به گزارش همشهری آنلاین، مردی با مراجعه به کلانتری گلشهر مشهد به کارشناس دایره مددکاری اجتماعی گفت: پدر و مادرم از اتباع افغانستانی هستند، اما من ۴۰ سال قبل در مشهد به دنیا آمدم و در همینجا شغل آهنگری پدرم را ادامه دادم. هنوز من ازدواج نکرده بودم که پدرم ازدواج مجدد کرد.
من در مقطع ابتدایی ترک تحصیل کردم و مشغول کار شدم تا اینکه ۱۴ سال قبل با یکی از بستگان دور پدرم ازدواج کردم و صاحب یک دختر شدم، ولی اختلافات من و همسرم از همان زمان شروع شد و من احساس کردم که همسرم به من کممحلی می کند. این رفتار ادامه داشت تا اینکه همسرم تصمیم گرفت در یک مرکز دندانپزشکی کار کند و او در سال ۹۵ در حالی از من طلاق گرفت که دخترم مستانه ۳ ساله بود.
میدانستم در حق همسرم کوتاهی کردهام و او کمبود محبت داشت، ولی باز هم مخالف طلاق بودم تا اینکه او از ماجرای خیانتش پرده برداشت و ابراز کرد که به من خیانت کرده است. با شنیدن این ماجرا دیگر نتوانستم به زندگی مشترک با همسرم ادامه بدهم و او را به این شرط طلاق دادم که دخترم با من زندگی کند.
بعد از این ماجرا همسرم یک خانه مجردی اجاره کرد و من هم با دخترم به زندگی مجردی ادامه دادم و ۳ سال بعد با یک دختر ایرانی در یکی از شهرهای اطراف مشهد ازدواج کردم.
- خیانت مرد جوان به نوعروسش | پیام عاشقانه تلگرامی را روی موبایلش دیدم
- فریب خوردن دختر جوان از مرد متأهل | به پلیس گفت مرا نمیشناسد!
روزها گذشت تا اینکه دخترم به مدرسه رفت، اما هر بار مسئولان و مدیران مدرسه از من میخواستند مراقب دخترم باشم چراکه او به همراه چندتن از دوستانش با دانشآموزان دیگر دعوا میکرد و روابط سالمی نداشت. کار به جایی رسید که مدیران مدرسه گفتند اگر نتوانید دخترتان را کنترل کنید ما به خاطر مراقبت از دانشآموزان دیگر مجبور می شویم او را اخراج کنیم. اما من برای تامین مخارج زندگی باید سرکار میرفتم و دخترم به نصیحتهای نامادریش هم گوش نمیداد.
از سوی دیگر، مادر مستانه وقتی فهمید که من ازدواج کردهام، بیشتر او را تحریک میکرد که نزدش برود. من هم که درگیر مشکلات زندگی خودم بودم، اهمیتی به این موضوع نمیدادم، ولی از نظر مالی دخترم را تامین میکردم.
با این حال، از رفتارهای ناشایست دخترم بهشدت ناراحت بودم چراکه او لباسهای درستی نمیپوشید و حتی آرایش میکرد. از طرف دیگر هم در کشاکش طلاق با همسر اولم فردی ناشناس به من پیام داد که همسرت در فضای مجازی با پسر دیگری ارتباط دارد و من از این موضوع می ترسیدم که دخترم نیز شیوه و روش مادرش را در پیش بگیرد.
زمانی که به این موضوع حساس شدم، یک روز گوشی تلفن دخترم را بررسی کردم و فهمیدم که او در شبکههای اجتماعی با پسری معروف به «فری» ارتباط دارد چراکه آن پسر پیامهای عاشقانه برای دخترم ارسال کرده بود و او را با عنوان «دختر جاهله» خطاب میکرد.
با گوشی دخترم به آن پسر پیام دادم و فهمیدم که او در منطقه پنجتن زندگی میکند. در همین حال وقتی موضوع را با مستانه در میان گذاشتم، او نام واقعی آن پسر را گفت و من هم که خیلی عصبانی شده بودم، با کمربند به جانش افتادم و او را بهشدت کتک زدم.
حالا هم دخترم از خانه فرار کرده و احتمالا نزد مادرش رفته است چراکه اکنون همسرم از من به اتهام کودکآزاری شکایت کرده است. خودم را مقصر اصلی این ماجرا میدانم و از رفتارم بهشدت پشیمانم.
با توجه به اهمیت آسیبهای اجتماعی بعد از طلاق و تاثیر آن بر رفتارهای فرزندان، به ویژه نوجوانان، اقدامات مشاورهای و روانشناختی کارشناس اجتماعی کلانتری برای چارهجویی درباره این ماجرا با بهرهگیری از تجربیات پلیسی سرهنگ ابراهیم عربخانی رئیس کلانتری گلشهر مشهد در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.












