هشدارهای روحانی و ظریف را جدی بگیریم

خبرآنلاین دوشنبه 10 آذر 1404 - 14:02
خاورمیانه آبستن زایمانی است که میان تولد و مرگ دست و پنجه نرم می کند. در این میان که آتش جنگ از آن سوی آتلانتیک تا اژدهای زرد سوسو می‌زند، رئیس جمهور اسبق کشورمان هشدار بیدارباش می‌دهد.

خبرآنلاین- زهره نوروزپور: منطقه خاورمیانه روی انبار باروت است. اروپا مضطرب و ناراضی نظاره‌گر طرح صلح نیم‌بند ترامپ برای روسیه و اوکراین است و در این میان نفتکش‌های سایه در سیاه دود می‌شود و ترکیه می گوید نگران است.

وزیر خارجه ترکیه به ایران می‌آید و سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، می‌گوید بحث طولانی درباره منطقه داشتیم و درباره سفر به پاریس به خبرنگاران می‌گوید: درباره صلح اوکراین هم گفتگو کرده‌ایم. هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، در مقابل می‌گوید: تجاوزات رژیم صهیونیستی باعث نگرانی همه کشورهای منطقه است برای حل پرونده ایران هرکاری بتوانیم انجام می‌دهیم.

از عربستان، عمان، پاکستان تا ترکیه می‌خواهند کاری برای جلوگیری از جنگ انجام دهند اما چه جنگی؟ آیا فقط سیبل این جنگ، ایران است؟ همه نگران اند! از بالا گرفتن یک تنش جهانی که یک سرش در خاورمیانه است و سر دیگرش در آن سوی اقیانوس‌ها.

این رویدادها سرخط اخبار امروز، دیروز و احتمالا در آینده‌ای خواهد بود که دیگر مانند گذشته نمی‌توان تحلیل و برآورد کرد که چه خواهد شد؟ چه کسی دوست است چه کسی دشمن؟ چه کسی با ماست یا چه کسی با آن ها؟ در این احوال، آیا جهان به سمت جنگ سوم می‌رود؟ آیا جنگ بعدی بر سر آب است؟ و یا بر سر نفت و انرژی و منابع معدنی؟ چه چیز ممکن است به پایگاه‌های آمریکا در آسیا  فرمان حمله دهد؟ و دریای چین را متلاطم کند؟ آیا تکلیف انفجار این باروت که منفجر بشود یا نشود، در دست ونزوئلا است؟ اگر مادورو برود همه چیز حل می‌شود یا تازه این آغاز راه است؟ آیا ایران سیبل جنگ بعدی است؟ 

تحولات منطقه و جهان در آرامشی شکننده طوری در حال پیشروی و متصل به هم است که تفسیر امروز، با دیروز و فردا متفاوت است. به قول جواد ظریف وزیر خارجه اسبق که گفت شش ماه دیگر نمی‌دانیم چه می‌شود؟ حالا ظاهرا از شش ماه حتی به یک روز تقلیل یافته‌ایم که نمی دانیم فردا چه خواهد شد؟ وقتی که او در کارزار انتخاباتی پزشکیان هشدار داد و گفت: نگذارید که بگوییم در آن ۶ ماه تلخ چه گذشت. بارها می‌توانستیم برجام را زنده کنیم تا مردم در فلاکت زجر نکشند. در  سه سال دولت روحانی به ۱۵۰۰ تحریم رسید؛ و از سه سال دولت آقای رئیسی به ۲۵۷۰ رسید. در ۸ سال ۷۰۰ تحریم اضافه شد و در سه سال بیش از هزار مورد. اگر می‌خواهید سر مردم را شیره بمالید، درست بمالید و تاریخ را عوض نکنید. 

حالا نه تنها به قول جواد ظریف به ۲۵۷۰ تحریم رسیده ایم بلکه قطعنامه‌های فصل هفتمی شورای امنیت سازمان ملل متحد هم بار دیگر علیه ایران اعمال شد. یعنی هشت سال تلاش در دولت روحانی دود شد و به هوا رفت و ما بازگشتیم به قبل از توافق برجام و حتی بدتر از آن! حالا دیگر ایران کاملا یک کشور امنیتی به حساب می‌آید که هر لحظه ممکن است هدف حمله نظامی قرار بگیرد. تحولات نشان داد خیلی کمتر از شش ماه‌های گفته شده برای بازبینی سیاست خارجی وقت کمی داریم. زمانی که ظریف جمله شش ماهه معروف را گفت روزهای خوش ایران بود!

به قول حسن روحانی رئیس جمهور دولت یازدهم و دوازدهم؛ در همین ماجرای جنگ ۱۲ روزه پیشگیری و بازدارندگی آن به نظر من خیلی آسان بود. متأسفانه فرصت‌هایی بود که درست از آن‌ها استفاده نشد، حالا من نمی‌خواهم وارد این مسأله شوم، اگر در فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰ به برجام برمی‌گشتیم و برجام عملیاتی می‌شد جنگ ۱۲ روزه دیگر معنی نداشت، اسنپ‌بک دیگر معنی نداشت، شرایط دیگری می‌بود، اسرائیلی‌ها و دشمنان ما در دنیا و آمریکایی‌ها موضوع هسته‌ای را متأسفانه امنیتی کردند. به هرحال، آن‌ها دنبال این بودند که موضوع فناوری هسته‌ای ایران را امنیتی کنند و امنیتی هم کردند. اینکه پرونده ما از آژانس و وین به نیویورک و شورای امنیت رفت و به فصل ۷ رفت و قطعنامه‌ها علیه ما صادر شد یعنی هسته‌ای را امنیتی کردند. برجام خاصیتش چه بود؟ در کنار صدها خاصیت که من الان نمی‌خواهم آن‌ها را توضیح بدهم، اولین خاصیت برجام این بود که امنیت هسته‌ای برای ما به وجود آورد، به جای اینکه هسته‌ای امنیتی باشد. برای فناوری هسته‌ای امنیت درست کرد. اگر برجام می‌بود جنگ ۱۲ روزه نداشتیم. کسی بهانه نداشت که بخواهد به ما حمله کند، بهانه‌ها از دشمنان سلب می‌شد. حالا البته ممکن است کسی بگوید به دلیل دیگر، با بهانه دیگر ممکن بود حمله کنند ولی فعلاً با این بهانه به ما حمله کردند. در سال ۱۴۰۰ برجام نشد، چرا نشد؟
 

خاورمیانه انبار باروت

خلع سلاح مقاومت، مساله اصلی آمریکا در خاورمیانه شده است. محور مقاومت از لبنان، سوریه تا عراق عرب و یمن به قول علی اکبر ولایتی مشاور رهبر معظم انقلاب اسلامی در ید حمایت ایران بوده، هست و خواهد بود. محوری که با سقوط بشار اسد پایه آن متزلزل شد و با ترور  شیخ حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان پایه های آن سست شد. در واقع اگر به عقب‌تر برویم استارت این تحولات از ۷ اکتبر که به ۱۱ سپتامبر آمریکا تعبیر می‌شود جریان گرفت. و ترکش‌های آن روز تحلیف رئیس جمهور کشورمان با ترور اسماعیل هنیه در تهران آغاز شد و به جنگ ۱۲ روزه انجامید.  ۷ اکتبر گویی لحظه زایمان خاورمیانه بود که همچنان خاورمیانه را پا به زا گذاشته است نه فارغ می‌شود نه بچه خفه می‌شود! معلق میان مرگ و زندگی مانده است.  از ایران تا سوریه و لبنان همچنان معلق در جنگ و صلح! و عراق نیز زیر فشار آمریکا. 

اما چرا مساله خلع سلاح برای آمریکا مهم شده است؟ تنها دلیل ان فقط امنیت اسرائیل نیست. بلکه مساله ایران است که دروازه ورود به آسیای مرکزی به حساب می‌آید. جئواستراتژیک ایران از دیرباز پلی برای وصل شدن غرب به شرق بوده است. اگر اهمیت کشور خودمان را بدانیم شاید درگیری هند با پاکستان و انداختن طالبان به جان پاکستان را بهتر معنا کنیم. شاید درک شود که چرا عمده ارتش سایبری اسرائیل از اکانت‌های هندی هدایت می‌شوند.  چون راه گذار برای سرکوب چین و تضعیف کرویدورهای چینی و حتی محاصره روسیه از ایران می‌گذرد. چه در آسیای میانه (کنترل روسیه و تهدید تجزیه ایران) که در شمال کریدور زنگزور در حال احیا است، چه در شرق کشور (کنترل چین از طریق افغانستان با سرکوب پاکستان و تهدید تجزیه ایران) چه در غرب کشور (کنترل ایران با تهدید تجزیه) که عراق با فشار آمریکایی ها برای خلع سلاح و تشکیل دولت دست و پنجه نرم می‌کند. جنوب ایران هم که همیشه برای ما کتاب باز بوده است،  نوع روابط آن ها با ایران و آمریکا بر کسی پوشیده نیست.  با این حساب نفوذ به ایران یعنی نفوذ به چین و روسیه و همین نقش جئواستراتژیک ایران بود که در جنگ جهانی دوم نیز قربانی شد که اگر اعلام بی طرفی نمی کرد شاید وضعیت ما متفاوت‌تر از حالا بود. چراکه "بی طرف‌ها" شایسته قربانی شدن برای طرف خیر و شر هستند!

 امروز خاورمیانه بیش از هرزمان دیگر آماده انفجار است. ایران در حالی نیروهای خود را در منطقه یکی پس از دیگری از دست می‌دهد که به قول حسن روحانی رئیس جمهور دولت یازدهم و دوازدهم کشور هیچ بازدارندگی ندارند. آسمان در اختیار اسرائیل است. نه فقط آسمان ایران بلکه آسمان منطقه در ید مانورهای جنگنده های اسرائیل و کمک رسانی های بی دریغ آمریکا قرار گرفته است. 

سخنان روحانی در جلسه روز چهارشنبه مورخ ۵ آذر ۱۴۰۴  از این جهت مهم بود که گویی کسی در عین سکوت و بی تحرکی مطلق فریاد می زند دست بجنبانید دیر است. وقت دیپلماسی است و وقت ان است که کشور را از این بن بست خارج کنید. سخنرانی او مصداق این بود که پایش امضاء بزنیم بماند به یادگار! 

او در دیدار با اعضای هیئت کابینه خود گفت: امروز فضای عراق دست کیست؟ دست عراق که نیست. فضای سوریه الان دست کیست؟ حالا آن زمانی هم که اسد بود، تازه آن وقت هم فضای امنی در آنجا نبود؛ الان که دیگر معلوم است، فضای لبنان دست کیست؟ فضای اردن دست کیست؟ یعنی اسرائیل تا مرز ما، در فضا و آسمان بی‌دفاع و آزاد حرکت می‌کند.

به هرجهت سخنرانی رئیس جمهور پیشین و اشاره او به حمله پیش‌دستانه ایران بی تردید نشان می دهد که ایران سیبل جنگ آینده است. که گناه ایران ما فقط این است که در موقعیت مکانی اصلی جهان قرار گرفته است. 

تحولات سوریه، لبنان و عراق آبستن یک جنگ بزرگ منطقه ای است. خصوصا در لبنان پس از شهادت طباطبائی فرمانده ارشد حزب الله در ضاحیه بیروت، تنش ها میان دولت لبنان و حزب الله برای خلع سلاح شدت گرفته است و نعیم قاسم می گوید می‌خواهیم در مقابل اسرائیل تغییر استراتژیک دهیم. در عراق نیز فرستاده ویژه آمریکا تهدید کرده است که اگر احزاب شیعی تحت تحریم آمریکا اگر قدرت را به دست بگیرند این کشور به روی سعادت نخواهد دید. 

حال اینکه چه زمانی آتش به خرمن خاورمیانه بیفتد و شعله های آن تا چین و روسیه برود را شاید فقط شیطان بداند. 

در آنسوی آتلانتیک

ترامپ روز دوشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۴ مصادف با ۱ دسامبر ۲۰۲۵ به خبرنگاران گفت: با مادور صحبت کرده‌ام، اما برداشت جنگ نکنید. از سوی دیگر سناتور جمهوریخواه گفت که به او امان داده اند که به روسیه یا یک کشور دیگر برود. ان کشور دیگر پیش تر در گزارش های رسانه های امریکایی از ترکیه نام برده شد و یک کشور ثالث که هیچگاه نامی ازش برده نشد، شاید باید حدس بزنیم که ثالث منظور کدام کشور است؟ به هرجهت اتفاقات در اصل ماجرا فرقی نمی‌کند که او کجا برود؟  مهم این است که ونزوئلا و ارتباط آن با مسائل خاورمیانه شاید پاسخ ما را که در اول گزارش مطرح کردیم بدهد؛ این‌که جنگ چه در ایران، چه منطقه، چه اروپا و چه کارائیب تا آنسوی دریای چین،  احتمالا بر سر نفت و انرژی است و حالا امروز در جهان، انرژی حرف اول و آخر را خواهد زد. طلای سیاهی که منابع بزرگ آن یکی در ونزوئلا خوابیده است و دیگری در کشورهای عرب خاورمیانه و مهم ترین آن ایران. دو کشوری که جزء کشورهای ضد امپریالیست به حساب می‌آیند. از طرف آمریکایی ایران و ونزوئلا یک کشور ناامن است و از طرف ایران و ونزوئلا آمریکا شیطان بزرگ است. حالا این دو بازیگر که یکی در قلب جهنم خاورمیانه است و دیگری در ان سوی آتلانتیک،  قرار است در توازن جهانی آینده نقشی مهم را رقم بزنند.

ونزوئلا نه فقط خاورمیانه درگیر شده است بلکه مساله اوکراین نیز دامن این کشور را هم گرفته است. چراکه اگر روسیه به طور کلی شیرفلکه انرژی را به روی اروپا ببندد و اروپا نیز پیشدستی کند به کل خرید نفت و گاز را از روسیه تحریم کند. کدام کشور باید پشتوانه نفت باشد؟ ایران و ونزوئلا. آمریکا برای حذف چین نیاز به منابع بی پایان انرژی و نفت دارد بر همین اساس نیاز به حذف مادورو است و پس از آن ایران. چرا که اگر حمله ایران صورت بگیرد کشورهای عرب منطقه نیز درگیر خواهند شد کمااینکه در جنگ ۱۲ روزه نیز قطر درگیر شد. و اگر جنگ صورت بگیرد به گفته ناظران بسیار سنگین تر از دور اول خواهد بود. و در نتیجه دسترسی به نفت نیز سخت خواهد شد. 

بنابراین در ونزوئلا مساله مبارزه با کارتل مواد نیست مساله نفت و انرژی این کشور است که در صورت جنگ در خاورمیانه و جنگ اروپا با روسیه، نفت ونزوئلا جایگزین خواهد شد چراکه این کشور اولین و بزرگترین منابع نفتی را در خود جای داده است. نفت این کشور تمام این جنگ را پاسخ خواهد داد ضمن اینکه جنگ های آینده برای نفت، انرژی و مواد معدنی خواهد بود. تنها دلیل جنگ آمریکا با چین در همین مساله نهفته است. 

اقتصاد چین بر روی نفت ارزان ایران و روسیه می چرخد. ناظران برآورد کرده‌اند که اژدهای زرد چین چه از لحاظ نظامی و چه از لحاظ اقتصادی در حال بلعیدن جهان است و برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند که این کشور بعد از آمریکا آقای جهان خواهد شد. و آمریکا برای حفظ نقش خود یعنی اول آمریکا تلاش می کند. 

بنا براین ترامپ از سرنگونی مادورو صرف نظر نخواهد کرد چه با زور اسلحه چه با فشار روانی و ترور شخصیتی و فیزیکی، و  احتمالا به نتیجه خواهد رسید، چراکه کشورهای حامی او هرکدام به نحوی درگیر مصائب خود هستند. این کشورها خود نیز یک پای این جنگ هستند. سه کشور ایران، روسیه و چین حیات خلوت خود را در ان سوی آتلانتیک از دست خواهند داد. اگر ونزئلا سقوط کند. و این از دست دادن احتمالا آغازی بر جنگی فراگیر در جهان است. 

کارشناسان سیاست خارجی ایران می گویند با این وضعیت فعلی چه در منطقه چه در جهان، همچنان می توان سیاست خارجی کشور را از بن بست خارج کرد و همچنان با مذاکره و دیپلماسی از این بحران خارج شد. 

وضعیت معلق نه جنگ نه صلح در ایران منتظر ما نمی نشنید. تحولات نظامی و حتی پیشرفت نظامی و خرید تسلیحاتی در سراسر اروپا و پیشرفت چشمگیر نظامی چین، کره شمالی و حتی پیشرفت اتمی کره جنوبی و تهدیدات ژاپن علیه چین، همگی این تحولات منتظر ایران نمی نشیند. وقت برای ما بسیار کم است.

۳۱۵/۴۲

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.