردم و گفتم: مگر ما اینجا سرباز هستیم؟ من سرباز نیستم!

رابطه عشق و نفرتی بلاژویچ با بازیکنان

به گفته او، بلاژویچ از برخی بازیکنان به شدت بدش می‌آمد: مثلا اصلا با من سازگاری نداشت. با محمد نوازی و مهدی هاشمی‌نسب نیز مشکل داشت. در روزهای اول، مهدی را موشک و هلیکوپتر خودش خطاب می‌کرد، اما بعدها رابطه‌شان تیره شد. در مقابل، علاقه او به علی کریمی کاملا مشهود بود؛ برای کریمی کارهایی می‌کرد که برای هیچ‌کس انجام نمی‌داد.

بلاژویچ در تمرین تیم ملی

رهبری‌فرد درباره ادعای خود این‌طور مثال زد: یک‌بار در یکی از اردوی‌های مقدماتی، علی کریمی گفت دلش قیمه‌بادمجان می‌خواهد. بلاژویچ فورا دو نفر را فرستاد و از جایی برایش تهیه کردند. یا در اردوی اتریش، وقتی گفتند فردا تولد علی کریمی است، بلافاصله دستور داد کیک تهیه شود و ۲۰۰ دلار هم هدیه داد. اما دو روز بعد که گفتند فردا تولد پژمان جمشیدی است، شدیدا اعتراض کرد و گفت اینجا جای تولدگرفتن نیست! پژمان هم با شوخی گفت من هم باید امشب ۲۰۰ دلار بگیرم! که البته با واکنش تند بلاژویچ مواجه شد.

برای باخت به بحرین، دستور آمده بود

رهبری‌فرد سپس به موضوع اصلی بازگشت و عنوان کرد: از ماجرای ایران - بحرین دور نشویم. طبق دستوری که رسیده بود، قرار بود تیم ملی شکست بخورد و به جام جهانی نرود. حتی دعوت بازیکنان به سفارت ایران در بحرین و پذیرایی‌های غیرمعمول، به‌نظر می‌رسید برنامه‌ریزی‌شده باشد. برخی بازیکنان می‌گفتند احساس رخوت داشتند؛ حالتی غیرطبیعی. من روی نیمکت بودم و شاید کمتر حس کردم، اما بازیکنان داخل زمین می‌گفتند بدن‌شان مثل همیشه نبود.

صفایی‌فراهانی گفت نباید به برنامه۹۰ بروی

او دلیل دیگری نیز ارائه داد و عنوان کرد: پس از بازی عادل فردوسی‌پور با من تماس گرفت و گفت برای حضور در برنامه نود دعوت شده‌ام. اما در فرودگاه آقای صفایی‌فراهانی مرا کنار کشید و گفت به برنامه نرو. پرسیدم چرا؟ گفت الان اگر بروی، از علت باخت خواهند پرسید و تو هم می‌خواهی حقیقت را بگویی و این به صلاح هیچ‌کس نیست؛ بنابراین نرو.

رهبری‌فرد گفت: از حرف‌های آقای صفایی کاملا فهمیدم که او در جریان جزئیات ماجرا بوده است. به نظر من همه مسئولان وقت در جریان بودند. همه این اتفاقات، واقعی و همان چیزی است که رخ داد.

بهروز رهبری‌فرد ادامه داد: من این اتفاقات را فقط نشنیده‌ام، شخصا لمس کرده‌ام. روز و شب قبل از بازی، روز مسابقه و پس از آن حضور داشتم و همه چیز را از نزدیک دیدم. عصبانیت بلاژویچ را دیدم، خوشحالی عجیب برخی بازیکنان روی نیمکت را هم. خوشحالی‌ای که بعدا باعث شد چند بازیکن پس از مسابقه مقابل بحرین کنار گذاشته شوند.

چرا میرزاپور جای برومند را گرفت؟ 

او درباره کنار گذاشته شدن پرویز برومند گفت: پیش از بازی، بلاژویچ برومند را اخراج کرد. من به‌قدری ناراحت شدم که اردو را ترک کردم و برای گرفتن اجازه خروج به باشگاه رفتم. آقای نبی با من تماس گرفت و پرسید چرا اردو را ترک کرده‌ام؛ گفتم پرویز را بدون دلیل کنار گذاشتند و من که رفیقش هستم نمی‌خواهم در تیم بمانم. در نهایت مرا برگرداندند و در بازی با امارات هم بازی کردم. اما دلیل اصلی کنار گذاشتن پرویز چیز دیگری بود؛ بلاژویچ قصد داشت او را ترانسفر کند. من خودم در اتاق حضور داشتم. بلاژویچ به پرویز گفت تو دروازه‌بان اول من هستی، به شرطی که وقتی برایت پیشنهاد خارجی جور کردم، قبول کنی. پرویز گفت نمی‌تواند غربت را تحمل کند و به همین‌خاطر دیگر او را کنار گذاشت. از آن پس میرزاپور دروازه‌بان اصلی شد.

ماجرای تراشیدن سبیل کریم باقری

رهبری‌فرد درباره روابط بین بازیکنان نیز گفت: در اردوها معمولا بازیکنان استقلال و پرسپولیس دنبال هم بودند. برای مثال همه تلاش می‌کردند با سیروس دین‌محمدی هم‌اتاق شوند. حتی قرعه‌کشی می‌کردیم!

او سپس درباره اتفاقات زمان سرمربی‌گری محمد مایلی‌کهن هم گفت: در مقدماتی ۹۸، ماجراهایی پیش آمد. از جمله این‌که من و مهدی هاشمی‌نسب برای شوخی، سبیل آقا کریم باقری را زدیم. آن زمات از بین بازیکنان فقط چند نفر سبیل داشتند؛ یکی کریم باقری و دیگری مثلا افشین پیروانی. ما به شوخی به کریم می‌گفتیم سبیلت را بزن. یک شب با هماهنگی هم‌اتاقی‌اش فکر می‌کنم حامد کاویان‌پور وارد اتاق شدیم و من نیمی از سبیلش را زدم. کریم که بیدار شد و خود را در آینه دید، مجبور شد بقیه را هم بزند. طبیعی است که بعدها این ماجرا را تکذیب کرد؛ بالاخره هیچ‌کس دوست ندارد چنین چیزی را تأیید کند.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.