همشهری آنلاین، شقایق عرفی نژاد: پربازیگرترین سریال شبکه نمایش خانگی ۱۰ آذر منتشر شد. هزار و یک شب که به آن بازی تاج و تخت (Game of Thrones) ایرانی لقب دادهاند، ساخته مصطفی کیایی و محصول مشترک ایران و ترکیه است. فیلمنامه این سریال کار نغمه ثمینی، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس، است که پیش از این در سریال شهرزاد با حسن فتحی همکاری کرده بود. ضمن این که مصطفی کیایی هم در نوشتن متن مشارکت داشته است.
در خلاصه سریال نوشته شده: «ما در روشنترین شب، به تاریکی قدم میذاریم… مرگ را از زندگی میدزدیم و زندگی را به مرگ برمیگردونیم.» سریال ترکیبی است از زمان حال و زمان باستانی که به هم آمیخته اند و مثل هزار و یک شب در باره دخترانی است که سعی در نجات دختران دیگر دارند. ماجرا از یک چاپخانه ورشکسته آغاز میشود، جایی که مردی به نام مسعود مدبر به هر دری میزند تا با فراهم کردن پول، زندگی دخترانش آشیان و نیلوفر را نجات دهد. همزمان زنجیرهای دخترانی در آستانه خودکشی هم اتفاق میافتد.
با پخش اولین قسمت از این سریال منتقدان در باره آن نوشته اند که بیشتر آنها هم دست کم قسمت اول را بسیار قابل قبول ارزیابی کرده اند.

ترکیب افسانه و واقعیت
در رسانه فرارو منتقدی در باره قسمت اول هزار و یک شب نوشته است: «قسمت اول سریال ریتمی خوشساخت دارد و مخاطب را بیواسطه به قلب روایت پرتاب میکند؛ اما اپیزود دوم اندکی از این ضربآهنگ فاصله میگیرد، شاید به دلیل تغییر فضای جهان داستان و ورود پررنگتر تخیل. با این حال، قاببندیهای چشمنواز و میزانسنهای سنجیده، اجازه نمیدهند روایت از دست برود؛ تصویرگری، گاه حتی سنگینتر از کلمه کار میکند و تعلیق را در چشمها مینشاند.»
او معتقد است: «روایت سریال هزار ویک شب در مرزی میان رئالیسم و فانتزی قدم میزند؛ جهانی که هم بوی اسطوره میدهد و هم در دل روزمرگیهای مدرن نفس میکشد. هرچه پیش میرویم، قوه خیال بر صحنه چیره میشود و واقعیت بیش از پیش رنگ میبازد؛ گویی جهان قصه، خود را از بند زمان و منطق رها میکند تا به قلمرو رویا برسد.»
در مورد فیلمنامه سریال منتقدی در رسانه فیلمنیوز نوشته است: «فیلمنامه سریال هزارویکشب به قلم نغمه ثمینی و مصطفی کیایی نوشته شده است. ادغام ماجراهای افسانهای با زندگی مردم شهرنشین اتفاق مهمی است که در همین قسمت اول بهخوبی رخ داده است. برخلاف انتظار، اتفاق گیجکنندهای در قسمت اول رخ نمیدهد. شخصیتها و ماجراها کاملا ملموس هستند و ارجاعها به داستانهای هزارویکشب هم ساده و منطقی شکل گرفتهاند.» او سریال را خوش ریتم توصیف کرده و در مورد کارگردانی نوشته است: «سریال ریتم کنترلشدهای دارد و ذرهای مخاطبان را دلزده نمیکند. استفاده از رنگ و نور کاملا متناسب است و حرکات دوربین و قاببندیها کاملا در جهت انتقال معنا هستند.»

منتقد دیگری در یوتیوب از نبود منطق روایی در سریال میگوید مثل این که چرا سحر دولتشاهی ماجرا را به پلیس اطلاع نمیدهد؟ چرا همه اطلاعات را از کامپیوتر به راحتی برمیدارد؟ و خیلی ایرادهای منطقی دیگر. او میگوید: «اما اگر سراغ داستان هزار و یک شب برویم شاید کمی قانع شویم. هزار ویک شب داستان پادشاهی است که چون همسرش به او خیانت کرده، هر شب با زنی وصلت میکند و صبح او را میکشد. تا این که شهرزاد وارد قصه میشود و زندگی دختران را با قصه گفتن نجات میدهد. انگار تمام حرف هزار و یک شب در باره درمان انسان است با قصه. قصههای شهرزاد به دلیل قصه بودنشان و نه منطق رواییشان تا الان ماندگار شده اند. به همین دلیل و با وجود نغمه ثمینی، نویسنده سریال که اسمش در هر پروژه ای بیاید به آن پروژه اعتبار میدهد، خیالمان جمع است که در این کار به این عنوان نویسنده حضور دارد. او درک درستی از هزار و یک شب دارد. قصههایی که منطق محور نیست و قصه مهم است.»
هزار و یکشب با بازی هدیه تهرانی، پرویز پرستویی، سحر دولتشاهی، بهرام رادان، پدرام شریفی، حبیب رضایی و بازیگران ترکیه ای یکی از پربازیگرترین سریالهای شبکه نمایش خانگی است. در مورد بازیهای سریال منتقدی نوشته است: «با سریالی پربازیگر مواجهیم که اکثر آنها از میان بهترینها انتخاب شدهاند. هدیه تهرانی در نقش یک استاد دانشگاه ظاهر شده؛ استادی که به وضعیت دانشگاه نقد دارد و مثل همیشه از چارچوبها خارج میشود. پرویز پرستویی را با گریمیمتفاوت در نقشی بسیار جدید میبینیم؛ نقشی به نسبت منفی که مدتهاست از او ندیدهایم. حبیب رضایی نقش پررنگی در این قسمت دارد اما تعلقش به دنیای افسانهها نشان میدهد قرار است با موقعیتی جدید از او روبهرو باشیم. بهرام رادان در نقش مردی مرموز به میدان آمده که هنوز نمیتوان دربارهاش اظهارنظر کرد. در این بین سحر دولتشاهی، پدرام شریفی و میو آذرمگین بیشترین میزان بازی را دارند و احتمالا بخش مهمیاز ماجراها به واسطه آنها پیش خواهد رفت.»












